اولین بار تو دهه چهارم زندگی

1401/02/24

سلام

من آرمان هستم.۴۳ سالمه م ۱۶ ساله هلند زندگی میکنم. متاهلم و با همسر ایرانیم زندگی خانوادگی خیلی خوبی داریم.
فقط یه جای کار ایراد داشت اونم اینکه من همیشه نسبت یه رابطه با مردا کنجکاوی داشتم. با اینکه رابطه جنسیم با خانمم خیلی خوبه اما همیشه دلم میخواسته بات بودن (مفعول به قول ایرانی ها) رو با مردا تجربه کنم. این حس خیلی ساله تو وجودم بوده. تا همین چن وقت پیش با سکس چت و سکس چت داستانی تو سایتای انگلیسی و فارسی و نشون دادن عکس و فیلم از کونم این تمایلم رو بروز میدادم. اما این کار واقعا هیچی از کنجکاویم کم نکرده.
تا اینکه اتفاقی به یا اپلیکیشنی که اینجا تو اروپا خیلی طرفدار داره آشنا شدم.
اسم اپلیکیشن هس Grindr. طرز کارش هم اینه که یه پروفایل خیلی ساده با چن تا عکس که لازم نیس حتی عکس صورتت باشه درست میکنه. اپلیکیشن مردایی که دورو برت هستن رو به ترتیب فاصله بهت نشون میده. یعنی هرچی طرف فاصله اش بهت نزدیک تر باشه عکسش و پروفایلش تو لیست به تو نزدیکتره.
با اینکه اپ رو نصب کرده بودم جرات استفاده اش رو اصلا نداشتم. خیلی فرق هست بین اینکه کنجکاو باشی برای رابطه با یه مرد دیگه و اینکه واقعا یه رابطه جنسی داشته باشی.
یه روز که سر کار بودم و اپ رو باز کرده بودم یه مردی که صورتش معلوم نبود بهم پیغام داد. تو پروفایلش نوشته بود که تاپ (فاعل) هست و دنبال سکس سریع (right now). اینا آدمایی هستن که مثلا خونه هستن و دنبال کسی هستن که بیاد خونه شون باهاش سکس داشته باشه و بره پشت سرشم نگاه نکنه.
باهاش یه کم حرف زدم. ۳۴ سالش بود. بدن و صورتش پر مویی داشت و چن تا عکس از خودش و بدنش و کیرش برام فرستاد و منم براش چن تا عکس از کونم و بدنم و صورتم فرستادم.
فاصله اش از محل کارم ۲ کیلومتر بود. (اپلیکیشن خیلی دقیق فاصله هارو میگه)
ازم خواس برم خونه اش. تنم شروع کرد به لرزیدن. قلبم میزد. موقع نهار دل رو به دریا زدم و پاشدم رفتم. سوار ماشین شدم و ۱۰ دقیقه بعد خونه اش بودم.
در زدم و درو باز کرد. رفتم تو. یه مرد خوشتیپ که بعدا گفت از کردهای ترکیه است و چن ساله اومده هلند و راننده اتوبوس هست.
گفت میخوای بشینی حرف بزنیم قبلش یا نه که گفتم نه وقت ندارم باید برگردم سر کار. میخواستم سریعتر برم سر اصل مطلب.
بهم گفت برم تو اتاق خوابشو آماده شم تا بیاد. تو اتاق خوابش بوی خوبی میومد که یه کم آرومم کرد. شروع کردم به کندن لباسام و فقط شورت پام بود. یهو امد تو و کاملا لخت. کیر کلفت و درازش رو که دیدم وای نمیدونین چقد ترسیدم. اما گفتم به خودم که من باید این تجربه رو داشته باشم. دستامو گرفت و نشوندم بغل تخت. اومد جلوم وایساد و با اشاره بهم گف که کیرش و بخورم. اول یه کم گرفتم کیرشو باهاش ور رفتم. تمیز و خوش بو بود. تو چشاش نگاه کردم و کیرش و تو دهنم کردم. مزه خاصی نمیداد اما حس داشتن کیر یه مرد تو دهنم خیلی عجیب بود. شروع کردم براش ساک زدن و از اونجا که زنها برای خودم ساک زده بودن قبلا میدونستم باید چیکار کرد. کلی که ساک زدم بزرگ شدن کیرش تو دهنم کاملا معلوم بود. کیرش کاملا که سفت شد دوباره دستمو و گرفت بلندم کرد. گفت بچرخ و تو تخت دراز بکش. رو شکم دراز کشیدم و پاهام دراز بود رو تخت. ترسم بعد ساک زدن کاملا ریخته بود دیگه.
صورتش رو به کونم نزدیک کرد. با اشاره بهم گف با دستم کونمو باز کنم. اول شروع کرد به خوردن و لیس زدن کونم. وووی نمیدونم چه لذتی داشت. اینکه بدنت در اختیار یه مرد غریبه باشه و هر کاری خواس باهات بکنه خیلی حال میده. اگه امتحان نکردین حتما بکنن. بعد پاهامو باز کرد و زبونش رو لای کونم فرو کرد. شروع کرد به لیس زدن سوراخ کونم. خودش کونمو بیشتر باز کرد و زبونش رو تقریبا تا نصفه تو کونم فرو کرد. داشتم دیوونه میشدم. حالا فهمیدم وقتی زبونمو تو کس خانمم فرو میکنه چه حالی میکنه.
بعد یه عالمه کونم و تف زد و انگشت کرد. اولش یه انگشت. ووووی. الانم که یادش میافتم بدنم شل میشه. بعد دوتا انگشت و بعدم سه تا.
