آب کس عاطفه رو خوردم

1400/07/22

سلام
من حامدم ۳۱ سالمه و میخوام خاطره عشق بازی با همکارمو براتون بگم، امیدوارم ازش خوشتون بیاد
من شش ساله تو یه شرکتی کار میکنم که یه دختر خیلی سکسی هم تو اون کار میکنه
سال اول که من وارد شرکت شدم اون دخترم استخدام شد و شد همکار من
من از روز اول که این دخترو دیدم واقعا ازش خوشم اومد و سعی کردم که خودمو بهت نزدیکتر کنم و باهاش رل بزنم
ولی چون فضای شرکت جوری بود که ممکن بود هم برای اون بد بشه و هم برای من زیاده روی نمیکردم
اوایل به بهمونه های کار میرفتم پیشش و ازش کارهای مختلف رو میخواستم
یه مدت اینجوری گذشت تا یه سال بعد که دیگه واقعا تصمیم گرفته بودم که بهش بگم میخوام باهاش باشم
دقیقا روزی که تصمیم گرفتم بهش بگم شنیدم دوتا از همکارامون باهم رل زدن و باهم دوست شدن و تو فضای شرکت پیچید، و از اون طرف حراست و مدیریت روی این نوع رابطه حساس بود ، که اون دوتا رو اخراج کرد
حقیقتش اینو که فهمیدم یکم ترسیدم که ممکنه ماهم به سرنوشت اونا دچار شیم
هیچی من بد بخت دوباره با یاد عاطفه همکارم موندم و در حسرتش
یه چهار پنج سالی گذشت و منو عاطفه در کنار هم کار کردیم، یه مدت بعد به من یه شغل خیلی فوق العاده از یه شرکت دیگه پیشنهاد شد و من قبول کردم و تصمیم گرفتم با شرکت قطع همکاری کنم و چند وقت قبلش اعلام کردم
ولی مدیر عامل و مدیرم از من خیلی راضی بودن و موافقت نمیکردن ولی من تصمیم گرفته بودم برم ولی از یه طرف دلم پیش عاطفه بود و همیشه تو خاطره هام به یاد اون بودم
و از طرفی هم تو این چند سالی که تو این شرکت کار کرده بودم درآمد آنچنانی هم نداشتم و تقریبا آمادگی ازدواج و هزینه هاشو نداشتم
ولی با پیشنهاد جدیدی که بهم شده بود قطعا میتونستم تو کمترین زمان ممکن حتی به ازدواج هم فکر کنم چون درآمدم تقریبا دوبرابر شرکت قبلیم بود
بگذریم
این شد که قرارداد جدید با شرکت نبستم و روز آخری که مینولستم بیام بیرون دلو زدم به دریا و مستقیما رفتم پیش عاطفه و رک و رو راست بهش گفتم که چند ساله که ازت خوشم اومده و تو این مدت هم به خاطر مسائل شرکت نمیتونستم بیام بهت اینو بگم
یهو عاطفه تعجب کرد و گفت حامد تو واقعا منو تو این چند سال دوسم داشتی و بهم نگفتی؟ گفتم آره عاطفه جان
عاطفه هم گفت شیطون اگه بهت بگم من از اون روز اول فهمیده بودم چی میگی؟
گفتم جدی میگی؟گفت اره معلوم بود دیگه از همون روزای اول به بهانه های کاری مدام میومدی پیشم و همش نگام میکردی
گفت یه چیز بگم پرو نمیشی؟
گفتم نه بگو
گفت منم ازت بدم نمیومد
و منتظر بودم تو قدم برداری تا باهات دوست بشم
گفتم بابا من به خاطر قانون مزخرف شرکت قدم برنداشته بودم وری الان که دیگه دارم میرم دلمو زدم به دریا و اومدم بهت بگم
نظرت چیه عزیزم؟ دوست دخترم میشی؟
عاطفه هم گفت چرا نشم پسر به این گلی
تو این مدتم شناخت کافی ازت پیدا کردم
و میدیدم که به جز من حداقل تو شرکت با کسی نبودی و واقعا بهم ثابت شده بود که دوسم داری
هیچی دیگه کلی ذوق زده شدم و ازش خداحافظی کردم و اومدم بیرون
فرداش رفتم شرکت جدیدم و کارمو شروع کردم
بعد از ظهرم زنگ زدم بهش و شام دعودتش کردم یه رستوران شیک
وایی قند تو دلم آب شده بود و همش منتظر اومدنش بودم که اومد تو رستوران وایی چه تیپی زده بود کف کردم (اخه من همیشه با لباس فرم شرکت دیده بودمش) خیلی خوشگلتر و جذابتر شده بود
تا وومد و نشست سلام علیک کردیم و گفت مناسبت شام امشب چیه؟
گفتم دوتا مناسبت داره ، اولیش اولین شام دوستیمون ، و دومیش اولین روز کاری تو شرکت جدیدم
گفتم چه خبر از شرکت
گفت هیچی همونجوری، و فقط جات تو شرکت خیلی خالیه ، شرکت نیروی خوبیشو از دست داد
گفتم مرسی عزیزم دل منم برات تنگ شده بود ولی از این به بعد بیشتر باهمیم
گفت باشه مرسی
هیچی دیگه اون روز غذا خوردیم و شب گذاشتمش جلوی در خونشون و کلی هم ازم تشکر کرد و رفت
یه مدت همینجوری باهم بیرون میرفتیم و قرار میزاشتیم
بعد از حدود سه ماه دیگه تصمیم گرفتم بهش بگم باهم رابطه برقرار کنیم، آخه خیلی تو کفش بودم
هیچی دیگه یه روز که بیرون بودیم بهش گفتم عاطفه
گفت بله عزیزم
گفتم عاطفه تو منو دوست داری؟
گفت معلومه عزیزم، چطور مگه؟
گفتم حقیقتش من الان تازه رفتم تو این شرکتم و دارم کلی پولامو جمع میکنم که بیام به خواستگاریت ولی الان هنوز موقعیت ازدواج ندارم چون پس اندازم برای تشکیل خوانواده زیاد نیست
گفت وااای حامد میخوای بیای خواستگاریم؟
گفتم آره عزیزم ولی الان نه یکم خودمو جمعو جور کنم میام
میخوام با دست پر بیام خواستگاریت
گفت اوکی
گفتم نمیدونم چجوری بهت بگم ،معذرت میخوام میشه یکم در حدی که خودت صلاح میدونی باهم رابطه داشته باشیم؟
عاطفه گفت حامد تو که میدونی من هنوز دخترم و نمیتونم باهات رابطه داشته باشم، از طرفی هم ببخشیدا دوست ندارم رابطه از پشت رو تجربه کنم
گفتم نه عزیزم منظورم در همون حد عشق بازی و ارضا شدنه
گفت باشه اگه در همون حده قبوله، حقیقتش منم دوست داشتم ولی روم نمیشد بهت بگم
هیچی دیگه کلی خوشحال شدم و گفتم هر روزی که تو آمادگیشو داشتی بگو بیام پیشت عزیزم
گفت باشه
هفته بعد جمعه ساعت یک زنگ بهم گفت ساعت دو بابااینا دارن
میرن خونه دائیم اینا و تا شب اونجان ، اگه میخوای بیای ساعت چهار اینا اینجا باش
هیچی دیگه منم سریع رفتم یه دوش گرفتم و اومدم و رفتم سمت خونه عاطفه اینا
هیچی دیگه تا رفتم جلو درشون و زنگو زدم گفت بدو بیا بالا تا همسایه ها ندیدن
سریع رفتم بالا
پشت در رسیدم در زدم
وااااییی چی میدیدم عاطفه یه لباس سکسی قرمز مشکی برام پوشیده بود که باورم نمیشد این همون عاطفه اس
وااای که چقدر سکسی و جذاب شده بود
تا رفتم تو گفت بشین برات آب میوه بیارم
گفتم عاطفه نمیخواد چیزی بیاری میشه وایستی فقط نگات کنم
گفت جوونم حامد دوست داری اینجوری منو ببینی؟
گفتم عاشقتم
هیچی دیگه ناخودآگاه رفتم سمتش و لبامو گذاشتم رو لباش
واااای نمیتونم توصیف کنم که چه لذتی بهم داد
وااای خیلی عالی بود
یه پنج دیقه ای لبای همو خوردیم ،کم کم دستمو بردم رو سمت پستوناش و ممه هاشو مالیدم
یه پنج شیش دیقه ای پستوناشو مالیم که صداش دراومد
هیچی سریع سوتینشو در آوردم و افتادم به جون پستوناش
وایی که چه پستونایی داشت مثل هلو واقعا یشنک و خوردنی بود
وایی داشتم یه ده دیقه ای پستوناشو میخوردم و نوک سینه هاشو میک میزدم و گازشون میگرفتم که صدای نالهاش داشت بالا میرفت
یهو دیدم عاطفه میگه برو رو کسم
برو رو کسم حامدم
کسمو بخورررر
کسمووو بلیس
وااای بخوررررش
منم و حال خودم نبودم
رفتم پایینتر دیدم بعله شورتش خیس خیس شده بود
انگار آب گرفتی شورتشو
از روی همون شورتش چند بار کسشو لیس زدم که ناله های بیشتر شد
یهو دیدم خودش سریع شورتشو از پاش درآورد و گفت ووووااای دارم میمیرم بخوررررش
وااای بخوووررر
وااای باورم نمیشد چی میدیدم ، یه کس صورتی خیلی خیلی ناز که خیس خیس شده بود
ووووااااای زبونمو درآوردم و گذاشتم لای کسش
وااای عاطفه کم مونده بود جیغ بزنه
از بس اه و ناله میکرد که منم به شدت تحریک شده بودم
یهو دیدم عاطفه شروع کرد خودش کسشو به لب و دهن و دماغم مالیدن واای عاطفه واقعا حشری شده بود و واقعا تو حال خودش نبود یه سه چهار دقیقه ای داشت همیجوری کسشو میمالید به لب و دهنم که یهو دیدم دیوونه شد و شروع کرد به سرعت تو دهنم تلمبه زدن و چوچوله شو به دهن و دماغم مالیدن
اونقدر خودشو به دهن و دماغم مالید که صورتم خیس خیس شده بود از آب کسش
یهو منو به پشت خوابوند و اومد نشست رو دهنم و بعد از دو دیقعه که داشت دیووانه وار خودشو میمالید به دهنم داد زدددد واااااای بخوررررش داررررم میاااام
منم فهمیدم که داره ارضا میشه ، سریع کل دهنمو تا جایی که میتونستم باز باز کردم و زبونمم در آوردم و دهنمو کاملا چسبوندم روی کل کسش
یکم دیگه کسشو مالید به لب و دهنم و لحظه ای میخواست آبش بیاد یهو ثابت موند و کل وزنشو انداخت رو دهن من و یهووو با صدای لرزون داد زد واااااای دارم میاااام
یهو دهنم پر از آب کسش شد، و دهنم لزج و چسبناک شد
یهووو گفت واااای اومد وااای بخوووووررررش
وااای قورتش بده
وااای بخوووورررر
وای که منم تا آب عاطفه اومد اونقدر کیرمو مالیدم که آب منم همونجا اومد
و فس شدم
ولی کس عاطفه همچنان تو دهنم بود و آب کس بود که همچنان داشت از کسش چکه میکرد تو دهن من
یه یک ربعی تو همون حالت بودیم که عاطفه خانم ،بالاخره از رو دهن من بلند شد
گفت من همیشه تو سکس دوست داشتم آب کسمو بریزم تو دهن طرفم
گفتم تا حالا با یاد منم آبت اومده زود؟
گفت من همیشه با یاد تو آب کسمو میآوردم و دوست داشتم آبمو بریزم تو دهن تو
گفتم جدی؟گفت اره جدی میگم
یهو گفت تو چی تا حالا به یاد من آبت اومده
گفتم شاید باورت نشه من همیشه با یاد تو ارضا میشدم
و تو فکر ارضا کردن تو بودم
این شد که رابطه من با عاطفه خانم خانم خانماا با خالی شدن آب کس ایشون تو حلقم شروع شد
و همچنان هم باهاش رابطه دارم و یه مدت دیگعگت قرار برم خواستگاریش
واااقعا عاطفه سکسی ترین زن دنیاست
خیلی خوبه و حشری میکنه منو
همینجا جلوی همه شما اعلام میکنم عاطفه آب کست تو دهنم
عاطفه آب کست تو حلقم
عاطفه آب کست ته ته معده ام
عاطفه آب کست تو کل وجودم
هر کس موافقه بگه آب کس عاطفه تو حلقت حامد

نوشته: حامد آب کس خور عاطفه


👍 18
👎 33
66801 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

837383
2021-10-14 01:12:03 +0330 +0330

تبر زدی داداش

0 ❤️

837386
2021-10-14 01:34:27 +0330 +0330

تا اب کس عاطفه رو پس نگیریم آروم نمیگیگیریم 😁 😁 😁 😂 😂 😂

7 ❤️

837390
2021-10-14 01:47:13 +0330 +0330

اره بابا چند ساله تو کف ریختن آب کسش تو دهنته 😂
چرا زودتر نگفتی😅😅

1 ❤️

837407
2021-10-14 03:30:49 +0330 +0330

اصن من شاشیدم تو حلقت بس کن دیگه😂😂😂😂

2 ❤️

837408
2021-10-14 03:48:44 +0330 +0330

یکم غیر طبیعی بود
سکس چت هرکی خواست بکنه خصوصی پیام بده

1 ❤️

837418
2021-10-14 06:17:54 +0330 +0330

واااای هیچی دیگه

0 ❤️

837441
2021-10-14 10:05:46 +0330 +0330

کسکش نوشته همونطور که کس عاطفه رو دهنم بود یه ربع همونجوری موندیم!مادر قهوه پنازده دقیقه از کون نفس کشیدی؟؟؟

1 ❤️

837443
2021-10-14 10:13:13 +0330 +0330

چقدر سوپر وار بود

0 ❤️

837447
2021-10-14 10:37:50 +0330 +0330

واااای چقدر کسشعر میگی
وااااای چقدر تو کسخلی
راستشو بگو از کدوم ناحیه باسنت این کسشعرا رو در میاری؟!

1 ❤️

837460
2021-10-14 12:09:53 +0330 +0330

اونقدر از کلمه هیچی و وای استفاده کردی که اگه این دوتا کلمه رو حذف کنیم چیزی از داستانت نمیمونه

0 ❤️

837475
2021-10-14 14:47:31 +0330 +0330

با عرض پوزش
وبی
ریدم تو ذهن جقیت -_-

0 ❤️

837481
2021-10-14 16:09:16 +0330 +0330

ووووایییی کیرم دهنت بااین نوشتنت

0 ❤️

837484
2021-10-14 17:00:21 +0330 +0330

فقط اخرش

0 ❤️

837485
2021-10-14 17:01:12 +0330 +0330

شاششم بخور

0 ❤️

837498
2021-10-14 21:20:49 +0330 +0330

آب کوس عاطفه توحلقت حامد بشرط اینکه پرده اش رو زدی ولش نکنی

0 ❤️

837512
2021-10-14 23:47:39 +0330 +0330

حامد جون مشخصه برده خوبی هستی همیشه سفید آب میخوری دمت گرم حالا چند سال آب کیر خوردی از اون هم بنویس مشتریت زیاد میشه

0 ❤️

837530
2021-10-15 01:15:12 +0330 +0330

هیچی دیگه کیرم دهنت

0 ❤️

837560
2021-10-15 03:23:11 +0330 +0330

آب کس عاطفه تو حلقت حامددددددد خوب بودددددد

0 ❤️

837586
2021-10-15 08:19:07 +0330 +0330

منم از همبن تریبون جلو همه اعلام میکنم کیرم ته ته حلقت اصلا کیرم تو معدت اصلا کیرم تو وجودت😂😂😂 دوستان بی ادبیه منو ببخشن ولی لازم بود بگم کییییییرم تو کص خار تو و عاطفه😂😂😂

0 ❤️

837604
2021-10-15 11:13:17 +0330 +0330

ایشالله باهم تو اب کصش خفه بشیم

0 ❤️

837625
2021-10-15 17:16:46 +0330 +0330

ما اصولا اشغالمونو میزاریم جلو در 😂
دوست دخترمونو میرسونیم سر کوچشون شر نشه 😂 😎

0 ❤️

837626
2021-10-15 17:18:14 +0330 +0330

بقیشو نخوندم سریع اومدم قسمت نظرات

0 ❤️

837635
2021-10-15 18:58:43 +0330 +0330

وای،واای، وااای، واااااااای، همش وای، چقد وای، بازم وای، اون دست بی صابت رو از تو شرتت دربیار تا بهتر بتونی وای وای کنی

0 ❤️

837636
2021-10-15 19:01:14 +0330 +0330

درضمن فکر کنم از کون هم نفس میکشی، آخه هرکی جای تو بود و یکی یه ربع با کس رو صورتش نشسته بود جون از کونش در میرفت

0 ❤️

837645
2021-10-15 20:52:34 +0330 +0330

متاسفانه رییس شرکت cum in throat دوست داشته😂

0 ❤️

837648
2021-10-15 22:05:00 +0330 +0330

مفعولم و بی

0 ❤️

837659
2021-10-16 00:05:41 +0330 +0330

ادامه نده دیگه حامد اب کس خور

0 ❤️

837763
2021-10-16 12:35:43 +0330 +0330

رت بود ؛
آما انشاا… به این آرزو هات برسی و رویاهات حقیقی بشه ؛
موفق باشی

0 ❤️

837815
2021-10-16 19:31:32 +0330 +0330

متاسفانه بعد از چند سال آمدم اینجا بخش داستان هنوز هم اوضاع مثل سابقه. زیر هر داستانی تا دلت بخواد سخنان رکیک و زشت می بینی که باعث میشه طرف بره پشت دستش رو داغ کنه اینجا داستان بزاره.

0 ❤️

837828
2021-10-16 23:03:48 +0330 +0330

👌👌👌👌👌👌

0 ❤️

837904
2021-10-17 06:48:54 +0330 +0330

هيچي ديگه كيرم دهنت
هيچي ديگه كيرم پس كلت
هيچي ديگه كيرم تو اعماق وجودت
هيچي ديگه كيرم تو داستانت

واااااي بيا بخورش
وااااااي تا ته بخورش
واااااااي كير تو حلقت
وااااااااي و كير خر

0 ❤️

839051
2021-10-24 15:23:53 +0330 +0330

وااااای و در یک لحظه دیدم اتاق پر شده از اب کس عاطفه و ما در حال غرق شدن بودیم و وااااااای در یک حرکت عاطفه کیر منو گرفت تا غرق نشه ولی من دیگه تقریبا تو اب کس عااااطفه غوطه ور بودم و نمیتونستم نفس بکشم عاطفه ولی همچنان میگفت وااااای بخووووورش و من شنا کنان در اب کس عاطفه به صورت کرال از پشت به سمتش رفتم و انگشتمو داخل سوراخ کسش فرو کردم تا جلوی اب رو بگیرم و نجات پیدا کنیم

0 ❤️

890945
2022-08-18 19:23:40 +0430 +0430

داستانت فقط این بود :
“هیچی دیگه”
“واای”

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها