...قسمت قبل

ستاره شام رو حاضر کرده بود. صدام کرد بیا بخور. نشستم پایه میز گفتم خب بگو. گفت چیو بگم. بگو بینم دوس داری به کی کس بدی. گفت غریبه نیس. گفتم خب کی بگو دیگه. گفت ببین حامد تو همیشه تو ارضا کردن من مشکل داشتی. من همیشه دوستت دارم و خواهم داشت. هیچی از علاقم هم کم نشده. ولی واقعا من ارضا نمیشم. گفتم خب عزیزم برا همین گزاشتم ارمان بکنتت دیگه. گفتش ارمان کیرش کوچیکه. اون فقط میتونه تورو ارضا کنه. من کیر بزرگ لازم دارم. حتی از کیر تو هم بزرگ تر. گفتم خب فکر کنم میدونم کیو میگی. گفت اره دقیقا. هوتن رو میگم. گفتم اخه اگه هوتن بفهمه ک من میدونم خیلی بد میشه. گفت فعلا لازم نیس بفهمه ک تو میدونی. بزار فکر کنه ک یواشکیه. گفتم خب میگی چکار کنیم. گفت تو قرار نیس کار خاصی بکنی. فقط موقع هایی ک تو خونه نیستی میگم ک هوتن بیاد اینجا. بیاد اینجا این كُسی ک حتی وقتی بهش فکر میکنم ، خیس میشه رو بکنه و بره. گفتم نمیشه. من اینطوری سره کار ذهنم درگیره همش. گفتش چند باری بکنه منو دیگه برات عادی میشه. دیگه کم کم فقط تو شناسنامه زنه توام. در اصل من زنه کیر هوتنم. گفتم ک باید بار اول رو من ببینم. گفتش بار اول نیس. گفتم یعنی چی. گفت اونشب ک خونه مادرتینا بودیم من بهش کس دادم. گفتم چیجوری. گفت رفتم تو اتاقش و گفتم خوابم نمیبره. کم کم بهش نزدیک شدم و اون کیر خوشگلش رو در اوردم خوردم و کرد تو کسم. (داستانش رو قبلا گفتم)
الکی مثلا اینکه نمیدونستم گفتم پس اون آب هایی ک تو کست بود واسه هوتن بود. گفت اره تو هم همشو خوردی شوهر کونیم. گفتم ولی باید سکس بعدیتونو ببینم. گفت به شرطی ک نفهمه تو داری میبینی. چون شاید پشیمون بشه. گفتم باشه اوکیه. گفت حامد چ حسی داری وقتی میبینی دارم کس میدم. گفتم نمیدونم. حس شهوتی ک کورم میکنه. اومد دست کشید رو کیرم دیدش ک سیخه. گفت حتی الانم از فکر اینکه داداش کوچیکت میخواد کس زنت بزاره سیخ کردی. فکرشو میکردی ک منو داداشت بکنه. گفتم نه. تو چی. فکرشو میکردی ک داداشم تورو بکنه. گفت نه ولی از همون اولی ک داداشت رو دیدم روش حس داشتم. وقتی میدیدمش بدنم مور مور میشد. گفت همیشه میخواستم کیرشو بببینم. حتی موقع هایی ک عقد بودیم تو خونتون بعضی شبا به کیرش فکر میکردم و حشری میشدم. با خودم این قول رو داده بودم یه روزی حتی شده وقتی ک خواب بود کیرش رو از تو شرتش ببینم. گفتم الان چی. گفت الان هم کسم خیسه واسه کیرش. نمیدونی ک چ کیری داره. سرش بزرگ مثل مال خودت. صورتی و گوشتیه. بدنه کیرش از تو کلفت تره. راست میگفت واسه من سرش بزرگ بود ولی بدنش لاغر تر از داداشم بود. اون بدن سکسیش. اون شکمش ک دوس دارم لیسش بزنم. لباشو دوس دارم میک بزنم. وقتی ک کیرش میرفت تو کسم انگار دنیا برا من بود. با اون دستای ورزیدش ک سینه هامو میگرفت میخواست ابم بیاد. گفتم جووووون. گفت میخوام وقتی کیر کلفتشو میکنه تو کسم ببینی. وقتی تو کسم تلمبه میزنه ببینی ک چ زجه ای میزنم زیرش. گفتم فردا نمیرم سره کار. پشت مبل دمه پرده قایم میشم بگو بیاد خونه فقط یه کاری کن نرید تو اتاق تا من بتونم ببینم. گفتش باشه. گوشیشو اورد زنگ زد به هوتن. هوتن ورداشت گفت سلام زنداداش. ستاره گفت نگو زنداداش بگو جنده ی من ، بگو کس خوشگل من. هوتن گفت اروم. یه وقت حامد میشنوه. گفت نترس اون خوابه نمیشنوه. فردا ک حامد ساعت نه رفت بیا پیشم. گفتش باشه ولی یهو نیادش. گفت نه میره سره کار تا ظهر نمیاد. قطع کردن و ستاره بدو بدو رفت تو اتاق گفتم چیشد گفت میخوام برم حموم واسه داداشت تمیز کنم خودمو شب شد میخواستیم بخوابیم ولی من اصلا نتونستم بخوابم. ستاره بدون شرت خوابیده بود. دیدم همش کسش خیسه. گفتم بزار بکنمت حشری شدم. گفت نه واسه داداشت تمیز کردم خودمو نمیزارم. گفتم خب بیا حداقل واسم بخور. گفت بمون تا فردا. امشب هیچکاری نمیکنیم. هر جوری شد صبح شد.ستاره یه سوتین توری پوشیده بود با یه شرت ست همون ک اونم توری بود. رنگ قرمز. یه شال مشکی هم انداخته بود رو شونه هاش. ساعت نه و نیم بود ک هوتن زنگ زد. ستاره بهش گفت رفته سره کار. گفت پس در رو بزن پشت درم. در رو باز کرد من سریع رفتم پشت مبل قایم شدم. قلبم داشت میومد تو دهنم. هوتن اومد تو یه گل هم دستش بود. صداشونو میشنیدم ک داشتن همو بوس میکردن. یواشکی نگاه کردم دیدم دارن لب میگیرن. ستاره گفت قربونت بره زنداداشت. بیا بشین رو مبل. هوتن گفت نه بریم تو اتاق. ستاره گفت نه اینجا میخوام تو بغلت باشم. نشستن رو مبل جلوی مبلی ک من بودم. ستاره نشست رو پاش. داشتن لب میگرفتن ک هوتن دستشو کرد تو شرت ستاره. داشت با کون زنم ور میرفت. لبای همو بدجوری میخوردن. ستاره لباسش هوتن رو در اورد. هوتن دست انداخت سینه های ستاره رو اورد بیرون کرد تو دهنش. ستاره سرشو برد به سقف یه اه بلللننند کشید. از رو هوتن بلند شد گفت چشماتو ببند. هوتن چشاشو بست دست انداخت به کمربند هوتن و بازش کرد. دکمه شلوارشو باز کرد با کمک هوتن شلوارشو در اورد. داشت از رو شرت کیر داداشم رو بو میکرد. هیچوقت واسه کیر من اینقدر مست نشده بود. دست کرد تو شرت هوتن کیرشو در اورد شروع کرد به خوردن. هوتن هم سوتین ستاره در اورد پرت کرد اونور. خیلی حشری شده بود ستاره. کیر هوتن رو کرده بود تو دهنش محکم ساک میزد. کیرشو از دهنش در اورد شروع کرد خایه هاشو لیس زدن. گفتش هوتن نمیتونم تحمل کنم. میخوام با این کیره گندت منو بکنی. زنداداش جندتو بکن. گفت چشم. بلند شد از جاش رفت پشت سره ستاره.دیگه منو نمیدید. منم دید بهتری داشتم. شرت ستاره رو در اورد شروع کرد خوردن. هوتن گفت تو از همه دوس دخترام ک کردمشون کست کوچولوتر و تمیز تره. ستاره گفت جوووون ازین به بعد مال خودته. همیشه باید کسمو بکنی. هوتن کس زنمو لیس میزد یهو بلند شد. کیرشو میمالید به کس زنم. ستاره گفت بکن لامصب. اون کیر خوشگلتو بکن توش. راست هم میگفت واقعا کیرش خوشگل بود. رگای کیرش رو هم من میتونستم ببینم از بس ک بزرگ بود. شاید بیست و یک سانتی میشد کیرش. کیرشو فشار داد تو کسش. من خودم بدجوری حشری شده بودم. بدونه اینکه دست به کیرم بزنم داشت ابم میومد. همینجوری داشت تلمبه میزد تو کس زنم. وایی داشت جر میخورد ستاره. اه و اوهش خونه رو ورداشته بود. هوتن میگفت اروم تر الان همسایه ها میشنون. گفت بزار بشنون ک برادر شوهرم داره منو جر میده با کیر خوشگلش. جاشونو عوض کردن. دوباره هوتن نشست رو مبل ستاره رفت روش. چون ستاره روبروی هوتن بود باز منو نمیتونست ببینه. ستاره با اون دستای کوچولوش کیر داداشم رو تنظیم کرد رو کسش ، نشست روش. یه اه بلند دیگه کشید. همینجوری روش بالاپایین میشد. ستاره گفت اصلا میخوام حامد هم بدونه ک به تو کس میدم. اصلا میخوام همه بدونم. اصلا حامد بشینه رو مبل کس دادن زنشو به برادرش ببینه. ببینه ک زنش واسه کیر برادرشوهر چ له لهی میزنه. اب از کس ستاره راه افتاده بود. سریع بالا و پایین میشد. هوتن گفت دارم میاااام. ستاره گفت بیا عشقم بیا ک من دفعه سومه ک دارم ارضا میشم. خودشو چسبوند به هوتن. محکم نشست رو کیرش. هوتن ارضا شده بود. اب کیر هوتن از تو کس ستاره زده بود بیرون. ستاره از رو هوتن پاشد. کیر داداشم رو گرفت دستش با همه ی اون اب هایی ک روش بود شروع کرد به خوردن. گفت مگه میزارم اب های عشقم هدر بره. همرو میخورم. کس ستاره رو میدیدم ک داشت ازش اب میچکید. هوتن گفت برو خودتو بشور زنداداش. گفت نه میخوام بمونه. اینقدر اب کیرت رو بریزی توم ک بچه دار بشم ازت. پاشدن همو بوس کردن. ستاره گفت باز بهت زنگ میزنم. نمیتونم دیگه از فکرت بیام بیرون. میخوام همیشه منو بکنی. هوتن گفت تو هم عشق منی. همیشه میام پیشت. هوتن رفت. ستاره بدو بدو اومد سراغم گفت بدو بیا بینم. گفت دیدی. گفتم اره گفت دیدی چقدر کیرش بزرگه. دیدی الکی عاشقش نشده بودم. حتما تو هم دلت خواست شوهر کونیه من. اره ؟؟؟ راستشو بگو. راستشو بگو دوس داشتی کیر داداشت رو میخوردی و میکردی تو کونت؟؟؟؟
گفتم اره واقعا کیرش خواستنی بود. گفت بیا بشین پایین مبل. گفتم چطور. گفت تو بشین کارت دارم. رفتم نشستم پایین مبل. اون نشست رو مبل پاشو از هم وا کرد گفت لیس بزنم کوسمو. گفتم عزیزم اب کیر داداشم روشه هنوز. گفت تو ک قبلا خوشت اومده بود ، اب کیر دوستت هم ک خوردی. اینم بخور. سرمو بردم لای پاش. کسش بوی اب کیر هوتن رو میداد. زبونمو بردم لاش کشیدم لای کسش اب داداشم داشت ازش میومد بیرون. لیسش میزدم. بهم میگفت بخور شوهر بی غیرتم. بخور شوهر کونیه من. اب کیر داداشت رو بخور وگرنه منو حامله میکنه. بلند شد بهم گفت بخوابم رو زمین. خوابیدم رو زمین به حالت اینکه میخواد دستشویی کنه اومد بالا سرم. کسشو چسبوند به دهنم. زور زد اب کیر داداشم همش اومد تو دهنم. خیلی خیلی زیاد بود. تموم کسشو لیس زدم. تمیزه تمیز شد. بلند شد و رفت حموم.زنم به برادر شوهرش جلوی خودم کس داده بود و اب کیر برادر شوهرش رو ریخته بود تو دهن شوهرش. از حموم اومد گفتم بهش ک دوس داشتی. گفت شاید باورت نشه ولی بازم الان دوس داشتم اینجا بود منو میکرد. با اینکه سه بار ارضا شدم رو کیرش ولی بازم میخوامش. گفتم ازین به بعد میتونی هر موقع بگی بیاد بکنتت. دویید اومد تو بغلم گفت مرسی شوهر بی غیرتم. ازین به بعد کس من واسه هوتنه. تو فقط باید اب کیر اونو از تو کس من بخوری. گفتم جوووون. چشم.
این قضیه تموم شد. من یه خواهر زن دارم به اسم باران ک پنج سال از ستاره کوچیک تره. اونم با یه پسری دوس بود به اسم صابر. قدش ١٨٠ و وزنش حدودا هشتاد و دو سه کیلو بود. قرار بود ک باهم ازدواج کنن. خواهرزنم به ستاره گفت ک یه جلسه بزاره با صابر حرف بزنه قبل ازدواج. ستاره اومد بهم گفت ک میخواد حرف بزنه با صابر. گفتم خب مشکلی نداره ک بگو برید سفره خونه ای حرف بزنید. گفت نه میخواد بره خونشون ک حرف بزنه باهاش. الان کرونا هست نمیشه رفت بیرون. گفتم مشکلی نداره عزیزم ، برو. عکس پسررو نشونم داد. گفت ببین چ خوشگله. گفتم اره واقعا شبیه اروپایی هاس. صورت و موهای بور داشت با چشای سبز. گفتم نوش جونه باران.
گفت حااااامد؟؟؟ (با عشوه گفت اینو). گفتم جانم. گفت میتونم کیر اینم ببینم اخه تا به حال کیر پسر بور ندیدم.میخوام ببینم ک کیرش چقدریه. فقط ببینم و لمسش کنم. گفتم عزیزم این قراره بشه شوهر خواهرت. گفت میدونم نمیزارم ک باران بفهمه. گفتم هر جور خودت میدونی. پس یه کاری کن ک منم بیام. گفت اونجوری ک اون بهم نزدیک نمیشه. گفتم یه جوری بلاخره گول میخوره. اصلا بچین یه مسافرت چهار تایی بریم. گفت اوکیه پس. هفته بعدش قرار شد یه مسافرت چهار تایی بریم. هماهنگ کرده بودیم ک با ماشین من بریم و دو سه روزه برگردیم.

پایان

نوشته: حشری جان