سکس با دوست بابام

1391/10/06

با سلام اسم من سپیده ست این اولین باریه که می خوام براتون خاطره ی سکسی بنویسم دلم میخواد اولش یه کم در مورد خودم بگم من ساکن یکی از شهرستان های ایرانم الان 25 سالمه و یه ازدواج ناموفق داشتم این ماجرایی که امروز می خوام براتون تعریف کنم مربوط به دو سال پیشه که من تازه چند ماهی بود که طلاق گرفته بودم داستان از اینجا شروع میشه که ما یه دوست خانوادگی داشتیم به اسم اقا حمید که من از بچگی عاشقش بودم اما اون زن داشت و خیلی هم از من بزرگتر بود ولی چندسال پیش زنش فوت شد و مدتی بعد منم متارکه کردم و رابطه ی ما خود به خود نزدیکتر شد اون دوست نزدیک بابام بود ویه شرکت داشت چند بار بابام منو واسه انجام کارایی اونجا فرستاد اما هیچ رفتار خاص و معنی داری ازاقا حمید سر نزد فقط احساس میکردم وقتی منو میبینه قلبا خیلی خوشحال می شه این رفت و امدها تا مدتی به بهانه های مختلف ادامه داشت تا اینکه یه روز وقتی به شرکتش رفتم دیدم دور و برش خلوته و حسابی صورتش بر افروخته شده بی مقدمه منو به دیوار چسبوند وگفت سپیده جان من عاشقتم الان چند ساله که عاشقتم قربونت برم واز این جور حرفا من هم خیلی تو دلم خوشحال بودم که اونم احساس منو داره تو همین خیالات بودم که یهو لباش رو گذاشت رو لبامو شروع کرد به لب گرفتن وای که چقدر لباش داغ بود کم کم دستاش رو برد رو سینه هام وشروع کرد به مالیدن از رو مانتو من هم با وجود اینکه خیلی حال می کردم نذاشتم کار به جاهای باریک بکشه خودم رو جمع و جور کردم وبدون خداحافظی اومدم بیرون از اون روز ازش خبری نشد منم همش به یاد اون لحظه و لذتی که از دست دادم بودم و با خودم کلنجار میرفتم و اخر سر با این استدلال که _من اونو دوس دارم اونم منو چرا باید سکس نداشته باشیم و از این لذت محروم بشیم _خودمو راضی کردم وبهش زنگ زدم تا گوشی رو ور داشت شروع کرد به عذر خواهی کردن که حرفش رو قطع کردم بهش گفتم فردا صبح مامان بابام میرن مسافرت بعد از ظهر خونه خالیه بیا منم دارم دیوونه می شم که باهات باشم قبول کرد منم فردای اون روز پا شدم رفتم یه حموم اساسی حسابی تمیز کاری کردم ادکلن زدم ارایش کردمو منتظر بودم مامان بابام رفتن و یک ساعت بعد صدای زنگ در اومد خودش بود اومد داخل با دیدن من که حسابی به خاطرش خوشگل کرده بودم دهنش واموند بعد سلام علیک در اوردن کت و شالش رفت یه گوشه نشست منم کت و شالش رو گرفتم بردم تو اتاق اویزون کردم و برگشتنی خواستم کنارش بشینم که با اشاره گفت بیا بغلم من خزیدم به اغوش گرمش منو به خودش چسبوند و شروع کرد به لب گرفتن وای داشت مثل تشنه ها لبامو می خورد کم کم اومد به سمت گردنمو لاله های گوشم با سرعت هرچه تمام تر داشت می لیسید زبون می زد و قربون صدقه م می رفت دیگه رفت سراغ سینه هام بلوز و سوتینم رو در اورد با دیدن سینه هام یه نگاه طولانی بهش انداخت و گفت واقعا خوشگلن همونطورین که دوست دارم بعدش شروع کرد به مالیدن وبازی کردن بانوک سینه هام وخوردنشون اغراق نمی کنم اما صدای مک زدنش تمام خونه رو پر کرده بود با حرص و ولع می خورد و باهاشون بازی می کرد با یه دست دیگه ش هم بدنم رو نوازش میکرد از دور نافم گرفته تا ساق پا و رون لای کونم دیگه دستش داشت میرفت رو کسم وای که چه حالی داشتم بهش گفتم بریم تو اتاق همینطور که تو بغلش بودم بلندم کرد و رفتیم تو اتاق گفت الان می خوام همین طور که دارم با کست بازی میکنم مثل بچه از سینه هات شیر بخورم منم گفتم مال خودته هر کاری می خوای بکن دوباره شروع کرد به خوردن سینه هام و بازی با کسم سرش رو برد پایین تر دامنم رو زد بالا از رو شرت صورت و بینیش رو به کسم میمالید اه و اوف من بلند شده بود وقتی این صحنه رو دید دیگه طاقت نیاورد شورتم رو پایین کشید و شروع کرد به خوردن کسم ضمنا داشت کیرش رو که حسابی شق شده بود رو هم با یه دستش میمالید که بهش گفتم می خوام کیرتو بخورم یک لحظه چشماش برق زد به حالت 69در اومدیم و مال همو خوردیم من که دیگه از حشری هم گذشته بودم همش التماس میکردم منو بکنه گفت دقیقا کجات بذارم با صدای لرزان گفتم حمید جون کیرت رو بذار تو کسم …جرم بده…بکنم… کیرش که رفت تو دو تامون داشتیم دیوونه میشدیم یادمه می گفت کس کست داغه …تنگه…درحال نفس نفس زدن شروع کرد به تلمبه زدن وبعد از یه سکس طولانی و چند بار ارضا شدن من وقتی که خودشم داشت ابش میومد گفت چند سال پیش وقتی زنش زنده بوده برای جلو گیری _اصطلاح پزشکیش یادم نیست_خودش رو عقیم کرده اخه دو تا بچه داشت منظورش این بود ابش رو تو کسم خالی کنه که منم با کمال میل قبول کردم این بود اولین خاطره ی سکسی من و حمید امیدوارم خوشتون اومده باشه فقط خواهشا فحش ندید.
_

