تقریبا۲ماهی میشد که مارال رو تو فیسبوک پیدا کرده بودم . از بچههای دانشکده خودمون بود. من ترم ۶ مکانیک اونم ترم ۳ بود. میدونستم که دوست پسر داره ولی اونقدر خوش برخورد و مودب بود دوست داشتم باهاش دوست بشم. به همین خاطر چند باری بهش مسیج دادم و بعد گپ زدن ازش خواستم که بیشتر با هم آشنا بشیم. چیزی نمیگفت تا اینکه کم کم خودش اومد سمت من و با هم دوست شدیم. اواخر ترم بود و ما تازه با هم صمیمی شده بودیم. تنها لمسی که بین ما بود دست دادنهای توی پارک و کافی شاپ بود. ولی خوب گاهی توی اساماسها منظورم بهش میرسوندم.
من تو همون شهری که درس میخوندم کار هم برداشته بودم چون بعد طلاق پدر و مادرم دوست نداشتم پیش هیچکدومشون زندگی کنم و میخواستم روی پای خودم وایسم. به همین دلیل تابستون مجبور بودم که بمونم. مارال هم تصمیم گرفته بود توی طرح ضیافت دانشگاه شرکت کنه و منم ازش خواستم که بیاد خونهی من ولی فک نمیکردم قبول کنه، چون همیشه میگفت من از ترم بالاییها میترسم. با این حال تصمیم گرفت ۲ روز قبل از شروع طرح بیاد خونه ی من و بد بره خوابگاه.
بعد از گذشت یک ماه از امتحانات بلا آخره روز معــود فرا رسید. رفتم ترمینال دنبالش و چون ظهر رسیده بود باهم رفتیم یه رستوران تا ناهار بخوریم .مارال مثل همیشه ساکت بود و منتظر بود تا من حرف بزنم و فقط لبخند بزنه و تأیید کنه. یه کم معطل شدیم و از چشای مارال پیدا بود که اونم زودتر دلش میخواد تا غذارو بیارن که بریم خونه… مدام تو چشای مشکی و گیراش زل زده بودم و از اصرارم واسه دوستی باهاش راضی بودم.
رسیدیم خونه و ازش خواستم که راحت باشه و رفتم بیرون تا سیگار بگیرم…
وقتی برگشتم دیدم مارال یه تابع شلوارک سفید تنشه که میشد نوک سینه شو دید. خیلی بهتر از اون چیزی بود که تصور میکردم .همین جور شوکه داشتم نگاش میکردم واونم یه لبخند شرمساری بهم زد. همیشه لبخند میزد. یه نگاهِ ملیح و سکسی هم داشت که شهوت آدمو نسبت به خودش چند برابر میکرد…
رفتیم کنار پنجره که سیگار بکشیم که ازم خواست یه آهنگ براش بذارم. منم همون آهنگی رو که همیشه متنش رو واسش اساماس میکردم گذشتم چون تا حالا نشنیده بود .
رفت روی کاناپه نشست.از خدام بود که موقعیت پیش بیاد بتونم زودتر لمسش کنم و سریع رفتم کنارش نشستم. بهش گفتم این آهنگ آهنگی که وقتی گوشش میکردم دوست داشتم سرتو بذاری روی شونم.سرشو گذاشت روی شونم و دستمو گرفت گذاشت روی پاش. سرمو چرخوندم و نگاش کردم . چشاش از شهوت خواستن داشت برق میزد. آروم سرمو چرخندم و پیشونیشو بوسیدم. خودشو هل داد سمتمو چسبید بهم. دستمو انداختم پشت کمرش و بلندش کردم گذاشتمش روی پاهام و شروع کردیم لب گرفتن. زبونمو تا ته فرو کردم تو دهنش که یه آه بلند کشیدو شروع کردن به خوردن. بعدیه مدت مارال و بغل کردمو بردم خوابوندمش روی تختم که راحت بتونم لباساشو در بیارم. لباشو میخوردمو تابشو در میاوردم. اونقد حشری شده بودم که طاقت باز کردن آرومه سوتینشو نداشتم گرفتم کشیدمش که بندش پاره شد. این یه شیر وحشی افتادم به جون سینه هاش.با اون سینههای سایز ۸۵ مارال خودمو توی یه دریاچهٔ سینه تصور میکردم. نرم و لطیف و خوردنی بود
شکمشو میبوسیدم و میومدم پائین…
یه نگاه بهش کردم و رفتم دره گوشش گفتم که دمر بخواب. برات سورپرایز دارم، وقتی خوابید یه دست موی مشکیه بلند میدیدم و یه کون گنده خوشگل سفید. کیرم دیگه داشت از جا کنده میشد ومس سنگ شده بود. موهاشو زدم کنارو شروع کردم به خوردن گردنش و کمرش. میبوسیدمو میومدم پایین. مارال اونقد لذت میبرد که چشاشوام بسته بود. زبونمو خیس خیس کردم و گذشتم لایه کونشو روی خط کمرش میلیسیدمش ومیومدم بالا. مارال آه میکشید و ملافه رو توو مشتش فشار میداد.
برشگردوندم و پاهاشو باز کردم. مارال طوری معصوم نگام میکرد که انگار میخوام با کوسش چی کار کنم. زبونمو گذاشتم و شروع کردم بخردن. اونقدر از زور حشر خیس شده بود که داشت دلک میزد. با تمام زورم میخوردم و میلیسیدمش.
با با انگشتم شروع کردم به بازی کردن باهاش و یه خورده تو کوسش فرو کردم. همین طور ادامه دادم تا اینکه انگشتم تا ته رفت داخل. مارال پرده نداشت و من شوکه شده بودم ! اما کاملا راضی. نگاش کردمو اونم مثل همیشه فقط لبخند زد. بهترین اتفاق زندگی من بود انگار. لبشو بوسیدمو گفتم حالا نوبت توه…
با این که حسّ کردم حسّ این کارو نداره ولی پا شد و موهاشو یه پیچ دوره هم داد و ازم خواست که چشامو ببندم. خوابیدمو اون کیرمو از روی شلوارکم میمالید اما اونقدر حشری بودم که دلم میخواست زودتر بکشه پائین و شروع کنه به خوردن. بده یکم مالیدن کش شورتمو انداخت پشت کیرم همینطور میکشید پائین که یهو کیر سنگ شدهٔ من از جا در اومدو ۲ ۳ بر مس آونگ تکون خورد. از زیر تخمم کیرمو گرفت و با زبونش با سر کیرم بازی میکرد که یهو حس کردم کیرم با یه چیز داغ لیز احاطه شده بود. سرمو بلند کردم دیدم مارال داره داره تند تند واسم ساک میزنه . اونقد لب و زبون لطیف و دهنشو پره تف کرده بود بود که انگار داره خوشمزهترین خوراکی دنیا رو میخوره. وای که چه خوب میخورد…
با دستم موهاشو گرفتمو سرشو نگه داشتم و خودم توی دهنش چند بار عقبو جلو بردم و بعد بهش گفتم کافیه…
بازشو گرفتمو کشیدمش سمت خودم و خوابوندمش. بد اینکه پاهاشو باز کردم شروع کردم آروم آروم کردن تو کوسش که. دستمو گذشته بودمو کنار پهلوهش و تمام وزنمو انداختم روی کوسش
هیچی نمیگفت و خودشو مس یه برده گذاشته بود در اختیار من. فقط تو چشام نگا میردو ناله میکرد و تند تند نفس میکشید.موقع کردن هر بار که خسته میشودم کیرمو تا ته فرو میکردم تو کسشو فشار میدادم اونم طوری ناله میکرد که انگار بزرگترین کیر دنیا توی کسش. واقعاً داشتیم از سکسمون لذت میبردیم…
اما من اونقد خسته شدم که دیگه نای کردنو ندشتم. ولو شدم روی سینههای نرمشو داره گوشش گفتم پاشو بشین روی کیرم و بکن. گردنمو بوسیدو پاشد . شروع کرد کیرمو خوردنو خیس کردن،زانو هاشو گذاشت کنار پاهام کیرمو با دستتش گرفت آروم آروم فرو میکرد. شروع کرد به بالا پائین کردن و بده ۲ ۳ خسته شدو خودشو ولو کرد روی من. محکم تو بغلم گرفتمشو خودم شروع کردم به تلنبه زدن. عین وحشیها میکردمشو اونم گردنمو میخردو ناله میکرد. اون لحظه به اینکه کیر ۱۸ سانتی من چقد کس مارال رو باز کرده و الان چقدر باز شده فک میکردم که یهو حسّ کردم داره آبم مید. بهش گفتم پاشه . اونم سراسیمه رفع کیرمو گذشت توی دهانش تا آبم بیاد. همین که اولین جهش آبم پاشید توی دهنش شروع کرد به مکیدن و همهٔ آبمو خورد. این لذت بخشترین لذت زندگی من بود. اونقدر خوب کیرمو میخرد که نمیتونستم چشمو باز کنم
بعد خوردن خودشو ولو کرد تو بغلم و منم محکم تر از قابل بغلش کردمو با لبو موهاش بعضی میکردم. که توی بغله هم خوابمون برد…
ادامه در قسمت بعد.
نوشته: sexipedia
بیسواد، دیگه ننویس . . . . . . . . . . . . .
طرف سواد نوشتن نداره اومده ادعای دانشجو بودن میکنه. مهندس… آهای مهندس… شاشیدم تو مدرکت. دیگه ننویس. جنده میکنید؟ بکنید. نوش جونتون ولی دیگه نیایید اینجا بگید مهندس هستید و دوست دختر دارید و سکس میکنید. اگر هم جلق میزنید خب بزنید ولی توهماتش رو اینجا نیارید. مفهوم شد؟ ننویس آقا ننویس.
شده کیرت مِثِه پاندول و آونگ (مثه=مثل)
ولی جلق میزنی همراهِ آهنگ
اگر در کف شدی از بهر جنده
بکن در کون خود تخم تلاونگ
کیرم تو کس ابجی کوچیکه معلم اول ابتداییت که خشت اول رو کج نذاشت رید به اون خشت اول
کس مارال را کردی تا دسته
اونم هیچی نگفته و نشسته
دروغ میگی مثل سگ روز روشن
ننت شد از نصیحت تو خسته
زبونم را کردم تا ته تو دهنش یه اه بلند کشید جلل خالق
ریدم به سوادت کله کیری
کونده بیسواد خودش را به شیر تشبیه میکنه برو از کون خودتا دار بزن
خداوکیلی جون ننت سایز سینشو از کجا فهمیدی؟؟ 85؟ ماشالا
من ترم … اونم ترم … بود
فعل اول به کدوم قرینه حذف شده؟؟؟؟؟؟ وقتی دو فعل عین هم می خوان تکرار شن می تونیم اولیش رو حذف کنیم نه دو فعل متفاوت رو.
کار برداشته بودی؟؟؟؟؟ کار هم مثل واحد های دانشگاهی هست که ورداشته بودی؟؟؟؟؟؟
بد یا بعد؟؟؟؟؟ فکر یا فک؟؟؟؟؟؟؟ تاب؟؟؟؟؟ تاب سرسره؟؟؟؟؟؟ فکر کنم منظورت مخ تاب برداشتته چون اونی که می پوشن تاپ هست. این یا عین؟؟؟؟؟
کلا خیلی بی سوادی
ننویس مهندس گوزو . تو دیکته که ترکمون از آب در اومدی امیدوارم تو مکانیک یه پخی بشی اقلا.
فک کنم مارال خانم لال بودن! فقط لبخند میزد :-)
شاید ایدز داشته دیده ی اوسکل گیر آورده ک بکنتش خوشحال بوده لبخند میزده :-)
بهر حال بدک نبود :-)
نگارش افتضاح باعث میشه شهوانی ترین داستان ها هم احمقانه جلوه کنن
داشت دلک میزد؟؟؟!!!
۲ ۳ بر مس آونگ…این فرمول مال کدوم درس بود؟
معمولی رو به ضعیف بود :|