آسانسور وپیرزن

1401/08/30

داستان اسانسور
باورم نمیشد،داشتم دنبال پیرزنی که یه پایش لنگ میزد می رفتم!
چند روزی بود که خاله روژا گوشی را جواب نمی داد،منم که بدجور تو کف بودم اخر رفتم یه سر میدون امام حسین، زنا، کنار خیابون ایستاده بودند،یکی سیگار می کشید،اون یکی تخمه می خورد ،مثل نمایشگاه اتومبیل بود ،می رفتم قیمت می گرفتم ولی نرخا بالا بود ،منم که هنوز حقوق سربازیما نگرفته بودم و ته جیم پنچاه هزار بیشتر نبود،دیدم یه پیرزنی هم نشسته  اون اطراف، رفتم پیشش نشستم ویه سیگار بهمن روشن کردم وشروع کردم به حرف زدن، اول میگفت کمتر ۷۰ قبول نمی کنم ولی بعد که گفتم سربازم و ندارم به همون پنجاه راضی شد گفت ده تومنشا الان بده بقیشا تو مکان،پول بهش دادم و عقبش راه افتادم، وقتی از کنار بقیه زنا رد می شدیم یه چیزی به ترکی گفت ،همه زدند زیر خنده منم سرعت راه رفتنما بیشتر کردم از خیابون که رد شدیم یه پیرمرد تا پیرزنه را دید عقبش را افتاد،منم تو دلم گفتم تف به این شانس این سرخر کجا بود ،پیرزن تا برگشت و متوجه پیرمرد شد چنتا فش ابدار بهش داد،پیرمرد هم ترسید و فرار کرد،کمی که جلوتر رفت پیچید تو یه کوچه برگشت سمت من و گفت در ساختمون باز میزارم از پله ها بیا طبقه اول،من رفتم داخل واز پله ها که رفتم بالا دیدم یه واحد که درش هم کنار اسانسور،پیرزن هی داشت جیب وکیفشا میگشت،گفتم چی شده؟گفت کلید در پیدا نمی کنم
برگشت اطراف یه نگاه کرد چنتا روزنامه کنار دیوار بود،برداشت و کف زمین جلو اسانسور پهن کرد،من تا اومدم بفهمم چی شده دیدم شلوارم در اورده و داره کیرما می خوره،منم که دیگه خوشم اومده بود با دستم موهاشا که قبلا حنا زده بود  وقرمز بودا ناز می کردم فقط گاهی زیر چشمی  اسانسور نگاه می کردم که خدایی نکرده درش باز نشه بعد که حسابی کیرم راست شد از کیفش کاندم در اورد وکشید سرش و شلوارشا کشید پایین و خوابید رو روزنامه ها،منم به سبک همیشگی اول پیشونیشا بوس کردم وبعد صورتشا غرق بوسه ،با ایم که سنش بالا بود ولی صورت نازی داشت بخصوص اون دهن کوچیکش که رژ قرمزم زده بود وسکسی ترش کرده بود،بعد رفتم سراغ ممه های اویزونش ،یکمی که خوردم نوک سینه هاش شق شد ،کیرم اروم کردم تو کسش،باورم نمیشد خیلی
کسش تنگ بود واونم تا کیرم رفت توش شروع کرد به ناله کردن،منم سفت بقلش کرده بودم وهمین طور که عقب وجلو می کردم صورتشم بوس می کردم که یهو گفتم لباتم می تونم بخورم که گفت،پنجاه بیشترندادی  ولی همه کارم می خوای بکنی!ولی وقتی لبماگذاشتم رو لبش دیگه چیزی نگفت، انصافا خیلی خوش مزه بود،این اولین لب عمرم بود که می خورد، اونم لب یه پیرزن ولی تو  این حالت که هم زمان عقب وجلو کنی تو کس ولب بخوری خیلی حال میده،دوستانی که تجربه کردن میفهمند من چی میگم،بعد گفتم برگرد وبه حالت سگی گذاشتم تو کسش و محکم تلنبه میزدم وای که رو اسمونا بودم نمیدونم چه کار کرده بود که انقدر کسش تنگ بود،بعد گفتم از کونم میشه که یهو ناراحت شد و گفت مگه من کونیم!خلاصه یه چنتا دیگه تلنبه هم زدم تو کسش وابم اومد،یادم رفت بگم قبلش یه قرص تاخیری هم از داروخونه خریده بودم که کمر یکمی سفت بشه،وقتی ابم اومد بلند شد کاندم در اورد وبعد یکی از روزنامه ها را  محکم دور کیرم پیچید و کشید پایین تا تمیز بشه،دیوص انگار می خواست سیخ کباب از لا نون بیرون بکشه،بعد لباسم پوشیدم از خونه زدم بیرون، تو راه یه سیگار روشن کردم تازه یادم اومد اگه در اسانسور باز شده بود من تو اون حالت چه خاکی به سرم می کردم ولی یاد ان ضرب المثل افتادم که انکه دندان داد،نان هم میدهد ،بلاخره انکه کیرم داد،کسش را هم جور می کنه و هوامونا داره،خلاصه از اون روز هر وقت میرم داخل اسانسور یاد اون صحنه می افتم
وخندم می گیره،فک کنم شماهم بعد خوندن داستان من هر وقت برید تو اسانسور یاد من بیفتید وخندتون بگیره،خلاصه اون روز به خیر گذشت ولی این شهوت بد کوفتی، هر وقت بره رو مغز دیگه هیچی حالی ادم نمیشه.امیدوارم کس اینستاگرامی و بی دردسر بکنید😘🌹

نوشته: شیخ دیوانه


👍 8
👎 12
65101 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

903593
2022-11-21 01:49:33 +0330 +0330

وقت حشر خر هم کردنی شود

3 ❤️

903603
2022-11-21 02:12:29 +0330 +0330

هی بدنبود دخترک بانازواطوارش کند خورد و خمیرم پیزن با نان جو سازد و کهنه حصریم

0 ❤️

903605
2022-11-21 02:19:23 +0330 +0330

منم کردم لنگه کفش در بیابان نعمت است

1 ❤️

903610
2022-11-21 02:54:46 +0330 +0330

با انکه اخر دیوانگی تو سکس بود ولی چون صادقانه نوشتی دمتگرم لایک .

2 ❤️

903611
2022-11-21 03:03:07 +0330 +0330

صادقانه نوشتی دمت گرم
لنگه کفش کهنه در بیابان نعمت است 😂✌️

4 ❤️

903633
2022-11-21 09:25:39 +0330 +0330

آره خیلی خندمون میگیره تو این وضعیت کوس نمک کیری دیدی با این کستانت

0 ❤️

903666
2022-11-21 15:28:18 +0330 +0330

داستانت و باور میکنم همشهری چون منم توی خرپشته یه ساختمون پزشکان و لب دریا بین دوتا سنگ سکس کردم، زیاد عجیب نیست اینکه تعریف کردی.

0 ❤️

903673
2022-11-21 17:58:17 +0330 +0330

😂 😂 😂 من عاشق پیرزن هام

0 ❤️