اولین تجربه من، پگاه

1399/08/09

همون طور که براتون گفتم ، پسر خاله ام امیر که خیلی از من بزرگتر بود باهام هر کاری دلش خواست کرد ، باید اعتراف کنم لحظاتی هم بود که لذت بردم و با اینکه ترس و خجالت شدید داشتم خوشم اومده بود ، یادمه اصلا به آرش که بیرون خونه پیش. دوستاش مونده بود نگاه نکردم و علارقم سعی کردنم ، عادی نبودم ، بدتر اینکه تازه بعداز برگشتنمون به خونه متوجه شدم که لای باسنم بجوری خیسه و به شلوارم هم کمی پس داده بود ، سریع رفتم عوضش کردم و نگران بودم کسی دیده باشه ، مخصوصا بابام که خوشبختانه والیبال و مخصوصا وقتی پاسور بازی میکردن دیگه به چیز دیگه ای اهمیت نمی‌داد اونقدر براشون مهم بود که داد و بیدادشون از دعوای واقعی کم نداشت . بگذریم این شانس من بود که بهم گیر نداد بعداز اون روز امیر چند بار باز خواست منو از بقیه دور کنه ، هر دفعه بجوری در رفتم ، ولی فهمیدم تمایلی که داره بیشتر از اونیه که فکر میکردم ، برخلاف گذشته با ماها بازی میکرد و دور برمون بود و هربار نزدیکم میشد ، یبار داشتم دستمو میشستم که اومد و همون طوری که میخواست از پشت من رد بشه دستشو گذاشت پشت کمرم و آورد پایین ، برد روی باسنم و لپ باسنمو نوازش کرد و به فشار کمی آورد و هم زمان دست چپش روی شون کنار گردنم و با انگشت نوازش کرد و رفت ، اصلا نگران نبود کسی ببینه ، آرش هم باهام مهربونتر شده بود انگار , چیزای جدیدی تو جمع‌های فامیلی که تقریبا کلی پسر دختر هم سن داشتیم و خوش بودیم وارد شده بود ، دوره ای بود که من از رضا یکی از پسرهای فامیل خوشم اومده بود و اونم همینطور ولی خیلی مودب و خجالتی بود و تهران نبودن ما نمیزاشت بهم نزدیکتر بشیم . با اینکه تمایلات جنسیم خیلی زیاد بود و میل زیادی داشتم ، از دستمالی شدن متنفر بودم , من برخلاف سینه های کوچیکی که داشتم باسنم خوش فرم بود و کمر باریک و پاهای کشیده باعث جلب توجه میشد که خیلی اذیت میشدم توراه مدرسه چندتا پسر بزرگ دنبالم بودن و حتی یه مرد میون سال که قد کوتاهی داشت مدتی دنبالم افتاده بود خیلی ترس و خجالت می‌کشیدم حتی چند بار تو اتوبوس خودشو از پشت بهم چسبوند ، چند ثانیه آلت سفت شده اش رو لای باسنم حس کردم , ترس خشم و شرم وجودمو می‌گرفت ، یبار این کارو وقتی کرد که اتوبوس خلوت بود و شک ندارم کسی متوجه شده بود ، من به سرعت رفتم دم در و بدون نگاه کردن به بقیه پیاده شدم و سعی کردم سوار اتوبوس نشم مخصوصا وقتی اون آقا باشه ،

