شیطونی های یواشکی

1396/02/19

سلام
اسمم ساراست نویسنده داستان های بمال بمول و ضرس قاطع
من عاشق شیطنتم علی الخصوص شیطونی های یواشکی تو داستان های قبلیم به دو موردش اشاره کردم این ی مورد جدیده که هفته پیش واسم اتفاق افتاد البته بهتره بگم خودم پیشش آوردم. به جز اسم خودم همه اسامی غیر واقعی هستن
مهمون داشتیم پدر شوهر جان و مادر شوهر عوضیم فری شوهرم زود اومد مثل همیشه که قرار بود خانوادش بیان داشت دستمالیم میکرد که زنگ درو زدن وا ؟؟ الان ؟؟ من هنوز آماده نبودم فقط ی لباس بلند مشکی تنم بود که ی سره بود از بالا می می ها تا حدودی پیدا بود و از پایین تا روی رونم اومده بود از آیفون نگاه کردم فقط پدر شوهرم بود و مادر فری نبود چشمام مثل کارتون های قدیم برق زد دلم میخواست باهاش شیطونی سکسی کنم و انتقاممو از زنش و خواهر شوهرام بگیرم غرق این فکرا بودم که اومد تو فری باهاش روبوسی کرد منم همینطور
با خودم گفتم بذار لباسمو عوض نکنم و تو هر فرصتی که میشه کس و کونمو نشونش بدم اما چجوری
خوب فکر کردم بهتره فری تو دست و پام نباشه فرستادمش حموم پدر شوهرمم یجوری تمام میکرد انگار موفق شده بودم و اونم حالش بد بود
گفتم این لباس کافی نیست بذار برم تو حموم خیسش کنم که بیشتر جونم پیدا باشه رفتم پیش فری گفتم بذار پشتتو بشورم گفت زشته جلو بابا گفتم میخواست زودتر نیاد گفت خوب کارش زود تموم شده تو مغازه گفتم مشکل خودشه الان زود میرم
یکم شستمش اما حسابی خودمو خیس کردم اومدم بیرون یکم ناز کردم بد نشستم که لا پام پیدا باشه اما اینا اغنام نمیکرد یهو ی فکری به ذهنم رسید گفتم بابا ؟؟ البته با ناز
لوله زیر سینک خرابه میشه درستش کنی ؟؟؟
گفت اره عزیزم صداش کاملا گرفته بود نگاهش به کون گنده ام بود گفتم بیاین بریم تو آشپزخونه خودم جلوش راه افتادم تا جایی که میشد کونمو چرخوندم جلوش تا حشری شه وقتی برگشتم دیدم کامل نگاهش به کونمه یسسسسسسس موفق شده بودم !!!
دراز کشید شروع کرد به ور رفتن با لوله های پایین سینک منم به بهانه باز و بسته کردن آب که ببینم باز آب میده یا نه ی ماند گذاشتم این سمتش اون یکی اون سمتش تا اگه یکم بیاد پایین رونمو ببینه اونم اومد قشنگ داشت دید میزد فکرم نمیکردم اینقدر زود موفق بشم گفتم باید هیجانش بیشتر کنم تا اون پایین مشغول بود رفتم تو اتاق شرتمو درآوردم برگشتم حالا با دامن یعنی همون لباس ی سره هه و بدون شرت بودم باز رفتم بالاسره پدر شوهرم وایسادم به بهانه باز کردن آب و چک کردن اینکه آب میده یا نه کلی خودمو جا به جا کردم که کس و کونمو ببینه اونم میدید بعد چند دقیقه خواستم چک کنم ببینم دید میزنه خوب یا نه چون خیلی حال میکردم با این کار خم شدم که لوهای زیر سینک رو چک کنم وای چی می دیدم پیرمرد سیخ ه سیخ کرده بود هیجان زده شدم قلبم تند تند میزد حشری شده بودن خیلی هیجان انگیز بود کیر پدر شوهرم از دیدن کس و کونم سیخ شده بود دوباره وایسادم بالاسرش گفتم درست شده ؟؟؟؟؟ گفت اره اما یهو یادش افتاد اگه تموم شده باشه دیگه نمیتونه دید بزنه منم حالم گرفته شده بود که یهو گفت نه یکم مونده با خودم گفتم ای شیطون دلش میخواد باید کاری میکردم ممکن بود فری از حموم درآد اینبار به بهانه چک کردن اینکه آب میده یا نه صاف نشستم رو کیرش
