سلام به دوستان عزیز مخصوصا برنامه نویس این سایت.
من یک آدم خاص از نظر جنبه منفی هستم…
۱:اخلاقم فوق سگی
۲:بعضی وقتا ها حوصله نداشته باشم شاید جواب دخترم ندم…
۳:اخلاق نا مشخص
امکان داره یه روز مهربون باشم امکان داره یه روز دیوونه باشم یا هر امکان دیگه.
حالا برم سر اصل مطلب…من۱۵و نیم سالمه.از گی بودن فوق العاده متنفرم (البته شاید دیگران علاقه دارن دلیل نمیشه منم خوشم بیاد) از برده بودن یک دختر یا مخصوصا پسر متنفرم.از ارباب بودنم خوشم نمیاد زیاد…بهتره بگم نه…
اسمم مهدی…
شاهین نجفی خیلی دوست دارم.
از دیدن لز دخترا خوشم میاد.
از دختر لوس خوشم نمیاد.
کص لیس مجازی نیستم.همین طور واقعی چون هم دهن با باکتری هایی که داره واژن رو عفونت میاره.
جقی از نظر دست نیستم از نظر کص مصنوعی.
درسم نرمال…
زیاد نمیتونم بیام اینجا چون فیلترشکن نت زیاد میبره.
در ضمن خیلی غیرتی هستم یعنی کسی چب به ناموسم نگاه کنه به گاش میدم(با هر چی شد چاقو کربنی یا باتوم)
تا حالا دخترا زیاد باهام سکس چت کردن ولی راضی نبودم نمیدونم چرا…
خب امیدوارم از بودن در کنار شما خوش باشم.
داستان ندارم چون عادت ندارم دروغ بگم
اول اینکه اگه داستان برای جق زدن میخوای این داستان بدردت نمیخوره بهتره بری یه داستان دیگه بخونی.
اگه جنبه فانی داره بخون.
عادت دارم کصشر بنویسم پس گوش کنید.این واقعیه.
یه روز که هوا تخمی بود و خورشید کیری میزد خار پوست رو میگاد…من مثل عن پخش شده بودم رو تخت یهو دیدم خانواده لباس دارن میپوشن میرن مهمونی…گفتن میای؟منم چون خواب بودم با تُن کیری صدام گفتم نه.هیچی اونا رفتن منم خونه تنها موندم…بیدار شدم دیدم غروبه گفتم امروزم یه کص مصنوعی بزاریم خیال خودمونو راحت کنیم.رفتم دو تا پلاستیک فریزر گرفتم به هم گره زدم توش آب گرم…گفتم بُکُنم ناموسا؟میکنممممم…یه دو سه تا تلمبه زدم گوشیم زنگ زد…اینقدر ریدم به خودم کیرم مثل خرتوم فیل آویزون شد.پدرم زنگ زده بود گفت خونه ای؟ :(
میخواستم بگم پ ن پ دارم با هواپیما میرم خارج ولی گفتم آره خونه ام هیچی دیگه قطع کرد یه ده دقیقه طول کشید تا از دوباره شق کنم…رفتم بکنم هی کص رو عقب جلو کردم داشت آبم میومد یهو دیدم یکی زنگ خونه رو زد! از ترس تخمام با تخم چشمم یکی شد سریع خودمو جمع جور کردم رفتم دیدم پسر عممه گفت خونه دایی هست؟گفتم نه هیچی اونام رفتن… رفتم طرف کص مصنوعی بعد گفتم به ولا اگه جنده واقعی بودی چنان کونت میزاشتم عر بزنی زندگیمو به گوه کشوندی ولی حیف یه پلاستیکی…هیچی آخر از دو طبقه پرتش کردم ترکید عن شد.
گفتم گور باباش.
یه چایی زدم تو رگ بعد رفتم خوابیدم…
این نوشته کصشعر توسط:mr.devilنوشته شده.
قرار بود ۱۸ به بالا بیان اینجا. بداموزی داره براشون بخدا!
چرا حس میکنی اگه یسری فحش به ابعاد مختلف بهم بچسبونی داستانت جذاب میشه؟! (dash)
to ab bkhori kolor pas midi mikay chaqo bkshi chaqal
fkr konm az jlfa bashi ke ro profilshon mizarn ye psre tokhs
مدیر محترم سایت کاری با ادمین های ریز و دور وبرت ندارم خودت دقت کردی امار بازدید از سایت چقدر کم شده با این داستانا و اراجیف داره سایت شهوانی به سمت سایتی بی محتوا و بی مخاطب پیش میره خوب هست برای همچین اعضایی با این داستانها تاپیکهایی مث نی نی ناز قرار داده بشه واسه بچه های سایت که شاید دسته بندی سنی حداقل حفظ بشه “مدیر محترم” دقت نماییید با تشکر جمعی از دوستان شهوانی
اوه حالا بزار به سن قانونی برسی بعد از اخلاق سگیت بگو حالا کی تو نیم وجبی رو ادم حساب میکنه ای خدااا
هیچوقت کامنت نمیزارم من ولی واقعا کصشعر خالص گفتی حیفه فحش که به تو بده ادم برو مشقتو بنویس
یک کلام : بچه مزلف !
نمیفهمم چه فعل و انفعالاتی توی مغز کوچیکت رخ داده که تصمیم گرفتی اینو بفرستی و بهش بگی طنز و کلی هم احساس خفن بودن کنی.
آره عمو جون از فردا راه بیفت تو مدرسه بگو داستانت رو گذاشتی تو شهوانی تا معروف بشی.
عزیزم
ببم جان
به مامانیت بگو که مواظب باشه موقع دادن،زود بکشش بیرون تا یه انگلی مثل شما پا به این دنیا نذاره.
خداوندا نسل ده 80دی هارو از سایت شهوانی منقرض بفرما
آمین
کیرم پس کلّت با این داستانت. اَن دماغِ چُس بوزینه گوزو
بجای عَر گوزکردن پاشو گمشو برو تو خیابون یخورده دخترتور کردن یاد بگیر.
و الا 2 روز دیگه میشی یه خر پیر که تو جوونیش هم هیچ پخی نبود. بدو برررررررو.
فکر کنم خودشیفته رو باید از روی تو معنی کنن خاله جون شما همون شیرتو بخور و لالا کن
خدا همه مریضا رو شفا بده، خصوصا مریض منظور… بلند بگو آمین…
فقط 2 چیزو رعایت کنی قول میدم بهتر بشی
اول ترشی نخور دوم دواهاتو سر وقت بخور
بابا اینقد نزنبن تو ذوقش …خوب بود عزیزم برا بار اول خوب بود . شما که از الا ن این امکان برات فراهمه که بیای تو این سایت و داستان بنویسی مطمئنا اینده روشن و درخشانی در انتظارته مخصوصا در مقوله شیرین سکس ?
لازمه بهتر نوشتن بیشتر داستان خوندنه
موفق باشی
داداش ما هم 16 سالمونه ولی اینقدر که تو کس گفتی من تو یه ماه نمیگم
اَ اَ اَ اَ اَ اَ اَ این دیگه چقد کسشر بود ! این چی بود ؟! اولا که واسه چی شروع کردی از خودت گفتن ؟ اصن کسی علاقه ای نداره توی کیری رو بشناسه. بعدشم این داستان طنز بود ارواح کس بی بی ات ؟ یه لبخند کمرنگ هم نزدم. “عادت دارم کسشر بگم پس گوش کنید. این واقعیه” ؟؟؟؟؟؟؟؟؟ برو عزیزم برو کونتو بده عزیز کیرم برو کیر عمو بره تو کیونت !
چی چی رو راه نده،داستان یه جغ واقعی بهتر از داستان سکس الکی یا خیانت واقعیه که…
ممنون ک نوشتی و این خوبه که غیرتی هستی…عالیه
بابا ادمين جون ننت اين بچه ها رو را نده