تو فامیل هم امیر منو میترسوند ، یبار که داشت به بهانه بازی باسنم و بین رانهامو فشار میداد دوتا از بچه ها دیدن و چهرشون داد میزد فهمیدن ولی روی خودشون نیاوردن ، امیر هم خیلی تابلو شروع به شلوغ کردن کرد به شوخی و خنده با اونا و روی خودش نیاورد ، یکی از بزرگترین شانسهایی که برا یه دختر مهمه ، اینه که داشتن باسن ، ران و کمر باریک رو ژنتیکی داشته باشه و این ارثی که از مادرم داشتم برام کابوس شده بود و از نگاه حوس آلود مردا بهم بیزار بودم به جز وقتایی که با سولماز بودم در موردشون حرف می‌زدیم و میخندیدیم و بعضی وقتا که تنها بودن و شهوت وجودمو می‌گرفت بهشون فکر میکردم ، سعی میکردم جوری لباس بپوشم که بدنم مشخص نباشه حتی یبار نماز خوندم و بعدش دعا کردم که باسنم دفرم بشه و توجه جلب نکنه . بدبختی من و دخترای دیگه اینجاست که پدر من با اینکه تحصیل کردست مثل خیلی دیگه از مردا ، میگه کرم از خود درخته و حتما اون یکاری کرده ، بارها گفته زنها و دخترای ایران مقصرند ، این باعث شد هیچوقت جرأت نکنم در مورد این اتفاقات با کسی حرف بزنم . تازه اوضاع وقتی بد شد که پدر بزرگ مریض شد ، یک روز پدرم خواست منو بزاره خونه خاله تا برن ملاقات بابابزرگ که یادم افتاد فقط کافیه امیر بیاد ، اونوقت کارم تمومه ، اسرار کردم که منم می‌خوام بیام برای دیدن پدربزرگ که نهایتاً قبول کرد ، امیر اونجا بود ، البته برای کمک کردن ، ویژگی خوبی که امیر داشت این بود که اکثر وقتا کارها رو اون انجام میداد , چون زرنگ بود خوبم انجام میداد و آچار فرانسه فامیل بود ، بگذریم منو راه ندادن داخل و یهو بابا همینطور که داشت می‌رفت داخل گفت امیر پگاه رو هم ببر خونه و به من که جاخورده بودم نگاهی انداخت و گفت به بابابزرگ میگم اومده بودی ، نگران نباش برو خونه و رفت . امیر رفت به سمت ماشینش و منم دنبالش ، رفتارش مثل همیشه بود و خوشحالی و هیجانی چیزی نداشت ، آروم شدم ، خریدارو انجام دادیم و حرکت کردیم سمت خونه

اون موقع یکم حس مایوس ی داشتم و بدم نمیومد یبار دیگه تجربش میکردم و لذت می‌بردم . من وقتایی که بدن خودمو می‌دیدم و لمس میکردم داغ میشدم و یا یاد اون اتفاقا میوفتادم شهوتم بیشتر میشد ، من باور نمی‌کردم که کیر بزرگ یه مرد رو نه توی فیلم بلکه تو واقعیت لمس کردم ، حتی به دهن بردم ، یه مرد بزرگ اونجوری ارضا شده بود جلوی من . اینجا بود که متوجه شدم از بلوار گذشتیم و الان منطقه آپارتمانی هستیم که برام آشنا بود ، هم اضطراب داشتم و هم شهوت ، هم دلم آشوب شد و هم زیر شکمم یجوری شده بود ، خیس شده بود ، نگاه کردن و حذف زدن با امیر برام سخت شد و نمی‌دونستم چیکار کنم ، ماشین رو پارک کرد و گفت بیا و شروع کرد و سعی می‌کرد با گفتن چیزای خنده دار منو بخندونه ، رفتم تو خودم ، اصلا متوجه شوخی های امیر که میخواست حال منو عوض کنه نبودم ، اخمامو تو هم کشیده بودم ، امیر اینبارم گفت چیزایی که کم داریم رو از اینجا باید ببریم ، به خونه که رسیدیم دیدم درب بازه ، تا خواست خیالم راحت بشه ، ارش رو دیدم ایستاده ، جا خوردم ، باهم رفتن تو منم دنبالشون داخل شدم ولی تو پاگرد ایستادم ، چون مطمئن بودم امیر آدم تودار و منو دوست داره گفتم اتفاقی نمیوفته و واقعا اینجا کار داشته ، نگرانیم جای خودشو داد به نیاز و ته دلم بدم نمیومد یبار دیگه تجربه کنم و اینبار بیشتر لذت ببرم ، تو خیالاتم کارایی میکردم که تو واقعیت نمیشد ، دو همین فکر بودم که امیر اومد گفت بیا تو دیگه ، رفتم داخل خونه که دستمو گرفت و برد سمت همون اتفاق خواب

آرش که داشت تو آشپزخونه از یخچال چیزی میخورد ، وارد اتاق که شدیم امیر بی درنگ منو بغل کرد و با دستاش منو به سمت خودش کشید و دستاشو آروم برد روی دوتا لپ باسنم و آروم میمالوندشون ، و همزمان گردن و گلوی منو می‌بوسید و لیس میزد ، شهوتی که تجربه کردم رو نمیتونم توصیف کنم ، چشمام سنگین شدن ، بدنم داغ شده بود ، سینه هام سفت و سرشون هم شق شده بودن و خیسی جلومو حس کردم ، ناخودآگاه دستامو بردم پشت امیر و کمی نوازش کردم ، سفتی سینه هام که به سینه هاش فشار داده میشد رو هردو حس کردیم ، بلافاصله دستاشو آورد و هردو سینه ام رو مالوند ، دیگه کاملا بیخود شدم ، جوری شدم که هر کاری میخواست میکردم و هیچ چیز دیگه ای برام مهم نبود ، مانتوم دگمه نداشت پیرهنم رو داد بالا ، طبق معمول سوتین نبسته بودم ، زبونشو که به نوک سینه ام زد صدام بی اختیار در اومد و دستامو بردم لای موهاش و به سمت خودم میکشیدمش ، حس میکنم سینه سمت راستم بیشتر حساس باشه و یا تلقین کردم به هر حال گذاشتم سینه ام رو بخوره و خورم سینه سمت چپم رو میمالوندم ، آب دهنم خشک شده بود و با زبونم لب و دهنم رو تر میکردم ، سینه هام واقعا اندازه لیمو بودن و همیشه سفت بودن ولی الان سفت تر از همیشه با نوک شق شده به طرفین ، تو لذتی بودم که نمی‌خواستم تموم بشه که سرشو بالا آورد و مانتومو درآورد و بعد پیراهنمو و رفت شلوارمو دربیاره که بخاطر تنگ بودنش فقط تا مچ پام پایین اومدن بود ، منو نشوند لب تخت و با همراهی خودم از پام درش آورد ، فقط شرت سفیدم پام بود , چشماش یجوری شده بود ، بیشتر از دفعه قبل شهوت داشت و لذت میبرد ، خیلی آروم و رمانتیک شروع کرد از بدنم تعریف کن کردن ، حتی سینه هام ، میدونستم اندام خوبی دارم

اکثر دخترا تو این سن همینطورن ، ولی حرفاش خیلی به دلم نشست ، من میخواستم چیزی بگم ولی روم نمیشد ، همینطور که پاهام از لبه تخت آویزون بود ، تنم رو عقب بردم و روی آرنجام به صورت نیمه تکیه دادم ، تونستم بهش نگاه کنم ، البته سریع از صورتش به شلوارش که برآمدگی خیلی بزرگی داشت ، تیشرتشو درآورد و بعد شلوارشو ، اندامش تقریبا شبیه مردای بالغ بود ، موهای سینه و شیکمش مثل مردای تو فیلما ، بلند و فر خورده بودن و پاهاش پر از مو ، جزو پسرایی بود که زنهای فامیل از ورزیده بودن اندامش تعریف میکردن ، حرفهای خاله زنکی فامیلی ، نگاهم به شرتش بود که مشخص بود التش توش جا نمیشد و تا درآورد ، از چیزی که یادم بود هم بزرگتر بود و خیلی شق ، مثل یه چوب کلفت ، رنگش یکم از بقیه بدنش تیره تر بود و موهای اطرافش کوتاه بودن ، دستشو گذاشته بود زیر کیرش و آروم میمالوندش و سمت من اومد ، دو تا زانوهاشو دو طرف پاهای من گذاشت و کیرشو آورد جلوی صورتم ، بوی بدنش حتی الآنم یادمه ، شهوت منو گرفته بود ، برخلاف بار قبلی میخواستم بهش لذت بدم و خودمم لذت ببرم ، تو فیلما دیده بودم زنا چیکار میکنند ، منم مثل دخترای دیگه فیلم دیده بودم و چیزایی در مورد سکس و پسرا شنیده و میدونستم ، البته خیلی هم ناشی و بدون سیاست و پختگی ، سرمو جلو بردم و از روی آرنجام بلند شدم , با دست چپم پایین کیرشو گرفتم و دست راستمو بردم پشت کمرش که عقب نرم ، زبونمو درآوردم و زدم به نوک و زیر کیرش که صداش دراومد ، جسور تر شدم و زبونمو به همه جای کیرش زدم و حتی در کمال تعجب یبار بوسیدمش که هروقت یادم میاد ازخودم دلخور میشم ، معلوم بود نمیتونم مثل فیلما تمامشو بکنم تو دهنم ، کاری که همه زنا تو فیلما میکنن و پسرا خیلی میخوان ، ولی سعی کردم که سرشو بکنم تو دهنم که به محض اینکه حی کردم کاملا تو دهنمه ، سرمو از پشت فشار داد , جوری که حس کردم کیرش به ته حلقم خورد و زد زیر دلم و نزدیک بود بالا بیارم و یهو سرمو عقب کشیدم ، ولی امیر خیلی لذت برد و کیرشو خواست دوباره وارد کنه که گفتم نه ، نه ، آخه کیرش دوباره مثل چوب سفت شده بود و خیلی هم کلفت بود و منم نمی‌خواستم دوباره بزنه زیر دلم ولی امیر خیلی نرم خواهش کرد و مدام می‌گفت عزیزم ، عشقم پگاه یبار دیگه فقط یبار ، منم که پراز شهوت بودم و میخواستم لذت ببریم مخالفت نکردم و اونم کیرشو جلو آورد ، اینبار سعی کردم تا میشه بزارم وارد کنه ، همون اول زد زیر دلم ولی ادامه دادم ، اه بلندی کشید و مدام می‌گفت تو بهترینی ، فدات بشم و عزیزم ، قربون بدن قشنگت برم ، حال میداد حرفاش و نوازشش ، متوجه شدم تقریبا به بدنش رسیدم و حتی حس کردم لب پایین و چونم به بیضه هاش رسید ، کیر به اون کلفتی که حداقل هفده ، هجده سانت بود رو تو دهنم جا دادم ، دیوونه شده بود ، منم لذت می‌بردم ، وقتی درش آورد دوباره مثل چوب شده بود ، یبار دیگه خواستم براش انجام بدم که ایندفعه نشد ، آروم ازم خواست زیر کیر و بیضه هاشو بخورم و زبون بزنم ، شروع کردم به بوسیدن اطراف کیرش و بیضه هاش که خیلی بزرگ بودن ، کلفتی و اندازه بیضه هاش از همه فیلمهایی که دیدم بیشتر و بزرگتر بودن ، فهمیدم چرا با خیلی دختر و زن سکس داشته ، حتی سولماز گفته بود با چندتا از زنهای فامیل هم بوده ، شروع کرد به بوسیدن و لیسیدن بدنم و همزمان با دستاش نوازش کردنم ، همه بدنمو ، وقتی ازم لب می‌گرفت زیاد خوشم نمیومد ولی با لذت بدنمو میخورد ، و مدام قربون صدقم می‌رفت و از بدنم تعریف میکرد ، وقتی اطراف کسم می‌رسید از خودم بیخود میشدم. ولی می‌رفت پایین و جاهلی دیگه ، با تموم وجود میخواستم بره سراغش و واقعا نیاز داشتم حتی بکنه داخل ، منو برگردوند روی شکم پاهام ، کمرم و باسنم رو می‌بوسید و می‌لیسید و سینه هامو میمالوند ، با دستاش منو به حالت داگی درآورد و با دستاش دوتا لپ باسنمو گرفته بود و کمی باز کرده بود و لای باسنم رو میخورد ، موذب بودم ولی لذت نمیزاشت مخالفت کنم ، خیسی زبونش رو کامل حس میکردم که یهو از لذت زیاد لرزش وجودمو گرفت ، بی اختیار شدم و پاهام لرزید و روی شکم افتادم و آه و ناله بلندی کردم ، خواستم پاهامو جمع کنم که نزاشت , و بالشت رو زیر و پایین شکمم گذاشت تا لای پاهام بالا بیاد و ادامه داد , هم آه و وای میکردم و هم میگفتم بسه ، هیچوقت اینجوری ارضا نشده بودم ، اون حس عالی و لرزش و خالی شدن رو تو خودارضایی تجربه نکرده بودم ، اکثر اوقات بعداز خودارضایی میلم فروکش نمی‌کرد و هنوزم شهوت داشتم ولی اینبار بجور دیگه بود ، لذتش چند برابر بود و تموم بدنمو دربر گرفت و بدنمو ول کرد ولی هنوزم دلم میخواست ادامه بدم ، امیر بلند شد تا از کمد چیزی بیاره حالا که یکم آروم شدم مدام تو فکر آرش بودم ، اگه هنوزم تو خونه باشه معلومه همه چیزو میدونسته یا فهمیده ، روم نمیشد از امیر در موردش بپرسم ، امیر با یه کرم که نفهمیدم چیه ولی از ظاهرش معلوم بود به سکس ربط داره اومد سمتم ، گفتم دیر میشه ، که گفت نگران نباش حواسم هست ، یهو امیر با یکم مکس و تردید گفت میشه ازت یه خواهشی کنم ، من هواتو دارم و نمی‌زارم هیچ مشکلی برات پیش بیاد ، گفتم نه ، گفت بزار اول حرفمو بزنم ، ناخودآگاه با یه لحن سکسی گفتم آخه … که جسور شد و انرژی گرفت و همینطور که میومد روی من و با نوازش و بوسیدنم کیرشو که کمی خمیده شده بود رو مالوند و منو آورد وسط تخت و دستمو گرفت گذاشت روی کیرش و همزمان سرشو برد لای پاهام ، اطراف کسمو بوسید و زبون میزد ، انگشتش رو لای کسم مالوند ، خیلی خیس شده بود ، چون همون خیسی هارو به اطرافش مالید و بقیشو مالوند به زیر بیضه ها و اطرافش ، خوب میدونست چیکار باید بکنه ، وقتی با انگشتش بالای کسمو مالوند و میکشید و زبونشو به لای کسم مالوند و آروم شروع به خوردن و مکیدن چوچوله ام شد دوباره شهوت بی‌اندازه ای وجودمو گرفت ، حتی بیشتر از قبل ، که یهو آرش از پشت در امیر رو صدا زد ، جا خوردم و خواستم بلند بشم که امیر گفت تکون نخور ، نگران نباش و با خونسردی کامل لخت رفت سمت درو نیمه باز کرد ، خودمو جمع کردم و بالشت رو جلوم گرفتم جوری بود که من نصف بدن آرش رو می‌دیدم و اونم حداقل پاهامو میدید ، که متوجه شدم امیر خیلی ریلکس گفت خودت برو برش دار و کنار رفت ، آرش اومد داخل اتاق و از کنار تخت گذشت و رفت سمت کمد و لباسی ، چیزی برداشت و برگشت ، تو برگشتن راحت منو میدید ولی انگار میترسید نگاه کنه و یا خجالت می‌کشید ، اینجور به نظر میومد ، اون با اینکه خیلی بزرگتر و تقریبا هم سن امیر بود ولی کمرو تر و بیشتر تو خودش بود ، بیشتر بخاطر دانشگاه بودنش تو جمع ها نبود ، البته وقتایی هم که بود کمتر قاطی میشد ، ولی پسر بدی به نظر نمیومد به جز اینکه دیده بودن سیگار میکشه که تو فامیل ما خیلی نکته منفی بود ، همین باعث شد برخلاف امیر محبوب نباشه ، با توجه به کارهایی که امیر کرده و می‌کنه این مضحک بود ، امیر برگشت سمت من ، با نگاهش تو چشمام منتظر واکنش من بود ، سرمو پایین آوردم و چیزی نگفتم ، امیر گفت من کاملا بهش اطمینان دارم و شروع کرد به بوسیدن لبام ، که اصلا خوشم نمیومد ، و این از رفتارم مشخص بود ، اینبار اهمیت نداد و ادامه داد و هردو لبمو مکید ، زبون زد و زبونشو وارد دهنم کرد که سرمو یکم عقب بردم ، زیاد ادامه نداد و منو به بقل خوابوندو به خواستش یکم پاهامو جمع کردم ، این فرم از پوزیشنهای محبوب منه ، اولین بار توی یه فیلم نیمه سکسی و. رمانتیک دیده بودم و خوشم اومده بود ، یکم از اون کرم به انگشتش زد و مالید به طوراخ باسنم و با انگشتش وارد سوراخ باسنم میکرد ، دفعه قبل اصلا نشد یکمشو وارد باسنم کنه ، سوراخ من تنگ بود و کیر اون خیلی کلفت حتی کلاهکش هم بزرگ بود ، دوستایی که تجربشو داشتن برام از دردش گفته بودن ، تازه اونا با سن پایینتر تجربه داشتن ، برا همین گفتم نه ، درد داره ، نمیشه گفت نگران نباش درد داشت و نخواستی نمیکنم ، خودشو چسبوند از پشت بهم و با دستش سینه و کمر و شکممو نوازش میکرد و موهامو کنار زد و پشت گردنمو لیس میزد که حال داد ، پرسیدم آرش رفت ؟ گفت نه هستش منتظر ماست ، آرش … حرفشو قطع کردم و گفتم اون طوری خیلی طول می‌کشه و دیر میشه که اینبار اون حرفمو قطع کرد و گفت نمی‌زارم ، حواسم هست و یهو رفت از اتاق بیرون و بعد چند لحظه برگشت و به پشت خوابید و دستمو گرفت و برعکس منو آوردم روی خودش ، مدل شصت و نه ، پاهامو بازتر کرد تا کسم روی دهنش باشه و با دستاش رونها و دوتا کپل باسنم رو مدام نوازش میداد و میمالوند و سمت صورتش فشار داد و تا زبونش به کس من خورد شهوتم دوباره فوران کرد و با دست راستم پایین کیرشو گرفتم و همزمان با انگشتان کوچیکترم بیضه هاشو نوازش میکردم و سرمو پایین بردم و کیرشو تو دهنم کردم ، سریع سفت شد و دستمو گذاشتم روی بیضه هاش و آروم من نوازشش کردم ، معلوم بود خیلی لذت میبره ،خیلی بزرگ و شق شده بود و تازه کمرشو بالا و پایین میبرد تا بیشتر وارد دهنم بشه ، خیلی لذت داشت ، فهمیدم چرا بعضی زنها این پوزیشن رو خیلی دوست دارن ، بعداز چند دقیقه بلند شد و منو به پشت خوابوند بالای تخت و اومد نشست روی سینم و کیرشو گذاشت جلوی صورتم ، دهنمو باز کردم و وارد دهنم کرد و عقب و جلو می‌برد دستامو دوطرفه کمرش گذاشته بودم تا زیادی فشارش نده ، که از پشت سر امیر بالای در پیدا بود ، دیدم که باز و بسته شد ، و چند لحظه بعد حس کردم دستای یه نفر پاهامو باز کرد و کسم داره لیسیده میشه ، چند لحظه ادامه داشت که دست برداشت و صدای درآوردن لباساشو شنیدم ، امیر از روم بلند شد و من آرش رو لخت دیدم ، بدنش بر خلاف امیذ مو نداشت و پوستش روشن تر بود ، تو چشمهای همدیگه نگاه نمی‌کردیم اومد بالای تخت طرف دیگه که امیر منو استایل داگی درآورد که سرم سمت آرش باشه و باسنم سمت امیر ، امیر منو بیشتر سمت آرش برد ، متوجه شدم میخواد مال آرش رو بخورم ، خودش از عقب منو بکنه ، دیگه شده بود و منم تو حال خودم نبودم ، با حال دادن به آرش مشکلی نداشتم ، نگران امیر بودم که یهو فشار نده مثل تجربه کیمیا دوستم که اشکش درومده بود ، سرمو بردم سمت آرش و کیرشو تو دستم گرفتم و یکم مالوندم ، سفیدتر و هم اندازه مال امیر بود ولی متوسط ونه به اون کلفتی ، موهای اطرافش کیرش هم یکم بلندتر و مثل موهای سرش رنگ روشنی داشتن ، امیر مشغول مالیدن انگشت به سوراخ باسنمه ، سرمو بالا نمی‌آوردم ، هنوز شق و سفت نشده بود ، میدونستم چیکار باید بکنم ، بعداز کمی مالوندن ، وارد دهنم کردم و تا میشد پایین میرفتم و باز با دستام میمالوندم و دوباره تا میشد وارد دهنم کردم ، دفعه دوم تا ته پایین رفتم و با اینکه سرمو مثل امیر فشار نداد ، خودم چند ثانیه تا ته دو دهنم نگه داشتمش تا حس کردم کافیه ,. درش که آوردم شق و سفت مثل چوب شده بود و حس کردم آه و ناله ارش هم دراومد ، متوجه شدم امیر دوتا انگشتو وارد کرده ، خواستم بلند شم که کمرمو دوباره پایین نگه داشت و نزاشت حالتمو عوض کنم ، آرش بلند شد روی دو زانو ، منم با دست براش مالوندم که امیر سر کیرشو گذاشت دم سوراخ کونم ، اینبار بخاطر اون کرم داشت وارد میشد که ترسیدم گفتم نکن درد داره ، نکن گفت یکم درد اشکال نداره ، تحمل کن ، بعدش لذت میبری ، از بعضی دخترا شنیده و تو فیلما دیده بودم که دوست دارن و لذت داره ولی ترس داشتم که وارد شدنش رو حس کردم اونم با درد زیاد که انگار جر میخورم ، داد زدم آیییییییی و کمرمو بالا گرفتم و خودمو جلو کشیدم تا در بیاد ، گفت یکم تحمل کنی میشه ، توروخدا بزار حال کنیم اینجوری بعداً خیلی اذیت میشم ، نمی‌دونستم چی بگم که گفت آرش بیا ، تو اول بکن و آرش رفت پشت من و امیر اومد جلو ، خوابید و خواست زیر بیضه هاشو براش زبون بزنم ، آرش که کیرش رو خودم شق و سفت کرده بودم ، یکم دیگه کرم به سرواخ کون من مالید و کیرشو گذاشت دم کون من ، گفت آروم ، گفت باشه و خیلی آروم فشار داد ، درد گرفت ، ولی کمتر ، وجود کیرشو حس کردم تو کونم حس کردم تا دیدم عقب برد و دوباره جلو ، و بعداز چند بار عقب جلو کردن دردش تقریبا تموم شد ، دستاش رو دوطرف باسنم گرفته بود و با آه لذت عقب و جلو میکرد و منم لذت می‌بردم ، تو فکر و خیال های شهوتیم هم فکر نمی‌کردم دوتا پسر از خودم خیلی بزرگتر همزمان منو بکنن ، خوابیدنم با دوتا مرد از رازهایی شد که هیچوقت نتونستم به هیچکس بگم ، اونم تو اون سن ، لذت کردنم از کون واقعا زیاد بود ، بخاطر همین منم با ولع زیر و خود بیضه های امیر رو با لذت لیس میزدم و گاهی مک میزدم و یکی دوبار هم تا اونجا که میشد تو دهنم کردم ، دیگه طاقتم داشت تموم میشد ، دستمو بردم از زیر سمت کسم که حسابی باد کرده بود و شروع کردم به مالیدنش کردن آرش سریع شده بود و نزدیک ارضا شدن بود که که امیر گفت بلند شو و به آرش گفت بسه و اونم هم از کونم درش آورد ، از من پرسید چه پوزیشنی رو دوست داری ، گفتم نمی‌دونم ، گفت فیلم که دیدی ، با سر تایید کردم و آروم گفتم از بغل ، مطمئن نبودم منظورمو درست گفتم چون گفت همون جور بخواب و وقتی به بغل خوابیدم بجای اینکه بیاد پشت من مثل من بخوابه منو به لب تخت کشید و به بغل خوابوند و کنار تخت رو زانو ایستاد و پاهامو یکم بیشتر به سمت شکمم جمع کرد و کرم رو به سوراخ کونم و کیر خودش مالید و آروم گذاشت دم سوراخ و فشار داد ، بازم خیلی درد گرفت ولی قابل تحمل بود و پاهامو که بیشتر تو شکمم جمع کردم دردش کمتر شد و تقریبا کامل داخل شده بود ، آروم عقب برد و و دوباره جلو ، با تموم وجود و بیشتر از آرش ، حس میکردم و لذت می‌بردم ،ارش هم دستشو سمت سینه سمت راستم برد و با دست دیگه کیر خودشو میمالوند ، بعداز چند لحظه امیر منو به سمت خودش برگردوند و پاهامو به هم چسبوند و بالا گرفت و کمر و باسنمو بالا برد و کیرشو دوباره وارد کونم کرد ، بیشتر حال داد ، بعد دست نگه داشت ، آرش اومد و منو به حالت داگی درآورد و وارد کونم کرد ، دیگه دردی نداشت و فقط لذت بود ، یکم پاهامو باز نگه داشتم تا با دستم کسمو بمالونم ، که سرعت آرش زیاد شد و بعد به سرعت درآورد و چون دستمال کاغذی آماده نکرده بود ، اون همه اب داغ پاشید رو کمرم و بقیش ریخت روی کونم ، و البته معذرت خواست ، امیر دستمال آورد و پاکش کرد ، نگاهم کرد و گفت باشه عزیزم ، تمومه ، فهمید چه حالی دارم ، ازم خواست یکم براش بخورم و وقتی دوباره سفت شد ، بلند شم و پشتمو بهش کنم ، پاهامو بزارم دوطرفش و بشینم روی کیر شق شدش که با دست گرفته بودش ، انجام دادم ، فکر کردم دیگه درد نداره ولی به محض اینکه نشستم روش و سرش رفت ، درد وجودمو گرفت و ناخودآگاه جیغ زدم و خواستم بلند بشم که امیر نزاشت و خواست پشت کمرمو بزارم رو شکمش و پاهامو جمع کنم ، منم کردم ، با دست خواست بکنه داخل که البته راحتتر بود برام که انگار بهش حال نداد و منو خوابوند به بغل کنار خودش و خواست بلند بشه که دستمو گذاشتم روی کمرش و سمت خودم کشیدمش ، اونم کنارم مثل من به بغل خوابیده بود ، دستمو بردم سمت کیرش گرفتم و آروم گذاشتمش دم سوراخ کونم ، و کونمو یکم دادم عقب ، جوری که با همه کلفتی داشت وارد کونم میشد ، آروم فشار میداد و منم با عقب بردن کونم کاری کردم که تا ته تو باشه ، و آه و ناله کردم ، هم لذت می‌بردم وهم میدونستم اونم با این صداهای من بیشتر لذت میبره ، دست چپشو بالای سرش گذاشته بود و با دست راست کمر منو سمت خودش میکشید و گاهی سینه هامو می‌مالید ، عقب جلو بردن کیر اون و کون من باهم هماهنگ شده بود و منم دست راستمو گذاشته بودم روی رون پشمالوش و گاهی باسنشو سمت خودم فشار میدادم تا کیرش بیشتر وارد من بشن ، و با دست چپم کسمو میمالوندم تا وقتی دیگه بی‌اختیار شدم و سر صدا م بلند شد و یهو وجودمو لذت و پاهامو لرزش گرفت و بهترین ارضا زندگیمو تجربه کردم امیر هم با لذت بردن من بیشتر لذت برد و سریعتر عقب جلو کرد چند ثانیه بعداز من ارضا شد ولی برخلاف انتظارم همه آبشو توی کونم خالی کرد ، جهش آبشو تو کونم حس کردم شاید چون زیاد و داغ بوده ، بعد اونا دوش گرفتن ولی من از ترس اینکه کسی بفهمه نه ، تا چند روز از خودم متنفر بودم و باورم نمیشد که اینقدر از خود بیخود شده بودم ، از همه مخصوصا اون دوتا فاصله گرفتم ، و تا مدتها خودمو آدم خراب و پستی میدونستم , اگه مرگ پدربزرگم پیش نمیومد و اتفاقای بعد نمی‌دونم چی میشد ، ولی اینا تنها تجربه های من نبودن و اگه فرصت شد دوتا ی دیگه رو می‌نویسم تا خودمو خالی کنم …

نوشته: پگاه


👍 5
👎 5
15901 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

774909
2020-10-30 17:09:51 +0330 +0330

داستان طولانی و حوصله سربر بود و پر از غلط املایی بود دختر جان اینهمه غلط برا چیه درست بنویس . اینقد غلط هات زیاد بودن که در این مقال نمیگنجن

3 ❤️

774916
2020-10-30 17:43:27 +0330 +0330

ریدی گلم با این نگارشت😇

1 ❤️

774932
2020-10-30 20:58:44 +0330 +0330

با اینکه به جای هوس نوشتی حوس یا به جای اصرار از اسرار ( که
کلاً معنیش فرق داره) استفاده کردی، حتی این که به طرز مسخره ای غیر واقعی بود به کنار!
واقعاً چطوری کیری که از کون درومده بود رو خوردی؟! 🤮 💩

2 ❤️

775053
2020-11-01 04:38:54 +0330 +0330

جنده فوری که میگن تویی؟؟؟🤔🤔🤔
عاخه گربه های ماده تو کوچمون اینقدر سریع جنده نمیشن که تو یهو در کسی از ثانیه در اول زندگی سکسی تریسام زدی؟!!!
پشمام عمام در گور فر خورد 😱

0 ❤️

775250
2020-11-02 09:51:35 +0330 +0330

رمان جنگ و صلح این همه ادم توش نیست

2 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها