اولین رابطه دوران دانشجویی

1401/01/29

سلام
هر از چندی سری به سایت میزدم واسه وقت گذرونی داستان هارو میخوندم که واقعا بعضیاشون چیزایی هستن که انگار نه انگار تو ایران داریم زندگی میکنیم حالا کاری به اینا ندارم …

سال سوم بودم که کنکور قبول شدم تهران تا حدود ترم دوم مثل همه تو دانشگاه ولو بودم تا اینکه تو تلگرام با دختری اشنا شدم و خیلی جدی نگرفتم چون خودم به رابطه های مجازی اعتقاد ندارم حتی رفاقتش ولی خب تقریبا دوماه باهم حرف زدیم (من اسمم آرش 21 سالمه و تیپ و قیافه خیلی معمولی دارم و ملیکا 19 سالشه و اخلاقش از خیلی پسرای دور زمونه پسرونه تره و یجورایی شخصیت قوی داره و همچنین زیرک و از لحاظ زیبایی هم که پلنگ نیست ولی خیلیا ارزوشو دارن به همچین دختری برسن) بعد از دوماه قرار گذاشتیم همدیگرو ببینیم که من تا لحظه دیدنش اصلا امیدی نداشتم میگفتم احتمال 90درصد سرکاریه ولی خب حالا چیزی واس از دس دادن نداشتم و تا قبل اون فقط در حد ویدیو کال همدیگرو دیده بودیم
لوکیشنی که فرستاد بود رسیدم و زنگ زدم بهش که کجایی و دیدم جلوتر وایساده کنار خیابون وایسادم کنارش و سوار شد توی ماشین احوال پرسی کردیم و دستاشو باز کرد که بغلم کنه منم رفتم جلوتر و بغل کردیم همدیگرو بعد رفتیم یه کافه یکم باهم حرف زدیم و تا اون مدت در حد شوخی کردن بحثای سکسی بینمون بود و مستقیم هیچی نمیگفتیم
رابطه ما قویتر شد و تقریبا یماه همینجوری گذشت تا اینکه قرار شد ناهار بیاد خونم که از بیرون غذا سفارش دادم تا اینکه اون برسه غذاها هم برسن و اون لحظه رسید که زنگ درو زد رفتم درو باز کردم اینبار من دستامو باز کردم بغلش کردم و لپشو بوسیدم و اونم کنار لبمو بوسید اومد داخل مانتو و شالشو باز کرد و نشست رو مبل من رفتم چایی رو بزارم تا حاضر بشه بعد رفتم سمت ملیکا از پشت بغلش کردم ولی هدف خاصی نداشتم فقط بغل و بوس میخواستم بکنم که همینکه از پشت بغلش کردم و لپشو بوسیدم دستمو گرفت و چرخید سمتم و لبامون رو هم قفل شد اولش شکه بودم ولی بعد چن لحظه همراهیش کردم
یکم خودمو عقب کشیدم چشامو باز کردم تو چشاش نگاه کردم و لبشو بوسیدم از هم جدا شدیم من رفتم نشستم پیشش گوشیش زنگ زد جواب داد و من همینجوری زل زده بودم بهش حین حرف زدن با تلفن نگاهش بهم افتاد و خندش گرف دستشو گذاش رو لپم دستشو گرفتم و بوسیدم حرف زدنش که تموم شد گوشی گذاش کنار برگش سمتم گف شما که اینجوری نبودید ارش اقا یهو چیشد شل کردین منم یه لبخندی زدم و گفتم جلوی همچین دختر خانومی مگه میشه شل نکرد بعد گذشت و ناهار اوردن و خوردیم همینجوری رو مبل نشسته بودیم و دستم پشت مبل بود ینی اون قسمتی که تکیه میدن گذاشته بودم اونجا و ملیکا هم کنارم بود و تلویزیون نگاه میکردیم که دستمو گرف کشید سمت خودش و منم یه نگاهی بهش کردم ولی اون داشت تلویزیون نگاه میکرد منم با همون دست گردنشو ماساژ میدادم یلحظه نمیدونم چه حسی درونم زنده شد با اونیکی دستم صورتشو برگردوندم و لبام گذاشتم رو لباش که انگار اون منتظر بود قدم اول من بردارم و اومد بغلم نشست و دو دقیقه همینجوری قفل لبای هم بودیم من دستمو انداختم زیرش بلندش کردم و خوابوندمش رو مبل و یلحظه جدا شدیم و من یه نگاهی بهش کردم و شرو کردم خوردن گردنش که به خودش میپیچید و پاهاشو دور کمرم حلقه کرده بود سرمو برد سمت بالا و شرو کرد باز کردن دکمه های پیراهنم که من از پایین شرو کردم باز کردن دکمه هام یه تیشرت تقریبا گشاد تنش بود که به راحتی درش اوردم و اولین بار بدن لخت ولی نه کاملا لختشو دیدم که سینه هاش از زیر سوتین مشکیش برق میزدن بالا سینشو بوس کردم و دستمو انداختم از پشت سوتینشو باز کردم و حالا سینه هاش کاملا ازاد بودن و در اختیار من بودن شروع کردم به خوردن سینش که یکیش تو دستم بود و یکی دیگش تو دهنم صداش در اومده بود و هر از چندی اسممو تکرار میکرد صورتمو نزدیک صورتش کردم که دستشو برد سمت کیرم که کاملا میتونست از روی شلوارم لمسش کنه کمکش کردم تا شلوارمو در بیاره که انگار خیلی عجله داشت و شرتمم با شلوارم همزمان کشید پایین و همینجوری که روش بودم با دوتا دستش کیرمو میمالید و یکم رفتم بالاتر تا کارشو راحتر کنم که از زیرم در اومد و نشس پایین مبل و منم برگشتم کیرمو دو دستی گرفت و اول سرشو لیس میزد بعد شروع کرد از زیر تخمام تا نوکش زبون کشیدن و یهو نصف کیرمو کرد تو دهنش و با دوتا دستش جق میزد (کیرم حدود 16-17 سانته ولی خب دهن اون کوچیک بود واقعا و الی خیلی کیر کلف نیستم) همینجوری که داشت میخورد چون امادگی نداشتم نخواستم زود تموم بشه گفتم بسه و بلندش کردم دوباره خوابوندمش روی مبل و دکمه و کمر شلوارشو باز کردم و پاهاش خودش داد بالا تا راحتر درش بیارم همینجوری که داشتم درش میاوردم چشم به شرتش افتاد که یه شرت مشکی پوشیده بود ولی ست نبود خیس خیس بود شلوارشو کامل از پاش کشیدم رفتم سمت کصش انگشتمو یواش کشیدم از رو شرتش که یه اهی کشید شرتشو کنار زدم دیدم بله خانوم انگار یبار ارضا شده بود ولی من نفهمیده بودم شرتشو در اوردم و زبونمو گذاشتم لای کصش و همینجوری چوچولشو میک میزدم که سرمو سمت کصش فشار میداد و به خودش میپیچید بعد از چنبار که اینکارو میکردم پاهاشو قفل کرد فهمیدم ارضا شده و لرزید چند لحظه مکث کردم تا حالش بیاد سرجاش پاهاشو از دور کمرم باز کرد فهمیدم حالش خوب شده و رفتم جلوتر کیرمو به کصش میمالیدم که خودش دستشو گذاش رو کیرم و تنظیم کرد به سوراخ کصش و من با فشار ملایم نصفشو تو کصش کردم و واقعا داغ و تنگ بود ولی ازش نپرسیدم چرا پرده نداری و تا نصف کیرمو جا دادم تو کصش که دستشو گذاش رو شکمم و فشار ندادم و شروع کردم به عقب جلو کردن که ناله های ریزی میزد و مبل رو چنگ میزد دستمو گذاشتم کنار شکمش و خم شدم روش و عمیق تر تلمبه میزدم و پشتمو چنگ میزد که یهو پاهاشو باز دور کمرم قفل کرد و منو کشید سمت خودش و کیرم تا ته رفت تو کصش و حدود یه دقیقه همینجوری میلرزیر منم با حس ارضا شدنش دیدم داره ابم میاد در گوشش گفتم کجا بریزم که گفت هرکجا دوس داری منم یکم تلمبه زدم و کیرمو کشیدم بیرون و گرفتم سمت شکمش که انقدر فشارش زیاد بود تا بالای سینش رسید و با انگشتش چند قطره که سر کیرم بود رو جم کرد و گذاشت دهنش همینجوری به پشت خوابیدم که خوابم برده بود و ملیکا رفته بود حموم و تمیز کرده بود خودشو و با صدای باز کردن شیر اب تو اشپزخونه بیدار شدم و بلند شدم دیدم داره اب میخوره و برگش سمت من و کامل لخت که دید خندش گرف گف خواستی برو منم یه نگاهی به خودم کردم که عرق کرده بودم و رفتم یه دوش زود گرفتم و حوله رو دور کمرم بستم و از حموم در اومدم دیدم داره چایی میریزه رفتم سمتش از پشت بغلش کردم و لپشو بوسیدم ازش تشکر کردم و در گوشش گفتم عالی بودی نفسم و از جلو دستشو انداخت کیرمو فشار داد و با خنده گفت شماهم عالی بودی .

این بود خاطره اولین سکسم با ملیکا که هنوزم باهمیم و از رابطمون خیلی راضی هستیم و من با خانوادش اشنا شدم و احتمال خیلی زیاد ازدواج کنیم
ممنون از دوستانی که داستان تا اخر خوندن و با هر اشتباه تایپی که داشتم بازم تحمل کردن و ادامه دادن

نوشته: Arş


👍 8
👎 3
19701 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

869474
2022-04-18 13:44:52 +0430 +0430

داستان پرده رو هم میگفتی دیگه
داستان چیه خونه دارید ماشین دارید دختره ۲۴ساعته می‌تونه پیشتون باشه 😐چرا پس ما هر کاری میکنیم یک کدومش هیچ وقت بیشتر نیست 😂

0 ❤️