نوشته: سپیده


👍 2
👎 0
238105 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

349796
2012-12-26 22:16:07 +0330 +0330

Vaghti kasi ro dust dari seno sal va ghaddo vazn faghat ye adade ke aslan mohem nist, az eshghet lezzat bebar

0 ❤️

349797
2012-12-27 01:13:12 +0330 +0330
NA

پیرمرده کیرش راست میشده ؟
عجیبه
خب بپای هم پیرشید

0 ❤️

349798
2012-12-27 01:34:45 +0330 +0330
NA

خيلي جالبه پسر داستان بنويسه ننشو ميگائن_اما دختر بنويسه همه ميگن ايول_منظورم اين نيست دروغه ها_فقط در كل امته كس ليسي داريم

1 ❤️

349799
2012-12-27 01:41:07 +0330 +0330
NA

طرف مثل خودم حرفه ای بوده
همون تو شرکت میدونسته کجاتو بماله که بیای دنبال بقیش

0 ❤️

349800
2012-12-27 02:09:08 +0330 +0330

من که میگم اینم یه جقیه دیگست…ازماگفتن بوددیگه خوددانید <):)

0 ❤️

349801
2012-12-27 02:24:07 +0330 +0330

سپیده خانم
اسم اون عمل پزشکی که گفتی نمی دونی (وازکتومی) هستش

0 ❤️

349802
2012-12-27 03:03:40 +0330 +0330
NA

sepide jan az tarafe khodet(pesara) benevisi behtare man motmaenam hamchin chizi emkan nadare khosh bashi

0 ❤️

349803
2012-12-27 03:19:36 +0330 +0330
NA

بد نبود ازخیلی ها بهتر نوشتی برای اولین بار

0 ❤️

349804
2012-12-27 10:34:22 +0330 +0330
NA

از قدیم گفتن ال عسر من ال یسرا به پیر ندهید کس را ان پیر کمر سسته ضایع میکندکس را"احتمالا کس جنابعالی مثل دفر چهل برگ نوسته شده شده" ریدی به کست"

0 ❤️

349805
2012-12-27 10:45:46 +0330 +0330
NA

این دوستمون راست گفت یارو پسره داستان مینویسه همه میان میگن کیرم تو کسه مادرت با اون داستان کیرت یکی میگه کیر خر تو روح ننه ات هر کسی یه چیزی میگه ولی حالا دختر باشه همه میگن ای ول چه خوب بود ادامه بده یکی میگه داستانات از داستان های پیکاسو هم قشنگ تره ( اون کس خولای که نویسنده و نقاش نمیشناسن ) هر کی میخواد یه جوری بلیسه

0 ❤️

349806
2012-12-27 12:57:09 +0330 +0330
NA

جالبه پسر مینویسه جرش میدین ولی دختر …حالا بگم این پسر بود نوشته چی؟واقعا که

0 ❤️

349807
2012-12-27 13:11:05 +0330 +0330
NA

چقدر زود راضی شدی بزاره تو کست .
چرا دخترای این مدلی اطراف شهر ما نیستنا؟

جمله را داشتی؟
گفت دقیقا کجات بذارم با صدای لرزان گفتم حمید جون کیرت رو بذار تو کسم …جرم بده…بکنم

گوشیت رو ویبره بوده میلرزیدی؟
دقیقا ؟ مگه میشه حدودا هم کیر و جای گذاشت ؟

0 ❤️

349808
2012-12-27 13:23:50 +0330 +0330
NA

درودبرشرفت خانم//مگه پیرمردهااحساس ندارن؟تامیتونی عشقتو نثارشون کن//////من تحسینت میکنم

0 ❤️

349809
2012-12-27 17:28:02 +0330 +0330
NA

دچارتوهم شدی.

0 ❤️

349810
2012-12-27 17:35:01 +0330 +0330
NA

راستشو بگو بخاطر پولش نبود؟

0 ❤️

349811
2012-12-27 18:31:58 +0330 +0330
NA

یادت رفت بگی میخواست بزاره توکونم اولش مایل نبودم بعد ازاینکه سوراخش وحسابی لیس زد دیگه نظرم عوض شد گفتم هردوتا سوراخم ماله خودته هرکاری میخوای باهاشون بکن!

0 ❤️

349812
2012-12-27 21:15:36 +0330 +0330

سلامخوبي سپيده جان
ازسكس ا ينجور بي احساس حرف زدي . كه من گفتم پسر هستي .

0 ❤️

349813
2012-12-27 21:45:04 +0330 +0330

سلام عالی بودخیلی سکس حال داد

0 ❤️

349814
2012-12-28 07:32:51 +0330 +0330
NA

کس + شعر = کسشعر
کس لیسان محترم همچین چیزی امکان نداره/
دست از لیسیدن بردارید/
اقا من از همین الان میگم این داستانو اقا حمید نوشته,نظراتتون رو بگین…

0 ❤️

349816
2012-12-28 11:54:14 +0330 +0330
NA

کونلقت کلا کسشعر گفتی . ولی اگه تو کف رفیق باباتی برو بچسب بهش مطمئن باش نه نمیگه. تازه به هیچ کسم نمیگه

0 ❤️

349817
2012-12-28 14:45:30 +0330 +0330
NA
وژدانا" دمت گرم ... سپیده چه بلایی .
0 ❤️

349818
2012-12-28 14:47:56 +0330 +0330
NA

sog0li خوب گفت عشق دنیا رو ببر
دقیقا بهترین لذت دنیاس خدام داده استفاده کنیم نکه بزاریم تو ویترین نگاش کنیم که
حالام که طرفین آزادی کامل و رضایت داشتین عشق دنیارو کردین
مام هستین با این کیر 18 سانتی کلفت در انتظاره …

0 ❤️

349819
2012-12-28 14:56:40 +0330 +0330

سلام به همه دوستای شهوانی
سوگل عزیز خوشحالم بازم میبینمتون :D
با حرف مستر سپهر کاملا موافقم :P

0 ❤️

349820
2012-12-28 16:20:35 +0330 +0330
NA

hamin k on kasiyo k to ghalbet bode behesh residi khosh halam, age hanuz hamin sharayeto dari vasam mail bezan , baa ham aashna shim

0 ❤️

349821
2012-12-28 16:28:08 +0330 +0330
NA

khosh halam be on kasi k ghalban dosesh dashti residi, age hanuz hamon sharaayeto dari behem mail bezan, age dost dashti sepide jan

0 ❤️

349822
2012-12-28 16:38:02 +0330 +0330
NA

این نوشته یه دختر نبود هیچ دختری حتی جنده هم باشه نمیاد داستان کس دادنش رو توی
سایت بزاره
همه رو سر کار گذاشتی!!!

0 ❤️

349823
2012-12-28 17:40:43 +0330 +0330

خوب بود فقط حیف کم نوشتی کیر پلنگ صورتی تو کونت

0 ❤️

349824
2012-12-28 18:28:39 +0330 +0330
NA

che sex daghouni! che bi ehsas!

0 ❤️

349825
2012-12-28 19:25:17 +0330 +0330
NA

كس نگو ززززززن بچه هارو بخوابون

0 ❤️

349826
2014-07-27 12:19:00 +0430 +0430

ای بابا اینم که مال دوسال پیشه!
وای چقدر لبش داغ بود، چقدر تنش داغ بود، چقدر کیرش داغ بود، چقدر آبش داغ بود
حالمون از این دیالوگای کلیشه ای بهم خورد، اَه…
همینطور که تو بغلش بودم بلندم کرد و رفتیم تو اتاق؛ فیلم زیاد میبینی نه؟
کسخل…

0 ❤️

556119
2016-09-13 10:12:04 +0430 +0430
NA

O

0 ❤️