بعد یه اتفاقی افتاد که اصلا انتظارش رو نداشتم. دو طرف کونمو گرفت و یه ذره داد بالا. بعد کیرم و خایه هام رو کشید سمتش و شروع کرد به لبس زدنشون از عقب. من خودم کیرم کلفت و درازه و تخمای خیلی بزرگی دارم. انقد کیرم رو لیس زد و مالید که کیرم کاملا بزرگ شد.
بعد که از همه این کارا سیر شد دو تا زانوهاشو گذاشت دو طرفم. فهمیدم که دیگه واقعا وقتشه. برگشتم و دیدم داره کاندوم میذاره رو کیرش. تو چشاش نگاه کردم و یه لبخندی زد. گفت آماده ای. سرم به نشونه تایید تکون دادم. یه مرد ۴۳ ساله داشت برای اولی بار تو عمرش کون میداد. هنوزم سورریال هس برام. بعد دیدم یه ژلی آورد که معلوم بود خیلی لیزه و برای این کاره. یه مقدار ریخ رو انگشتش و مالید به سوراخم. بعد هم یه کم مالید به کاندومی که سر کیرش گذاشته بود.
وقتش بود. سرمو برگردوندم جلومو نگاه کردم. دیوار بود و پنجره و پرده. از بغل پرده میشد خیابون رو دید یه ذره. یه زن تو کوچه خلوت راه میرف. دلم میخواس میشد صداش بزنم بگم خانم میشه بیاین کون دادن منو نگاه کنین. چشمامو بستمو منتظر شدم.
کیرش اومد لای کونم. دستمو گرفت و با اشاره ازم خواس کونمو باز کنم. با دوتا دست تا جایی که جا داشت باز کردم. دزدکی یه انگشت به سوراخم مالیدم ببینم تو چه حالیه که حس کردم خیلی لیز و خیس شده. خندید و گفت: نترس آماده ای. کاملا تابلو بود که دفعه اولمه.
بعد دیدم یه دستش اومد کنار صورتم و خم شد روم. برگشتم دوباره. دیدم با اون یکی دستش داره کیرشو راهنمایی میکنه سمت کونم. صورتم و برگردوندم و چشامو بستم دوباره. کیرش به سوراخم خورد و شروع کرد فشار آوردن. وای خدا. قلبم باز به تپ تپ افتاد. فشار بیشتر شد. بازم بیشتر بازم بیشتر. حس کردم سر کیرش کاملا رفته تو. گفت آماده ای؟ سرمو با نشونه تایید تکون دادم. دست دیگه اش رو هم گذاشت کنار صورتم و وزنش رو انداخت رو کیرش که حال شکل یه ستونی بود که تو زمین فرو رفته باشه. وای خدا. فشار داد بازم فشار داد بازم فشار داد. واااااااااای. نمیدونی چن حال متضاد داشتم. هم ترس هم درد هم احساس پارگی هم احساس اینکه باید الان برم دستشویی و جیش کنم. اما لذت عجیبی هم داشت. قبلا خونده بودم که تو این موقع اگه احساس دستشویی رفتن بهتون دس داد باید مقاومت کنین چون یه حس کاذبه و از بین میره. همین کارو کردم. بعد حس کردم دو طرف پهلوهاش داره میخوره به تنم. حتی تخماش رو هم رو کونم حس کردم. فهمیدم همه اش رو کرده تو. واییییی نمیدونین چه حالی بودم. گفت یه کم نگه میدارم که جا باز کنی. سرم و تکون دادم.
یه لحظه برگشتم و تو چشاش نگاه کردم. بعد به پشتم نگاه کردم دیدم کیرش دیگه قابل دیدن نیس. وایی خدا همه کیر یه مرد غریبه تو کونم بود. بعد چن ثانیه شروع کرد به کشیدن کیرش به سمت بیرون. کاملا تکون خوردنش تو تنم رو حس میکردم. دوباره نگاه کردم. حالا نصف بالایی کیرش معلوم بود اما سر کیرش هنوز تو کونم بود. بعد دوباره فرو کرد. گفتم آآآآآخ. بهم توجه نکرد و دیگه تلمبه زدن رو شروع کرد. وای خدا داشتم از لذت دیوونه میشدم. جالبه که کیرم شل شل شده بود اما داشتم میمردم از لذت. دستام رو از رو کونم برداشتم. حالا کیرش رو با همه وجودم حس میکردم تو تنم. تو همین حالت ۱۵ دقیقه تلمبه زد. بعد صداش یه هو خیلی بلند شد. آااااه بلندی کشید و فهمیدم دارم آبش میاد. نمیدونم چرا خوشحال بودم. بعد یه اتفاقی افتاد که بهترین لحظه این رابطه کوتاه بود. کیرش تو تنم شروع به ضربان زدن کرد. تند تند. بعد هم کاملا معلوم بود که آبش اومد. کیرش رو کشید بیرون. برگشتم دیدم کاندمش پر از آب شده. کاندوم رو در آورد و از روم بلند شد. باورتون میشه که اون لحظه دلم میخواس برم تو خیابون و داد بزنم که من بالاخره کون دادم. کون گنده ام رو یه مرد غریبه کرده و اصلا هم پشیمون نیستم. پاشدم. خیلی زود لباس پوشیدم. اونم رفت و کاندوم پر آبش رو دور انداخت و دستاشو شست. وقتی برگشت دید من لباس پوشیدم و آماده رفتنم. گفت کجا میری. میخواستم آبتو بیارم برات. گفتم من نمیومدم اینجا که آبم بیاد. گفت تو آدم عجیبی هستی. گفتم میدونم. از در زدم بیرون. لیزی ژلی که به در کونم خورده بود و وارد کونم شده بود هنوز حس میشد. سوراخم یه حال عجیبی داشت برای چن روز. میتونم بگم یکی از بهترین تجربیات زندگیم بود.
اگه خواستین ادامه اش رو میگم.

نوشته: آرمان


👍 23
👎 3
18401 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

873930
2022-05-14 01:16:26 +0430 +0430

تا ۴۳ سال حفظ کرده بودی چرا لو دادی کونو سنت که بره بالا بکن پیدا نمیکنی پول بدی خودم میکنمت

0 ❤️

873933
2022-05-14 01:22:32 +0430 +0430

منم ی نفرو دارم هراز گاهی هوس میکنه بکنمش

3 ❤️

873965
2022-05-14 04:12:54 +0430 +0430

من کاری ب خارج ازایران ندارم چون فرهنگشون کلا با ما متفاوته،ولی داخل اگ کسی خواست بده اول باید ببینه فاعلش دهنش قرصه یان مخصوصا اگ مثلا دوستش یا همکلاسیش باشه،والا اینجا هرکیو میکنن سریع میرن ب همه میگن من فلانیو کردم یارو دیگ جرات نمیکنه بره بیرون.خب الدنگ دوستت دوس داشته ب تو بده شاید دلش نمیخواد بابقیه باشه و همه بدونن ک ب تو داده چرا خر بازی درمیاری مث ادم برو عشقو حالتو بکن ،درکل نوش جونت حس خوبی رو تجربه کردی

5 ❤️

874007
2022-05-14 12:08:56 +0430 +0430

خب پس خدا رو شکر کونی هم صادر کردیم😜😁

2 ❤️

874018
2022-05-14 14:25:20 +0430 +0430

داستانت رو نخوندم، ظاهرا باید خوب نوشته باشی اما از داستانهایی که مردهای میانسال و سن بالا داخلش نقش داره خوشم نمیاد

0 ❤️

874022
2022-05-14 14:59:20 +0430 +0430

نوشته شما برای من خیلی جالب بود ، یه جورایی همزاد پنداری کردم .ولی تابحال جرات امتحان رو پیدا نکردم

0 ❤️

874030
2022-05-14 16:11:51 +0430 +0430

زود فوری انقلابی دادیو رفتی
دسخوش مرد بزرگ

0 ❤️

874032
2022-05-14 16:52:25 +0430 +0430

آرمان جان شما در دهه پنجم زندگی هستی. خوشحالم که تجربه خوبی داشتی. موفق باشی در ضمن من زیاد میام هلند.😘😘 در تهران هم می تونم پذیرایی کنم. موفق باشی

0 ❤️

874068
2022-05-15 00:35:22 +0430 +0430

احسنت به کونی که تو ۴۳ سالگی تو هلند گاییده بشه …ادامه بده جالبه

0 ❤️

874646
2022-05-18 05:03:25 +0430 +0430

به بات سن بالا هیکلی میخوام بخورمش و بکنمش

0 ❤️

877828
2022-06-05 14:00:13 +0430 +0430

چقدر قشنگه این جمله ات :
دلم میخواس برم تو خیابون و داد بزنم که من بالاخره کون دادم

1 ❤️