المیرا و شوهرخواهر

1391/04/21

سلام من المیرا 19 ساله هستم سال 85 بابام فوت کرد سال 87 هم برای خواهرم لیدا خواستگار اومد لیدا 22 سالش بود وقتی خواستگار خواهرم رو دیدم قلبم کنده شدخیلی خوشتیپ و خوش هیکل بود و مهمتر سکسی چون به یکی از بازیگرای فیلم سوپر خیلی شبیه بود اون شب بدجور حشری شدم فکر کردم اومده ترتیب منو بده بهرحال لیدا هم بقول بچه های سایت از این تیکه نگذشت و بله رو گفت عقد و دوره ی نامزدی و عروسی کمتر از سه هفته طول کشید آقا شهرام هم که توی یک شهر دیگه شاغل بود با لیدا رفت سال 88 هم لیدا استخدام صداوسیما شد و اردیبهشت امسال اومدن شهر خودمون ما تو یک ساختمون سه طبقه زندگی میکنیم که طبقه اول و دوم مستاجرامون بودن طبقه دوم رو برای اونا خالی کردیم و شهرام و لیدا رفتن اونجا اقا شهرام شب کار بود و روزا تو خونه و خواهرم صبح تا عصر سرکارش منهم دیدم نمیشه خودمو کنترل کنم هر وقت می دیدمش حشرم بالا میزد حتی بیشتر فیلم سکسی هایی که بازیگرش شبیه شهرام بود رو جمع کردم و به یاد کیر شهرام خودم رو ارضا میکردم پس فکر شیطانی سکس با دامادمون به ذهنم رسید. راستی یادم رفت من سال قبل تو کنکور گند زدم و یه جورایی پشت کنکوریی هستم و تو خونه پلاسم البته درسی نمیخونم مادرم هم دندون پزشکه و کمتر روزی حتی واسه ناهار خونه میاد دیونه کارشه.
اوایل مهر دیگه طاقتم تموم شد و باید هر جور شده باهاش سکس میکردم ناهار توپ درست کردم ویک آرایش غلیظ کردم یک شلوارک تنگ لیمویی پوشیدم که خیلی نازک بود و شورتم کامل معلوم بود باسنم به زور اون تو جا شده بود چون خیلی گندست آخه هم استخوان لگنم درشته و هم باسنم گوشتیه با اینکه قله داره ولی آویزونم هست و نصف وزنم مال همین قسمته گاهی آهنگ – شیک دت اس - فیفتی سنت رو میذارم و جلوی آینه قدی انقدر کونم رو تکون میدم که خیس عرق میشم کون من دو برابر اندازه کون مادرم و لیدا هست با اینکه من این سایزو دوست دارم ولی باعث دردسره چون تو خیابون انقدر دست به باسنم میخوره و انگولک میشم که کونم درد میگیره حتی تو مدرسه همکلاسیام که دختر بودن هم منو انگولک میکردن تو فامیل هم توی مهمونی چشم همه به کون من بود اگه هم مانتو گشادمو در نمی آوردم اشتباهی چیزی میریختن روش تا درش بیارم ببخشید از موضوع منحرف شدم داشتم میگفتم که شلوارک پوشیدم و با یه تاپ سفید و یک سوتین سیاه که از زیرش معلوم بود و نصف سینه هام (که اونها هم نسبت به سنم خیلی درشتن و در کل همه جام برجسته هست ) که با یک خط ازهم جدا شده بودن بیرون بود گر چه جلوی شهرام راحت بودم ولی با لباسای گشادتر و جمع و جورتر رفتم به طبقه اونا درو باز کردم رفتم داخل صداش زدم از تو اتاق جواب داد که اینجام روی تخت دراز کشیده بود تا منو دید چشاش زد بیرون و کیرش ناجور باد کرد و اومد بالا سریع نشست و دستاش رو گذاشت بین پاهاش مثلا غیر عمدی که معلوم نباشه منم تا هیکلشو دیدم گر گرفتم یه رکابی تنش بود که موهای سینش معلوم بود و منهم عاشق سینه های پر از مو هستم و حالا که بخاطر من شق کرده بود دیگه تو حال خودم نبودم گفت جانم کاری داشتی گفتم آقا شهرام ناهار درست کردم بیا بالا گفت دستت درد نکنه ولی شام دیشب هست و هم میخوام بخوابم رفتم جلو دستشو بین پاهاش بود گرفتم و غیرعمدی یه تماس کوچولو به کیرش دادم گفتم نیای جون خودم ازت ناراحت میشم نکنه دست پخت منو دوس نداری ؟ گفت چشم تو تا بری منم اومدم حرکت کردم و با قر راه میرفتم همینجوری کونم 360 درجه میچرخه وقتی با قر راه برم خودتون حال شهرام رو حدس بزنین رفتم بالا به خودم گفتم تو که بیچاره رو کشتی و دو تا ضربه محکم به باسنم زدم اومد بالا و پشت میز نشست گفت چه خبره امروز خوشگل کردی؟ گفت راستش میخوام برم تولد دوستم واسه همین آرایش کردم…کلی از لباسهام رو امتحان کردم نمیدونم کدوم رو بپوشم میشه بهم کمک کنی؟ گفت حتما ناهار رو خوردیم بعد رفتیم اتاق من قبلش از قصد چند تا لباس زیر رو همه جای اتاق ریختم روی تخت نشست چند تا لباس نشونش دادم گفت المیرا نکنه میخوای بری با دوست پسرت گفتم نه چند ماهی میشه که ندارم (البته من اصلا دوست پسر تو عمرم نداشتم چون لز بین بودم ) و دیگه بدم میاد گفت چرا ؟ گفتم توهین به شما نباشه برعکس دخترا پسرا معنی عشق و دوست داشتن رو نمیفهمن و بخاطر عشق سراغ ما نمیان گفت متوجه نشدم گفتم چه جوری بگم اخه … بیشتر بخاطر سکس گفت اصلا اینجور که میگی نیست گفتم منکه بیخود نمیگم گفت یعنی…؟ (فکر اینجاشو نکرده بودم و انتظار داشتم مثل داستانای سکسی بپره روم و … ولی حالا باید ببینم چی میشه ) گفتم قول میدین بین خودمون باشه گفت آره گفتم راستش (این تیکه کلام منه وقتی دروغ میگم ) وقتی اول دبیرستان بودم از این حرفا چیزی سرم نمیشد و با چند تا دوست دارم گول خوردم و بعد از اینکه منو چند بار به خونش برد و ازم استفاده کرد رابطه مون بهم خورد یکدفعه اشکام سرازیر شد اومد بغلم کرد و منو روی تخت نشوند و کنارم نشست گفتم اون کثافت با احساساتم بازی کرد احساس یه دختر رو نادیده گرفت بعد از اینکه شما ازدواج کردین نظرم عوض شد و دوباره دوست شدم و باز هم همون بلا سرم اومد راستش به لیدا حسودیم میشه تو انگار از آسمون اومدی و با اینا فرق داری میشه گفت یه مرد کامل یا جنتلمن هستی عشق رو میفهمی معنی دوست داشتنو میدونی دوست داشتم تو مال من باشی خوشبحال لیدا به چشمام خیره شد گفت تو عاشق من شدی؟ گفتم متاسفم میدونم گناهه!!! ولی آره گفت چه گناهی؟ من متاسفام که متوجه عشق و علاقه تو نشدم – نمیتونستم بفهمم راست میگه یا نه –گفتم موقع خواستگاری دوست داشتم بگی نظرت عوض شدهو منو میخوای وقتی از اینجا رفتین چقدر گریه کردم ( تو دلم گفتم المیرای نامرد تو دیگه کی هستی ) تو چشام خیره شد لبمو بردم جلو اونم همینطور شروع کردیم به بوسیدن لبای همدیگه چنان محکم لباشو میخوردم که داشت کنده میشد با زبونم ته حلقشو احساس میکردم لباش از هر چی که تو تصورم بود خوشمزه تر بود سرمو کشیدم عقب گفتم میشه مال من هم باشی گفت باشه عزیزم به پشت انداختمش رو تخت و نشستم رو کیرش و باز لب تو لب شدیم کسمو رو کیرش فشار میدادم دیدم هی کیرش بزرگتر میشه یه آن ترسیدم چون واقعا بزرگ بوددستشو دور کمرم حلقه کرد و به سمت خودش میکشد تا کسم به کیرش محکم بچسبه دست راستشو از پشت برد توی شلوارکم و یکی از لمبرهامو تو مشتش فشار داد بین دو لمبرام دست کشید که شلوارکم با وجود کشی بودن جر خورد گفتم تو که جرم دادی گفت کونت خندید پاره شد شلوارکمو با شورت در آورد انگشتشو گذاشت روی سوراخ کونم که داشت از حرارت انگشتش میسوخت یه آه کشیدم اونم باهاش بازی میکرد منم کسمو محکم بهش فشار میدادم شروع کردم به خوردن گردنش رکابیشو در آوردم و سر سینه هاشو میخوردم و با موهای سینش بازی میکردم شکمشو بوسیدم شلوارش رو در آوردم از روی شرت کیرش رو لیس میزدم از حد حشر من تعجب کرد شرتو که در آوردم از ترس جیغ زدم و جلوی دهنمو گرفتم بهش نگاه میکردم خدایا این کیره یا تیر برق! بالای 25 سانت طول داشت و خیلی کلفت مثل چماغ و یکم کمرش هم خمیده بود (سر بالا) سیاه با پوست کشیده و کله قرمز آتشین که میگفت حالا که مزاحم خوابم شدی جرت میدم تخماش هم خیلی بزرگ بودن گفتم واقعیه ؟!! گفت آره هنر خواهرته انقدر قرص و دستگاه برام گرفت که اینجوری شد نترس بچه خوبیه خواست پاشه نذاشتم و زبونمو از زیر تخماش تا کله کیرش کشیدم گفتم چیه چرا اینجوری نگام میکنی؟ گفت لیدا ساک نمیزنه دو ساعت اصرار کنم سرشو ببوسه! گفتم من براش میمیرم لخند محوی زد و چشاشو بست کلشو کردم تو دهنم لبام داشت جر میخورد وقتی مزه کیرشو احساس کردم دیونه شدم دوست نداشتم درش بیارم با اینکه دهنموپر میکرد سعی میکردم بیشتر بخورم آه و ناله میکرد تخماشو میمالیدم گفتم پاهاتو ببر بالا اطاعت کرد زیر تخماشو لیس میزدم و با دست براش جلق میزدم پاهاشو کشید پایین و دوباره براش ساک میزدم دستشو کرد تو موهام و سرمو به طرف کیرش فشار میداد چند لحظه بعد ایستاد موهامو به سمت عقب کشید دهنمو کامل باز کردم با قدرت کیرشو تو دهنم عقب جلو میکرد یه ضربه محکم زد و کیرشو تو حلق نگه داشت دستم به پاهاش بود مقاومت نمیکردم دستشو دور سرم حلقه کرد و خیلی کم عقب میکشید و دوباره محکم میکوبید کیرشو در آورد افتادم رو تخت و چند تا سرفه کردم داشتم بالا میاوردم نفس عمیقی کشیدم دراز کشید روم و کیرشو فرستاد پیش کش تپلی من یکم لبامو خورد رفت سراغ گوشم و بعد هم گردنم که خیلی حساسم روش و حتی اگه کسی این کارو خیلی انجام بده واسم ارگاسم میشم پاهام رو به هم فشار میدادم و ناله میکردم تاپم رو در اورد وقتی سوتینمو باز کرد آب از لب و لوچش راه افتاد گفت اینارو از کجا اوردی سرشو کشیدم سمت سینم گفتم یالا بخور و سر یکی از سینه هامو فرستادم تو دهنش میمکید و لیس میزد پستونام مثل توپ گرد هستن و سفت حتی دراز هم میکشم از فرم خارج نمیشن سر اون یکی رو هم کشیدم و به زور کردم تو دهنم و زیر دندون فشار میدادم از این کارم خوشش اومد و سر او پستونم رو هم فرستاد تو دهنم شکمم رو میخورد رفت سر وقت کسم که پف کرد و اومد بالا پاهامو جمع کردم تو سینه شروع کرد به خوردن کسم قلقکم میومد هم میخندیدم وهم ناله میکردم دستام رو گذاشتم زیر کمرم تا بیاد بالا پستونامو تو دستش میچلوند نفسم در نمیومد زبونشو میکرد تو کسم یکدفعه بدنم مثل سنگ سفت شد آبم فواره زد به بیرون پاشید تو صورتش و دهنش سریع ازمسیر رفت کنار و پاهامو که میلرزیدن محکم گرفت و یکی دوتا ضربه به بالای کسم زد احساس میکردم وزنی ندارم گفتم فوق العاده بود با کف دستش کل کسم رو میمالید انگشتش رو کرد تو و تگون میداد یکدفعه خشکش زد گفتم چی شد شهرام جونم لای کسمو باز کرد و توش رو نگاه کرد و گفت تو از جلو سکس داشتی؟ گفتم نه بخدا گفت پس چرا پردت اینجوریه؟ گفتم چجوریه ؟ گفت اصلا نداری گفتم ولش کن میشه به کارت ادامه بدی؟ دوباره شروع کرد انگشت کردن تو کسم و سوراخ کونم رو میلیسد گفت آماده ای؟ گفتم میشه یکم بذاری لای پستونم؟ گفت فدات میشم تو هر کاری لیدا نمیکنه رو میخوای نشست روی شکمم با دستام کیرشو گذاشتم لای سینم واونم یه کم تف ریخت و شروع کرد تلمبه زدن محکم سینه هامو بهم فشار میدادم دستاشو گذاشت روی دستم و فشار داد کیرش بزور تکون میخورد سرش میخورد به چونم دوست داشتم کیرشو به تمام بدنم بماله گفتم فدات شم فدای کیر کلفتت بشم … کیرت ماله منه … براش میمیرم گفت دوستش داری؟ گفتم آره حالا با چماغت برو جرم بده لبم رو بوسید و سر خورد رفت پایین شکمم رو بوسید و زیر رونمو گرفت منم پاهامو هوا کردم گفتم شهرام کوچولو خونه جدید نمیخواد؟ گفت فدای کس طلات میشه کله شهرام رو گذاشت روی چوچولم یکم استرس داشتم چون هم بار اولم بود و هم کیرش دسته بیل بود یکم فرو کرد گفتم آخ مردم چقدر کلفته گفت مگه کلفت نمیخوای؟ گفتم میخوام کیر کلفت میخوام چند سانت دیگه فرستاد داخل یکم ریلکس کردم و داشتم نفس عمیق میکشیدم که باز فرو کرد جیغ زدم گفت جون چقدر تنگه کستدستم فشار دادم به شکمش تا باز فرو نکنه ولی خودشو بسمت من فشار داد و بازهم کیرش داخلتر شد بشدت چوچولمو میمالیدم ولی توی کسم گز گز میکرد گرچه منو آماده کرده بود و بازم طاقت نداشتم یکم فشار داد گفتم داره از دهنم میاد بیرون لیدا خدا لعنتت کنه اینو کجات فرو میکنی شهرام خندید منم خندم گرفت که فشار داد جیغ زدم با حالت گریه گفتم چرا تموم نمیشه از قطار هم درازتره خودش شروع کرد چوچولمو مالیدن سینه هامو میمالیدم گفت بخاطر کلفتیشه الان دیگه خوب میشه آروم عقب جلو میکرد یکم که گذشت میزدم به پاهاش و میگفتم سریعتر جون جرم بده کسمو له کن محکم تا ته کوبید نمیدونم به کجای کسم خورد که از درد سرم سوت کشید و همون لحظه ارضا شدم چشمام بسته بود و نفس نفس میزدم چشمم رو باز کردم دیدم دو تا پامو تو هوا جمع کرده و با یک دست گرفته و مشغوله روی پهلو خوابیدم اومد پشتم دراز کشید و کرد تو یه پامو بردم بالا چون اونجوری خیلی تنگ میشد گردن و گوشمو میخورد نشست و همون وضعیت تلمبه میزد با دستش زد روی باسنم گفت برو جلو میز توالت دولا شو پاهام سست شده بود و بزور رفتم خم شدم کونمو کردم طرفش یکم صبر کردم نیومد سرم کردم طرفش گفتم بیا دیگه گفت کونت شاهکاره دیدنش آدمو ارضا میکنه کست عین یه غنچه میمونه تپل و گوشتی گفتم آقا شاعر تو که پرپرش کردی بیا دیگه گفت یکم دیگه نگاه کنم بعد از 20 – 30 ثانیه اومد و پشتم زانو زد و شروع کرد بوسیدن لمبرهام سرشو کرد لای باسنم و کس و کونم رو لیس میزد پاهامو جمع کردم سرش قفل شد چند تا ضربه به لمبرهام زد ول کردم گفت نزدیک بود دچار کون گرفتگی بشم و باز زد روی باسنم ناله کردم روی کمرمو فشار داد تا خمتر بشم کنارم ایستاد و با انگشتاش میزد روی کونم گفت خوشت میاد یه ناله ی خفیف و پر از شهوت کردم و خودم محکم تر ازش دوبار روی باسنم زدم اونم شروع کرد به زدن بعد از چندتا دیگه واقعا میسوخت و لذت نداشت گفتم شهرام بسته گفت میخوام عکس بگیرم از گلت یکم قرمزتر بشه و سه چهار بار دیگه روی هر کدوم محکم زد گوشیشو آورد و توی چند حالت عکس گرفت کونم میسوخت سرمو چرخوند ازم لب گرفت و یکم با دستاش لمبرهامو مالید به کیرش تف زد لمبرهام رو با دو تا دست بازتر کردم فرستاد داخل گفت دوستداری فیلم بگیرم گفتم آره و در حین تلمبه زدن فیلم میگرفت و حرفای سکسی میزد گوشیو برد گذاشت یه گوشه که تو کادر باشیم رو به روم آینه بود با هر ضربش سینهام پرتاب میشدن و این تحریکم میکرد منو چرخوند یه پامو بلند کرد و گرفت تو دستشو کیرشو فرستاد تو کسم بعد از کمی زانوم سست شد اون یکی پامو هم بلند کرد پشتم و آرنج هام روی میز بود و کس و کونم تو هوا تا ته فرو میکرد بعد از دوبار ارضا شدن باز هم داغ شدم و داشتم لذت میبردم و با هر تکونش یک ناله میکردم گفت بیا تو بغلم گرچه از