اولین بوسه ای که تجربه کردم

1399/08/08

اولین بوسه ای که تجربه کردم با اون بود باعث شده بود که تموم فکرم اون بشه یه لحظه ای نمیتونستم از فک کردن بهش دست بردارم دوستی و رابطه ما ادامه پیدا کرد تا بعد 3 سال ازش خواستگاری کردم و با جواب مثبتش انگار بهم دنیا رو دادن

همزمان با شروع جوونیمون زندگیمون هم شروع شد هرچیزی که میشد رو با هم داشتیم تجربه میکردیم و لذتی نبود که ازش دریغ بکنیم سال 95 بود که ما هر دو در سن26 سالگی به خونه مستقلمون نقل مکان کردیم زندگی ما تلفیقی از عشق اهسته و هیجانی بود از سکس هایه رمانتیک تا وحشیانه و خارج از کنترل هر نوع ماجراجویی دونفره ای که میشد رو با هم تجربه میکردیم حتی چیزایی که انسان با فکر بهش هم ارضا میشه رو ما اجرا میکردیم این نوع زندگی ما حدود 3 سالو خورده ای طول کشید ولی همون طور که خیلیا میگن عشق و هیجان یه تاریخ مصرفی دارن و حتی ما هم با اون شورو هیجانی که داشتیم تسلیم قوانین طبیعت شدیم و زندیگمون به سرعت داشت خراب میشد از نداشتن توافق رویه کوچیک ترین چیز بگیر تا حتی نوع زندگیه سکسیمون البته خیلی از عوامل هم رویه این تغییر زندگی ما تاثیر داشتن مثلا نوع دوست هایی که جدیدا مریم انتخاب کرده بوده تاثیر کاملی رویه ازبین رفتن ناگهانی زندگی ما داشتن. یک شب مریم یک مهمونی با دوست هایه نزدیکش و دوس پسرهاشون یا همسرهاشون راه انداخته بود وسط های مهمونی بود که دوست آتنا با انداییم هایی فوق سکسی و لباسی جذب کنار من نشست و اولین حرفش این بود اقا سینا مریم به من گفته جدیدا مشکلایه زیادی تو رابطتون وجود داره از من خواست که باهاتون یه حرفی بزنم مریم به من گفت زندگیتون شور هیجان سال های گذشته رو نداره خب میشه دقیقا بدونم شما چجوری میخوایید در این مورد به من کمک کنید من بخاطر رشته دانشگاهیم چند واحد روانشناسی رو پاس کدم و همین طور میتونم یکم ذهن شمارو در مورد روابط جنسی بین زن و شوهرا باز تر بکنم این حق هر زن و شوهریه که بدونن چیزای بهتری تو زندگی منتظرشونه نه ممنون آتنا جان فک کنم منو مریم بتونیم از پس مشکلاتموم بر بییاییم مشکلی نیست. ولی شماره منو سیو کن تا اگه نظرت عوض شد بتونیم با هم در تماش باشیم باشه.حوصله بحث بیشتر باهاش رو نداشتم اصلا تو مود خوبی اون شب نبودم فقط شمارشو گرفتمو کلا بعد اون شب فراموشش کردم چند روز بعد من به مریم پیشنهاد دادم پیش یه مشاور ازدواج بریم ولی اون شدیدا ازین کار طفره رفت و گفت این مشاوراچیزی بارشون نیست و منم دیگه بیخیال شدم و گذاشتم ببینم زمان چ اتفاقی رو رقم میزنه.

بعد حدود سه هفته از اون مهمونی یه پیام اومد از طرف اتنا پیام ندادی پس خودم شمارتو از مریم گرفتم تا بهت پیام بدم من با مریم بیشتر در مورد مشکلاتتون حرف زدم و متوجه شدم بیشتر مشکلاتتون از وقتی شروع شده که دیگه واسه هم جذابیت و سکسی بودن سابق رو نداشتید این طبیعیه که زوجها بعد چند سال جذابیتشون رو واسه هم از دست بدن ببخشید یه سوال داشتم میشه بدونم تو و مریم چیجوری اشنا شدین ما تو انجمن حمایت از حقوق زنان با هم اشنا شدیم و واقعا مریم کارای زیادی برای حمایت از حق ما زن ها انجام داده واسه همین منم تصمیم گرفتم کاری کنم تا شما دوباره مثل قبل عاشق همدیگه بشید خب منتظرم راه کارت رو بشنوم بنظرم بهترین راه کار واسه تو و مریم امتحان کردن رابطه ازاده تا بتونید غریظه جنسیتون رو با یکی دیگه بر طرف کنید و با هم دیگه هم عشق بازیتون رو انجام بدین یعنی میگی من زنمو زیر خواب یکی دیگه بکنم این تصمیمه که به عهد خودتونه و شما باید در موردش تصمیم بگیرید ولی سینا تو و مریم واقعا عاشق همدیگه اید و این بهرتین راه میتونه باشه واسه ادامه زندگیتون میتونید حداقل یه بار امتحانش بکنید برا اثبات این حرفمم یه عکس واست میفرستم تا درک کنی این رابطه هم چقد میتونی واسه تو هم واسه مریم هیجان بر انگیز باشه وقتی عکسو باز کردم دیدم یه عکس تمام لخت از خودشه و پایینش هم نوشته بود لذت ببر

نوشته: خالی


👍 0
👎 4
4601 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

774856
2020-10-30 02:53:37 +0330 +0330

جالبه لایک ویس هم خالی

0 ❤️

774859
2020-10-30 03:03:23 +0330 +0330

ببینیند فمنیسم به همین کثیفی ایه که تو این داستان دیدیم . به بهانه حمایت از حقوق زنان میخوان بی غیرتی رو در جامعه گسترش بدن و زن رو تبدیل به یه جنده کنن که به هر کسی میره میده . دخترا و خانومای عزیز گول این جنده های خوش خط و خال رو نخورین و در دام فمنیسم کثیف گرفتار نشین که تهش خراب شدن زندگیتونه . جندگی افتخار نیست ولی این فمنیستا میخوان اینجوری نشونش بدن

2 ❤️