آب کس سمیرا

1400/12/13

سلام دوستان
من مهرداد هستم ۳۱ ساله
داستانی که میخوام بهتون بگم مربوط به پارساله
من یه دوست دختر داشتم به اسم نگار ۳۰ سالش بود
نگار دختر معمولی بود و چند باری باهم رابطه از پشت داشتیم و درحد عشق بازی ،چون نگار دختر بود
این اواخر که با نگار میرفتم چندباری با یکی از دوستاش میدیدمش
دو سه باری دوستشو رسونده بودیمش جلوی در خونه شون
بار آخر که دوستشو میخواستیم برسونیمش ، با نگار دعوام شده بود، دیدم حین دعواهای ما همش زیر چشمی منو نگا میکنه
تا اینکه رسیدیم جلوی در خونشون ، و نگار همچنان داشت با من دعوا میکرد یهو دیدم وقتی صورت نگار سمت منه و داشت منو نگاه میکرد یهو سمیرا دوستش یه چشمک بهم زد و خدافظی کرد و رفت
،هیچی بعد از رفتن سمیرا ، دعوامون با نگار بیشتر شد و باعث شد اون شب باهم کات کنیم
فردای اون روز رفتم جلوی در سمیرا اینا
حدود یک ساعتی منتظر موندم
دیدم نگار اومد جلوی خونه سمیرا، که باهم رفتن بیرون
رفتم تعقیبشون کردم و موقع برگشت نگار بازم با ماشینش سمیرا رو رسوند سرکوچه شون و رفت، من یکم عقب تر وایستادم و به محض اینکه نگار رفت ، سریع رفتم جلوی سمیرا رو گرفتم و بهش گفتم سلام سمیرا خانم مییتونم چند دیقه وقتتونو بگیرم؟
گفت سلام آقا مهرداد بفرمایید
گفتم حقیقتش من با نگار همون شبی که شمارو رسوندم کات کردیم
گفت میدونم ،نگار برام تعریف کرده
گفتم میشه بدونم درباره ام چیا بهتون گفته؟
گفت ولش کن مهم نیست
حقیقتش من از شما خوشم میاد ، همون شبم بهتون چندبار اشاره کردم
گفتم جدی؟
گفت آره شما چطور؟
گفتم منم از شما خوشم اومده میشه باهم باشیم
گفت حتما
گفتم اگه نگار فهمید چی؟
گفت عیبی نداره اگه فهمید من جوابشو میدم
گفتم قبوله
این شد که دوستی منو سمیرا شروع شد و شماره هامونو بهم دادیم
و از فرداش هر روز باهم بودیم
یه مدت باهم همینجوری بودیم که بعد از یک ماه به سمیرا گفتم سمیرا جون میشه یکم باهم رابطه داشته باشیم؟
سمیرا گفت من دخترم و نمیتونم باهات سکس داشته باشم
گفتم میدونم عزیزم
گفت من سکس از پشت هم دوست ندارم
نهایتش در همون حد لب و عشق بازی
گفتم باشه
گفتم هماهنگ کنم این هفته میشه یه رابطه کوچیک در همون حد باهم داشته باشیم؟
گفت مگه تو مکان داری؟
گفتم من خودم با پدر مادرم زندگی میکنم ولی یه خونه کوچیک مجردی هم دارم
گفت اااا پس با چند نفر بجز من رابطه داشتی
گقتم نه من فقط زا نگار تو اون خونه میرفتم
الان اون خونه دیگه متعلق به توئه
گفت باشه ولی در همون حدی که گفتمااا
گفتم باشه
برای روز جمعه هماهنگ کردیم که بریم برای عشق بازی
روز جمعه ساعت ۳ رفتم دنبال سمیرا،
سمیرای بلا هم برای اون روز کلی به خودش رسیده بود و خوشگل شده بود
تا رسیدیم خونه به سمیرا گفتم بشین برات شربت درست کنم
سمیرا هم نشست رو مبل و من رفتم شربت درست کردم و آوردم براش
بعد از خوردن شربت گفتم عزیزم راحت باش اینجا خونه خودته
پاشد مانتوشو در آورد ، وااای دیدم عجب لباس نارنجی جیقی زیر مانتوش پوشیده بود، شلوارشم گفتم در بیار ، وااای چه رونای سفیدی داشت
کیف کردم
واقعا سفیدتر و خوش استیل تر از نگار بود
گفتم بلا عجب بدنی داری
گفت ااا دوست داری
گفتم اررره جوون
منم سریع لباسامو در آوردم و لخت شدم و فقط یه شورت پام موند
گفتم لباساتم دربیار بیا بغلم عزیزم
سریع لباساشو کامل در آورد و فقط شورت و سوتینش موند
وااای عجب بدن سفیدی داشت
بهش گفتم جووون چه بدنی داری بلا یه چرخ بزن ببینم
یه چرخی زد و اومد سمت من
یکم بعدش لبامو گذاشتم رو لباش و با تمام وجودم خوردمشون
بعد رفتم سمت گردنش و اونم خوردم و رسیدم سمت لاله گوشش و میک زدم ، یه چند دیقه ای همیجوری داشتم میخوردم که دیدم صداش در اومد
و سر منو هل داد سمت سینه هاش، سریع سوتینشو درآوردم و افتادم به جون پستوناش، وااای که چقدر ناز بودم این سینه هاش
کل سینه هاشو کردم تو دهنم و تا جایی که میشد میکردم تو دهنم و میکشون میزدم
و نوک سینه هاشو میک میزدم و گاز های کوچیک میگرفتم
وااای سمیرا تو حال خودش نبود، بعدش اومدم پایینتر و رفتم سمت نافش و بالای کسشو زبون زدم
قلقلکش اومد و گفت نکن مهرداد برو رو کسم بروو
منم شیطونی کردم و همش بین ناف و کسشو زبون میزدم ، همش میگفت برو رو کسم ، بروووو
شورتش خیس خیس شده بود
یه دفعه دیدم حشری شد و پاشد با عجله شورتشو در آورد و منو به پشت خابوند و نشست رو دهنم و کسشو گذاشت رو دهنم
وااای چی میدیدم واااقعا کسش خیلی خیلی گوشتی و ناز بود
یه کس سفید بی مو صورتی وااای عالی بود بلا خیلی کسش خوشگل بود
نا خودآگاه زبونمو در آوردم و بردم سمت کسش، وااای به محض اینکه زبونم به کسش خورد یه آآآآآه بلند کشید و دیدم سر منو به سمت کسش فشار داد و گفت بخورررش
گفتم چیو بخورمممم
گفت بخووووور کسمو بخووووور
کسم دهنت بخوررر
گفتم آب کستو چیکار کنم
گفت جوووون آب کسمم بخوووور
جووونم مهردادم آب کسم تو دهنت
میخوام کلی بهت آب بدم ، دوست داری
منم گفتم آررررررره بریز آبتم بریز تو حلقم سمیرای من
آبتو میخوام سمیرا جووون
آب کست تو کجام؟
یهو گفت جووون تو حلقت تو دهنت
حشرش چندبرابر شده بود و خودشم چوچوله شو میمالید به لب و دهنم
اونقدر خودشو مالید به دهنم که کل صورتم خیس از آب کسش شده بود
گفت وااای بخووور مهرداد جون که داری خوب میخوری
یه چند دیقه ای هم همیجوری داشتم چوچوله شو میک میزدم
و ملچ ملوچ راه انداته بودم که حس کردم رفتارش داره عوض میشه و صدای ناله هاش خیلی بالاتر داشت میرفت یهو با صطای لرزون گفت واااااییییی دارررره میاددددد
فهمیدم داره ارضا میشه، سریع دهنمو باز باز کردم و کل کسشو کامل کردم تو دهنم و کسشو فشار دادم به دهنم
یهووو حس کردم دهنم پر از آب کسش شد
وااای که چقدر آب داشت این دختر
دهنم یه جوری شد، آب کسش لزج و چسبناک بود و واقعا آبش نسبت به نگار خیلی بود
جیغ های نگار قطع شده بود و تبدیل به ناله های آروم شده بود
فهمیدم که ارضا شده
پاشدم و گفتم حالا نوبت منه
گفت من نا ندارم
گفتم یعنی چی ، خودم حرصم گرفت و پاشدم شورتمو درآوردم و سرشو گرفتم و کله کیرمو گذاشتم رو دهنش و گفتم میکش بزن
گفت من نا ندارم
گفتم ااا اینجوری پس من خودم دست به کار میشم
سرشو گرفتم تو دستام و کیرمو کردم تو دهنش
و شروع کردم تو دهنش کیرمو عقب جلو کردن
نمیتونست خوب کیرمو بخوره
قشنگ سرشو گرفتم تو دستم و از موهاش گرفتم و کیرمو تا دسته کردم تو حلقش
یه چند باری اینکارو کردم که به سرفه کردن افتاد
منم خیلی تحریک شده بودم بار آخر کیرمو تا جایی که ممکن بود تا دسته کردم تو حلقش و تو حلقش چندبار تلمبه زدم و آبمو با قدرت ریختم ته ته حلقش و سرشو محکم نگه داشتم تا کل آبمو قورت بده
وااای داشت بیچاره میمرد و دستو پا میزد تا ولش کنم
منم بیحال شدم و همونجا ولش کردم و افتادم رو زمین
بیچاره تا پنج دیقه همیجوری داشت سرفه میکرد ، سریع پاشد رفت تو دستشویی دهنشو شست و اومد
یهو دیدم از دستم ناراحت شده و گفت چرا اینجوری کردی دیوونه داشتم خفه میشدم، گفتم ببخشید اخه منو ارضا نکرده بودی
گفت تو هم دوست داری منم تو رو اینجوری خفه کنم
گفتم جووون آرررره چرا که نه
گفت اااا
پس آماده باش
یهو گفت دهنتو باز باز کنم و زبونتم دربیار تا بهت بفهمونم
منم فکر کردم دوباره میخوام کسشو بخورم دیگه
یهو اومد بالای سرم وایستاد و سریع نشست رو دهنم
دیدم کسش یه طعمی به تلخی میزنه ، و فکر کردم چون ارضا شده اینجوری دیگه
یهو دیدم پاهاشو دوطرف سرم حلقه کرد و خودشو یکم عقب کشید و چوچوله کسشو از رو دهنم برداشت و سوراخ کسشو که ازش میشاشید رو دقیقا گذاشت وسط دهنم و یهو کل وزنشم انداخت رو دهنم
وااای حس کردم دیگه نمی تونم نفس بکشم ، با دستام زدم به روناش که یعنی بلند شو نمیتونم نفس بکشم
که یهو دیدم ته حلقم سوخت ، اولش فکر کردم دوباره ارضا شده ، ولی یکم که گذشت دیدم دهنم داره پر پر میشه از یه آب بد مزه ، یه دفعه فهمیدم بعلههه سمیرا خانم، خانم خانما داشت میشاشید تو ته حلقم
وااای وقتی مزه شاششو فهمیدم سریع سعی کردم از روم بندازمش پایین، ولی سمیرا عین خیالش نبود و داشت همینجوری داشت با فشار میشاشید تو حلقم
چقدرم این دختر شاش داشت
یهو به ذهنم رسید کسشو یه گاز کرفتم یهو داد زد و محکم زد تو صورتم و بلند شد
و حین بلند شدنشم کل صورتمو از شاشش خیس خیس کرد
ولی واقعا داشتم خفه میشدم
بعد از اینکه شاشش تموم شد ، گفت تا توباشی آبتو به زور نریزی تو حلق من
منم حالم بد شد و بالا آوردم
بعد از نیم ساعت که حالم جا اومد ، ازش پرسیدم چرا همچین کردی دیووونه
گفت تا تو باشی نخوای به زور آبتو بریزی تو حلق من
گفتم پس من چیکار کنم گفتی از کونم نمیدی که
گفت خوب همون کس لیسی و نوازش پس چیه
گفتم خوب اونا برای توئه پس من چی؟
گفت تو هنوز برات زوده اگه مثل امروز خوب آبمو بیاری منم کیرتو میخورم ولی نه زیاد ، آبتم نمیخورم ولی ارضات میکنم
گفتم باشه
گفت حالا نظرت درباره آب و شاشم چیه؟
گفتم آبت که معرکه اس واقعا حشری کننده و عالیه
ولی ببخشیدا شاشت واقعا بد مزه و تلخ و تهوع آور بود لطفا دیگه این کارو نکن
گفت ااا
حالا انگار چی شده، باشه همیشه انجام نمیدم ولی هر از چند گاهی لازمه
گفت مهرداد جونم آخه خیلی خوب کسمو میخوردی
آبمو که ریختم تو دهنت از دلم نیومد نشاشم تو حلقت
گفت باشه سمیرا جون ولی دیگه نشاش
ولی آبتو میخورم برات
این شد که رابطه من با سمیرا با شاشیدن و خالی کردن آب کسش تو دهنم شروع شد و همچنان هم ادامه داره
اگه دوست داشتید بگید ادامه رابطه هایی که با سمیرا داشتم رو براتون بگم

نوشته: مهرداد آب کس خور


👍 2
👎 27
33901 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

862052
2022-03-04 01:19:13 +0330 +0330

خواهشاً ننویس عاجزانه تقاضا میکنم حالمو بد نکن دیگه ننویس دیوث

3 ❤️

862053
2022-03-04 01:20:10 +0330 +0330

لاشی از فیلمای برازرس رو مینویسی؟؟

1 ❤️

862056
2022-03-04 01:22:16 +0330 +0330

باور کنی یا نه تا حالا اونقدر کوس کردم که آمارش از دستم در رفته ولی این آب کوس که تو داستانهای شهوانی میبینم برای من تازگی داره و تا حالا ندیدم.ماشالله همه خانمهای تو داستان تا ارضا میشن سیل میاد و آتش نشانی باید آقا رو نجات بده که آب کوس خانم آقارو با خودش نبره😂😂😂


862058
2022-03-04 01:26:34 +0330 +0330

بهتر بود اسم داستانتُ مینوشتی مهرداد شاش خور بیکار که دخترا رُ تعقیبم میکنه

1 ❤️

862075
2022-03-04 02:16:29 +0330 +0330

آخه نادان تا حالا سکس نداشتی،. اب به محض تحریک شدن کمکم واژن رو خیس میکنه مگه ما مردیم موقع ارضا ابمون بیاد

2 ❤️

862096
2022-03-04 03:47:49 +0330 +0330

انگار یکی سکس چت میکنه!!
پر از کصشعر و توهم

0 ❤️

862107
2022-03-04 07:07:45 +0330 +0330

انتهای کص شعر:
دختره گفت: عه مگه تو مکان داری؟
تخم چپ تمساح پوتین تو کیونت، یعنی اینقدر گاو و صغر سنی که فکر میکنی هنوز داشتن مکان برای دخترا یه آپشن و باعث تعجبه؟؟!

0 ❤️

862116
2022-03-04 09:26:01 +0330 +0330

کیرم تو دهنتون دست از سر این شربت بردارین یک بار هم که شده بدون شربت خوردن ملتو بکنید 😂 😂 😂 😂 😂 😂 😂

1 ❤️

862131
2022-03-04 12:27:56 +0330 +0330

گفت فقط در حد لب گرفتن. بعد تا رسید بهش گفتی شلوارتو دربیار. اونم در آورد… مرتیکه اسکول

0 ❤️

862141
2022-03-04 14:30:41 +0330 +0330

تو که دوس داری شاش بخوری چه اسراری داری ما خوشمون بیاد شاش خور🤣🤣🤣

0 ❤️

862158
2022-03-04 19:05:08 +0330 +0330

جوووونم فقط دفعه بعدی اولش بنویس فتیشه که بیشتر خودیا بخونن

0 ❤️

862239
2022-03-05 02:02:58 +0330 +0330

یهو بگو بره تو دهنت تا کاملا راضی باشی ازش

0 ❤️

862243
2022-03-05 02:16:20 +0330 +0330

برینه

0 ❤️

862247
2022-03-05 02:30:09 +0330 +0330

کس لیس

0 ❤️

862321
2022-03-05 14:06:26 +0330 +0330

چاقال اولش میگفتی و یا تگ میزدی که شاش خوری
الکی داستان شاش خوری به خوندمون دادی

0 ❤️

862367
2022-03-05 23:46:17 +0330 +0330

و اما ادامه داستان وقتی گفتم لطفا نشاش تو دهنم گفت اااا حالا نشونت میدم و منو خوابوند رو زمین و سوراخ کونشو گذاشت تو دهنم و ۲ تا گوز گاز دار داد بعدش رید تو دهنم و گفت این مزه اش چطوره مهرداد توالت؟ منم گفتم من همون اب کصتو میخوام اون خوشمزه تره عنت تلخ بود و بعد از اون همیشه میاد و میرینه تو دهنم. کیییییییرم تو داستانت عن اقای عن خور

0 ❤️

862574
2022-03-06 19:39:58 +0330 +0330

امان از سمیراها 😁

0 ❤️