آخوند کسکش

1399/09/26

درود به دوستان شهوانی
بنده ارسلان هستم قدم ۱۷۵وزنم ۸۰شغل آزاد کنارش کشاورزی هم میکنم
روزی برای گرفتن موتور آب عازم مشهد شدم چون اونجا خوب و ارزانتر پیدا میشد تازه دو ماهی شده بود کرونا اومده بود بعد نوروز
وقتی رسیدم مشهد سوت و کور بود ابتدا مسافرخانه پیدا کردم کسی قبول نمی‌کردند چون آشنا بود قبول کرد
بعدش راه افتادم سمت گاراژهایی که آدرس داده بودن اسم خیابون یادم نیست نصف روز گشتم و یک موتور خریدم بعدش گفتم برم حرم امام رضا دعا کنم براش نه اینکه حاجت بطلبم

رسیدم بسته بودن و همونجا دم در زیلو پهن کردمشروع کردم قرآن خواندن چون قرآن خوندنم عالیه نیم ساعتی اونجا بودم بعدش بلند شدم که برم سمت ماشین آخوندی اومد سلام کرد منم از آخوند جماعت بیزارم جواب سلامش یواش دادم
گفت ماشاالله قرآن خوب میخونی منم با طعنه گفتم آره شاگرد شیخ طوسی بودم
دو تا جوان که صدای ما را شنیدن زدن زیر خنده آخوندها هم پر رو تر از این حرفها هستن گفت اتفاقا بنده هم مدتی شاگردی آقای طوسی کردم بعدش همگی باهم خندیدیم
اخونده پرسید اهل کجایی گفتم استان گلستان پلاک ماشین مگه نمیبینی ۵۹زده گفت جا مکان داری نمی‌دونم چرا شاید خواستم ببینم دعوت میکنه به خونه یا نه گفتم نه ندارم گفت عالیه مهمان من باش منم که نمی‌خواستم کم بیارم گفتم چه سعادتی بعدش با هم رفتیم همون اطراف حرم خونه حاج آقا
با یک نگاه به داخل فهمیدم مسافر خونه هست البته کسی نبود داخل
با یا الله گفتن رفتیم داخل بعد نشستن خانمی جوان با مانتو و روسری کوچک چایی آورد آخوندها گلایه میکرد از اوضاع کرونا و اقتصاد که دیگه زوار نمیاد فهمیدم که تعارف حاج آقا بخاطر پول بوده
و پرسیدم اینجا مسافر خونه هست گفت یجورایی مسافر خونه هست گفتم شبی چند جواب داد با مخلفات یا خالی منم گفتم با مخلفات بعدش دو تا آلبوم آورد که رو هر عکسی عددی قید شده بود گفت انتخاب کن شاخ در آوردم واقعاً منظور از مخلفات زن بوده فکر کردم مخلفات غذا باشه من که نمی‌خواستم کم بیارم گفتم ببین حاج آقا بهترینها را برام رو کن مشکل پول نیست میبینی که با شاسی بلند اومدم بعد رفت یک آلبوم دیگه آورد منم مشغول دیدن عکسها شدم چه زنهایی بودن سفید سبزه با حجاب بی حجاب همه مدل
آخوندها آلبوم کوچکی آورد گفت اینها زیر بیست سال هستن بعضی هاشون باکره هستن یکی عکسها را نشونم داد از یکی خوشم اومد گفت این الان شهرستانه بعد خودش چند تا نشون داد گفت اینها باکره هستن و ۱۵ ملیون میگیرن گفتم باکره نمیخام گفت این ۱۷ساله چطوره گفتم بیار با خودم گفتم فقط چند سال از بچه خودم بزرگتره بعدش یکی دیگه انتخاب کردم
اون ۲۷ساله بود از آلبوم دیگه بود
بهشون زنگ زد و اومدن هر دو با فاصله نیم ساعتی اومدن سلام احوال پرسی دیدم دختر ۱۷ساله خیلی نازه البته اون یکی هم خوشگل بود خطبه صیغه که از نظر من کسشعر هست خوند به مدت یک شب این چه فرقی با جندگی یا کسکشی داشت مهریه پرداخت کردم با تلفن بانک که آخوندها ازشون کارتشون گرفت گفت فردا صبح بهتون میدم
شام سفارش دادم بعد شام رفتیم اتاقی که حاج آقا نشون داد حمام توالت همه چی داشت با یک تخت خواب دو نفره
بعد به دختره ۱۷ساله گفتم نیازی نیست تو اینجا باشی باهات کاری ندارم که گفت تو را خدا آقا من به این پول نیاز دارم الان پول نان هم نداریم خانه گفتم دخترم اشکالی نداره پولت میدم
اشک شوق تو چشمانش اومد و بغلم کرد و بوسید بعد گفت اگر من برم اتاق دیگه این آخوند کسکش پولمو نمیده گفتم پس یواشکی برو بیرون تو ماشین من بخواب گفت دم در دوربین داره نمیشه گفت اشکالی نداره من همینجا میمونم مزاحم شما هم نمیشم بعدش اون یکی گفت من چکار کنم گفتم چی دوست داری گفت کیر آب کیر و سریع همو بغل کردیم و لب تو لب شدیم بعدش گفت بخورم گفتم آره همچین با ولع میخورد که انگار بستنی میخوره بعد بلند شد و لباسش در آورد و منم لباسم در آوردم
بعد گفت حیف شد امشب دوست داشتم با این جنده کوچولو حال کنم منم گفتم نه گفت یکی دیگه بگم بیاد پولش میدی گفتم مشکلی نیست گفت دختره حاج آقا چطوره گفتم مگه میشه مگه داریم گفت حاج آقا بخاطر پول خودش هم برات ساک میزنه من که باور نکردم گفتم میتونی بیاری گفت صبر کن و با گوشی خودش به حاجی زنگ زد گفت دخترتون بفرست داخل چند تا هم کاندوم بفرست
دخترحاجی بعد ده دقیقه در زد اومد تو با آرایش تمام با خودم گفتم خطبه این دوتا را خونده خطبه این یکی که نخونده بعد ما دوتایی رفتیم سمت دختره حاجی و من سریع لبو چسبوندم و دختر۲۷ ساله شروع به لخت کردنش کرد و سه تایی رفتیم رو تخت یکی ساک میزد و یکی لب میداد من که تو اوج بودم گفتم بسه کس میخام دختره حاجی نشست رو کیرم و با سینه های خودش ور میرفت اون یکی هم شروع به مالیدن سینه دختره حاجی کرد
بعد جاهاشونو عوض کردن دختره حاجی رفت سمت دختر ۱۷ ساله که سرش
داد کشیدم گفتم با اون کاری نداشته باش دختره ۱۷ساله پتو کشید روش و روشو کرد اون طرف بعد بلند شدم و حالت داگ استایل هر دوشونو خوابوندم ویکی یکی میکردم تا میخواست ابم بیاد میکشیدم بیرون و بعد اینکه کیرم خنک بشه و هوایی بخوره میکردم داخل نوبتی فکر کنم ۲۰ مینی کردم بعد خوابیدم
اونها یکی نشستن روش ناگهان احساس کردم انگشتی در کونم هست دیدم دختره حاجی انگشتش میخاد بکنه تو کونم اونی که روم بود پرت کردم و یکی خوابوندم زیر گوش دختر حاجی گفتم چکار میکنی گفت غلط کردم ببخشید آخه پدرم اینطور ارضا میشه برق از سرم پرید و قتی گفت پدرم گفتم تو با پدرت رابطه داری بنده خدا دختره از ترسش ناگهان از دهنش پرید خلاصه بغلش کردم و اون هم عذر خواهی کرد باز دوباره رفتیم تو کار که گفتم من دارم میام ناگهان دختره ۲۷ ساله که روم بود پرید پایین و شروع کرد به ساک زدن و می‌گفت آبش برای خودمه من که با این همه تجربه سکس اینطوریش ندیده بودم و ارضا شدم تو دهنش یک قطره هم نگذاشت بریزه بیرون حالم الان که می‌نویسم بهم میخوره با یادش بعد پرسیدم شماها ارضا شدین که گفتن آره ولی دختر حاجی گفت من باز میخام و با پوشیدن لباسش رفت بیرون میوه آورد بعد گفت یادمون رفته از کاندوم استفاده کنیم
ما که هر دو لخت بودیم نشستیم میوه خوردیم و یک سیگاری هم کشیدم بعدش دختره حاجی گفت میشه دوباره شروع کنیم
گفتم بفرما شروع کرد بازی کردن با کیرم گاهی بالا پایین میکرد گاهی هم دهن می‌گرفت گفت کون دوست داری گفتم تو چی که گفت من عاشق کون دادنم هستم دختره ۲۷ ساله که رو تخت خوابش برده بود بیدارش کردم گفتم پتو بردار برو پایین بخواب بعدش ما رفتیم رو تخت من که دوباره راست کرده بودم گفتم از کون شروع کنم یا کس گفت کمی کس بعدش کون گفتم من سینه می‌خوام اومد بغلم منم موقع سینه خوردن از رابطه با پدرش پرسیدم اون که تو عالم شهوت گفت از ۱۴سالگی پدرم بکارتمو گرفته بخاطر همین مادرم فرار کرد رفت خارج گفت پدرم منو ممنوع الخروج کرده وگرنه منم میرم پیشش پرسیدم چرا انگشتم کردی گفت پدرم وقتی انگشت میکنم ارضا میشه گفتم شاید تو هم اینطوری باشی گفتم حاجی ابنه ای تشریف دارن که گفت آره همش به عربهای عراقی میده نمیزاشت من به کس دیگه کس بدم الان بازارش کساد شده اجازه داده بعدش شروع کردیم به سکس گفتم با انگشتان باز کنم که گفت از موقعی که خودمو میشناسم پدرم کونم گذاشته مشکلی نیست کیرتو بکن توش کیرمو گذاشتم در کونش که داگ استایل به قول دوستان خوابیده بود بعد گفت خودم میفرستم داخل تو هیچ کاری نکن من که تجربه کون کردن نداشتم تعجب کردم این انگشت کردن هم داخل فیلم دیده بودم بعد با تکونهای کمرش یواش فرستاد داخل کاملآ حرفه ای
یک چند تا تلمبه زدم که صداش از کس دادنش هم بیشتر بود هی بلند آخ اوخ میکرد و ارضا شد دیدم از کسش آب میاد من که نمی‌دونستم از کون هم ارضا میشن تعجب میکردم موقع کون دادن دو بار ارضا شد بعد با شکم کاملا بی‌حال افتاد رو تخت منم که حسابی تلمبه زده بودم ارضا شدم تو کونش فردا صبح با اخونده حساب کردم و به اون دختره ۱۷ ساله گفتم تو نرو کار دارم باهات بعد بار زدن موتور آبی که خریده بودم با دختره رفتیم خونشون که مستاجر بودن پدرش تریاک میکشید و بیکار بود دو تا بچه دیگه هم تو خونشون بود هر دو دختر
مادرشون هم تو خونه مردم کار میکردم که بخاطر کرونا اون هم بیکار بود مقداری خرت پرت خریدیم بردم که یخچالشون خاموش بود بخاطر خالی بودن بعدش کل خونوادشون آوردم سر زمین کشاورزی که ویلا داشتم اونجا پدرش نگهبانی می‌کنه مادرش هم چند تا گاو براش خریدم دختره هم را یکی بود ۳۵سالش بود و مجرد آشنا کردم و ازدواج کردن البته به پسره نگفتم که این صیغه می‌شده گفتم یکی بهش تجاوز کرده بخاطر همین اومدن اینجا ساکن شدن الان دختره حامله شده البته براش زود بود ولی شده دیگه با تشکر فراوان یادتون باشه آخوند دشمن ملت هست سلام آخوند بی تمع نیست دوستتون دارم ایام بکامتون

نوشته: ارسلان


👍 28
👎 26
118301 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

781927
2020-12-16 00:55:39 +0330 +0330

کیر تو داستانت جقی

6 ❤️

781928
2020-12-16 00:59:04 +0330 +0330

با این تعریف ها از زمان کرونا ده پونزده سال گذشته قرمساق


781929
2020-12-16 00:59:52 +0330 +0330

کسی که اینقدر پول براش بی ارزشه برای یه کم ارزونتر بودن موتور تو این کرونای نمیره مشهد شهر به اون شلوغی!! اگه اخونده کونی بوده و به عربها کون میداده دیگه حشری بودنش در حدی که پرده دختر خودشو بزنه معنا نداره!! بیشتر تخریب آخوندا بود تا هر چیز دیگه…


781937
2020-12-16 01:21:47 +0330 +0330

مردیم از یکنواختی سکس ادرس اخونده را بگو بریم گروپ بزنیم

1 ❤️

781942
2020-12-16 01:44:47 +0330 +0330

برو پسر جان کون همون خر و گاو بزار اینقدر دروغ ننویس

8 ❤️

781944
2020-12-16 01:46:48 +0330 +0330

بی سواد خالی بند مزخرف دروغگو!
چون خوب قرآن می خوندی، بردت پیش خودش؟ شاگرد طوسی هم که هستی!
اون کلاس گذاشتنات هم تو کونت ابله!
تا اونجا خوندم که گفتی مثل بستنی، با ولع می خورد
آخه الدنگ! کسی بستنی رو با ولع می خوره؟ دیگه نخوندم ولی اصل داستان چیز دیگه س. چون چند باری اشاره کردی «آخوندها»
موتور و پمپ آب مجموعا حواله ت بادا

9 ❤️

781947
2020-12-16 02:01:18 +0330 +0330

همش میگی آخوندها
مگه چندتاآخوندبودن؟؟؟
نکنه بردن کونت گذاشتن اگه اینطوریه که برای ریدن به روحت همه شهوانی هابلندبگوزن

4 ❤️

781949
2020-12-16 02:11:29 +0330 +0330

افرین علم الهدی رو میگی منم یبار رفتم 😂 😂 😂

2 ❤️

781956
2020-12-16 03:07:40 +0330 +0330

واسه یه موتور آب ارزون از گلستان کوبیدی رفتی مشهد بعد پول سه تا کس همزمان دادی ؟؟؟؟؟؟؟ بابا نررررررر گدااااااااا حتما آخوندم رئیسی بود دیگه آره

5 ❤️

781965
2020-12-16 04:27:34 +0330 +0330

آدرس جنده خونه حاج طوسي رو بده ما هم بريم حال كنيم 😍 😍

0 ❤️

781971
2020-12-16 05:50:32 +0330 +0330

آخه اسکل اینو باید با برچسب طنز مینوشتی
خیلی خندیدم

1 ❤️

781972
2020-12-16 06:29:01 +0330 +0330

ادرس به مام بده

0 ❤️

781981
2020-12-16 09:43:32 +0330 +0330

دختر حاجی. مث بستنی؟ مسافر خونه با مخلفات دختر. باکره 17 میلیون لاشی میمیرم کص نگی. پرده زیاد زیادش 7 تومن دکتر براشون میزاره 17 میلیون. من اولش خوندم خندم گرفت تو یه شب چند نفرو کردی جانی سیز همچین کمری نداره از آخوند بدت میاد چرا دیه کص میگی

5 ❤️

781985
2020-12-16 09:53:22 +0330 +0330

اولا همه اخوند ها این شکلی نیستن
خب طبیعیه که تو این همه اخوند یکی دوتاش اینجوری کصکش باشه.
دوما تو همینجوری واسشون خونه گرفتی گاو خریدی شغل دادی مگه تو کی هستی.
البته فرض میکنیم که داستانت واقعیت داشته باشه

1 ❤️

781992
2020-12-16 11:16:02 +0330 +0330

😁😁😅😅😅

1 ❤️

782003
2020-12-16 12:15:22 +0330 +0330

منم با شاه ایکس موافقم داستانن کسشعر محض بود

2 ❤️

782005
2020-12-16 12:41:48 +0330 +0330

نکنیمون حاتم طایی😂😂😂
تا حالا این همه چرت و پرت یه جا نخونده بودم.
خط به خطش ایراد داشت و مسخره بود واسه همینم وقتمو حرومت نمیکنم که بخوام توضیح بدم.
مگه اسلحه رو سرت گذاشتن که بنویسی لاقاچ؟!

1 ❤️

782016
2020-12-16 13:29:31 +0330 +0330

سوییچ اسرار
این داستان : کسکش خیّر

2 ❤️

782034
2020-12-16 15:39:22 +0330 +0330

مزخرف بود ارزش خوندن نداشت ریدم تو داستانت

2 ❤️

782039
2020-12-16 16:38:55 +0330 +0330

از نظرات ارزشمند دوستان استفاده کردیم، در لاشی بودن اخوندا شکی نیس. فقط خواستم بگم یادت رفت وسایلت تو مسافرخونه اشناتون جامونده ، ، بزارش پشت شاسی بلند ، مطمن تره، مرسی

2 ❤️

782042
2020-12-16 17:12:45 +0330 +0330

اگه انقلاب نمیشد، امثال تو اسپرمهاتونو میریختین تو کاندوم نه اینکه بذارین بمونه بزنه به مغزتون.

