اولین سکس با یک زن میانسال

1395/03/21

مقدمه:از کسانی که تا حالا سکس نداشتن و تصور آنها از راضی کردن فرد مقابل برای سکس شق القمر است خواهش دارم داستان رو نخونند، درضمن خاطرمو بصورت مفصل تعریف کردم پس اگه دنبال اینی به طرف بگم سلام و بعدش لخت بشه اشتباه انتخاب کردی،یکی دیگه رو بخون…
پیش نویس:بابک هستم از خوزستان 24ساله،عاشق سکس و مثله همه ی جنوبی ها گرم مزاج.دوستم که هم محله ای هستیم سوسن اسمشه 38سالشه…
داستان:مدتی میشد ک از دوستی با دخترا خسته شده بودم.اون لذتی ک دوستام از دوستی با زنان تعریف میکردن توی رابطه هام وجود نداشت.از خیلی وقت پیش تو نخ سوسن بودم.میخواستم واسه ی کم نیاوردن هم ک شده با یه زن رابطه داشته باشم.اینو میدونستم ک سوسن قبلا با کی رابطه دوستی داشته ولی شنیده بودم باهاش سکس نداشته!!بالاخره جراتشو پیدا کردم ک به کمک اینستاگرام بهش پیام بدم.یه مدت تو کارش بودم،از پی ام های عاشقانه تا صبح بخیرها و شب بخیرهای بی جواب.کم کم اونم جواب داد،از همه چیز میگفتیم بجز داشتن رابطه!آدرس مغازه رو بهش دادم،یکی دوبارم اومد قاب و شارژر گوشی ازم بخره ک من راضی نمیشدم ازش پول بگیرم.بعد مدتی شمارشو ازش خواستم تا مثه دوتا دوست اجتماعی باشیم،اونم قبول کرد،فک کنم نمک گیرش کرده بودم خخخخخخخ.دیگه بیشتر بهش پی ام دادم و حتی دوطرفه شده بود و اونم پی ام میداد و من جواب میدادم.چند باری باهم رفتیم پارک و بستی فروشی…مطمئن شده بودم بهم اعتماد کرده و واقعا مثه یه دوست بهم نگاه میکنه.حالا دیگه از اولین روز رابطه مون چند ماهی میگذشت و من هنوز بهش دستم نزده بودم!!البته هم من از طرف دوس دخترم و هم اون از طرف شوهرش سکس داشتیم و من تا حدودی از سکس راضی بودیم و اون عتشم رو میتونستم کنترل کنم.بالاخره بهش پیشنهاد دادم بیاد خونمون،میدونستم نه میگه ولی با کمی اصرار اوکی میشه!!دقیقا همین شد،گفت من شوهر دارم و تا حدودی راضی ام ازش و قرار بود دوست اجتماعی باشیم و …؟؟؟!!!منم پررو پرو میگفتم بله دوست اجتماعی هستیم و مگه خونه ی دوستات نمیری و مگه قراره چی بشه؟؟نمیگم راضی شد چون میدونستم راضی بود ولی بالاخره اوکی داد.اومد خونمون بعد روبوسی و احوال پرسی چایی و میوه خوردیم.دستش تو دستم بود و نوازشش میکردم.از نگاهش میخوندم ک منتظر سکسه ک بگه دیدی اوردیم خونه واسه اینکار!!البته من ظهر همون روز عمدا دوس دخترم رو آورده بودم خونه تا عصرش بتونم خودمو کنترل کنم و بار اول ک سوسن رو میارم خونه دیگه حرف سکسو پیش نکشم!!یه ساعتی میگذشت ک سوسن گفت میخواد بره.خیلی خوب گذشت،تونستم جلوی خودمو بگیرم.حالا دیکه سوسن پیش خودش میگفت این دیگه کیه؟؟از اون روز ب بعد خیلی باهم ندار شدیم حتی تا نصفه شب پی ام میدادیم،کم کم بحث رو کشوندم سر سکس.بدش نمیومد ولی زیادم ازش نمیگفت تو چت هامون.دوباره دعوتش کردم خونه.دیگه بدون هیچ اصراری قبول میکرد.اومد و بازم مثله قبل بعد از پذیرایی نشستیم کنار هم واسه ی صحبت.مطمئن بودم ک میدونه امروز دیگه میکنمش.تو همون بین پذیرایی بود ک منم دور از چشم سوسن اسپری زدم کیرمو!! داشتیم چرت و پرت میگفتیم ک بهش گفتم دوس داری اون حرفایی ک تو چت بهت میزنم انجامشون بدیم؟خندید و گفت نمیدونم!!!همینو گفت صورتمو بردم جلو و یه لب ازش گرفتم.منتظر بود لب گرفتنو طولش بدم و زبونشو بخورم ک جدا شدم و نگاهش کردم!!گفتم اولین زنی هستی ک باهاش رابطه دارم دوس دارم بهترین سکسمو باهات الان داشته باشم…اونم گفت اولین نفری هستم ک بعد ازدواجش بجز شوهرش میخواد باهاش بخوابه.قلبم دیگه داشت تندتر میزد،دستم بردم برا دکمه های مانتوش و بازشون کردم.مانتوشو درآورد تاپ نپوشیده بود،یه سوتین سفید توری داشت.دستشو گرفتم بردمش تو اتاقم.تیشرتمو درآوردمو و خوابوندمش روی تخت.شروع کردم ازش لب گرفتن.بعضی وقتا اون زبونشو میداد من بخورم بعضی وقتا من میدادم اون بخوره.دستمو بردم برا دکمه ی شلوارش ک دستمو گرفت و نذاشت و با اون دستش نزدیکترم کرد ب خودش ک یعنی هنوز میخواد لب بده.بازم لباشو خوردم براش.دیگه بلند شدم و نشستم پای تخت،سوسنم نشست گوشه ی تخت.دستمو بردم واسه ی دکمه ی شلوارش.خودش بازش کرد و درش آورد.منم شلوارمو درآوردمو بهش گفت شرتم رو بکن و برام ساک بزن!!یهو خندید و یه لگد زد زیر تخمام و گفت غلط کردی!!دستامو انداختم دورکمرش و شرت سفید و تنگشو کشیدم پایین.کس تمیز و تازه اصلاح کردشو داشتم نگاه میکردم ک دستای سفید و تپلشو زیر چونه ام حس کردم ک گفت:ها بچه پررو؟نگاش نکن ک الان بهت نمیدم!!کیرم داشت سیخ میشد کم کم.رفتم نشستم پشت سرش و گیره ی سوتینشو باز کردم.از پشت سینه های تپل و سفیدشو میمالیدم و گردنشو بوس میکرم.دوباره خوابوندمش الان دیگه کامل لختش کزده بودم.نسبت ب سنش واقعا بدنش تمیز بود.شروع کردم ب لب گرفتن و سینه هاشو چنگ میزدم.گهگاهی گردنشو میک میزدم دوس داشت ولی زیاد نمیزاشت،گفت اگه کبود شدن گورم کنده است.رفتم سراغ سینه هاش.ی ثانیه بیکار نمیشدم،انگشتمو میکردم تو کسش و دورش میدادم،از خنده سرخ شده بود.نوک سینه هاشو ک گاز میگرفتم ستشو قفل میکرد دور کمرم و کسشو میمالید ب کیرم.دوباره لب و همینجوری حال میکردیم و متوجه گذشت زمان نمیشدیم.کیرم کرفتم تو دستم و میمالیدم ب کسش.شق شق کرده بودم.پاهاشو گذاشتم رو شونه هام و کیرم رو دادم داخل کسش.عقب جلو میکردم و ازش لب میگرفتم،خیلی حال میداد ولی خیلی زود ازم خواست بکشم بیرون،گفت اذیت میشم.فک کنم بخاطر تپلیش بود…برگشت رو شکم خوابید و یه بالش گذاشت زیر شکمش.خوابیدم رو کون نرمش و یکی دوبار انگشتش کردم.جیغ کشید و گفت بکن تو کسم.لای کونشو باز کردم و تف انداختم توش و گفتم میخوام کونت بزارم ک اونم مخالفت میکرد.البته عمدا این کار رو میزدم ک دیرتر بکنم و شهوتم بخوابه.بالاخره کامل خوابیدم روش و کردم داخل کسش و دو دستمو از زیر نوک سینه هاشو میگرفتم.میدونستم تلمبه بزنم آبم میاد.شروع کردم تلمبه زدن،بدنم ک ب کونش میخورد صدای شهدت انگیزی میداد.صدای اخ و اوخ سوسن بالا رفت و منم با تمام شهوت و قدرت میکردم ک یهو تو همون حالت کردن آبم اومد ک ریخته شد تو کسش.هم خودمون و هم روتختی رو کثیف کردم.هیچکس نای بلند شدن نداشت.بالاخره از هم جدا شدیم و تمیز کردیم خودمون رو.واقعا سکس بی نظیری بود.از این سکس چند هفته میگذره و منو سوسن باهمیم و چندروزی یکبار از این لذت بهره میبریم…
دوستان سعی کنید اگه از کسی خوشتون میاد پا پیش بزارید و پیشنهاد بدید بهش.نهایتش قبول نمیکنه ولی اگه قبول کرد تازه از زندگی لذت میبرید
امیدوارم از این خاطره لذت برده باشید…
نوشته: بابک1371


👍 0
👎 0
11404 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید