سلام
من كيان هستم متاهلم و ٢٧ سالمه يه دوست خيلى صميمى دارم به اسم فرید كه تقريبا از بچگى با هم بزرگ شديم
خوب خيلى كارا باهم كرديم خيلى مسافرتهاى مشترك داريم وهمينطور سكس مشترك اول من ازدواج كردم بعداز چند ماه به قول خودش براى اينكه تو رفاقت كم نياره اون هم ازدواج كرد نميخوام جانمازبراتون اب بكشم
ولى هيچوقت به زنش نظر نداشتم خيلى پيش هم بوديم چهارتايى ولى هيچوقت نشده بود كه فكرسكس با صبا(همسر فرید) به سرم بزنه
روزبه روز باهم صميمي تر ميشديم
راستش يه وقتايى ازنگاههاى صبا يه چيزايى حس ميكردم ولى فكرشم نميكردم كه اون يكطرفه اينقدر پيش رفته باشه
يادمه اولين باركه اين رو فهميدم آخرهفته خونه ى فرید بوديم جمعه شب كه داشتيم با خانومم برميگشتيم خونه متوجه شديم گوشى زنم جا مونده به فرید زنگ زدم گفت اره ميخوايى بيارمش بعداز تعارف واين صحبتها گفت راستى توكه محل كارت به ما نزديكه صبح بيا از صبا بگيرش منم قبول كردم .
صبح ساعت ٨ از خونه زدم بيرون كه برم سمت دفترم ديدم صبا اس داده كه يادت نره گوشيه دوستم رو بيايى ببرى پسرم!!
گوشيم روبرداشتم بهش زنگ زدم گفتم ازكى تاحالا تو اينقدرسحرخيز شدى بعدشم تو مامان من بودى و من خبر نداشتم ؟
باخنده گفت بتركه اين سينه هاى من كه يه عمر بهت شير دادم و تو اينجورى فراموش كردى (راستش اولين چيزى كه به عنوان يه زن تو بدن صبا خودنمايى ميكنه سينه هاشه صبا قد نسبتا بلندى داره وهيكل تراشيده )
يه ذره جاخوردم جلوفریدجرات همچين شوخى رونداره گفتم تو كى به من شير دادى كه من خبر ندارم ، خنديدو گفت خداوكيلى حداقل ٣ بار توخوابم اومدى و شير رو زدى به بدن تازه بعدش به جاى تشكر گازمم گرفتى اگه باور ندارى الان كه اومدى جاشو بهت نشون ميدم
گفتم والاگازو فریدجون ميگيره جوابش رو من بايد پس بدم ؟ راستش تاهمين جاشم كلى برام عجيب بوداخه ما تاحالا از اين شوخى ها با هم نداشتيم ميخواستم خودم رو يكم جموجوركنم كه صبا گفت : كيان توواقعا هيچى نميخوايى به من بگى ؟
گفتم : مثلا چى ميخوايى بشنوى بگو تا بهت بگم
گفت : مثلااينكه خيلى من رو دوست دارى گفتم چرا ندارم تو بهترين خواهر دنيايى
باكمال تعجب گفت اه اه حالم از اين شعاراى مسخره بهم ميخوره كيان من جدى گفتم من تورو دوست دارم به خدا نه ميخوام از طرف فرید امتحانت كنم نه از طرف زنت واينو بدون اگه رابطه اى بين ما بوجود بياد به بهتر شدن زندگيه من و فرید خيلى كمك ميكنه
حرفش روقطع كردم گفتم ميفهمى دارى چى ميگى صبا اگه فرید يازن من همين مكالمه ى تلفنى روهم بفهمن به خدا زندگيامون از هم ميپاشه (بچه ها اينو بگم به خدا خيلى سخته اينجوروقتا بتونى خودت رو كنترل كنى انگار تمام فكرو ذكرم تو اون لحظه شده بود سكس با صبا يه دفعه خودم رو باختم )
صبا من دوست ندارم اين رفاقتمون به خاطر يه بازى بچه گانه خراب بشه
گفت : كيان قول ميدم، باتمام وجودم بهت قول ميدم نزارم آب از آب تكون بخوره من اينو خواستم خودم هم مديريتش ميكنم كيان فكر كن فقط به خاطر بهتر شدن زندگيه فرید دارى اينكارو ميكنى مطمئن باش با بوجود اومدن اين رابطه هيچ رابطه ى ديگه اى خراب نميشه عزيزم
گفتم خوب الان ميشه درروباز كنى بيام بالا
بهم گفت يعنى قبول كردى قربونت برم
گفتم خوشحال باش تونستى خرم كنى
ازپله ها كه ميرفتم بالا يه حال عجيب داشتم يه جورايى حرفاش تو گوشم اكو ميشد دلم ميخواست هم بشه هم نشه اخه من ازقبل هيچ ذهنيتى رو اين موضوع نداشتم بلاخره رسيدم واى باورم نميشد همون صباى كه جلوى من روسريشم درنمياورد با يه لباس كوتاه كه تقريبا ميشه گفت خيلى باز بود اومد جلوى در،دستش رو به علامت سكوت گذاشته بود روى صورتش اشاره كرد بيا تو رفتم تو دستش رو گذاشت رو دو طرف صورتم ، صورتم رو تكون دادو گفت واى بلاخره من تورو گير اوردم كيان خواب كه نميبينم
باورتون نميشه ولى من بوسش كردم چقدر اولحظه برام لذتبخش بود بچه ها به خدا ديگه هيچى دست من نبود انگار يه برده بودم حس ميكردم تو تمام اين مدت منم عاشق صبا بودم و خودم خبر نداشتم هنوز كفشام روازپام درنياورده بودم كه لباش روگذاشت رولبهام واى چقدر اين مزه نابه بچه ها حتما ميدونين كه هيچ سكسى مثل سكس اول نيست يه استرس ناز توشه كه قابل وصف نيست بعد چندلحظه كه توتك تك ثانيه هاش چشمام بسته بودو قلبم مثل بنز ميزد لبهاى فوقالعادش رو از رو لبهام برداشت و گفت : واى من چقدرخرم كيان كفشاتو دربياربيا تو عشقم .
برام جالب بود صباى كه تا همين ديشب همش با من تو شوخيامون كل كل ميكرد الان من روعشقم صدا ميكنه نميخوام زياد به داستانم شاخ وبرگ بدم خلاصه اومدم تو خونه و نشستم رو كاناپه كه ديدم صبا با ٢ تا ليوان اب طالبى اومد نشست پيشم هوازيادگرم نبود ولى من حس ميكردم كه تب دارم خودش روچسبوند به من ، منم يه جورايى با يه دستم بقلش كردم
بهش گفتم صبا ازكى اين حس شروع شد گفت تقصيره رفيقت بود !!!
رفيقم ؟
آره فرید جونت حتما ميخوايى بدونى چجورى
چندوقتى بود كه فرید بندكرده بود به سكس ضربدرى ميدونى كه چيه ؟ گفتم اره يه چيزايى دربارش شنيدم .
گفت : اولش برام داستانهاش رو ميخوند بعد چندوقت توسكسمون شروع كرد به سوال و جواب كردن كه اگه قرار باشه اين كاررو بكنيم با كى باشه بهتره منم يه بار از دهنم پريد گفتم كيان و نسترن ديگه ول نكرد خلاصه سكسى نبود كه از مدل كردن جنابعالى و دادن همسر گراميتون حرف نزنيم باور ميكنى كه الان كارمون به جايى رسيده كه بدون شما دوتا سكسمون ديگه سكس نيست
جالبه بچه ها شوك شنيدن اين حرفا حتى از شوك لبهاى صباهم قويتر بود ، اخه فرید خيلى تعصبى بود اگه چندبار درمورد همين سكس ضربدري با خودم صحبت نكرده بود شايد ميگفتم صباداره دروغ ميگه
خلاصه صبا جون بعد يه ابميوه و يه گپ كوتاه گفت كيان جون يه چيزى ميگم نه نگو من دوست دارم برا نيم ساعتم كه شده تو تخت خودم كنارم بخوابى باشه ؟
