آغوش گرم (۱)

1400/05/30

سلام دوستان ایمان هستم 25 سالمه. این داستان مال 2 ماه پیشه، من از دوره دبیرستان با گی آشنا شدم و تا حالا تجربه زیادی داشتم. البته که اوایل همش فاعل بودم. و حس غرورم و پرستیژی که واسه خودم قائل بودم جلوگیری میکرد از اینکه بخوام مفعول بودن رو تجربه کنم،که بعد از گذشت چند ماه پیشنهادی از طرف یکی از دوستانم به من داده شد به عنوان گی دوطرفه که اول من خیلی اعتراض کردم ولی تنها شرط اون واسه اینکه بخوام تو نقش فاعل باشم گی به صورت دوطرفه بود، از اونجایی که فیزیک خوبی هم داشت نتونستم این پیشنهادشو رد کنم و اونجا بود که حس مفعول بودن رو تجربه کردم .خب اولش خیلی درد داشت ولی بعد از گذشت چند روز میلم نسبت به مفعول بودن از فاعل بودن بیشتر بود. گذشت و یه چند باری باهم گی کردیم و هر دفعه علاقه من به مفعول بودن بیشتر میشد، از شانس بد ما این دوستمون بعد از چند ماه نقل مکان کردن و رفتن تالش (ما ساکن خمام هستیم یکی از شهرای رشت) و بعد از اون دیگه شرایط جور نشد که من بخوام با کسی گی کنم البته که کیس بود واسه رابطه حالا چه دختر یا پسر ولی خب من علاقه زیادی به مفعول بودن پیدا کرده بودم ولی از طرفی هم اعتبار و شان خودمو نمیخواستم بیارم پایین ، چون واقعا شخص مورد اعتمادی نبود توی محیط زندگیم؛ حالا هر اجتماعی؛ دانشگاه ،باشگاه، خانواده یا … خب گذشت چند سالی تا با سایت شهوانی اشنا شدم یه چند وقتی توی سایت گشت میزدم تا
تونستم تالار انجمن گی رو پیدا کنم خب ژانر های زیادی توی انجمن بود فاعل،مفعول،بیزنسی،برده و…بعد از چند روز که همش گشت میزدم که بتونم یه فرد مورد اعتماد پیدا کنم تا اینکه
یه پسره از تهران تایپک گذاشته بود اسمش آرمان بود .فاعل بود.به گفته خودش 18 سالشه بود،بهش پی ام دادم و اونم جواب داد بعد از چند دقیقه چت کردن و زیرو رو کشیدن و اسرار من به دوطرفه بودن(درسته خیلی علاقه به مفعول بودن دارم ولی این دلیل نمیشه نخوام بکنم ) رفتیم واسه عکس اول من عکس فرستادم (از خودم بگم:قدم 172
وزنم 63،پوستم سفید با موهای خرمایی سایزم 14 یه ژن لاغر و کوسه (در لفظ به مرد هایی میگن که از نظر حجم مو نزدیک به صفر هست یعنی واقا بدنم هیچ مو نداره و الانم که 25 ساله تازه مثل این نوجوونا یکم دور چونم مو در اومده که اصلا معلوم نیست.) وقتی عکسامو دید خیلی تعریفم داد که بدنم خوبه و تمیزم. حالا نوبت اون بود عکساشو که سین کردم واقعا داشتم شاخ درمیاوردم یه هیکل ورزیده و عضلانی بدنش کات بود،سفید و بدون مو ازش خواستم یه مشخصات از فیزیکش بده که گفت قدش 179 وزنش 87 سایز کیرشم تو عکس کاملا مشخص بود خیلی بزرگ بود حداقل18.19 ولی تعجب و حیرتی که داشتم بخاطر این بود که گفته بود 18 سالشه ولی اصلا نمیخورد بهش البته من فقط از لحاظ بدن میگفتم هنوز فیسشو ندیده بودم.خب بعد از اینکه باهم اتمام حجت کردیم و قرار شد من برم تهران چون من تو رشت مکان نداشتم بعد از این مصاحبه مجازی یه تصویری باهم رفتیم که فیسشو دیدم یه ته ریش داشت موهای پر پشت و خداییش خوش فیسم بود.خب قرارمون شده بود واسه دو روز یعنی پنج شنبه و جمعه که مهمونش باشم حالا امروز سه شنبس
اون روزم تموم شد و من فرداش شروع کردم به ردیف کردن کارام
واسه خاطر شرایط کرونا خب جاده هارو بسته بودن به همین خاطر رفتم و بلیت تهران گرفتم که بتونم با اتوبوس برم بعدشم وسایل مورد نیازم که تو این دو روز لازمم میشد و تو یه کوله کوچیک آماده کردم و یه آرایشگاه هم رفتم و از جایی که ژنم طوری بود که مو نداشتم فقط موهای کیرمو زدم ،بدنم واقعا تمیزه و اصلا هیچ نیازی به شیو نداشت،زمان حرکت ساعت 9 صبح بود.فاصله رشت تا تهران حدود دو ساعت و نیم هست.دیگه از رشت زده بودیم بیرون، از طرفی که شمارمو بهش دادم زنگ زد و بعد از احوال پرسی گفت هر وقت رسیدی بهم زنگ بزن تا بیام ترمینال
نزدیکای ظهر بود ساعت حدود 12:30 بود که 5 کیلومتری تهران بودیم زنگ زدم بهش که گفت تو ترمینال منتظرتم، خب رسیدیم ترمینال غرب که نزدیک میدونی آزادی بود اونجا خیلی شلوغ بود زنگ زدم بهش گفتم کجایی گفت یه 206 قرمز نزدیک خروجی وایسادم فاصله من تا خروجی یه دو سه دقیقه ای بود پیاده، که بلخره پیداش کردم رفتم سمت ماشین و سوار شدم خیلی استرس داشتم اولین بار بود که میخواستم با کسی که فقط بصورت مجازی باهاش آشنا بودم گی رو تجربه کنم ،درست همونی بود که تو عکس
دیدم اندامی و خوش فیس،بعد از سلام و احوالپرسی راه افتادیم
واقعا پسر خوش برخوردی بود متواضع و خاکی ،همین طرز برخوردش باعث شد یکم از استرسم کم بشه، بعد از چنتا شوخی
بحث رو کشید طرف مسائل جنسی که غرق در صحبت شدیم درباره گی،سکس، حس و لذت این چیزا؛ بعد ازش پرسیدم آرمان مکانت کجاست گفت یه واحد آپارتمان پدرم واسم خریده که بیشتر مواقع اگر برنامه ای بود میرم اونجا، یه سوئیت کامله.بعد از حدود بیست دقیقه که تو مسیر بودیم رسیدیم من زیاد با تهران آشنایی ندارم که بگم کدوم منطقه بود- ماشینو برد تو پارکینگ و بعد پیاده شدیم که بریم بالا دو پرس غذا هم از تو صندوق در آورد.طبقه 4
واحد 3، رفتیم تو، خونه کامل بود یعنی tv، یخچال،تخت و… ولی خونه خلوتی بود از لحاظ وسایل خونه میگم معلوم بود که فقط یه نفر زندگی میکنه.خب کولی رو ازم گرفت و برد تو اتاق،منم رفتم سرویس بعد که اومدم بیرون لخت نشسته بود رو زمین با یه شرت فقط رفتم نزدیکش که گفت تو هم لباست در بیار راحت بشین غذا بخوریم منم تمام لباسامو در آوردم و نشستم پیشش ولی خب هیکلم در قیاس با اون (1 به 10) بود بعد مشغول صرف ناهار شدیم که ازش پرسیدم آخرین گی که کردی کی بود؟ گفت: والا دو سه روز پیش سکس داشتم ولی خیلی وقته گی نکردم بعد ازم پرسید تو چطور؟ که گفتم منم سکس میکنم ولی سالهاست گی نکردم که گفت عیبی نداره تلافی این چند سال رو در میآریم، بعد که عدامون تمام شد گفت برو دستشویی تا بعدش من برم. خودمو
خوب خالی کردم بعدشم اون رفت.اومد بیرون که دیدم شرت پاش نیست یه کیر نیم خیز سفید خیلی تمیز بود و البته کلفت گفت: بریم تو اتاق رفتیم تو درو هم قفل کرد بعد شروع کرد به مالوندن کونم منم کیرشو بعد شرتمو از پام در آورد و اومد ایستاد روبروم
کیرشو گذاشت رو کیرم و میمالوند واقعا کیرم در برابر اون خیلی کوچیک بود ولی حس خوبی بود یه چند دقیقه همینطوری بود که منو رو شکمم خوابوند و نشست رو پاهام چنتا سیلی زد زیر کونم و گفت: زیادم چیزی نداری. گفتم : میخواستی قبول نکنی بعد گفت: عیبی نداره با همینم لذتمو میبرم بعد با دوتا دستاش کونمو میمالوند و بعد رفت روی سوراخم خیلی خوب اینکارو انجام میداد معلوم بود که تجربش بالاس، منم چشمامو بستم تا بیشتر لذت ببرم بعد بلند شد و نشست بین دوتا پام و منو به حالت داگی در آورد تو اون حالت تخمامو میمالوند که واقعا حس خوبی بود بعد از چند دقیقه روی سوراخ کونم یه مایع خنکو حس کردم که با انگشتش شروع کرد به مالش،بی اراده گفتم وای که اونم گفت جوون که بعدش یکم خجالت کشیدم.واقعا زمانی که حرارت بدنت بالا باشه و یه مایعه یا کرم خنکو بزنن بهت اونم تو اون حالت که حس شهوت بالا بود واقعا لذت عجیبی داره.بعد منو چرخوند رو کمر و با کیرم بازی میکرد و با اون دستش شروع کرد به انگشت کردنم خیلی خوب بود کارشو بلد بود بعد از چند دقیقه بهم گفت میخوری؟ واسه کسی ساک نزده بودم و گفتم نه خوشم نمیاد گفت باشه عیبی نداره منو کشید لب تخت و بالشت گذاشت زیر کمرم و خودش سر پا ایستاد و کیرشو کرم مالی میکرد بعد اومد جلو و کیرشو گذاشت دم سوراخ با بالشت اون ارتفاعی که درست کرده بود راحت ایستاده میتونست بکنه کیرشو آروم روی سوراخم میکشد و با اون دستش با کیرم بازی میکرد بعد شروع کرد به فرو کردن کیرش منم خودمو شل گرفتم تا راحت بره بعد از چند ثانیه به زور سرش رفت تو که بلافاصله سوراخم منقبض و درد شدیدی گرفتم یکم دیگه فشار داد دیگه نمیتونستم تحمل کنم و بلند گفتم اخ فشار نده تو همون حالت استپ شد و شروع کرد با کیرم بازی کردن خیلی خوب کیرمو میمالوند بدنه کیرمو میگرفت و محکم فشار میداد و تا بالا میود و دوباره تکرار اون لحظه خیلی لذت بخش بود در حدی که درد کونمو فراموش کرده بودم چشمامو بسته بودم و لذت میبردم که اون یکی دستشو آورد رو سینم و میمالوند و بعد گفت اینجوری نمیشه خیلی تنگی منم که تو اوج لذت بودم هیچی نگفتم و داشتم لذت میبردم که اون یکی دستش
که رو سینم بود رو برد پایین تو ناحیه جلو رونم تقریبا نزدیکای کشاله رونم منم تو همون حالت چشمام بسته بود که یه لحظه چنان دردی رو احساس کردم که یه چند قطره ادرار از کیرم ریخت
کیرشو تا آخر فرو کرده بود تو و خودشو انداخت روم اومدم از شدت درد فریاد بزنم که شروع کرد به بوسیدن لبام منم تو همون حالت نگاهش میکردم و داد میزدم ولی بخاطر اینکه لبام رو لباش بودن صدام به صورت اوم اوم پخش میشد لحظه عجیبی بود ترکیبی از درد، شهوت، لذت و تجربه اولین بوسیدن لب یه پسر
اون لحظه بی هوا بغض کردم و طولی نکشید که بغضم شکست و گریه کردم،کیرشو بدون هیچ حرکتی داخل نگه داشته بود و لبامو میخورد
ولی دهنش بوی خوبی میداد لباش خوشمزه بود فکر کنم بعد از غذا مسواک زده بود بوی نعنا میداد، بعد از گذشت چند ثانیه لباشو رو لبام برداشت و شروع کرد به خوردن گردنم و خودشو کامل انداخت روم طوری که کف پاهام روی ساقش بود،وقتی تونستم حرف بزنم بلند گفتم درش بیار دارم میمیرم که توجه ای نکرد که چنتا با دست زدم پشت کمرش تا خودشو از روم بلند کرد و کیرشو نصفه کشید بیرون،اومدم از زیرش ببلندشم ولی نزاشت گفت بزار جا باز کنه دستشو آورد تو موهام و نوازشم میکرد که بی هوا دوباره زدم زیرگریه
کیرمو دوباره مثل حالت اولیه گرفت و میمالوند و با اون دستش موهامو نوازش میکرد یکم حالت تحقیر آمیز بود یه پسر 25 ساله گریه کنه اونم زیر یه 18 ساله اون لحظه یکم خجالت کشیدم از خودم که آروم شروع کرد به تلمبه زدن آروم عقب جلو میکرد
و کیرمو میمالوند منم بی هوا ناله میکردم البته اون قسمتی که کیرمو میمالوند باعث لذتم شده بود بعد از چند دقیقه کیرشو آروم در آورد و گفت بخواب رو شکمم دستمو بردم طرف سوراخم یکم مالوندن که نگاهش کردم دستم خونی بود اومدم بچرخم برم رو شکمم که واقعا کل پایین تنم درد میکرد تمام رمقمو گرفته بود
رفتم رو شکم که گفت : قمبل کن، واقعا نایی نداشتم گفتم نمیتونم پاهام حسی ندارن بدنم درد میکنه،بعد یه بالشت گذاشت زیر شکمم و خودشو کشید روم و کیرشو کرد تو و خودشو ولو داد روم و کمرمو میبوسید و آروم تلمبه میزد دیگه دردام تبدیل به لذت شده بود سرعت تلمبه آروم بود ولی موقع فرو کردن کل تنواشو میزاشتم یه چند دقیقه همینطوری گاییدمون که بعد تو همون حالت منو آورد بالا با دستش دور کمرو حلقه کرد و با اون دستش کیرمو حالت جق میمالوند و با سرعت تلمبه میزد خودمو تکیه داده بودم بهش و لذت میبردم اونم گردنمو میخورد میدونست چیکار کنه که باعث لذت دوطرفه بشه، چشمامو بسته بودم و حرکت کیرشو تو کونم حس میکردم؛ نمیدونم چقدر گذشت ولی احساس کردم آبم داره میاد.وای خدا اولین بار بود که در حال دادن می خواستم ارضا بشم دستشو زدم کنار و خودم شروع کردم به جق زدن اونم که فهمید میخوام ارضا شم با دوتا دستش منو محکم به خودش چسبوند و با شدت تلمبه میزد دیگه آبم داشت میومد و بلند اه کشیدم ، واقعا حس خوبی بود بهترین ارضای زندگیم بود تو حالت مفعول بودن کل آبم ریخت رو تخت، یکمشم دور دستم .دیگه کاملا بی حس و حال بودم ولی آرمان شدت تلمبه زدنش زیاد شد منو تو همون حالت گرفته بود ولی نایی نداشتم،محکم تلمبه میزد و نفس زدنش شروع شده بود داشت ارضا میشد که گفت:خودمو سفت بگیرم یعنی کونمو منقبض کنم
و محکم شروع کرد به زدن که یدفعه منو هول داد و خوابید روم
منم تو همون حالت کونمو منقبض کرده بودم که یدفعه کل بدنم آتیش گرفت اون لحظه بدنم عرق کرد و مایعه داغی رو توی کونم حس میکردم که واقعا بهم حال میداد آرمانم با صدای بلند ناله میکرد و نفس میزد.واقعا لذت بردم ، یه چند دقیقه همونطوری روم ولو بود که آروم شروع کرد به بوسیدن گردنم حس خوبی بود که یه نفر نوازشم کنه و بهم توجه کنه بعد از روم بلند شد و یکم دستاشو رو کمرم میکشید اون کارش بهم آرامش میداد چشمامو بستم خیلی خسته بودم و سوراخ کونتم سوز میداد چند دقیقه بعد خواب رفتم و زمانی که بیدار شدم کنارم خوابیده بود خودمو آروم کشیدم تو بغلش بوی خوبی میداد و دوباره چشمامو بستم.

همون لحظه تصمیم گرفتم که این یذره غروری هم که دارم بزارم کنار و خودم باشم تا بتونم بهترین لذتارو ببرم و حسمو بهش بگم و خودمو خالی کنم شبشم دوباره بهش دادم و تا صبح تو بغلش خواب بودم فرداشم همین بود ولی دیگه به هم علاقه زیادی پیدا کرده بودیم و بیشتر حالت عاشقانه باهم حال میکردیم

تازگیاهم من و آرمان و پسرخالش رفته بودیم کیش که اگر این داستان مورد پسند کاربرای شهوانی بود اون داستانو هم
مینویسم به عنوان (آغوش گرم 2)

پایان.

نوشته: ایمان


👍 16
👎 3
10101 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

827365
2021-08-21 02:51:56 +0430 +0430

با اون تعریفایی که تو ازون پسره کردی یارو لب تر کنه بیست تا داف میان پیشش اونوقت چرا باید تو شهوانی دنبال گی باشه اونم دو طرفه؟(دیگه ننویس🙏)

0 ❤️

827436
2021-08-21 13:42:00 +0430 +0430

فاصله رشت تا تهران با اتوبوس حداقل پنج ساعته ، وانگهی مگه آب سماور رو ریخت تو کونت که یهو آتیش گرفتی

0 ❤️

827445
2021-08-21 14:26:41 +0430 +0430

غیر از ی جاهایی که با تکلف نوشته بودی خوب بود. ممنون. حستو میفهمم

0 ❤️

827462
2021-08-21 16:50:34 +0430 +0430

عالی بود. منتظر ادامه هستن

0 ❤️

827557
2021-08-22 01:25:47 +0430 +0430

همچین میگی ۲۵ ساله زیر ۱۸ ساله خوابیده انگار شق القمر کردی،
من خودم اولین باری که سکس کردم یه مرد ۳۳ ساله رو کردم تازه اون موقع ۱۷ سالم بود.

پس همچین هم چیز عجیبی نیست.

0 ❤️

827710
2021-08-22 19:30:06 +0430 +0430

خوب بود راس کردم

0 ❤️

833593
2021-09-22 14:31:47 +0330 +0330

ازون داستانای جمع و جور بود

در ضمن منم برا تالشم XD

0 ❤️