3 ❤️

782058
2020-12-16 21:10:36 +0330 +0330

عزیز نویسنده

از نقطه نظر فنی وهنر داستان نویسی باید بگم متاسفانه
بازتاب احساساتتون در متن کار آشکارا انعکاس پیدا کرده
,این نقطه ضعفیه که به تنهایی میتونه به هر داستانی لطمه بزنه و حتی متونی بسیار قویتر از متن شما رو هم با شکست روبرو کنه

دخیل نکردن احساسات و ذهنیاتتون در روال طبیعی داستان
مهارتیه که با تمرین و بسیار نوشتن به مرور حاصل میشه

2 ❤️

782059
2020-12-16 21:39:16 +0330 +0330

ناموسا کیرم تو داستانت آخه حقی رویا پردازیم حدی داره بیا بگو آخونده کونتو گذاشته خودت راحت کن

2 ❤️

782081
2020-12-17 00:52:13 +0330 +0330

شاشیدم تو خودت و رویاهت آخوندا بدن تو خوبی جمع کن بابا کس کش بی ناموس

1 ❤️

782162
2020-12-17 10:39:29 +0330 +0330

ناموسا چی میزنی داداش بیار مام استفاده کنیم بعدا باهم یه آخوندم مبکنیم دق دلیت خالی شه😂😂😂

0 ❤️

782163
2020-12-17 10:41:57 +0330 +0330

راستی داداش کیر مثل پژو زود واشر میسوزونه میخای خنک شه درش نیار حیفه یه فن ۲ کنتاک بزن براش

1 ❤️

782170
2020-12-17 12:02:27 +0330 +0330

اولین قاری هستی که شناختم کون میکنی و نمیکنی میدی یکی دیگه بکنه

0 ❤️

782219
2020-12-17 19:46:57 +0330 +0330

سید جان کرونا زده به مغزت کصشر میگی…
اول موتور خریدی بعد حاجی تعارف زد صاحب شاسی بلند شدی؟
نکنه خدا مزد قرآن خوندن جلو حرم امام رضا رو بهت داد دو سوته؟!

0 ❤️

782292
2020-12-18 05:49:37 +0330 +0330

عالی

0 ❤️

782449
2020-12-19 05:18:34 +0330 +0330

تو که اینقدر از آخوندها متنفری چرا کون خود حاجی نزاشتی؟
آدم وقتی تولین بار با شخص جدیدی سکس میکنه به خاطر ترشح دوپامین و ادرنالین سریع تر ارضا میشه.تو با دونفر سکس کردی همزمان
دوتا ۲۰ دقیقه با هر کدوم بازم ارضا نشدی؟
دمت گرم چی میزنی؟
و اما اصل داستان
دختره حاجی تو خیابون انگشتش کرده اینم ناراحت شده گفته میکنمت
دختره هم گفته بریم خونه بکن من رو ،تا رسیدن خونه حاجی ترتیبش رو داده.

1 ❤️

784060
2020-12-30 12:48:03 +0330 +0330

دمت گرم
شماره آخوند رو بده دیگه به عرب نده یه کیر بهش میدم از کیر عرب بزرگتر
داستانت دروغ بود
ولی خیلی خندیدم

0 ❤️

802366
2021-04-07 10:16:17 +0430 +0430

کاش این نوشته ها واقعی بودن! منکه اخراشو با گریه خوندم و واسه من خیلی دلچسب و شیرین بود و سبکم کرد. البته فکر میکنم با گریه کردن یه جوریای اکثرا سبکتر میشیم پس اگه در توانمون هست.کمک کنیم فداتون شم.

0 ❤️

809837
2021-05-15 13:01:28 +0430 +0430

کس نگو عوضی

0 ❤️

868349
2022-04-11 18:39:51 +0430 +0430

صیقه خوبه

0 ❤️

894321
2022-09-08 18:19:46 +0430 +0430

باشه

0 ❤️