گفتم صبا جون توامروز ميخوايى به من تجاوز كنى انگار خيلى عجله دارى عزيزم اخه منه بدبخت كار دارم حالا كه ديگه من قبول كردم بزار سر يه فرصت مناسب هركارى كه تو بخوايى ميكنيم خلاصه وقتى ديدم كه راه نداره رفتم و روتختشون كنارش خوابيدم فقط خدارو شكر اتاقشون خيلى تاريك بود همون چيزى كه براى من تو سكس ازواجباته
يه موزيك باصداى كم تو موبايلش گذاشت و پريد توبقلم موهاش هنوز نم داشت معلوم بود كه صبح حمام بوده هنوزم وقتى ياد بوى موهاش ميوفتم ديوونه ميشم شروع كردم بوس كردن تا رسيدم به خوردن گوش و گردنش اروم اروم دستش رو كه تو سينم بود برد پايين تا رسيد به كيان كوچيكه يهو گفت وايى از اونى كه فرید ميگفت بزرگتره بله رفيق عزيزم سايز كيربندروهم گزارش كرده بود باور كنيد من اصلا ادم زود ارضايى نيستم ولى اگه يه ذره ديگه رولباش كليد ميكردم ميتونستم ارضابشم
بلند شد شلوار من رو در آورد كارى كه هميشه دوست دارم زنم بكنه و نميكنه از بالاى شرتم كيرم رو در اوردو شروع كرد به خوردن تو يه نور خيلى كم صورتش رو ميديدم باور كنيد اون زيباترين چهره اى بود كه به عمرم ديدم به قول يكى از دوستام اينم يكى از كارهاى شيطانه
چنان برام ساك ميزد كه دوست داشتم اون لحظه هيچوقت تموم نشه كارش رو خيلى خوب بلد بود از سوراخ كونم ليس ميزد ميومد روتخمام بعد بازبون سوراخ كيرم روباز ميكرد بعد مثل جاروبرقى كيرم و ميكرد تو حلقش كلى تف ميريخت روكيرم من اين صحنه رو فقط تو بعضى از فيلمها ديده بودم بهش گفتم ميشه بچرخى منم برات بخورم (69) چرخيد من با كف پاهاش شروع كردم كارى كه توسكس براش ميميرم هرجاكه نزديك دهنم بود رو ليس زدم تا رسيدم به سوراخ كون جالبه كه من با زبون سوراخ اون رو ميخوردم اونم مال من رو اينم برا اولين بار تجربه كردم اونجا بود كه فهميدم اين برادران گى هم كم حال نميكننها كسش رو كه شروع كردم به خوردن پاهاش به خصوص روناش بدجورى ميلرزيد چنان كسش رو فشار ميداد تو دهنم كه ديگه حس كردم هيچ كنترلى رو خودش نداره برگشت با شرت خودش يكم كسش رو خشك كرد نشست روكيرم بچه ها شايد باور نكنيد ولى كسش به اندازه ى باور نكردنى تنگ بود مخصوصا وقتى خشكشم كرد انگار داشتم برا اولين باردختريش رو برميداشتم شروع كرد به بالاوپايين كردن بادستاش سينه هاش رو فشار ميداد تازه لباسش رو از بالا در آوردم واى خداى من چه سينه هايى فكر ميكردم توپ باشن اما تا اين حد اصلا ، كشيدمش سمت خودم شروع كردم به خوردن سينه هاش اينقدر سريع رو كيرم بالاوپايين ميرفت كه خوردن سينه هاش سخت بود سينه هاشو فشار ميدادم و قربون صدقش ميرفتم ميدونستم داره ارضا ميشه خدا ميدونه چقدر فكرم رو رو چيزاى كس و شعر متمركز كردم تا آبم نياد با ناله هاش ديونم كرده بود كسش اينقدر خيس ميشد كه هر چند دقيقه يكبار خشكش ميكرد تا اينكه حركاتش وحشتناك تند شدو انگار ديگه هيچى نميفهميد اون صبا بلبل زبون لال شده بودو فقط ناله ميكرد منم بهش ميگفتم كيرم مال كيه ميگفت من من يا ميگفتم جنده كوچولوى من كيه ؟ اونم ميگفت من معمولا من از اين چيزا تو سكس ميگم خوشم مياد
