اسم مستعاری که توی مخاطبین گوشی همسرم بود

1401/04/29

اسم من نگاره ، ۲۷ ساله متاهل متولد شیراز که به خاطر شغل همسرم تهران زندگی میکنیم.
شوهرم محمدرضا ۳۰ ساله ، که یه مغازه بزرگ الکتریکی داره .
۵ سال پیش ازدواج کردیم و یه فرزند ۳ ساله داریم .
من گاهی بچمو برمیداشتم و با قطار یا هواپیما میرفتم شیراز و یکی دو هفته پیش پدر و مادرم میموندم چون پیر و شکسته بودن و به کمکم نیاز داشتن و من تنها فرزندشون بودم .
به محمدرضا اطمینان داشتم که بهم خیانت نمیکنه . مرد خوبی بود و سرش توی زندگی خودش بود .
ولی یک روز توی مخاطبین گوشیش که خیلی هم زیاد بود به یه اسمی برخورد کردم که ته دلم شور زد : Tr sunp ، نمیدونستم چرا باید شوهرم اسم یه نفرو اینجوری به لاتین سیو کنه ، شماره رو توی گوشی خودم ذخیره کردم و واتساپ و تلگرامشو چک کردم دیدم عکسای یه پسر ۱۷ ۱۸ ساله هست که چهرش به دخترا شبیه بود ، مثل ترنس ها بود .
یه روز بعد از سکس با محمدرضا بحث رو کشوندم سمت دوجنسه ها و ترنس ها و خودمو به بی اطلاعی زدم و چند تا سوال ازش کردم که ببینم عکس العملش چیه که متوجه شدم اطلاعاتش زیاده و با حرارت خاصی از ترنس ها صحبت میکنه .
طبق روال به مدت ده روز رفتم شیراز و برگشتم .
ولی اینبار تمام خونه رو دقیقا بررسی کردم ، به محمدرضا شک کرده بودم خصوصا اینکه بعد از ده روز زیاد سمت من نیومد و میل جنسی نداشت .
اتاق خواب رو به دقت بررسی کردم و موفق به پیدا کردن دو تا تار مو شدم که به نظرم‌ موهای من و شوهرم نبود ، البته شاید ، مطمئن نبودم . جابجایی وسایل داخل حمام هم شک منو بیشتر کرد ، حتی به نظرم وسایل آرایشم هم استفاده شده بود . دیگه مطمئن شده بودم یه خبرهایی هست . شب وقتی محمدرضا خواب بود گوشیشو چک کردم ، پیامک یا تماس خاصی وجود نداشت .
یک ماه گذشت و توی این مدت هیچ مورد مشکوکی ندیدم .
خونه بودیم که تلفن خونه زنگ خورد و از شیراز اطلاع دادن که عروسی دخترخاله هست و دعوتمون کردن برای عروسی ، رفتیم شیراز و توی همه مجالسشون حضور داشتیم ، چند بار متوجه شدم شوهرم با یه نگاه خاصی به دخترخالم نگاه میکنه .
بالاخره مجالس و مهمونی ها تموم شد و قرار شد که برگردیم که محمدرضا پیشنهاد داد که من بمونم پیش پدر و مادرم و به اونا برسم . پیشنهادش رنگ و بوی اصرار داشت که شک منو خیلی زیاد کرد . دیگه واقعا تصمیم گرفتم مچشو بگیرم . قبول کردم که بمونم ، محمدرضا با ماشین خودش رفت سمت تهران و من فورا خواستم بلیط قطار بگیرم ولی گیرم نیومد ، مستقیم رفتم ترمینال و سوار اتوبوس تهران شدم . بچم ام کمی مریض بود به هر سختی بود ساعت ۸ صبح اتوبوس رسید تهران ، اسنپ گرفتم و رفتم بچمو گذاشتم پیش یکی از دوستانم که بچم بهش خو گرفته بود و با فرزندش هم همبازی شده بود .
ساعت ۱۲ رفتم سمت خونه ، وارد منزل شدم ، کسی اونجا نبود ، احتمالا شوهرم رفته بود سر کار . هیچ جای خاصی برای قایم شدن نبود ، هر جا پنهان میشدم ممکن بود لو برم ، داخل اتاق خواب توی کمد دیواری بهترین جا بود ولی برای شوهرم برای برداشتن لباس اونجا رو هم باز میکرد ، به ذهنم رسید برم طبقه فوقانی کمد دیواری ، ولی بدون ۴ پایه نمیتونستم برم ، اگر هم موفق میشدم برم نمیتونستم دربش رو درست ببندم چون دربش از بیرون قفل میشد نه از داخل ، راه دیگه ای نداشتم ، به هر زحمتی بود خودمو کشوندم بالای کمد ، امتحان کردم و دیدم که درب هم تقریبا بسته میشه ، فقط یه گوشه ی اون باز میمونه که اهمیتی نداره .

یک ساعت بعد شوهرم اومد ، قلبم به شدت میتپید ، با اینکه زمستون بود ولی داخل کمد گرم بود و داشتم اذیت میشدم ،تو پدیرایی چند تا تلفن زد ، رفت دوش گرفت و اومد روی تخت ولو شد . داشت پیامک میداد ، نخوابید ، مشخص بود که منتظر کسی هست ، صدای ارسال و دریافت پیامکهارو میشنیدم . تو همین حین یادم افتاد گوشیمو جا گذتشتم روی میز آرایش توی همین اتاق ، فقط کافی بود گوشیم زنگ بخوره تا همه چی خراب بشه ، ولی روی میز آرایش اینقدر شلوغ بود که محمدرضا اصلا متوجه گوشی نشد .
در همین حین گوشی شوهرم زنگ خورد ، سریع پاشو رفت بیرون دم در ، سریع از کمد اومدم پائین و گوشیمو برداشتم ولی لرزش دست و پام دیگه اجازه نداد بتونم از کمد برم بالا ، صدای بالا اومدن آسانسور اومد ، فقط دستمو بلند کردم و درب کمد رو بستم و سریع رفتم داخل پذیرایی توی حمام . به محض این که وارد حمام شدم محمدرضا و یه نفر دیگه وارد خونه شدن ، صدای یه پسر نوجون بود که حدس زدم باید همون پسره باشه که لاتین سیوش کرده ، بدون هیچ کار اضافی مستقیم رفتن داخل اتاق خواب .
حمام رطوبت زیادی داشت بخاطر دوش گرفتن محمدرضا .
آروم دربش رو باز کردم و یه نگاه انداختم دیدم درب اتاق خواب بسته ست ، رفتم پشت درب و گوش دادم که متوجه شدم بعله چه خبراییه ، هر دو افتادن روی تخت و حسابی به هم پیچیدن ، صدای تخت ، صدای خنده هاشون ، صدای بوس کردناشون به وضوح شنیده میشد .
بعد از چند دقیقه میتونستم تصور کنم که محمدرضا داره بدن اون پسره رو به شدت میلیسه ، داشتم اشک میریختم ،پاهام میلرزید ، رفتم توی پذیرایی روی مبل نشستم ، یه دفعه دیدم یه نفر دیگه کلید انداخت و وارد خونه شد ، دختر خالم بود که پریروز توی شیراز ازدواج کرده بود ، خیلی هم خوشحال بود ، تعجب کرده بودم بدون این که منو ببینه مستقیم رفت داخل اتاق ، خنده های هر سه تاشون بلند شد ، بعد از چند دقیقه ناله های بلند دختر خالم تمام خونه رو پر کرده بود و معلوم بود که محمدرضا به شدت داره دخترخالمو میکنه ، با عصبانیت زیاد رفتم سمت اتاق و ناگهان درب اتاق رو باز کردم ولی کسی داخل اتاق نبود ، واقعا کسی داخل اتاق نبود ، نگاهم به سمت کمد دیواری رفت ، طبقه بالا ، گوشه کمد باز بود و یه نفر داشت منو نگاه میکرد ، درب کمد باز شد ،یه نفرو اونجا دیدم ، یه پیره زن بود که از گوشه لبش خون میومد ، فریاد بلندی از ترس کشیدم و ناگهان از خواب پریدم .
من توی کمد دیواری خوابم برده بود ، نمیدونم چند دقیقه یا چند ساعت بود که خوابیده بودم ، درب کمد رو باز کردم شوهرم رو دیدم که انگار از پذیرایی هراسان خودشو رسونده بود داخل اتاق و هاج و واج داشت منو نگاه میکرد . سه روز تمام مریض شدم و یه روز هم توی بیمارستان بستری شدم . الان دو سال از این موضوع میگذره ، تو این مدت مطمئن شدم محمدرضا چقدر انسان شریفیه و من چقدر بد و ناجوانمردانه بهش شک کرده بودم .
اون شک ها همشون اشتباه بود ، تار مو ، جابجایی وسایل حمام و غیره ، همشون شک های بی دلیلی بود که داشت زندگی منو خراب میکرد ، tr sunp پسر دایی مادر محمدرضا بود که به سرطان هم مبتلا بود و ارسال هم فوت کرد ، اینکه چرا اینجوری سیو شده بود خود محمدرضا هم نمیدونست و میگفت شاید بچمون وقتی گوشی دستش بوده رفته توی تنظیمات گوشی و یه چیزایی رو تغییر داده که سابقه اینجور کارارو هم اتفاقا داشت و چند بار گوشی خودمو به هم ریخته بود .

نوشته: نگار


👍 8
👎 33
51001 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

885886
2022-07-20 01:18:04 +0430 +0430

کاری با خودت ندارم ساقیتو معرفی کن لعنتی😄


885887
2022-07-20 01:21:19 +0430 +0430

من تسمه تایم پاره کردم شما ادامه بدین برید


885888
2022-07-20 01:22:10 +0430 +0430

گاییدمت با شتاب

3 ❤️

885889
2022-07-20 01:23:41 +0430 +0430

ناموسا ریدم به خودم توقع نداشتم. 😂

3 ❤️

885909
2022-07-20 01:53:57 +0430 +0430

دهان اون ساقیت…

2 ❤️

885911
2022-07-20 02:02:44 +0430 +0430

ساقی هستم اینم نمونه کار
۱۰۰٪ تضمینی

3 ❤️

885918
2022-07-20 02:14:52 +0430 +0430

سینما ماوراء

0 ❤️

885919
2022-07-20 02:15:56 +0430 +0430

نوبت اپیلاسیون فردامو کنسل کردم،
مرسی. خود به خود همه ی پشمام ریخت.

5 ❤️

885930
2022-07-20 02:33:40 +0430 +0430

چرا فیلم ترسناک ها رو‌میریزی توی داستان سکسی ها؟
فیلم ترسناک دیدی کرمت گرفته از روی فیلم داستان سکسی بنویسی؟ مریضی؟

3 ❤️

885939
2022-07-20 02:48:58 +0430 +0430

ریدم از خنده دهنت سرویس کصخل 🤣🤣🤣🤣🤣🤣

4 ❤️

885949
2022-07-20 03:05:07 +0430 +0430

دهنتو گاییدم . داستان ترسناک نوشتی !!پ

0 ❤️

885950
2022-07-20 03:07:44 +0430 +0430

عجب شوهر کستولی داری من بودم طلاق بی برو برگشت امثال شما هستن میرنن توی جامعه از شیراز با بچه مریض بیایی تهران مگه کارگاهی بعد هم کمد دیواری ومریض شدن والا که طلاق کم تو هست مستقیم تيمارستان

0 ❤️

885953
2022-07-20 03:15:22 +0430 +0430

میثم ۳۹ عزیز سلام،این حرفت ته نامردیه واقعا،مگه زن دل نداره؟ ینی چی مرد تنوع طلبه؟؟؟ وقتی تعهد میدی ینی باید بهش پایبند باشی،خودت قبول میکنی زنت تنوع طلب باشه؟؟؟
و راجب داستان اینکه تمام مردانگیم به کامت کسکش

5 ❤️

885954
2022-07-20 03:29:20 +0430 +0430

عجیب بود داستانت . افرین خوب نوشتی

1 ❤️

885956
2022-07-20 03:35:07 +0430 +0430

😂😂دهنتو گایدم باحال بود

3 ❤️

885982
2022-07-20 05:46:35 +0430 +0430

البته این بیماری در اکثر خانما شیوع داره وطبیعیه، فقط تا زندگی خودشون وبقیه رو به لجن نکشن درمان پیدا نمیکنه.

0 ❤️

885985
2022-07-20 06:23:24 +0430 +0430

ای کیرم دهنت نگار جون جنده خودمی

0 ❤️

885989
2022-07-20 07:14:17 +0430 +0430

پلشت

0 ❤️

885997
2022-07-20 08:05:19 +0430 +0430

داستان قشنگی بود. خوب نوشته بودی. دمت گرم.

0 ❤️

886013
2022-07-20 10:19:22 +0430 +0430

عالی بود خانم نگار
این جماعت جقی رو بردی بالا، بردی بالای بالا ، مثل هندونه کوبیده رو آسفالت ترکوندیشون ، بدبختای دست تو شرت
اینجور سناریوها طلا هستن که خیلی حرومزاده ها هستن که بدون اجازه نویسنده برداشت میکنند و باهاشون ملیاردر میشن و اعتراضی هم میکنی میگن نه ما از تو شرت ننمون برداشت کردیم

0 ❤️

886022
2022-07-20 11:31:15 +0430 +0430

کیرم تو کون ممدرضا 😀

1 ❤️

886024
2022-07-20 11:55:26 +0430 +0430

عزیزم جسارتا تو خودت مشکل داری، اگه واقعا یه زن خانه دار و نجیب هستی و دوست داری خیانت بهت نشه خودت اینجا چکار میکنی،، ؟!!
مطمئن باش اگه خیانت نکنی خیانت نمیشه بهت،،،

0 ❤️

886025
2022-07-20 12:07:52 +0430 +0430

صدبار گفتم از موتوری جنس نگیرید

3 ❤️

886034
2022-07-20 13:07:53 +0430 +0430

سر کاری قشنگی بود

0 ❤️

886048
2022-07-20 14:54:44 +0430 +0430

جنس بدی استفاده کردی بهت نساخته

0 ❤️

886053
2022-07-20 15:16:31 +0430 +0430

مالياتي

0 ❤️

886059
2022-07-20 15:50:37 +0430 +0430

عجب این الان چی بود داداش شب فیلم ترسناک نگاه نکن مگه مجبوری

0 ❤️

886077
2022-07-20 18:04:16 +0430 +0430

من بارها گفتم که صنعتی و سنتی باهم مخلوط بشه همچین توهماتی داره

1 ❤️

886086
2022-07-20 19:34:06 +0430 +0430

ساقیت نون حلال نخورده

1 ❤️

886088
2022-07-20 20:07:39 +0430 +0430

دهنت سرویس نیم ساعت به داستانت خندیدم 🤣🤣🤣🤣یه ساعت به کامنتا 🤣🤣🤣🤣چه تخیل تخمی داری🤣🤣🤣

0 ❤️

886091
2022-07-20 21:14:53 +0430 +0430

ینی واقعا استعداد نوشتن داستان هایی داری ک مردم تخم بترکونن

0 ❤️

886096
2022-07-20 22:43:29 +0430 +0430

اصلا خودت فهمیدی چه گوهی خوردی؟ داشتی میدیدی یا داشتی میدادی یا هردو

0 ❤️

886097
2022-07-20 22:52:26 +0430 +0430

ای تو روحت

0 ❤️

886098
2022-07-20 22:52:48 +0430 +0430

معلومه خودت به شوهرت خیانت میکنی که دنبال سایتهای سکسی هستی و توی سایت شهوانی داستان ارسال میکنی

0 ❤️

886101
2022-07-20 23:18:43 +0430 +0430

احتمالا اون بیمارستان رفتنت واسه چوب های بوده که شوهر جان به ماتحتت فرو کرده

0 ❤️

886104
2022-07-20 23:45:27 +0430 +0430

جا داره خودتو محمد رضاتو ننه آقاتو ساکنین کل شیراز و در نهایت اون راننده اتوبوس ترمینال تشکر و قدردانی کنم
بده بکنیم

0 ❤️

886108
2022-07-21 00:06:04 +0430 +0430

کسکل

0 ❤️

886111
2022-07-21 00:26:57 +0430 +0430

چی میزنی ؟ بنظرم کمتر بزن

0 ❤️

886117
2022-07-21 00:43:43 +0430 +0430

خوشم اومد
ای ول

0 ❤️

886182
2022-07-21 04:17:12 +0430 +0430

یادت نره بری بچتون و بگیری ازدوستت 😂😂😂😂😂

0 ❤️

886198
2022-07-21 06:16:19 +0430 +0430

به کیرمون که شوهرت شریفه

0 ❤️

886211
2022-07-21 07:57:20 +0430 +0430

مگه سیو نکردی شماره رو؟! که مال یه پسر ۱۷-۱۸ ساله ترنس بود
پسردایی سرطانیش ، ترنس بود؟؟؟!!!
کونکش
کیرم یکی در میون تو سواخای کص و کون مامانت

0 ❤️

886254
2022-07-21 15:11:39 +0430 +0430

خدا ازت نگذره من تنها تو ی اتاقم تاریک لامپ هم خاموش کردم اونجاش ک یکی از بالا کمد نگات کرد من دیگ رییییییییدم.

0 ❤️

886294
2022-07-21 19:26:12 +0430 +0430

کیرم تو داستانت

0 ❤️

886300
2022-07-21 20:07:14 +0430 +0430

کیرم توی کون مامانت با این شیری که بهت داد
کاش شیر باباتو خورده بودی ؟

0 ❤️

886321
2022-07-21 23:13:07 +0430 +0430

به نظر من که داستان جالبی بود، لایک کردم

0 ❤️

904811
2022-11-30 12:08:47 +0330 +0330

کیرم تو اون خوابت کس مغز کسخول اونجا خوابت برده بود من بجای شوهرت بودم بجاش هرشب از کون بطور وحشیانه میگاییدمت کسمغز روانی

0 ❤️

904815
2022-11-30 13:04:18 +0330 +0330

عنم گرفت

0 ❤️

904934
2022-12-01 11:36:35 +0330 +0330

🗿😂😂😂😂

0 ❤️