اولین باری که اجازه دادم از من لذت ببره ...

1400/05/30

وقتی که در مدرسه بودم از اولین سال دبیرستان همیشه دوست داشتم که شوخی های پسرونه با من بیشتر از حد شوخی باشه
ولی از اینکه دودول کوچولویی داشتم میترسیدم که ازشوخی به بدنامی توی مدرسه برسه . پسرها همیشه در سنین 15 تا 17 با هم شوخی میکنن و برای اینکه مورد احترام وتوجه بیشتری قرار بگیرن ادعا میکنن که دول بزرگتری دارن و از سکس چیزهای زیادتری میدونن
خب در این بین کسایی که بدن هاشون موی بیشتری داشت و پررو تر بودن شیطنت های بیشتری داشتن
همیشه پیدا میشه پسر هایی که بجای خودارضایی با فیلم های سوپر پسرهایی رو پیدا میکنن و اگه یه سوتی یا یه چیزی برای مسخره بازی پیدا کنن باج میگیرن و خلاصه عوالم خودشون …
اما این برای من خیلی حس دیگه ای داشت همیشه چون باسن من خیلی برجسته و بدون مو بود و سینه و دستهام تا سوم دبیرستان مو نداشت همین مساله از اولین زنگ ورزش مدرسه رو برای من تغییر داد
همیشه من دوست داشتم ردیف جلو بشینم چون قد کوتاهتری داشتم ولی سر درسهایی که معلمها ازادی عمل بیشتری میدادن و بچه ها رو ازاد میزاشتن مثل پرورشی یا دینی یا … مبصر و یکی از بچه های کلاس که یکیشون اسمش رضا بود و اونیکی آرش و از درشت ترین و قلدر ترین و بچه های کلاس و مدرسه بودن و چون یکسال از ماها ببزرگتر بودن همیشه هر کاری دوست داشتن میکردن و بچه ها هم بهشون باج میدادن یکی ساندویچ میداد یکی مشق هاشون رو مینوشت ولی برای من اینطوری نبود چون جای من ردیف یکی مونده به اخر کلاس بود و ته صندلی و این دوتا همیشه صندلی پشت من مینشستن و از اول درس تا اخر کلاس دست اینها فقط به باسن من بود … و این مساله درسته که با بچه های دیگه هم بعضا به شوخی اتفاق میوفتاد ولی برای من نمیدونمچرا حس دیگه ای داشت
شاید هر بار که کلاس شروع میشد و همه توجه به معلم میکردن من دوست داشتم مثلا بهانه گوش دادن باسنم رو در موقعیتی قرار بدم که رضا و ارش ببینن و با باسن من بازی بازی کنن و هر بار که اولین انگشت رو به کونم میزدن وحشتناک دلم میخاست که ادامه دار باشه طوری که جوری مینشستم که باسنم از صندلی بزنه بیرون و ردیف پشت به راحتی در دسترسشون باشه
و این رو من به حالت خاصی معنی نمیکردم و به ظاهر بعضی وقتا اعتراض میکردم که بچه های دیگه فکرنکنن من چاقال اینها هستم تا اینکه روزی که زنگ ورزش شد من رفتم مثل همه بچه های دیگه که یه جا خالی یا یک کلاس خالی پیدا میکردن لباس ورزش میپوشیدن ولی اون روز من که میرفتم طبقه سوم و اخرین کلاس که همیشه خالی بود و کس دیگه ای هم اصولا نمیومد چون اصلا توجه نمیکردن بالاخره کسی که کونی شناخته بشه توی مدرسه پسرها دیگه یه حالت خیلی زننده و بدی داشت و ابروش میرفت
من مثل عهمیشه شلوار ورزشیم رو بردم بالا شلوار مدرسه ام رو دراوردم که عوض کنم دیدم رضا اومد از پشت منو گرفت جوری که انگار بغلم کرده باشه و تمام آلتش از روی شرت خودش لای باسن من قرار گرفت و چند لحظه کوتاه که مثلا داریم شوخی میکنیم من سریع از اون وضعیت درومدم و به رضا گفتم چیگار میکنی روانی برو با یکی دیگه من اهل این حرفها نیستم ولی اون اصلا گوش به من نمیکرد و فقط به هر حرکت من باسنم رو از روی شرت و شلوار ورزشی میمالید و دست من رو میگرفت میزاشت روی دولش که به شدت بلند شده بود و معلوم بود که درباره من حسابی توی ذهنش فانتزی درست کرده
این ماجرا تا چند دقیقه تمام شد و رفتیم کلاس و فوتبال و پینگ پونگ و زنگ اخر به خونه توی راه رضا دوباره اومد که مثلا تظاهر کنه که راه خونه اشون با من یکی هست واول باهم صحبت کردیم و مسخره بازی و … ازمن عذر خواهی کرد و گفت که یه وقت فکر نکنی خبری هست من تورو که نمیخام توی مدرسه خرابت کنم … شوخی بود و به حالتی خیلی دوستانه من رو دوست خودش و ابراز دوستی هواداری و صحبت های جانبی تا اینکه گفت که من در خونه شون صبر کنم اون بره کیفو لوازمش رو بزاره خونه تا در خونه ما بیاد و من رو همراه باشه
وقتی رفت بالا گفت که دم در صبر نکنم و در همسایه شلوغ میشه و برم در پارکینگ تا بیاد
از همونجا خودم بدوناینکه اصرار یا نقشه ای باشه ناخوداگاه تا در اپارتمانشون رفتم تا اون بیاد که بریم ولی بهم گفت مادرش خونه است و تا حاضر بشه و کیف و لباس ورزشش روعوضکنه من برم تو و منم به بخاطر مادرش که بود رفتم خونه
اما
رضا شرت پاش بود و هیچ لباسی نداشت و هیچ هم خونه نبود من رو که اول نفهمیدم جریان چیه و فکر کردم داره لباس عوض میکنه
عجیب نبود تا اینکه به فشاری که از پشت من رو گرفت و روی مبل به جلو انداختم و این حرکت باسنم رو باز کرد و در شرایطی قرار گرفتم که تمام کیرش لای لباس ورزشی من که کاملا لای باسنم رفته بود قرار گرفت و نفسهاش از کنار گوشم تند و داغ زمزمزه میکرد گاملا منو ترسونده بود و حس شرم وحشنتناکی داشت تمام بدنم رو میلرزوند تا اینکه داغی سرکیرش رو لای شلوار ورزشیم که از شرتش بیرون زده بود و لای باسنم روکامل پر کرده بود رو حس کردم اول سعی کردم با تقلا و حس خشونت خودم را واقعا خلاص کنم اما زیر یک پسرقوی تر کامل تر و شهوتی که معلوم بود بارها و بارها با صحنه فانتزی کردن من جق زده بود و مثل دفعات قبل توی مدرسه شوخی شوخی یه انگشت و یه لمس نبود . کیر عریانش از کنار شرتش بیرون زده بود و روی من دمر افتاده بود و تا اینکه دست داغش شلوارم را پایین داد واقعا وحشت کردم اومدم بلند بشم و بغضم التماس کردم توروخدا
ولی گفت به خدا فقط بزار از روی شرت همین قول میدم به خدا بین خودمون میمووونه … و یادم میاد اینکه اگه کسی ندونه احساس بهتری داد ولی من اومدم بلند بشم ولی دستان داغش لپ باسنم رو گرفت از شرتم باسن بدون موی من بیرون افتاد و درحالی که کیرش لای پاهام رو داشت اتیش میزد بدون اینکه بیشتر از این پیش بره همونطور اروم گرفت .
کونم توی دستش باز و بسته میشد و احساس کشش وحشتناکی من رو اروم کرد . نفسهاش کنار گوشم گفت میشه بریم توی اتاق
واقعا از ترس مادرش بود که ازون حالت درومدیم و رفتم اتاقش و روی تختش نشستم و داشتم شلوارم را بالا میکشیدم که کنارم دراز کشید و گفت الان مامانم میاد صدار در که اومد تو برو و من کاری ندارم و به خاک پدرم به کسی نمیگم چی شد اما فقط کیرم رو بمال
کنارش دراز کشیدم دست بردم توی شرتش کیرش رو دراوردم و باخودم گفتم ان اگه به مال من دست بزنه دیگه هیچی … و دقیقا هم من رو لمس کرد دولم راست شده بود
ولی کونم حس عجیبی داشت انگار که خیس شده باشه
دستم رو حلقه کردم دور کیرش و گفتم چقدر گنده هست
از پشت دوباره بغلم کرد اما اینبار من سراپا هیجان بودم
هر بار که کیرش را به پوست بدنم میمالیدم حس عطش بیشتری میخواستم
تا اینکه
خودم با رضایت وثتی کیرش را لای پایم بردم بهش گفتم فقظ همین بار
و بعد شرتم را تا سر زانوهایم پایین دادم و اجازه دادم کیرش لای باسنم را پر کرد تا لحظه ای که برای چند لحظه سرکیرش که حسابی باپیشاب داغش به سوراخ باسنم رسید
نمیدانم باور میکنید یا نه درست خودم نبود اه غلیظی کشیدم که خجالت اور بود اما از اینکه کون لختم را برای لذت بردنش باز کرده بود و ا ز برخورد سوراخم داشتم لذت میبردم
باسنم را بالاتر بردم با این حرکتم ببه خودش اجازه داد باسنم را چرب کرد و کاملا بدون هیچ مانع یا شرت یا شلواری کونم داغ شده چرب وهربار که به یرواخم میمالید و دست میزد اخ میکشیدم تا اینکه احساس کردم اب داغش تمام لای پاهایم را و درب سوراخم را پر کرده و کیورش تکان میخورد و تمام لای بدنم پر شد از شهوتش
قتی کارش تمام شد
و با نفسهاس داغش صدای یک فاتح که کیرش را میزبان بودم رادید مکه با سوراخم دست هایش شروع کرد مالیدن تا ناخواسته بدون ابنکه اختیار داشته باشم ارضا شدم ولی به خودم که اومدم …شرتم را کشیده بوده پایین و اون کیر به اون سفتی شل شد و تمام بدنم از اب شهوتی که لای بدنم اغشته شده بود احساس خجالت داشتم تا اینکه بلند شدیم …
از اول دبیرستان تا سوم دبیرستان نمیتونستم جلوی درخواستهاش بایستم
هیچوقت هارد و سوراخی سکس کامل نکردیم چون نمیتونستم ولی به بهای این تموم شد که سکس کامل باهاش بکنم بدون اینکه کامل داخل کنه ولی این اختلاف که واقعا برای من خوشایند نبود و چون من بیش از اون چیزیکه تصور میشه کرد از اینکه مورد تقاضا خواهش تمنا و حتی نامه مینوشت زنگ تفریح میداد بهم و بعضی وقتا حتی تهدید میکرد که ارش و امیر که همیشه دنبال لذت با من بودن ولی واقعا همین که میدیدم ارضا شدنم وابسته به اون هست نمیتونستم اجازه بدم کسی دیگه از این نقطه ضعف من خبر دار بشه
ولی واقعا وقتی که از اینکه وقتی سوراخ کونم رو که اصلا دلم نمیخاست برای کسی دیگه داغ بشه و نمیخاستم هیچ کسی بدونه که چقدر راحت با دست زدن به کونم بهترین لذت رو ازمن میتونه ببره و میترسیدم به چشم کونی لاشی یا اصطلاحات بد بهم بگن و نمیخاستم هیچکدوم از بچه هایی که توی مدرسه چشم به جشم هستیم بدونن چی به چی هست . روی این حساب با رضا بودم تا اینکه … معلم ورزش من وقتی برای پیش دانشگاهی مدرسه ام رو عوض کردم من رو سورپرایز کرد
هیچ وقت نباید اردوی مدرسه به مناسبت اخرین ترم و بعد از اتمام درسها و گرفتن کارنامه به مناسبت اینکه خاطره بشه میرفتم…
3شب و 4 روز کاشان
هنوز هم من بدنم رو اصلا دوست ندارم مو داشته باشه چون همیشه از اینکه تمام بدنم سرخ و سفید و اندام برجسته ام کون و لای پام برای کسایی که پسر رو دوست دارن خیلی سریع مورد توجه قرار میگیره ولی قرار نبود رضا من رو با معلم ورزشمون شرط ببنده

نوشته: sepehr-b


👍 3
👎 11
29501 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

827297
2021-08-21 00:36:55 +0430 +0430

یه بار بخون خودت
فقط همین، یه بار بخون فقط

1 ❤️

827364
2021-08-21 02:47:46 +0430 +0430

تعداد غلط های املایی خیلی زیاد بود،داستان خیلی سریع داشت پیش میرفت و در آخر (دیگه ننویس🙏)

0 ❤️

827395
2021-08-21 07:21:00 +0430 +0430

اول دبیرستان و دول؟
آخه دول لعنتی؟

3 ❤️

827426
2021-08-21 11:39:06 +0430 +0430

کیورش؟
ریدم 😂

0 ❤️

827433
2021-08-21 12:59:18 +0430 +0430

مدل نوشتنت یه جوری بود انگار با گوگل ترنسلیت ترجمه شده 😂 😂

1 ❤️

827502
2021-08-21 23:14:03 +0430 +0430

باز هم گی زیرسن و بچه بازی!!؟ 🙄😵😏

0 ❤️

827704
2021-08-22 18:57:50 +0430 +0430

سامعلیک
11دیس لایک نوش جونت توی 15و16ونهایت 17 دودول دیگه نیست عمو جون کوچولو بهش میگن کیر لبهاتو غنچه کن بگو کیر

0 ❤️

827798
2021-08-23 04:37:42 +0430 +0430

بابا کیرم دهن همه گی بازا
ناموسا چجوری میشه به یه پسر حس داشت.جمع کنین خودتونو
گی مثل این میمونه شیرموز نخوری بجاش شیر ماست بخوری اینقدر حال بهم زن

1 ❤️

827803
2021-08-23 06:01:13 +0430 +0430

کاری به معلم ورزشت ندارم ولی کیرم دهن معلم های املا و انشا تون با این طرز نوشتن و این همه غلط املایی

1 ❤️

836134
2021-10-06 18:50:04 +0330 +0330

دنبال ی بکن زیر ۲۵ سال هستم
کیرش ۱۷ بیشتر نباشه
خونه هم دارم هشتگرد
بدنمم عالی
۵۵ کیلو سفید

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها