سکس آنال زنم با آقای عزیزی (۲)

1396/11/25

…قسمت قبل

من آرش هستم داستان شماره قبلی مربوط بود به سکس زنم با آقای عزیزی ۱ که در رابطه با سکس اولشون بود با هم این داستان دوم درمورد کون دادن زنم به اقای عزیزی هست
بعد از سکس قبلی اونا با هم من بیشتر در اینترنت خصوصا سایت شهوانی در مورد سکس زن یک نفر با غریبه میخوندم و بیشتر این حس در من تقویت میشد خیلی وقتا توی سکس با زنم تصور اینکه یوی دیگه داره اونو میکنه کیرم رو سفت و محکم میکرد . سخت منتظر سکس بعدی اونا با هم بودم خوب هم نمیتونستم بررسی کنم فقط حواسم به گوشی اون بود یا صحبت که میرفت توی اتاق میکرد تا اینکه یکبار دیگه متوجه شدم برای فردا صبح ساعت ۹ به همون شکل قرار گذاشتند .
من ساعت ۸ از زنم درحالیکه خواب بود خداحافظی کردم و در همون مکان قبلی زیر میز نهار خوری که کاملا پوشیده بود اما از اون زیر بیرون رو میشد دزدکی دید قایم شدم .
زنم ساعت ۸/۳۰ بیدار شد و مستقیم رفت سمت حمام تا دوش بگیره آماده دادن بشه .
حدود ساعت نه زنگ در خورد و خانمم در حالیکه یک لباس ناز و باز که بیشتر سینه هاش رو میشد دید و کون قلمبش کاملا معلوم بود در رو باز کرد تا چشم عزیزی بهش افتاد چشماش چهارتا شد در رو بست و همونجا جلوی در لبهاشون رو توی هم و حسابی خوردن مثل اینکه دیگه حسابی با هم دوست بودند و مثل دفعه قبل خجالتی در کار نبود .
زنم گفت بسه همش مال تو هست بیا تو صبحانه بخوریم و رفتند با هم توی آشپزخانه روی میز غذاخوری من نمیدیدمشون اما معلوم بود هی به هم ور میرند و مخندیدند
صبحانه که تموم شد اومدند توی حال روی کاناپه در تیررس دید من . زنم با دو تا استکان چایی اومد و کنار عزیزی نشست . دست عزیزی یک لحظه هم بیکار نبود یا صورت رو ناز میکرد یا سینه ها را میمالوند یا روی رون زنم بود یا روی کسش خلاصه همش فعال بود .
عزیزی گفت امروز روز اتقامه زنم چشماش گرد شد گفت کدوم انتقام عزیزی گفت یادته اونرز توی آسانسور کونت رو چسبوندی به کیرم و رفتی زنم گفت آرههه گفت یادته اونروز تو پارکینگ که از ماشینت پیاده شدی چنان قر میدادی و نیش خند میز ی به من زنم گفت آره گفت خب امروز روزیه که من اون کون نازت رو پاره میکنم زنم گفت باشه اما عزیزم من خیلی کون کم دادم ( راست میکفت در کل زندگی با من یکی دو دفعه از کون کردمش کلی درد میکشید حالا میخواست کونش رو تقدیم کیر عزیزی کنه )
لطفا آروم و با ملاحظه باش عزیزی هم گفت غصه نخور عشقم طوری میکنم همیشه مشتری بشی .
خلاصه چایی رو که خوردند هر دو لباساشون رو دراوردن غیر شرتهاشون
مثل دفعه قبل عزیزی با اون کیر گندش جلو صورت زنم ایستاد و کیرش رو با همون وضعیت به صورت زنم میمالید زنم هم میبوسیدو نازش میکرد و بعد هم شرتش رو کشید بیرون و کیر اونو گذاشت دهنش و شروع کرد ساک زدن عزیزی داشت مثل خر کیف میکرد من میدونم زنم چقدر حرفه ای ساک میزنه . خوب که کیرش رو خورد خودش شرتش رو در آورد و چرخید و حالا کس و کون زنم کامل در اختیار عزیزی بود اونم یک بوس کرد و یک جوون گفت افتاد به جون اونها اونم انصافا خیلی خوب میخورد و زبونش همه جا بود زبونش رو میکرد توی کس زنم و سوراخ کونش رو میلیسید زنم از لذت ناله میکرد و کیر میخواست. بعد توی همون حالت سگی کی
رش رو میمالوند
روی کسش و کم کم فرو کرد و شرع کرد تلمبه زدن در حالتهای مختلف زنم رو گایید بعد عزیزی دراز کشید و زنم رفت کیرش رو با کسش تنظیم کرد فرستادش تو و هی بالاو پایین میکرد خودش رو که یک دفه زنم لرزید و ارگاسم شد زنم بیحال شد اما خود عزیزی اون زیر هی کیرش رو میداد بالا و پایین که یکدفعه زنم رو بلند کرد و کیرش اومد بیرون و فوران اب بود که میومد و عزیزی نعره میزد .

یکم استراحت کردند و خودشون رو تمیز کردند زنم میوه و شیرینی اورد یکم خوردند و جون گرفتند . دیدم عزیزی داره چپ چپ نگاه میکنه زنم هم فهمیده بود چرا اینجوری نگاه میکنه از عمد گفت دستت درد نکنه دیگه پاشو برو که عزیزی خندید اونم خندید گفت فکر کردی بدون گاییدن کونت میرم زنم پاشد فرار کنه که اونم دنبالش دوید کیر عزیزی دوباره سیخ شده بود و موقع دویدن جالب بالاخره زنم رو گوشه خونه خفتش کرد و اورد روی کاناپه و شروع کرد خوردن سینه هاش و بعد رفت سراغ کونش و دوباره سوراخش رو لیس میزد و انگشتش میکرد شاید ده دقیقه میخورد و انگشت میکرد معلوم بود وارده اما من در چهره زنم بیشتر از اینکه لذت ببینم استرس میدیدم اما چاره ای نداشت قول داده بود . وقتی خوب سوراخ رو باز کرد کیرش رو گذاششت در کونش و آروم فشار داد سر کیرش رفت تو زنم رو میدیدم از درد سرخ شده و پتو اونجا رو گاز گرفته اما نمیخواست به عزیزی بد بگذره و اعتراض کنه دوباره عزیزی کیرش رو کشید بیرون و چربش کرد و دوباره داد تو کلی آروم آروم کار کرد تا هم جا باز شد هم کیرش کانل توی کون زنم بود زنم هم کم کم به دردش عادت کرده بود
حالا عزیزی شدت تلمبه ها رو زیادتر کرده بود و محکم میکوبید زنم هم میگفت جووون بکن بکن اما من بازم از قیافه اون بجای لذت درد رو بیشتر احساس میکردم
عزیزی همینطور که تلمبه میزد یکدفعه ای زنم رو بخودش محکم چسبوند و آه بلند کشید زنم هم که آب اونو توی کونش احساس میکرد یک آه عاشقانه کشید بعدا دیدم به عزیزی میکفت از کون دادن اصلا لذت نبرده مگه اولش که سوراخش رو لیس میزده و آخرش که آب رو توی کونش ریخته
همینطور دو تاییشون دراز کشیدند و کیر عزیزی کوچیک میشد و ازون کون زنم در اومد و پشت سرش آب اون سرازیر شد .
یکم استراحت کردند و تمیز کردند و عزیزی رفت بعد دیدم زنم رفت جلو آینه قدی خم شد و کونش رو نگاه کرد و به سوراخش دست میزد نفهمیدم داشت بررسی میکرد یا از باز بودن سوراخش لذت میبرد اما وقتی بلند شد لبخند رضایت از این سکس روی لبهاش بود .
امیدوارم خوشتون اومده باشه .
داستانهای سکسی بعدی زنم با عزیزی مربوط به زمانی بود که من به زنم گفتم میدونم سکس داره و قرار شد طبق میل من با عزیزی سکس کنه که بعدا براتون تعریف میکنم .

نوشته: آرش


👍 11
👎 15
40373 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

673697
2018-02-14 21:28:46 +0330 +0330

اگر ارش کمانگیر میدونست یه روزی تو اسمشو میزاری رو خودت به جای تیر خودشو از بالای الوند پرت میکرد!!

3 ❤️

673727
2018-02-14 22:40:34 +0330 +0330

حیف نظر که بخوام زیر داستانت بذارم
حق مطلبو بابی نوشته واست

1 ❤️

673729
2018-02-14 22:47:27 +0330 +0330

ميبينم كه همگي خانوادگي گرخيدن از ترس حواشي به گا رفتن، تازه هم قانوني هم جورواجوراي ديگه.

0 ❤️

673732
2018-02-14 22:55:08 +0330 +0330

روبروب خونمون تازگيا يه سگه ٧ تا توله گذاشته. انقد حال ميده وقتي يه تيكه گوشت، بخصوص اگه يه كير نپخته باشه، و اونا هركدوم واسه اينكه يكم بيشتر گازش بزن از سر و كول هم بالا ميرن.
ماميت گاييدست

0 ❤️

673741
2018-02-15 00:29:47 +0330 +0330

داری مقدمه چینی میکنی که داستان کون دادنت به عزیزی رو بزاری کونی هستی که زنت میده ابله ننویس

0 ❤️

673756
2018-02-15 07:13:40 +0330 +0330

دمت گرم
بده ما هم بکنیمش

0 ❤️

673757
2018-02-15 07:14:13 +0330 +0330

آره بشین فکر کن تخیل بزن بیا بنویس …

0 ❤️

673842
2018-02-16 00:19:27 +0330 +0330

به قول آغاسی :
کاش که همسایه‌ی ما می‌شدی! …
همچو زنت پا در هوا می‌شدی! …

0 ❤️

673902
2018-02-16 13:28:30 +0330 +0330

دوست عزیز !دستت در د نکنه !داستانت عالی بود !من میخوام واقعی با زنم اجرا کنم !امیدوارم یه فرد خوب وبا اعتماد پیدا بشه !که بتونیم از هم لذت ببریم

0 ❤️

681260
2018-04-10 13:06:12 +0430 +0430

جقی خوب میدادی عزیزی کونت رو یه صفایی میداد مثل انکه زیاد خوشحالی

0 ❤️

685376
2018-05-02 21:51:12 +0430 +0430
NA

متاسفم برای خودم که یک همچین فرهنگی تو کشورم رایج شده که دادن زن آدم لذت بده متاسفم
کوروش کبیر نوادگانت ریدن به فرهنگ ایران
البته حقیقت نداره ولی تصورش هم جای تأسف و تامل داره

0 ❤️

700972
2018-07-10 01:09:53 +0430 +0430

کیرم به کس زنت و توی کس مادرت با این غیرتت کس کش

0 ❤️

744613
2019-01-30 00:17:33 +0330 +0330

مطمئنی زنتو میکرده؟بدبخت خودتو داشته میکرده فکر کردی عزیزیه.خخخخ

0 ❤️