...قسمت قبل

سلام چطورین
ادامه خاطره تلخ من…
واقعا دیگه نمیتونستم تکون بخورم، اومد منو کم کم بلند کرد رفتیم حموم
تو راه حموم واقعا زجر میکشیدم و گریه میکردم پوریا هم قربون صدقم میرفت دلم میخواس خفش کنم
رفتیم تو حموم بوسم کرد و آب نسبتا داغ رو تنظیم کرد،گفت دولا شو
دوش کوچیک متحرک رو برداشت و شروع کرد کونمو شستن و ماساژ دادن سوراخم

همینجوری ماساژ میداد انگشتشو فشار داد به سوراخم گفتم پوریا تو رو خداااا ولم کن دیگه گاییدی منو
قبول کرد و باز به ماساژ ادامه داد
یکم ک گذشت دوش بالا رو زد و آب از بالا اومد
جفتمون زیر دوش بودیم خیس شدیم
نوک سینمو گرفت و باهاش بازی می‌کرد خواستم اعتراض بکنم ولی فهمیدم فایده ای نداره هیچی نگفتم یه کم محکم فشار داد آروم گفتم ایییی
گفت جووون

فقط باهام بازی می‌کرد(کیرمو می‌گرفت تو دستش، نوک سینمو فشار میداد،دست می‌کشید به کونم و هرز گاهی بوسم می‌کرد )

حوله آورد و پیچیدیم دور خودمون و رفتیم بیرون، خودمونو خشک کردیم. دردم کمتر شده بود ولی بازم درد داشتم و نمیتونستم راه برم
گفت ی لحظه وایسا
رفت تشک منو عوض کرد(آخه آبم ریخته بود روش) خواستم لباسامو بپوشم که نذاشت گفت بیا دراز بکشیم حالا وقت زیاده
مجبور بودم به حرفش گوش کنم
اومدیم رو تشکا گفت حوله رو بده پهن کنم خشک بشه
آروم دراز کشیدم یه ملافه کشیدم روم چن ثانیه ای شد اومد کنارم دراز کشید دستمو گرفت بالا و
اومد تو بغلم
نفساش می‌خورد به گوشم قلقلکم میشد

دوباره شروع کرد به دست کشیدن به بدنم و بوسم کردن
چن لحظه ای که گذشت سرشو برد زیر ملافه و کیرمو گذاشت تو دهنش
شوکه شدم باورم نمیشد یکم ک گذشت کیرم بلند شد و حشری شدم آه و نالم بلند شد
دستمو گذاشتم رو سرش

یه خورده که گذشت کیرمو از دهنش در آورد و اومد بالا تر شکممو لیس میزد میومد بالا رسید به نوک سینه هام من خیلی دوس دارم این کارو .نوک سینه هامو لیس میزد و گاهی گاز می‌گرفت دیگه خیلی حشری بودم

سرمو کج کرد و رفت سراغ گردنم، گفتم آروم بخور کبود نشه.گفت باید نشونه بزنم روت که فقط مال خودمی
لبشو گذاشت رو لبم
من بیشتر از اون حرص داشتم و میخوردم افتاد روم و لب همو میخوردیم

اومد پایین و گفت برگرد گفتم نه پوریا تو رو خدا نه ولم کن دیگه. صورتشو آورد جلو فک کردم میخواد لب بگیره
کسکش گاز گرفت و فوری لبمو مکید
گفت دوباره پر رو نشو که نخوام محکم بکنمت بذار جفتمون حال کنیم گفتم آخه من فقط درد میکشم گفت جبران میکنم حال بیای

مجبور بودم بگم باشه
گفت هفتی یا پشتت بخوابم؟گفتم هفتی
اومد وسط پاهام،پاهامو داد بالا و کرمو برداشت سوراخمو چرب کرد و دو تا انگشتشو فشار داد داخل .دردم اومد ولی مجبور بودم تحمل کنم
اخم کردم فهمید که درد دارم گفت عشق خوشگلم الان درست میشه .اگه خیلی درد داشتی بگو

حدودا ۳۰ ثانیه ای که گذشت شروع کرد انگشتاشو تکون دادن(پِر میداد داخل کونم)درد داشتم ولی میدونستم بگم هم فایده ای نداره .انگشتشو در آورد
یکم آروم شدم انگشت سوم هم چرب کرد و فشار داد گفتم ایییییی پوریاااا گفت جوونم جنده کوچولوی من

اصلا درد یادم رفت گفتم نکنه دوباره حشری شد وحشی بشه. نوک سینمو آروم گاز گرفت و بوسم کرد گفت خانومی یکم تحمل کنی تمومه

انگشتاشو نگه داشت و لبمو می‌خورد
یکم ک گذشت انگشتاشو در آورد
اومد رو سینم و کیرشو گذاشت تو دهنم گفت ساک پر تف بزن یه خورده خوردم داشت حال می‌کرد
کیرشو در آورد گفت تمومش کردی

رفت پایین پاهامو انداخت رو شونش گفت کمرتو بلند کن یه بالشت گذاشت
کیرشو کرم زد و سرشو گذاشت رو سوراخم
گفت اگه بخوای اذیتم کنی و بد میکنمت
شل کن مث بچه آدم
سر کیرشو گرفت با دس تنظیم کرد رو سوراخم و فشار داد
کلاهک کیرش رفت توم گفتم اخخخخ
گفت جوون کونی خودمی.درد کل بدنمو گرفت
خواست فشار بده گفتم جون هر کی دوس داری فشار نده میمیرم

گفت خب میام پشتت سر کیرمو میذارم توت تا عادت کنی
مجبور بودم قبول کردم به پهلو خوابیدم
کیرشو در آورد اومد پشتم

گفت لپ کونتو با دست بالا بگیر گرفتم
سر کیرشو گذاشت دم سوراخم ‌گفت آماده ای خانمم بشی و فشار داد درد داشتم کونم داشت میترکید سرمو چرخوند و لب می‌گرفت ازم

پشت گردنمو می‌خورد

یکم گذشت گفت بیا عقب گفتم نمیتونم گفت دوباره پر رو شدی

خودمو فشار دادم عقب
یکم کیرش بیشتر رفت توم
جیغ زدم گفتم نمیتونم پوریا ولم کن
گفت تو نمیتونی من که میتونم
کیرشو در آورد کرم زد دوباره گذاشت رو سوراخم
استرس داشتم

سرشو فشار داد رفت داخل و دستشو گذاشت رو پهلوم
گفت شل میکنی کونی صدات در نمیاد هر چی خواستم آروم بکنم خودت نخواستی صدات در نمیاد گفتم گوه خوردم پوریاااا ولی فایده نداشت
کیرشو فشار میداد منم فقط گریه میکردم
خیییلی درد داشتم

کیرشو کشید عقب گفتم شاید میخواد تلمبه بزنه
کیرشو در آورد حس کردم ازاد شدم
گفت اینجوری فایده نداره کیرم خوب نمیره تو
هفتی بخواب
خوابیدم ،دوباره پاهامو داد بالا بالشت گذاشت زیر کمرم سر کیرشو گذاشت رو سوراخم فشار داد کیرش رفت توم گفتم اخخخخ پوریاااا

گفت جووون خانم خوشگلم ،تخمامو گرفت تو دستش باهاش بازی می‌کرد
دوباره شروع کرد فشار دادن منم فقط گریه میکردم نفسم بالا نمیومد
تقریبا همه کیرش داخلم بود داشتم از درد میمردم کل تنم درد میکرد سوراخم میسوخت و درد شدیدی داشت
گفتم پوریا بسههه دیگه تا همینجا بسته
گفت اوووف خانمم صداش در اومد اگه قول بدی همیشه خانمم باشی چشم
گفتم بااااشه فقط بس کن

گفت میخوای درش بیارم ساک بزنی ؟منم از خدام بود فقط درش بیاره گفتم ارهه بیار
گفت باشه عروس کونیم
کشید عقب کیرشو فقط سرش داخلم بود که دوباره فشار داد
همونقدر که اولی بود یکمم بیشتر رفت داخلم کامل جر خوردم گفتم پوریا کس مامانت که تو رو زایید

عصبی شد گفت گوه میخوری کونی بهت رو دادم پر رو شدی
شروع کرد تلمبه زدن دوباره شروع کردم التماس ولی فایده نداشت کار خودشو میکرد
آه و نالم تا دو تا کوچه اونبر تر میرفت
با هر عقب جلو کردنش کل تنم میلرزید

تقریبا ۲ دقیقه ای ک تلمبه زد کیرشو در آورد ابشو رو شکمم خالی کرد و بی حال افتاد کونم بیشتر از زمانی که توش بود درد میکرد
از یه طرف کونم درد میکرد از یه طرف شق درد داشتم تکون نمیتونستم بخورم
گفتم فقط تو حال کردی منم زجر کشیدم گفت قرار بود خودت بدی ولی اشکال نداره خانم کون قشنگم حالا هم سر حرفم هستم
اومد کیرمو گرفت تو دستش گذاشت تو دهنش
درد کونم داشت یادم میرفت
آبم اومد ریخت رو شکمم
دستمال آورد پاک کرد شکممو
دیگه بعد از اون تا حالا فقط یه بار ساک زدم براش .
ببخشید طولانی بود.
امیدوارم تجربش نکنین

نوشته: شایان