اولین تجربه مهسا

1390/01/05

خاطره ای که میخوام تعریف کنم بر میگرده به 5 سال قبل اون موقع 19 سالم بود که به تازگی با پسری به اسم علی اشنا شده بودم .راستی اسم من مهسا س من تا اون سن با کسی سکس نداشتم اما بهش فکر میکردم من و علی همدیگرو خیلی دوست داشتیم و البته داریم چون با گذشت 5 سال هنوزم با همیم . یادمه اون موقع هم درس میخوندم و هم سر کار میرفتم یه چند وقتی بود که وقتی شبا با علی صحبت میکردیم همش حرفای سکسی میزد و منم کم کم خوشم اومده بود و به صحبت کردنای شبونه علاقه زیادی پیدا کرده بودم .من تو یه شرکت کمک حسابدار بودم یه روز علی بهم زنگ زد و گفت قراره با یکی از دوستاش که اونم میخوادبا دوست دخترش بیاد خونه علی اینا که برنامه ریزی کنیم و جمعه بریم بیرون و ازم خواست منم مرخصی بگیرم تا 4 تایی برنامه ریزی کنیم منم قبول کردم و به حسابدارمون گفتم حالم بده و خلاصه فیلم بازی کردم و اومدم از شرکت بیرون و البته اینم بگم که دفعه اول بود که میخواستم برم خونه علی اینا .نزدیک خونشون بهش زنگ زدم پلاکشون و پرسیدم و رسیدم خیلی استرس داشتم.در و باز کرد رفتم بالا با دوستاش احوال پرسی کردیم و بعد از اشنایی و برنامه ریزی اونا می خواستن برن که منم گفتم اگه مسیرتون به من میخوره هنوز نگفته بودم که علی گفت خودم میرسونمت.خلاصه خدا حافظی کردیم و اونا رفتن من خیلی استرس داشتم از یه طرف میترسیدم و از طرفی بدم نمیومد رابطه داشته باشم .علی در ساختمون و بست و به من نگاه کرد یه دفعه زد زیر خنده ازش پرسیدم چرا میخندی اونم گفت یه نگاه تو اینه به قیافه خودت بکن می فهمی من خجالت کشیدم پیش خودم گفتم الان میگه چه امله .اصلا خودمو جلوش نباختم گفت بیا اتاقمو نشونت بدم رفتیم تو اتاقش رو تخت نشستیم و البومای عکسشو اورد دیدیم وقتی عکسا تموم شد رو تخت دراز کشید و بهم گفت بیا پیشم منم رفتم کنارش خوابیدم پاشو انداخت رو پام صورتمو چرخوند سمت خودش و لباشو اروم گذاشت رو لبام شروع کرد به خوردن منم حرکتاشو تکرار میکردم اروم دستشو از رونم کشید و اورد بالا رو سینه هام و سینه هامو از روی تی شرتم میمالید یه حالت خیلی خوبی داشتم بعد بلندم کرد و اروم شروع کرد به خوردن گردنم و تی شرتم و دراورد وقتی چشش افتاد به سوتینم خیلی وحشیانه از تنم کند و افتاد به جون سینه هام نفسام تند تر شده بود مخصوصا وقتی نوک سینه هامو گاز میگرفت دیگه نمیتونستم تحمل کنم همون طور که سینه هامو میخورد دستشو دراز کرد سمت دکمه شلوارم اول مخالفت کردم اما سمج تر از این حرفا بود شلوارمو دراورد دستشو اروم کشید رو کسم منم یه ااااااااههههههههه بلند کشیدم و علی گفت جوووووون از روی شرت کسمو میخورد کلافه شده بودم یه قوس به کمرم انداختم اونم فهمید و شورتمو دراورد و گفت وااااایی چه کس تپلی و زبونشو کشید رو چوچولم نزدیک 10 دقیقه کسمو داشت لیس میزد که یکدفعه یه حالت خیلی خوب زیر دلم حس کردم و اونجا بود که فهمیدم اورگاسم یعنی چی .علی اومد روم و شروع کرد ازم لب گرفتن و منم فهمیدم نوبت منه که ارضاش کنم دستمو گرفت گذاشت رو کیرش به نظرم کلفت اومد ازم پرسید میخوریش منم بدون مکث گفتم اره عزیزم چون واقعا دوسش داشتم شورتشو کشیدم پایین واسه اولین بار داشتم کیر از نزدیک میدیدم واسم جالب بود سر کیرشو اروم گذاشتم تو دهنم کیرشو تو دهنم عقب و جلو میکردم علی همش اااخخ و اوووخخخ میکرد بعد چند دقیقه بلندم کرد و گفت کرم داری گفتم اره واسه چی؟گفت میخوام علی کوچولو رو هل بدم تو کون قلمبت منم فکر میکردم دردش قابل تحمله گفتم باشه کرمو اوردم بهش دادم بازش کرد گفت 4دست و پا بشین منم همین کارو کردم کرمو زد رو سوراخ کونم حسابی چربش کرد کیر خودشم همین طور سر کیرشو گذاشت دم سوراخ کونم هل داد تو منم چنان جیغی زدم که علی از ترسش سریع کیرشو از کونم دراورد گفت چی شد ؟خیلی حالم بد شده بود فکرشم نمیکردم انقدر درد داشته باشه .علی همش بوسم میکرد و میگفت ببخشید حالم که بهتر شد از پشت خوابیدم و کیرشو گذاشت لای پام انقدر تلمبه زد تا ارضا شد و ابشو ریخت روی کونم و اومد پیشم خوابید .بعدش جریان سکس اونروز و جیغ زدن من تا چند وقت سوژه خندیدن ما بود. این خاطره اولین سکسم بود نظر بدین اگه خوبه سکسای بعدیم واستون بنویسم.مرسی

نوشته:‌مهسا


👍 0
👎 0
40544 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

274959
2011-03-26 03:00:58 +0430 +0430
NA

مهسا جون این بار اولت بوده الان حتما براحتی روزی ده تا کیر میخوری عین خیالت نیست درسته

0 ❤️

274960
2011-03-26 03:31:38 +0430 +0430
NA

سلام
خوب بود
و جالب
ادامه بده که منتظریم

0 ❤️

274961
2011-03-26 03:33:09 +0430 +0430
NA

kiiiiiiiiiiiiiiiiiiirrrrrrrrrrr

0 ❤️

274962
2011-03-26 04:52:48 +0430 +0430
NA

jaleb bood , bas ke jendei :D , montazere dastaneh badit hastam :)

0 ❤️

274963
2011-03-26 10:34:39 +0430 +0430
NA

دستت درد نکنه منتظریم

0 ❤️

274964
2011-03-26 15:36:25 +0430 +0430
NA

khob bod ba enke amatori va bedone abo tab neveshte bodi edame bede

0 ❤️

274965
2011-03-26 15:36:34 +0430 +0430
NA

عالی بود ولی خیلی مختصر نوشته بودی!
امیدوارم داستانهای بعدی سکس با علی یا بقیه روهم توسایت بزاری€~|!¿¥

0 ❤️

274966
2011-03-27 01:17:37 +0430 +0430
NA

++++سلام خدمت همه دوستان عزيزسال نومبارك.يه عيدي هم به شماداشتم.بروتوسايت دست پربرگرد.كليكي نيست وبه طورمستقيم پولتوبگير.آدرس
daramadza.orq.ir

0 ❤️

274967
2011-03-27 18:21:06 +0430 +0430
NA

تو که دوسش داری بزار از جلو هم اوپنت کنه

0 ❤️

274968
2011-03-28 04:13:23 +0430 +0430
NA

خوب بود ،ولی خیلی کوتاه نوشتی، اگه آب و تابشو بیشتر می کردی بهتر بود ،مرسی از اینکه وقت گذاشتی .مهسا جون اگه امکان داره ادامه بده .

0 ❤️

274969
2011-03-28 17:06:25 +0430 +0430
NA

ریدی با این داستانت جنده!

0 ❤️

274970
2011-03-28 18:34:05 +0430 +0430
NA

مهسا جان عالي نبود ولي خوب بود_اولين سكس هميشه ياد ادم ميمونه،1_بخاطر اضطرابش و2_بخاطر لذت ارضاشدنش توبغل جنس مخالف

0 ❤️

820952
2021-07-18 19:37:13 +0430 +0430

کیر من برای تو هست هر کجا بگی میام

0 ❤️