آروم جون

1401/03/23

روی تخت نشسته و داره موبایلو کوک میکنه و اماده ی خوابیدن میشه میرم از پشت بغلش میکنم اندام زیبای مردونشو حس میکنم صورتمو میذارم از پشت روی شونش اشکی از گوشه ی چشمم سر میخوره با صدای خفه از بغض تو گوشش زمزمه میکنم دلم واست تنگ شده اروم جونم حس میکنم میخواد بلند شه بهش میگم التماست میکنم چند دقیقه مال من باش فقط چند دقیقه من واسه زنده موندن به حضورت به عشقت احتیاج دارم گردنشو میبوسم بو میکشم عطر تن اون بوی تلخ عطر اون منو مست میکنه صدتا خاطره تو ذهنم تداعی میشه که بین واقعی و انتزاعی بودنشون یه خط بازیکه مث یه مجسمه سرده چرا قلبم این سردی رو نمیفهمه مگه زخمی حرفاش نیس؟ در حالیکه موهای نازشو ناز میکنم از همونجا گونه هاشو میبوسم سعی میکنم سرشو یکم بچرخونم سمت خودم و لبمو میذارم رو لباش هیچ مقاومتی نمیکنه اول حس میکنم خودشو سپرده دس من اما اون خشک تر و سرد تر از این حرفاس دنبال یه حس اشنا با اون میگردم مگه این عشق من نیس؟! لبشو ول میکنم میرم کنارش اشکا امونمو بریده سرمو میذارم رو پاهاش نگاهمو ازش میدزدم من عاشقشم با عقلم اون سردیو درک میکنم اما قلبم قلب لعنتیه من هیچی نمیفهمه من عاشق اونم صدای خودمو میشنوم که میگه من از اول گل سرخ تو نبودم من روباه تو بودم خودم خواستم اهلی شازده کوچولو بشم اما تو منو اهلی کردی و من اهلی توام بعد از این شبا منو یاد سیاهی موی تو میندازه و ماه تورو واسم تداعی میکنه هر مکان و هر حس تورو یاد من میندازه چون من اهلیه توام و فقط تو میتونی خیلی از حسارو توی من زنده کنی چشمامو میبندم اون خم میشه و منو میبوسه عاشق هر حسی از سمت اونم صورتمو غرق بوسه میکنه لبخند میزنم لبش که به لبم میخوره منم دست به کار میشم محکم لبای همو مک میزنیم لبمو ول میکنه با التماس بهش میگم انقد لبمو بمک که زخمی شه میخوام تا مدتها حست باهام بمونه لبای گرمشو رو لبام میذاره دستاش روی سینه هامه تو چشمای مشکیش نگاه میکنم چشاش زیبا ترین چشماس اونا تنها چشمایی ان که پیششون همیشه کیش و ماتم میشینم روی پاش سرشو به سینم میچسبونم عاشقتم عاشقتم سرمو میکنم تو گردنش و شروع میکنم به بوسیدن و مکیدن اون میخوابه روی تخت و مشغول مک زدن گردنم میشه گرمای دهنو زبونش منو دیوونه میکنه بدنم با هر مکی که میرنه میلرزه جز به جز بدنشو بوسه میزنم اون برام مقدسه اوج عشق اوج مردونگی و اوج پاکی و خوبی با همه ی عشق و احترامم جز به جز تنشو میبوسم از گردنش میام روی سینه هاش و از سینه هاش سمت شکمش با نرمی لبم سعی میکنم بیشتر حسش کنم نافشو لیس میزنم و میام پایین با دست شرتشو میگیرم و همزمان که میکشم پایین التشو تو دهنم فرو میکنم بعد از یه ساک کوچیک همه جای التشو میبوسم تخماشو میبوسم و بعد مک میزنم میدونم عاشق این کاره با دستاش موهامو نوازش میکنه به صورتش نگاه میکنم چشمهاشو بسته و لذت میبره کاش میتونستم لذت همیشش باشم اما خوب میدونم این غیر ممکنه مشغول بوسیدن رونای پاش و بازی با التش بودم که منو کشوند بالا لبشو گذاشت رو لبم با یه حرکت برم گردوند و خودش اومد روم همون طوری که لبمو میخورد دستشو رو سینم گذاشت و مشغول ماساژ دادنشون شد تو پوست خودم نمیگنجیدم عاشق هر لحظه با اون بودم اون تنها کسی بود که وقتی قهر بود عصبانی بود وحتی وقتی بدترین حرفارم بهم میزد حسم بهش تغییر نمیکرد واسم عین خدا بود از همون اول عاشقش شدم هر چی خواستم ازش دور شم بیشتر سمتش کشیده شدم عشقی که حتی منطق خودمم هرگز اونو نفهمید در حالیکه بوسه هاش روی تنم میشست با موهاش بازی میکردم بهش گفتم پر مهر خودت کن منو منو از حسای خودت پرم کن چون مث اب حیاته برای وجود مرده ی من سینمو کبود کرد و این قشنگ ترین یادگاری بود که تنم به خودش دیده بود تشویقش کردم که بیشتر این کارو کنه پایین تر رفت با دستش روی زنونگیم کشید صدای لذتم اتاقو پر کرده بود صدایی که فقط اون میتونست ازم بشنوه گرمای دهنش حس وجود اون منو دیوونه میکرد و به اوج میرسوند بلند شد بهش گفتم ارامشم میخوام بت نزدیک ترین باشم التشو روی زنونگیم گذاشت و فشار داد محکم بغلش کردم و ملتماسانه بدن لختمو چقت بدنش کردم اون ارامشم بود چشماممو بستم و مث هر شب خودمو تنها و با یاد اون پیدا کردم بالشم خیس بود از عشقش گوشم پر از زمزمه های عاشقونش جمله های اخرشو برای بار اخر خوندم و به خودم یاداوری کردم هیچ جایی واسه من توی زندگیش نیس قرصایی که برای فراموش کردنش واسم تجویز شده بود خوردم و با خودم زمزمه کردم لعنتی مغزمو بی حس میکنی با این قرصا قلبمو چیکارش کنم؟!!!

نوشته: سیاهی


👍 3
👎 1
9401 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

879163
2022-06-13 03:40:40 +0430 +0430

سيهديييييير

0 ❤️

879184
2022-06-13 04:43:23 +0430 +0430

وانیل خالص بود

0 ❤️

879270
2022-06-13 16:06:00 +0430 +0430

🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺

0 ❤️