این فرم خوشم نمیومد ومطمئن بودم درد داره ولی دستمو دور گردنش انداختم و پاهام رو دور کمرش حلقه کردم دستشو گذاشت زیر باسنم و منو بالا پایین مینداخت براش مثل پر کاه بودم چون مدت زیادی همین وضعیت رو حفظ کرد احساس میکردم کسم پاره پاره شده و چون سر کیرش خمیده بود از جلو شکم احساسش میکردم دستش رو از زیر باسنم گرفت چون خودم رو شل کرده بودم واقعا جر خوردم و سریع چسبیدم بهش لبامونو جفت کردیم وقتی آب دهنشو میچشیدم دلم میخواست ساعتها تو این حالت باشم عقب رفت و روی تخت دراز کشید منهم براش بالا پایین میکردم نوک پستونمو تو دستش ورز میداد گفت بیا رو صورتم بشین رفتم و کسمو جلو دهنش گرفتم لیس میزد و انگشتشو تو سوراخ عقبم میکرد از کسم شرشر آب میریخت تموم صورتش کثیف شده بود روی صورتش کامل نشستم و کونمو فشار میدادم با علامت دستش کونمو بالا آوردم گفت خفه شدم دوباره نشستم دماغش رفت تو کسم خندم گرفت خودمو فشار میدادم رو صورتش باز اشاره کرد یکمی بلند شدم گفت بسه دیگه گفتم شهرام جونم خواهش میکنم یکم دیگه میخوام حسابی کس مالیت کنم یک نفس عمیق کشید نشستم و کون و کسمو به صورتش میمالیدم یکم ته ریش داشت که مثل برس بود و کونمو میخاروند (یه جور حس غرور هم بود که با کونت یک مرد رو خفه کنی و مجبورش کنی سوراخ کونت رو لیس بزنه البته آقایون ناراحت نشن چون با ساک کیر و کردن از عقب جبران میشه ولی من تو اون لحظه این حس رو داشتم و این حس جالبیه که پیشنهاد میکنم دخترا تجربش کنین ) گفتم نفستو فوت کن تو کسم همین کارو کرد یه حالی بهم دست داد که اصلا خوشم نیومد خم شدم و کیرشو گرفتم و حالت 69 تشکیل شد بعد از مدتی گفت چهار دست و پا شو همونجور که میخواست شدم انگشت سومش رو کرد تو کسم و خیسش کرد و فرو کرد تو کونم سرمو چرخوندم طرفش گفتم میخوای از کون بکنی گفت اجازه میدی؟ گفتم مگه کیر اجازه سرش میشه ؟ گفت فدات بشم آخه لیدا کسشم با منت میده گفتم این کون هدیه به تو جرش بده ( من تو لز و خود ارضایی با کیر مصنوعی های کلفت کار میکنم و درد کون هم برام لذت بخشه واسه همین از دردش نمیترسم ) انگشتشو تف مالی کرد و فرستاد تو بعد هم انگشت دوم داشتم بهش که محو کارش بود نگاه میکردم و از تکون خوردن انگشتش تو کونم لذت میبردم دو تا از انگشتای دست دیگه اش رو وارد کرد یکم دردم میومد چهارتا انگشتش تو کونم بود البته با کیری مثل کیر شهرام چهار تا کمه یکدفعه ترکیدم انگشتاشو خلاف جهت هم میکشید نزدیک یک دقیقه داشت سرمو گذاشتم رو تخت ولبم رو گاز میگرفتم به جای شل کردن بیشتر میکشید ول کرد و یکم کونم رو لیس زد ورود کله کیرشو احساس کردم آماده بودم جیغ بزنم ولی نه از درد خبری نبود گفتم کارتو خوب بلدی میشه جرم بدی میخوام سر کیرت از دهنم در بیاد یه چشم گفت خودشو کشید و کوبید تو کونم جیغ زدمو پرت شدم رو تخت کونم مثل آتیش میسوخت خودمو به حالت قبل برگردوندم از این دردا تو لز فراون چشیدم و یه جورایی در حد تحمل بود ولی من میخواستم با وجود همچین کیری گریه ام در بیاد شاید شما خوشتون نیاد ولی من از سکس خشن و وحشیانه لذت میبرم با دست زدم رو باسنم گفتم یالا شهرام کونم کیر میخواد اگه نمیتونی برم یک مرد دیگه بیارم و زدم رو کونم صورتش از حرفم قرمز شد و بدجور بهش برخورد موهامو چنگ زد و محکم کشید کمرم خم شد و کونم بازتر کیرشو تا تخماش فرستاد تو برعکس دفعه قبل جای حرکت نداشتم چشام زد بیرون از حرفی که زدم پشیمون شدم و میدونستم فایده نداره فقط شانس بیارم از زیرش سالم در برم تا کله میکشید بیرون و چماغشو با تمام قوا میکرد تو رودهام بهم میپیچید موهام باعث میشد سرم درد بیاد کمرم دیگه قیچی شده بود و کونم له شده بود مطمئن شدم دیگه باید رو ویلچر بشینم موهام رو ول کرد محکم کوبید تو کونم با ضربه اش ولو شدم منو چرخوند و نشست رو سینم و شروع کرد به جلق زدن دستشو زدم کنار خودم واسش اینکارو میکردم دهمنو باز کردم به نفس افتاده بود که صدای در ورودی خونه اومد از ترس بدنم شروع به لرزیدن کرد گفتم آقا شهرام پاشو یک داره میادحواسش نبود خواستم خودم از زیرش در بیام با یک دست چونمو گرفت طرف خودش و به زور دهنمو باز کرد چشمام به در اتاقم بود و اشکام بی اختیار میومد کونم میسوخت دیگه از اون همه حشر خبری نبود و سردم شده بود آبش اومد و پاشید تو صورتم کل صورتم آب منی بود کله کیرشو کرد تو دهنم و یکم کیرشو مالید تا اگه چیزی مونده بریزه بیرون حالا که اون حس قبلی رو نداشتم حالم از بوی آب و وجود ابش بهم میخورد توی موهام روی کل صورتم گردنم و همینطور سینم اب بود چشمامو برای محافظت بستم که توش اب نره باز که کردم شاشیدم به خودم مادرم تو چارچوب واستاده بود شهرام هم بیخیال رو سینم با یک دست کیرش و با دست دیگه پستونام رو با ابش بازی میداد مادرم گفت تخمه سگ حرومزاده مگه نگفتم با المیرا کاری نداشته باش شهرام در حالی که کیرشو به پستونم میکوبید گفت خودش خواست مادرم گفت تو رفتی سراغش؟ لال شده بودم مامان گفت این بیچاره که صداشم در نمیاد شهرام گفت المیرا یه چیزی بگو با هق هق گفتم مامان غلط کردم گه خوردم شهرام گفت گه که نخورد کیر خورد و غلط هم نکرد سکس کرد از طرز حرف زدن شهرام و بیخیالی مامان یخم اب شد مامان گفت واسه من چی داری شهرام گفت کمر درد مادرم اومد جلو کیفشو که زیر بغلش بود انداخت و سر کیر شهرام رو کرد تو دهنش ، من با دهن باز مونده نگاش میکردم گفتم مامان؟شهرام گفت مهوش بچه رو ترسوندی مادرم گفت ترسوندن بهتر از اینکار تو هست لبشو رو آورد سمت لبای من گفت اینهمه آب کجات بود موقع ما فوقش دو قطره شهرام گفت معنی سکسو امروز فهمیدم تو لیدا پاتونو هوا میکنین میگن سریع بکن کار داریم وقت نمیشه حتی یکم آدم ببوسه شمارو مامان لبش رو گذاشت رو لبم آتیش گرفتم خیلی داغ بود و بوسیدن لب مامان بخاطر سکس خیلی تحریک کنندست زبونشو کشید روی چونم که اب ریخته شده بود و گفت عاشق طعمشم تو خوشمزه ترین آب دنیا رو داری معلوم بود مامان برای تحریک شهرام اینا رو میگه اب منی شهرام رو قورت داد خواست باز صورتم رو بلیسه گفتم مامان بسه حالم بهم خورد دستشو کشید رو پستونم که نوکش جمع شده بود دستشو برد سمت کسم و انگشت کرد با فریاد گفت مادر جنده تو چه گهی خوردی شهرام گفت جون خودم المیرا پرده نداشت مامان یه نگاه عاقل اندر صفیح به شهرام کرد و گفت جنده پاهاتو بده بالا با خجالت و ناراحت از این حرف مامان پاهامو بردم بالا مادر لبه های کسم رو باز کرد شهرام سرشو آورد کنار سر مامان خیلی مسخره بود دو نفری داخل کسم رو نگاه میکردن مامان گفت دختره جنده کی این کارو با تو کرده با چند تا پسر میپری گفتم مامان بخدا با هیچکس شهرام گفت تو که میگفتی گفتم دروغ گفتم خواستم تحریکت کنم شهرام میخندید مامان گفت یعنی با کسی سکس هم نکردی و هم پرده نداری پس خودت کردی گفتم نه به روح بابا گفت خاک تو سرتون کنن برین حموم دنیا رو بوی عرق و گند برداشت به زور ایستادم شهرام زیر بغلم رو گرفت مثل پنگون راه میرفتم انگار یه چیزی مانع میشد شهرام دستشو کرد لای لمبرهام و با کون و کسم بازی میکرد مامان گفت پدرسگ تو که جرش دادی بسن کن دیگه بیخود نیست که بهت رو نمیدیم صورتم رو بوسید گفت فداش میشم ولی انصافا نصف شماست ببین چه کونی داره یاد بگیرین زنم که کون بچه دوساله رو داره مال تو هم تو مشتم جا میشه که اون رو هم بهم نمیدین مادرم خندید و گفت مادر جنده با این حرفا به تو چیزی نمیرسه فردا هم که برین میفهمی! گفتم نه آقا شهرام اینا نباید برن شهرام باز منو بوسید و گفت مهوش جون منو المیرا میمونیم تو میخوای بری برو مادرم قوطی کرم رو پرتاب کرد زد تو سر شهرام رفتیم حموم زیر دوش گفت معذرت میخوام اذیت شدی گفتم خودم خواستم شهرام تو با مامان هم سکس داری؟ گفت چند وقت پیش مهوش به لیدا گفت که میخواد برای تامین نیازش با یه مرده صیغه کنه لیدا هم قسمت کردن منو بین خودشون پیشنهاد داد با قبول مامانت ما برگشتیم اینجا گفتم پس چرا به خودم نگفت؟ گفت باید می گفت ؟
مادرم موضوع رو به لیدا گفت سر میز شام بودیم لیدا گفت خوب اقا شهرام یکی خریدی سه تا بردی چطور مخ المیرا رو زدی ؟ گفتم لیدا من خودم رفتم چون شهرام رو دوست دارم یعنی عاشقشم مادرم زد زیر خنده و گفت آره از گشاد راه رفتنت معلومه لیدا گفت تو از پشت سکس کردی گفتم خیلی لذت بخشه گفت درد نداشت؟ گفتم در حلت عادی نه ، گفت غیر عادی داره مگه؟ شهرام گفت فرقش یه جملست جرم میدی یا برم یه مرد دیگه بیارم! لیدا از خنده سرخ شد گفتم چطور به مامان این پیشنهاد رو کردی؟ لیدا بلندتر خندید و گفت مامان زنگ زد بهم گفت اگه شهرامو با من شریک نشی میرم زن دوم یکی میشم منو شهرام با تعجب به مامان نگاه میکردیم مامان با نگاه حق به جانب گفت درد چرا اینجوری نگاه میکنین همتون میدونین بعد از چشیدن لذت سکس نمیشه بیخیال موند منم که خیلی پرحرارت هستم و همینطور سه سال بی سکس بودم باید یه کاری میکردم بعدشم آقا شهرام از سکسهای تو با مادر و خواهرت خبر دارم شهرام مثل گچ سفید شد بعد از حل و فصل ماجرا دور هم فیلم سکسی منو شهرام رو دیدیم و باز شب با شهرام سکس کردیم
الان شهرام و لیدا اومدن بالا و با هم زندگی میکنیم یعنی شهرام با سه تا همسراش زندگی میکنه.

نوشته: egf


👍 2
👎 0
236480 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

324684
2012-07-11 18:59:36 +0430 +0430
NA

hm…
chy bgam vala…
qashang nabod dg nanvis.
feqat motmaeni ke az aval parde nadashti?chon migi kasi az jelo nakardatet.
ziad az khodt tarif kardia!
bad bakhti ine ke dokhtari nemishe foshetam dad jaleb nabod kafie.
admin kambod dastan avordi rafti soraqe ina???

0 ❤️

324685
2012-07-11 19:05:23 +0430 +0430

کیرم تو مغز پوکت با این داستان تخمی تخیلیت

0 ❤️

324686
2012-07-11 19:26:23 +0430 +0430
NA

in kosshera chie khob neveshty??? asan to maghz dary??? halam az tavahomate sexye chendeshe kasifet beham khord.
khoob shod toolanitar naneveshty;age edame midadi hamsayehaye tabaghe paeenitoonam mioomadan ba shoma ye khanevade mishodan, shoma kafdastito boro pesar koochooloo, naneviiis

0 ❤️

324687
2012-07-11 19:45:23 +0430 +0430

توهم جالبی نبود پسر جون…
زبون آدم از شنیدن بعضی توهمات بند میاد.
این وسط توهم همه نوع سکسی رو زده بودی ها…سکس شهرام با مادر و خواهرش…خیانت…لز…همه چی.
اولا که باید عرض کنم هیچ زنی اینقدر راحت شوهرش رو با یکی دیگه شریک نمیشه جنابعالی اگه دختر بودین میدونستید حسادت دختروونه چیه مخصوصا وقتی طرف شوهرت بشه اگه پاتو کج بزاری به آتیش میکشوندت حالا اون زنه هر کی میخواد باشه.
مکالمه ی به اصطلاح مادرت رو هم خیلی بد نوشته بودی…از یه دندون پزشک حالا در هر سطحی بعده هر جمله ای که میگه یه کلمه ی مادر. ج ن د ه یا یه چیزی شبیه این رو چاشنیش کنه حالا اگه مرد بود اوضاع یه خورده فرق میکرد و میشد توجیه اش کرد.
راستی اون دوتا کاشف گنج اونجوری نگاه کردن نگفتن گنج کجا چال شده؟؟؟ ;-)
یعنی کشف کردن پرده حلقویه؟
جالب نبود یعنی من خوشم نیومد.

0 ❤️

324688
2012-07-11 20:09:50 +0430 +0430
NA

احمقانه ترین تزی بود که تا حالا واسه یه داستان سکسی شنیدم

0 ❤️

324689
2012-07-11 20:19:45 +0430 +0430
NA

احتمالا خواهرت پورن استار نیست ؟!:دی

0 ❤️

324690
2012-07-12 00:25:47 +0430 +0430
NA

بد نبود.البته فقط از جنبه داستان.

0 ❤️

324691
2012-07-12 01:10:33 +0430 +0430
NA

داستانت صحنه سکسی زیاد داشت. ولی قضیه خر تو خر شد.آخراش داستانو خراب کردی .ای کاش همونجوری داستان رو تموم میکردی و خواهرت و مادرت رو وارد داستان نمیکردی.بازم بنویس ولی بهتر از قبل

0 ❤️

324692
2012-07-12 01:29:32 +0430 +0430
NA

اصل تخیل
خیلی هم چرت همه رو به لجن کشیدی

0 ❤️

324693
2012-07-12 02:03:41 +0430 +0430
NA

خیلی طولانی بود به هر حال بد نبود

0 ❤️

324694
2012-07-12 02:52:51 +0430 +0430
NA

دروغ بود ولی خوب داستان مینویسی

0 ❤️

324695
2012-07-12 03:25:17 +0430 +0430
NA

بازم خيانت و سكس خانوادگي
بقول تكاورجون ننويس ديگه٠٠٠
مگه مرض داري اين چرت وپرتا كه حتي براي جماعت پاستيل خور هم ديگه جذابيتي نداره رو مينويسي؟
آخه وقتي خود نويسنده هم كوس شعراي خودشو باور نداره ميتونه روي خواننده اثر بذاره؟

0 ❤️

324696
2012-07-12 04:15:06 +0430 +0430
NA

ajab inghadr video porn mibinan intori mishan :|

0 ❤️

324697
2012-07-12 05:01:19 +0430 +0430
NA

هرکاری کردم بازم نتونستم خودموراضی کنم که دختری.
1پسرکس ندیدهءجقی هستی که چون دخترامحل سگم بهت نمیزارن وآدم حسابت نمیکنن رفتی طرف پسرای کیرکلفت مثل شهرام ودر1کلام کونی شدی.
راستی سگ گرگ نمیبینم دیگه واسه تکاوررجزبخونی؟
میبینم که کاربریت حذف شده.
آخی…گناه داری.
درس عبرتی بشه برای سایرین تادیگه کسی تخم نکنه به منتقدین شهوانی توهین کنه

0 ❤️

324698
2012-07-12 05:13:30 +0430 +0430
NA

کیر سگ بره تو سوراخ کیرت از اون برم کیر گوره خر بره تو کونت

0 ❤️

324699
2012-07-12 05:47:31 +0430 +0430
NA

Alatamo ba ehteram be halghe takavar ke nayumade inja taghdim mikonam ta tah .

rajebe dastan:
inai ke gofti bishtar be film pornstar mikhoreh ta vaghiat
neshun mide doos dari 2 ta khaharo mamaneto bedi melat bokonan 2bar

0 ❤️

324702
2012-07-12 06:22:36 +0430 +0430
NA

Pas khanevadegi jendeiin ha ?Boro gom sho nekbate oghdeii

0 ❤️

324703
2012-07-12 06:24:48 +0430 +0430

راستش توی تمام مدتی که این داستان رو میخوندم چهره ی یک پسر به عنوان نویسنده جلوی چشمام بود چون لهجه کاملا پسرونه و همینطور خیلی بی پروا نوشته شده بود. ازون داستانهاییه که راست کار جماعت دست به تنبانه. خب مسلما واقعی نبود و از یک تخیل یا به قول کفتارپیر، توهم بوجود اومده که اصلا نمیشه روش حساب کرد. ضمن اینکه به نظر میرسه این داستان باید قبلا یک جای دیگه ای هم آپ شده باشه و کسی که این داستان رو واسه ی این سایت ارسال کرده الزاما نویسنده ش نبوده.
ولی جدا ازین مسائل خیلی خوب و حرفه ای نوشته شده بود، غلط املایی کم داشت و همینطور صحنه های سکسی خیلی دقیق و مبسوط توصیف شده بودن. فقط یه نکته ای که این وسط هست که باعث میشه یه نیمچه فحشی بدم اینه که کسی لزبین هست به هیچ عنوان به جنس مخالف گرایش پیدا نمیکنه اونم به طوری که با ابرازالات خودارضایی کنه. کاملا مشخصه که این قسمت بدون فکر به داستان اضافه شده بود چرا که اگر نویسنده قرار بود همچین کاری کنه باید ابتدا یه مقدار توضیح در مورد لزبین بودنش میداد. پس همون کیرپلاستیکی به اضافه ی دیلدوی الماس نشان و ویبراتور برقی توی کون خودت و شخصیتهای داستانی که خلق کردی کس کش بی ناموس…

0 ❤️

324706
2012-07-12 06:37:59 +0430 +0430
NA

خوش به حال اقا شهرام.خدا شانس بده

0 ❤️

324707
2012-07-12 07:08:38 +0430 +0430
NA

من داستانتو کامل نخوندم چون به نظرم خیلی توهمی و چرت بود اونجا که گفتی لزبین هستی و بعد رفتی سراغ یه مرد خودتو در اختیارش گذاشتی فهمیدم دروغه
کلا از این تیپ داستان ها بدم میاد دروغ و توهم و پسر بودن نویسنده تابلو بود .تو نمیفهمی احساسات زنانه چیه واسه چی مزخرف میگی؟
تکاورجون حسابی با یه شعر ناب تکاوری حالشو بگیر

0 ❤️

324708
2012-07-12 07:40:28 +0430 +0430
NA

جنده خانوم؟؟؟بهتر نبود مادرت يه كير مصنوعي تو حلقت
،خواهرت تو كست
و شهرام تو كونت
ميكرد؟اينطوري هم سكس هارد و هم لز داشتي كون پاره؟؟بعد از اون كونپارگي دوباره شب سكس كردي؟چند ساعت؟
كونت تبديل به تونل قطار نشد؟!
مثل اينكه جنابعالی دست هرچي جنده رو از پشت بستي!!
حتمأ مامانتم براي تسكين درد دندون مردم يه دست بهشون ميداده؟
دسته كلنگ تو كون
تو و اون خواهر،مادر جندت!

0 ❤️

324709
2012-07-12 16:16:17 +0430 +0430
NA

نه…!!راس بوداین؟!!

0 ❤️

324711
2012-07-12 16:34:44 +0430 +0430
NA

المیرا 19 ساله سال 85 میشه 13 سالش آمار بازیگرای سکسی هم داشته یه مرد دیده کف بریده
اصلا ما تو خفن طالب همچین داستانهاییم

0 ❤️

324712
2012-07-12 18:19:16 +0430 +0430
NA

در هر حال خوب بود بازم بزار خوشم اومد000.jpg

0 ❤️

324713
2012-07-15 02:03:44 +0430 +0430

تخمی تخیلی بود ننویس. . . . . . . . . . . . . .
در اینکه پسر هستی شکی نیست و احتمالا در چند مورد به زور کونت گذاشتن. فقط نمیدونم چرا تو که تا حدودی دست به قلمت خوبه این داستان کثیف رو نوشتی بچه کونی. تو از 13 ساگی کونت مثل طاقچه بوده؟ بعدش تو خیابون راه که میرفتی بهت دستمالی میکردن دردت میومد؟ خودت هم فهمیدی که چه گوهی داری میخوری کله کیری؟ خب بگو یه پسر کونی هستی خودت رو خلاص کن دیگه چرا از زبون دخترا داستان تخمی مینویسی؟ کوس کش چرا اسم مادرت رو میاری وسط؟ چرا از سکس مادر و خواهر مینویسی؟ افعی تو روده بزرگت چنبره بزنه دیگه ننویس. مگه توی کوس چاه آرتزین هستش که از بالا آب کوس تو دهن خالی میکردی؟ همین ها رو مینویسی که متوجه میشیم یک مردی بالای سرت داشته آب کیرش رو خالی میکرده آشغال کله دیگه ننویس. بی ناموس سکس با مادر ننویس. اینقدر داستانت مزخرف بود که حیفم اومد در وصف تو بچه کونی شعر بگم. دیگه ننویس.

0 ❤️

324714
2012-07-17 01:18:34 +0430 +0430
NA

عجب داستان فوق تخمی تخیلی بود
کمتر چرت و پرت بگین . .

0 ❤️

324716
2012-07-21 04:41:41 +0430 +0430
NA

یعنی یه چیز نوشتی کیرم به طاقی.آخه یه زری بزن که بگنجه شهرام کیر اسبی کرده تو کست بعد ادعا می کنی پرده هم داشتی توقع هم داری ما باور کنیم دختری.برو خودتی برو.بچه کونی رفتی کون وارونه دادی که اونم بعید نیست به همین بهرام شهرام داده باشی حالا اومدی میگی اسمم المیراس.زمستان آمده فکر نمد کن نمد رو لوله کن کس ننت کن.دیگه بمیر تا گونی ارزونه.

0 ❤️

324717
2012-07-25 20:32:17 +0430 +0430

ولي صجنه هاي سكسي داستانت رو خوب توصيف كرده بودي
به نظر من اگه يه داستان بسازي كه توش خيانت و سكس خواهر و مادر نباشه خيلي داستان قشنگي ميشه
اگه تو بيشتر دقت كني ميتوني داستان هاي بهتري بنويسي

1 ❤️

324718
2012-12-02 17:10:22 +0330 +0330
NA

این داستانها باورپذیر نیستن…
و نویسنده این داستانها مشخصا با هیچ جنس مخالفی رابطه نداشتن!
افتخار نیست ولی متاسفانه خانومای زیادی وارد زندگی من شدن و در تمام روابطم حتی یه مورد هم نبود که حاضرباشن دوست داشتن٫عشق ویا سکسشونو با زن دیگه ای به اشتراک بزارن…حتی شوخی این داستان آزارشون میداد…
حالا میشه این داستان لیدا ومادر و المیرا رو باور کرد؟؟!!!

0 ❤️

696556
2018-06-22 23:37:00 +0430 +0430
NA

کیرم دهان شهرام عجب شانسی داره لامصب

0 ❤️