از دوستی با رضا تا سکس با دوست دخترش

1400/08/19

سلام دوستان خوب هستین ، من چند وقتی هست کم و بیش میام یسری داستانا رو میخونم و یه دوری میزنم توی سایت و میبینم نظرات گهربار دوستان رو و داستانهایی که اکثرا مشکلات خاص خودشونو دارن!! …
ولی دوست داشتم یه خاطره ای که داشتم رو اینجا بگم بلکه دوستانی که دنبال داستان خوندن هستن حداقل یه داستان واقعی رو بخونن امیدوارم که جالب باشه براتون و لذت ببرید…
من ارمین ۲۶ سالمه و این داستان برا دو ساله پیشه ، من برنامه نزدیکا رو نصب کرده بودم و همینجوری نیگا میکردم به وضعیت ها یا درواقع پست هایی که میزارن ، بعضی از دخترا رو یه پیام میدادم و منتظر جواب دادنشون بودم با بعضی ها چت میکردم و … یه پسر ۲۵ ساله چندتا عکس از اندام بدنش و پاهاش گذاشته بود فقط جالب بود برام و حقیقتا خوشم اومد از فرم بدنش ، پیام دادمو گفتم که حالا چرا عکس از پاهات گذاشتیه؟؟؟!! گفت دلیل خاصی نداره گفتم کجایی هستی و … توی صحبت کردنم نمیدونم بحث چطور پیش رفت که از دهنم در رفت گفتم ماساژ حرفه ای بلدم ( یا شایدم از قصد بود 😅) خیلی خوشش اومد گفتم اگه پایه هستی تا بیام ماساژ بدم گفت از خدامه و… خلاصه بعد یه هفته شد که برم سمتش ، منم سر کار بودم و از ۵ به بعد بیکار بودم همون ۵ ونیم اینا بود رفتم و ادرس و پیدا کردم و ته پارکینک اپارتمان یه انباری داشتن دو سه تا موتور هم داشت مخصوص دوست دخترایی که داشت ! هر کدوم یه موتور 😅 اینو بعدا بهم گفت ، سلام و … نگا کرد کسی نباشه و ‌… رفتیم تو انباری یا اتاقک کوچیکی که اونجا بود با یه نور کوچیک و تاریک و …من گفتم حالا چیکار کنم چه کاری بود گفتم میام یخورده روم نبود دیدم که بغلم کرد و لب گرفت و گفت نمیخوای شروع کونی و ماساژ بدی؟ لباساشو دراورد و منم لباسامو دراوردم و دراز کشید رو به شکم اندام خوشکلی داشت و شروع کردم به ماساژ دادن از بالا تا پشت پا ، هرکی رو ماساژ میدم کلا لذت میبره ولی اینسری لخت بودیم!! منم حسابی حشری شده بودم فکر کردم بعدش سکس و …😅😅😅 ولی این خبرا نبود واقعا نمیخواست اینو فقط دوست داشت یه ماساژی و مالش و … منم همون حالتی که ماساژ میدادم میمالوندم بهش و … گفتم بکنم تو میگفت ارمین نه …ارضا شدم همون حالت… و اونم به همین شکل ارضا شد… و فقط مالشی بود واقعا به مرحله بعدش نمیرسید…
چند سری رفتم و ماساژ و حال و ارضا و خداحافظ و میرفتم…
رضا یسری گفت ارمین حقیقتا یه دوست دختر دارم بهش گفتمه که خوب ماساژ میدی خیلی دوست داره اینکارو بکنی میتونی بیای گفتم اره حتما چرا که نه منم بدم نمیومد ، هماهنگ کرد و رفتم و پشت در اتاقک که میخواستم برم تو و اروم رضا رو صدا میزدم دختره خیلی ترسید و شروع کرد گریه کردن و… هر دوتاییشون لخت بودن و دختره تو بغل رضا بود …گفتم رضا من میرم خیلی ترسیده گفت باشه و من رفتم خیلی هم ناراحت شدم گفتم شما که پایه نیستین چرا گفتین بیام!!
رفتم خونه و بعد یه هفته دوباره رضا گفت ارمین دوباره میتونی بیای راضی شده و این حرفا گفتم بازم میام و میترسه هاااا گفت نه اوکیه … خلاصه رفتم دوباره اینو یادم رفت بهتون بگم بدن خوش فرمی داشت دختره ولی صورتشو کلا ندیدم چون خیلی شرم داشت و باسن زیبا و قمبل اینسرس رفتم تو دراز کشیده بود و سرش روی پای رضا بود رضا اشاره داد گفت شروع کن ، من شروع کردم ماساژ دادن پشت گردن و سر و شانه و پشت کمر فیله ها و … کم کم و خیلی ریلکس تا پاها و بین پاها و باسنشو خوب ماساژ دادم تا کف پاها و انگشتای دستمو میزاشتم بین انگشتای پاهاش و فشار میدادم با تمام وجودش باهام صحبت میکرد و پاهاشو تکون میداد و میزد بهم حس میکردم که روش نبود جلوی رضا بخواد حال بده به رضا گفتم بهش میگه دراز بکشم روش مشکل نداره گفت اوکیه منم کاندوم گذاشتم و دراز کشیدم کم کم کردم تو خییییلی تنگ بود با اینکه من حدودا ۱۳ سانت هستش فکر میکردم گشاد باشه و من لذتی نبرم ولی اینقدر تنگ بود که خودم باوزم نمیشد و اووووج لذت خودشو میچسبوند بهم و فشار میداد همزمان دستم با سینه های نازش کار میکرد دستاش هم کم کم گذاشته بود روی کیر رضا و با اون ور میرفت بلندش کردم و خم شد و کیر رضا تو دهنش بود منم تلمبه میزنم و محکم میکردمش یه ۱۰ دقیقه ای توی اون حالت میکردم و باسنش تو دستم تا ارضا شدم چه حالی میداد واقعا عااااالی بود ، اولین تجربه من توی این حالت و حس کردم که چند باری ارضا شده بود‌…‌ خلاصه من رفتم و بعد چند روز رضا گفت چیکار کرده بودی تو ماساژ که اینقدر تعریفتو میداد منم گفتم کار خاصی نکردم که دهن سرویس ماساژ بود چیز خاصی نبود که … یکی دوسری دیگه شد و رفتم ولی بعدش دیگه کارم رفت جای دیگه و فاصله گردم و دیگه ندیدم رضا رو … امید وارم که خوشتون اومده باشه عین واقعیت بود که گفتم خوشتون اومد داستانهای دیگه ای هم شاید بزارم ! البته اینو بگم چون الان مست هستم فکر کنم تونستم داستانو بنویسم و چت کردم و حالشو داشتم وگر نه چند سری میخواستم بنویسم و حالشو نداشتم !!!

نوشته: ارمین


👍 12
👎 21
32901 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

841850
2021-11-10 01:55:07 +0330 +0330

میخواستم بگم داستان دروغه که دیدم اول داستان نوشتی واقعیه متوجه شدم که اشتباه فکر میکردم.
ضمنن یا همیشه مست کن یا برو سوراخ مبارک رو یا بوش بزن یا عمل تنگ سازی بکن که از این گشادی دربیای.

3 ❤️

841891
2021-11-10 08:40:46 +0330 +0330

میخاستم یه چیز بنویسم حال نداشتم

1 ❤️

841904
2021-11-10 10:01:34 +0330 +0330

دقت کردین تبلیغ نزدیکا بود

3 ❤️

841933
2021-11-10 16:32:27 +0330 +0330

نه خوب بود به واقیت نزدیک بود فقت جزعیات داستان کو ؟!

1 ❤️

841962
2021-11-10 21:57:51 +0330 +0330

اینکه نوشتی حالش رو نداشتم بنویسم …مال شب های جمعه -ته …درستش اینه که خایه نداشته بنویسی چون خودتت هم میدونی حد کص گوئیت از خط قرمز هم گذشته …منم میزارم وقتی مست کردم میام نظرم واقعی ام رو میگم منتها با چپق چاق کرده میام .

1 ❤️

841980
2021-11-11 00:25:58 +0330 +0330

به هئیت دولت اعلام کردم سریع انقلابی موانع جقیدن جوانان عن قلابی کمتر بشه کیرم دهنت واسه جقنامت

1 ❤️

842087
2021-11-11 16:12:10 +0330 +0330

میگم اون براش لالایی می‌گفت و تو میکردی😂😂😂

1 ❤️

842105
2021-11-11 19:31:11 +0330 +0330

کصشعرتو خوندمه
بیا پاین بچه مه
سرمون درد گرفت مه
تو کون میدیه یا رفتی کون کونک بازیه و بعدش یهو اون کونیه یه دختر لخت آوردیه و تو ماساژش دادیه و کردیه؟؟؟؟؟
عجب بچه کونی هستیه!!!
ننتو گایدیه😂😂😂😂😂😂

0 ❤️

842106
2021-11-11 19:44:46 +0330 +0330

چرا منت میزاری جقی

0 ❤️

842126
2021-11-12 00:38:19 +0330 +0330

جالب بود

0 ❤️

842176
2021-11-12 04:11:07 +0330 +0330

آرمین جون تو از دادنهات بنویسی استقبال خوبی میشه ۱۳ سانتی روش خوابیدی کاندوم رو از کونت در آوردی جقی تو که ماساژور نبودی یهو کیر رضا رو خوردی بابا تو دیگه کی هستی

0 ❤️

842228
2021-11-12 13:18:23 +0330 +0330

تبلیغ خوبی بود برای برمامه های ایرانی ولی من از اپلیکیشن های نا امن ایرانی استفاده نمی کنم کله کیری شاشیدم تو داستانت

0 ❤️