صبا بعد چند لحظه حركات تند مثل جنازه افتاد رو من اره ارضا شد حالا نوبت من بود بلندش كردم از پشت دمر خوابوندمش خوابيدم روش كردم تو كسش واى بدم نميومد اتاق يه خورده روشنتر بود تا اين صحنه رو واضح تر ببينم سينه هاشو با تمام وجود فشار ميدادم و ميكردمش بهم گفت كيان من لب ميخوام ميدونستم اگه لب بگيرم ابم اومده گفتم ابم رو كجا بريزم گفت بريز توش قرص ميخورم با خيال راحت رفتم توصورتشو لبامو سپردم به لبهاى جادوييش با تمام وجودم ابمو خالى كردم توكسش اين اولين سكس من و صبا بود
ادامه دارد …
نوشته: Kianparand
madar jende, adam be duste khodesh khianat nemikone dayus, zanetam zir khabe refighet bude
کار خوبی نیست. این جریانها که اتفاق می افته و ماها مینویسیم دو حالت داره 1- یا فاحشه گری رو زیاد میکنه. 2- یا اعتماد رو کم. بیشتر که فکر میکنم میبینم در درازمدت وجدان و غیرت رو باید توی داستان ها و افسانه پیدا کرد . (آخه اعضای تناسلی من در مجاری تنفسی تو ) کدوم نامردی به رفیقش اینجور خنجر میزنه که تو زدی! هان؟
برو آخه کیرم به کس ننت خالی بند تو فکر اینی که زن رفیقتو بکنی هر شب جق می زنی حالا پشدی اومدی دیدی اینجا فری استوریه آرزو هاتو نوشتی
آقای ادمین به جای این کارا یه قسمت بزار به نام آرزو ها سکسی
حالا به فرضم که زن رفیقت جنده بود
تو چرا آدم نیستی و از پشت به دوستت خنجر میزنی
دوستان بخصوص دوست عزيزم مكس ماهوني جوابت رو دادند ،هرچند مكر زن در اينگونه موارد معمولا دست شيطونو از پشت ميبنده و يه مورد براي خودم پيش اومده ،مقابله با اين قضيه سخته ولي شدنيه اگه متاهل نبودي بازم يه جورايي خودمو راضي ميكردم كه بالاخره ديو شهوت شكستت داده و با حرفاي زن دوستت خر شدي ولي چون متاهلي خيانتت ضربدر ٢ ميشه يعني هم به رفيق گرمابه و گلستانت نارو زدي هم به زنت ،نميدونم اگه اين كامنتو ميخوني بيا و فقط ١ كلمه مرد و مردونه بگو و راست هم بگو كه الان موقعي كه با رفيقت چشم تو چشم ميشي يا وقتي ميخواي با خانمت سكس كني خدايي هيچ عذاب وجداني نداري؟فقط همينو بگو
خیانت بود دیگه ننویس . . . . . . . . . . . .
هرچقدر هم قشنگ و سکسی نوشته باشی ولی چون از سکس با زن دوستت نوشتی ارزش نداره و حالم ازت بهم میخوره. شاید هم دوستت و زنش نقشه کشیده بودن که تو بری زنش رو بکنی و دوستت هم زن تو رو بکنه. این هم یک جور سکس ضربدریه دیگه. هر روز که میری خونه تو چشمای زنت نگاه کن و تصور اینکه زیر دوستت خوابیده را بکن ببین چه حالی میشی هرچند فکر کنم بی غیرت هستی. کیر تو غیرتت ننویس. کیر تو شرفت ننویس. کیر تو داستان تخمیت ننویس. کیر تو گوش و حلق و بینیت ننویس. کوس کش ننویس. نامرد ننویس.
بده زنت رو بكنم تا با دوستت بي حسابشي
كـــــــس مغز احمق
خیانت خیانته با هر رنگ ولعاب ی که نوشته شده باشه ، خوب هم نوشته شده باشه بازم خیانته .
بد
بد
بد
بد
بد
بد
بد
اول اینکه یک لحظه هم فکر نکردی که این یک تله است که دوستت ( البته اگه بشه بهش دوست گفت) برای تو و زنت گذاشته که با هم سکس ضربدری داشته باشید دوم جالبه که درصد بالای داستانهایی که درباره خیانت سکس با محارم هستند ازیک نثر خیلی روان وجذابی برخوردارند به حدی که من فکر میکنم یک گروه خاص که هدفشون اینه که بچه های کم تجربه وشهوانی که عرضهء سکس صحیح را ندارن تحت تاثیر قرار بدن و عادی بودن مطلب رابراشون جا بندازن تا به نیت کثیفشون برسن در هر صورت من معتقدم با کامنتهایی که برای این گروه خاص میذاریم میتونیم زشت و قبیح بودن این نوع سکس را برای کم تجربه ترها یاداوری کنیم به امید روزی که در تمام امور فرهنگ صحیح را رعایت کنیم
در اینکه یکی از ضعفهای اساسی هر آدم نرمالی مسائل جنسی یا بطور دقیقتر همین سکسه که هیچ تردیدی نیست , اما باید قبول کرد که انسان با تمامی ضعفهاش باز هم اشرف مخلوقات وسرآمد همه اونهاست که بیخودی مستحق این امتیاز نشده , هر آدم یک نیروی درونی خیلی قوی داره به نام اراده که با کمی تحقیق میتونی متوجه بشی که چه کارهای بزرگی به واسطه اون میشه انجام داد , اون وقت فکر میکنم به خاطر استفاده نکردن این قدرت درخودت مقابل, حداقل همسرودوستت شرمسار بشی .
هرچند تابلو بود که خالی بندیه
اما بازم کیرم تو تا خایه هاش تو کونت
حالم از خیاتا بهم میخوره
این سایت هم 90% داستاناش شده خیانت و سکس با محارم :|
خیلی لذت برم داداش ! نوش جونت ! خوب کردی حال کردی
به حرفای این آدمای بی ادب هم توجه نکن عزیزم ! من منتظر ادامه داستانت هستم عزیزم
خیانت بود. هوی عمو عکس کیر بدقوارت رو بردار. اتفاقا ما یه اسب داریم عاشق سکس طولانی مدته می گم بیاد بکنتت تا مزش زیر دندونت بمونه، البته ساک هم باید بزنی. بعد که بلند شد می کنتت بالای 2 ساعت که طولانی باشه خوشت بیاد، بعد دوباره ساک می زنی دوباره می کنتت. این قدر می کنتت تا آب منیش که تو کونت می ریزه از دهنت بیاد بیرون و همین جور چرخه رو ادامه میده آخه نه تو سکس طولانی مدت میخای. بی زبون مجبوره.
خیانت در هیچ جامعه و هیچ جایی پسندیده نیست
پس کس کش پدر سگ خوبه یکی بیاد زنتو بکنه ؟
دیگه ننویس کونی
خوب بود. اما تکراری بود و سکسش هم کلیشه ای تا حدی. اما داستان شهوت آلودی بود
خیانت در هر نوعش غیر قابل قبوله. حالا چه به دوست باشه چه دایی و اتفاقا وسوسه شم خیلی قویه. یه همچین اتفاقی واسه خودم منهم افتاده که البته ختم به خیر شد. داستانش رو براتون اماده میکنم…
درمورد این داستان هم باید بگم اونطور که از شروعش و همینطور روند ادامه دار بودنش معلومه میشه حدس زد که در قسمتهای اینده باید شاهد یه سکس ضربدری باشیم که نقشه ش رو دوستش طرح کرده که اونوقت دراین صورت دیگه نمیشه گفت خیانت
:steve: :steve:
منم موافق نیستم یا این حرکات بنظر من هر کی خوشو جای فرید بزاره کون سوزه میگیره من که این حسو دارم و به هیچ وجه تو کونم نمیره این داستان ها ولی قلم ت رونه کیان بهت تبریک میگم ;) ;)
منم با نظر Ramtinvahshiموافقم خیلی انی بیشوور کثافت ننویس خیانت کار
منم با نظر Ramtinvahshiموافقم خیییییییییییییلی بیشووری کثافت ننویس خیانت کار
آقایونی که از خیانت حرف میزنن، با شماهستم. یه ذره فکر کنید ببینید خودتون خیانتکار نیستین.خیانت نکنید. پاشو میخورینا.
كير بهترين دوستت به كس مادرت بعدشم به كس مادر همه اونايى كه با داستانت حال كردن تو و امثال تو نطفه راه كونيد كه نه غيرت سرتون ميشه نه شرف دارين نه بويى از معرفت بردين.
اون كس كشايى هم كه ازت تعريف كردن يا خودشون كونين كه حاضرن واسه اينكه يكى به كونشون بذاره اول زنشون رو پيشكش كنن يا اينكه اونا هم خودتى كه با يه نام كاربرى ديگه اومدى از خودت تعريف كنى كه مثلا هستن كسايى كه همفكرت باشن
اه اه اه كير اسب همون يارو رو بخورى كه مجبورم كردى اينارو بگم
ديووووووووووووووووووووووس
من به راست و دروغش کاری ندارم ولی میخوام یه چیزی بگم :
به نظر شما اگه خودتون توی این شرایط قرار بگیرید ایا مبتونید به قول این یارو قضیه رو مدیریت کنید.
اینکه بدون تامل بگید بله جای سوال داره ولی باید قبول کرد که واقعا سخته که ادم از مغزش دستور بگیره .
مطمین باشید تمام ارامش اینده زندگیتون به تصمیمی که تو اون لحظه میگیرید بستگی داره چون اگه خیانت کردید تا اخر عمر این فکر که ششاید همسرتون به شما خیانت کنه مثل خوره میفته به جونتون چون همه ما اعتقاد داریم که از هر دستی بدی از همون دست هم پس میگیری پس چقدر خوبه که ادم خودشو تو شرایط اینچنینی قرار نده و همیشه اونچیزی رو که برای خودش نمیخواد رو با دیگران نکنه .
خیانت نه تنها کثیفه بلکه باعث میشه انسان خاین از نظر روانی هم مریض بشه و حتی به سایه خودش هم شک کنه , چون بالاخره یه روز تاوان کارشو به بدترین شکل پس میده واونوقته که فقط باید خودشو مقصر بدونه پس جناب اقای نویسنده منتظر باش که روزی زنتو زیر پای فرید یا امثال اون ببینی…
دیر و زود داره ولی سوخت و سوز نداره
من به راست و دروغش کاری ندارم ولی میخوام یه چیزی بگم :
به نظر شما اگه خودتون توی این شرایط قرار بگیرید ایا مبتونید به قول این یارو قضیه رو مدیریت کنید.
اینکه بدون تامل بگید بله جای سوال داره ولی باید قبول کرد که واقعا سخته که ادم از مغزش دستور بگیره .
مطمین باشید تمام ارامش اینده زندگیتون به تصمیمی که تو اون لحظه میگیرید بستگی داره چون اگه خیانت کردید تا اخر عمر این فکر که ششاید همسرتون به شما خیانت کنه مثل خوره میفته به جونتون چون همه ما اعتقاد داریم که از هر دستی بدی از همون دست هم پس میگیری پس چقدر خوبه که ادم خودشو تو شرایط اینچنینی قرار نده و همیشه اونچیزی رو که برای خودش نمیخواد رو با دیگران نکنه .
خیانت نه تنها کثیفه بلکه باعث میشه انسان خاین از نظر روانی هم مریض بشه و حتی به سایه خودش هم شک کنه , چون بالاخره یه روز تاوان کارشو به بدترین شکل پس میده واونوقته که فقط باید خودشو مقصر بدونه پس جناب اقای نویسنده منتظر باش که روزی زنتو زیر پای فرید یا امثال اون ببینی…
دیر و زود داره ولی سوخت و سوز نداره
روزی عیسی پیامبر خدا ،از محلی میکذشت که عده ای قصد سنگسار کردن یک فاحشه را داشتند،جمعیت با دیدن عیسا از اومیخواهند که صحت عملشان را تایید نماید.عیسی سنگی برداشته آنرا بسوی جمعیت گرفته و فریاد میزند هر کس که تاکنون زنا نکرده میتواند این زن را سنگسار نماید!
از پی سکوت طولانی که مانند سیل جمعیت را فرا گرفته بود خودش دوباره فریاد زد تنها من صلاحیت داوری درباره این زانیه را دارم پس او را میبخشم.
اخنقدرچرت نگوديگه. چراانقدرچرندوحرف زشت ميزني. اگرشماهم ازاين داستانا عين من ناراحت ميشي بهتره.كه نخوني.
بدون توجه به محتوا خوب نوشته بودی . من که از خوندنش لذت بردم . از بقیه دوستان هم می خوام اینقدر به محتوا گیر ندن . داستان سکسی یعنی همین . یعنی تعریف کنی چه جوری یکی رو کردی و مسلما اگر اون یکی در زمان نگارش داستان هم تنها باشه بالاخره یه روزی اسم یکی میاد روش . حالا هر چقدر قبل از اومدن اون اسم بده اشکال نداره بعدش می شه محل اشکال ؟
من جای شما باشم تو این کویر داستان های تخمی سایت از همچین داستان های خوش ساختی تمجید می کنم تا تشویق به ادامه کار بشن و جا برای تخمی نویسان تنگ تر بشه
2 حالت داره یا داستان بود یا واقیعیت که امید وارم داستان باشه دوستان رفاقت خیلی ارزشش بیشتر از سکسه کسی که به خاطر شهوت به نزدیکترین دوستش خیانت میکنه دیگه از اون هیچ انتظاری نباید داشت سکس بد نیست ولی نه با هر کسی یا با محارم همسر نزدیکترین دوست هم مثل محارم میمونه اگر خودتونو بزاید جای اون میدونید که چقدر کار ناپسند یانجام شده از همه ممنون.
آخه کيرم تو لاله ي گوشت
الاغه بي کون
حشره ي پر رو
پريوده مغزي آدم با رفيق بچه گياش اينکارو ميکنه اصلا فکر نکردي شايد زنه ميخواسته يه جوري خانواده ي خودتو ازهم بپاشونه؟؟؟ الاغ کير مخ
بشاسم به پلکت؟
تخمم رو ابروت
مطمئن باش يا دوستت يا يکي ديگه يه روزي زنت رو به آخ واي ميکشونه
شايدم داري خيال بافي تو ميکني برو جقت رو بزن به زنه همسايتم فکر نکن خوابم ديدي خيره
مادر کوني ديوس زاده
کير گربه به سوراخه چپ بينيت
از خیانت بدم میا برای همین هم هیچوقت به کسی اعتماد نمیکنم…
ولی داستانت خوب بود خوب نوشته بودی
آدم با خوندن اين مطالب ديگه به چشمهاي خودشم نميتونه اعتماد كنه چه برسه به دوست. رفيقه بي كلك مادر
کاش فقط داستان باشه
ولی برا من اتفاق افتاد همین داستان با روشی متفاوت تر.
اگه راست باشه سرزنشت نمیکنم چون خودمم اسیرش شدم تاوانشم دادم بار گناهشم یه عمره حس میکنم. کاش واسه هیشکی اتفاق نیوفته.
اگه تو این شرایط یا شرایط مشابه گیر افتادید قید دوستتونو و زنشو رابطه دوستیو بزنید و کنار بکشید. من خواستم مدارا کنم با زن دوستم و رابطه دوستیم با اون خونواده و دوستم خراب نشه ولی آخرش کار خودشو کرد و من که نماز میخوندمو ادعام میشد شدم برده دستش هر کاری گفت کردم. وقتی میخواستم قیدشو بزنم تحدیدم میکرد نمیذاشت. تا اینکه خدا کمک کرد شوهرش بو برد و من تونستم از اون رابطه جدا بشم.
مرد اگه هیز باشه میره سراغ جنده ولی اگه زن هیز باشه هر مردیو که بخواد بدست میاره فکرم نمیکنه این کیه.
خلاصه مواظب باشید زنای آشنا اگه مورد دارن اگه چیزی حس میکنید ازش دور بشید حتی بی دلیل سعی نکنید یبا این چیزا مدارا کنید که شوخی بردار نیست
دم بچه مثبت هایی که نظر دادن گرم باد،
بچه ها تا حالا فکر کردین این سایت از کجا ساپورت میشه وهدفش چیه!!!؟
داره غیرت جوونارو میگیرن، فساد زیاد میکنن، بعدشم سرزمین مون و راحت اشغال میکنن.
مواظب غیرتتون باشین دارن ازمون میگیرنش****
پس چرا تا تهش میخونی کونده بعد که جقتو میزنی غیرتی میشی اخلاقیاتت مثل ادما میشه
کیرم تو اون رفاقتتون بره…
اگه ازین دیوس بازیا میخاستید کنید چرا زن گرفتید پس…
خیلی فانتزیه کیریه…
بعدا میان میگن آمار طلاق بالاس… مشکلات و اختلافمون زیادع…
خیانت خیلی خوبه… مخصوصا اگه آدم بتونه زن رفیقشو بکنه… غالیه… آخر هیجانه… من یه بار خواهر رفیقمو کردم
aval
kiram tu farghe saret