واییییییییییییی باور کردنی نبود
کیرش شق شق
سیخ ه سیخ کامل کسمو حس کرد حس فوق العاده ای بودی جور پیروزی احساس میکردم قلبم تو دهنمه ی هیجان بی‌نظیر ادرنالین داشت از گذشتم میزد بیرون همه این نشستن چند ثانیه بود ممکن بود بفهم تعمدی دارم میکنم اینارو اونوقت این خجالت کشپیدنش کم میشد و لذت من کم میشد بلند شدم وای چی می دیدم کیرش خیلی بزرگ شده بود چکار کرده بودم با این پیر مرد
دلم میخواست ابشو بیارم اما چجوری که هم نفهمه عمدیه هم فری نیاد خیلی سخت بود
یهو ی فکری بود کردم
دوباره اومدم بالا سرش اینبار اما بر عکس نشستم صورتم دیگه سمت پدر شوهرم نبود وانمود کردم میخوام از کابینت روبروی سینک چیزی وردارم کونمو دقیقا گذاشتم رو کیرش مالونوم روش فشار دادمش دیدم داره حال میکنه اما ارضا نمیشد ممکن بود فری بیاد بیرون این بیچاره هم شق درد بود لباسمو جمع کردم تو شکمم طوری که کونمو کامل ببینه دید یهو گفت آخ دیدم ضایع شده گفتم چیزی میخوای بابا گفت نه ولی چه نه گفتنی با صدای گرفته و حشری وای عالی بود باز هیجان م به اوج رسید داغ کردم باز فشار دادم و گفتم وا این ظرف ه چرا پیدا نمیشه پدرشوهرم گفت یکم دیگه بگرد پیدا میشه ??? وای عالی بود کلی حال کردم تو همین ریسه رفتن یواشکی بودم که فری گفت ساراااا حوله وای اینم ارضا نشده گفتم وایسا الان میام گفتم یکم دیگه فشار میدم بلکه ارضا شه اول میزونش کردم دقیقا کردمش لای کونم فشارش دادم چرخوندم و گردونوم مطمئنم اگه شلوار پاش نبود یا کیرش میرفت تو کسم یا تو کونم کامل لای کونم بود ی هیجان عالی باز صدای فری اومد گفت نمیخواد بیای خودم حوله رو پیدا کردم وای داشت میومد بلند شدم کونمو دادم عقب پایین لباسو دادم بالا به سمتش قمبل کردم مطمئنم همه کس و کونمو میدید باز نشستم رو کیرش یه عقب جلو دیگه وایییییییی اومد قشنگ دل زدن کیرش رو بین کس و کونم حس کردم ی کم دیگه نشستم روش که کامل ارضا شه، شد ی لحظه به خودم اومدم گفتم نه بابا نیست که نیست اصلا بیخیال این ظرفه بلند شدم همون لحظه فری از حموم اومد بیرون وای چه شانسی از کون آوردم گفت چرا به بابا زحمت دادی پدر پاشو من خودم انجام میدم بابا گفت نه این چه حرفیه خودم خواستم
وای خودمو که جمع و جور کردم تازه دیدم پدرشوهرم چه افتضاحیه قشنگ آبش شلوارش و خیس کرده بود رفتم بالا که لباس بپوشمو دوش بگیرم خیلی خوشحال بودم هیجان فوق العاده ای بود شب موقع رفتن پدرشوهرم گفت سارا من میدونم تو چقدر ماهی??? انگار فهمیده بود عمدیه گفتم خواهش میکنم نمیدونه که من بیشتر از اون لذت بردم ازین شیطنت های یواشکیم.

نوشته: سارا


👍 38
👎 19
172359 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

594883
2017-05-09 21:34:44 +0430 +0430
NA

:| ﺟﻘﻲ

1 ❤️

594886
2017-05-09 21:37:07 +0430 +0430

یعنی دیگه تکراری تر ازین سینک ظرفشویی موضوع نداریم !
فیلم سوپر میبینی میای مینویسی ؟!

1 ❤️

594890
2017-05-09 21:45:00 +0430 +0430

بیشتر خنده دار بود…ای مغزت…
دوستان حالتو‌ میگیرن. :) 🙄

0 ❤️

594913
2017-05-10 01:46:57 +0430 +0430

تورو ناموست همون جق زدنتو ادامه بده و داستان های مزخرف ننویس

0 ❤️

594917
2017-05-10 02:51:13 +0430 +0430

از این اسم داستان و نگرانی‌هایی​که داری مثلا شوهرت نبینه ، مشخصه که خیلی اهل بی‌بند و باری نیستی و فقط در حد همین شیطونیا دوس داری ، خیلیم خوش قلبی و دوس داری به همه خوش بگذره .
می‌‌دونم که خودت می‌دونی پدر شوهر مثل پدره . و حتما می‌دونی که یکی از دلایل ازدواج نکردن افراد یک خانواده با هم اینه که حرمت‌ها باعث استحکام خانواده میشه . پس به چیزای بهتر فکر کن عزیزم . ببخشید. شاد باشید

0 ❤️

594919
2017-05-10 03:18:03 +0430 +0430

چه عجب بعد مدتها يه داستان سكسي خوب ديديم

ببين ، اين جنده ننه هايي كه غير جق زدن تو مخ گوزيدشون هيچي نيست و اينجا برات چرند و فحش مي نويسند از دو حالت خارج نيستند

يه جوجوهاي ١٢ يا ١٣ ساله هاي هستند كه يواشكي تو رختخوابشون دارند با شرت ننه شون جق مي زنند و فكر مي كنند اكه اين ور اون ور زر بزنند ، مثلا ادم شدند

يا كارمنداي وزارت اطلاعاتند كه در رقابت با زناي جندشون در بدست اوردن نون حروم ، بابت هر يه فحش كلي پول مي گيرند ،

بنويس عزيز كه خوب مي نويسي، فرقم نمي كنه دختري يا پسر

0 ❤️

594941
2017-05-10 05:33:08 +0430 +0430

دروغگو پس فطرت

0 ❤️

594950
2017-05-10 07:55:54 +0430 +0430

khoooob bod

0 ❤️

594961
2017-05-10 09:20:13 +0430 +0430

چه راست! و یا اینکه تراوشات ذهنیت بود، خوب بود. فقط خواهشا از غلط املایی پرهیز کن و از علایمِ دستور زبان فارسی هم در میان نوشته هات بهره ببر.

0 ❤️

594962
2017-05-10 09:35:27 +0430 +0430

کاش نصیب ما هم بشه این شیطونی زنونه از طرف زنهای فامیل یا دوستان
عالی بود

0 ❤️

595090
2017-05-10 23:04:50 +0430 +0430

چرا دری وری مینویسی به قول ارسلان با چه فرمولی (سیامک انصاری)

0 ❤️

595206
2017-05-11 16:30:33 +0430 +0430

مي گن چوب و كه بر داري ، گربه دزده خودش در ميره

داشته باش چند تا اطلاعاتي ، سر كلشون پيدا شد

0 ❤️

595218
2017-05-11 20:59:41 +0430 +0430

تو که راست میگی اما اونجا آدم خالی بند. د آخه دیوث فاصله سینک تا کابینت رو برش مگه نیم متره که تو قشنگ نشستی رو کیر اون. برو کونی مونی د برو مجلوق

0 ❤️

595321
2017-05-12 10:27:11 +0430 +0430

کوص خواهرو مادر هر چی مهندس مجرد توی آمریکا رو هم گاییدم ? خودش میدونه کیه مادر به خطا

3 ❤️

600431
2017-05-24 10:56:29 +0430 +0430

نظر من اينه كه داستانت تخيليه چون پوزيشنايي كه گفتي هيچ جوره نميتونه درست باشه و همزمان هم نامحسوس باشه ، خيلي ضايع بود

0 ❤️

602531
2017-05-26 08:46:58 +0430 +0430

لایک
شیطونی یواشکی دوس دارم

0 ❤️

664718
2017-12-08 01:18:28 +0330 +0330

خوبه.
سعی کن خیلی هندی بازیش نکنی فقط

0 ❤️

668995
2018-01-11 03:48:23 +0330 +0330

جالب بود ولی سعی کن دیگه توی آشپزخونه نباشه چون بیشتر سکس کردنای یواشکی از آشپزخونه شروع میشه

0 ❤️

670523
2018-01-22 17:31:08 +0330 +0330
NA

برو جنده‌ با داستانت

0 ❤️

698029
2018-06-29 04:31:03 +0430 +0430
NA

اخ کییییرم سیخ شد

0 ❤️

703493
2018-07-19 10:41:57 +0430 +0430
NA

منتظر داستان بعدی هستیم

0 ❤️

762971
2019-04-22 08:35:00 +0430 +0430

عالیه
شیطنت یواشکی به اندازه هزارتا سکس لذت داره
ادامه بده

0 ❤️

773802
2019-06-15 11:12:56 +0430 +0430
NA

خیلی مسخره بود

0 ❤️