اولین ساک....

1401/01/24

چند روزی از رفتن زنم می‌گذشت، دوران سردی بود چند روز دیگه باید میرفتم جلسه دادگاه ذهنم درگیر بود ،خاطرا ت خوبی که با زنم داشتم مدام جلو ذهنم بود چند ایستگاه زودتر پیدا شدم تا راه برم و فکر کن دوست نداشتم به خونه برگردم تو این فکر ها بودم که دیدم نزدیک در خونه هستم از پله‌ها بالا میرفتم طبقه اول رد کردم با صدای باز شدن در واحد یک برگشتم،سلام آقای…،،،،صدای زن طبق پایین بود سلام خانم ساکرحسینی،،،
-خیلی منتظر شما بودم که اطلاع بدم
*بفرمایید
-از اداره آب اومدن کنتور آبو قطع کنن من خواهش کردم گفتم تا فردا بدهی پرداخت می‌کنیم
*پیامک برای خودم هم اومده بود ولی فراموش کردم اینقدر درگیر جلسه دادگاه وجدایی از همسرم هستم دیگه چیزی برام مهم نبود ،چشم پرداخت میکنم
-ببخشید دخالت میکنم ،ولی راهی نداره جدا نشین…
وقتی به خودم اومدم دیدم نزدیک یک ساعته دارم باهاش حرف میزنم حس خوبی بود کسی بود که به درد دلام گوش میکرد،از طرفی خیالم راحت بود کسی نمیاد چون کلا ساختمان دو واحد بود،هر چقدر که صحبت طولانی میشد چاک سینه نگار بیشتر توجه ام جلب می‌کرد ،قدش زیاد بلند نبود ولی سینش خیلی بزرگ بود،یه پیرهن گیپوری مشکی پوسیده بود بدن سیفدش هیچوقت از جلو چشمام محو نمیشه،بوی ادکلن زنانه ،خونه خالی،موی بلند،از همه مهم تر طولانی شدن از آخرین سکس من با همسرم ،باعث شد حرف به حاشیه ببرم…

*دلم تنگ شده برای یه چای تازه
-وای بمیرم معلومه خیلی خسته آیی چند لحظه وایسی زیر کتری روشن میکنم،،اصلا بیا تو
*مزاحم نباشم
-تعارف نکن بیا،،،
رفتن تو نشستم رو مبل ،یه شلوار نخی راحتی پوشیده بود که چاک کونش توش معلوم بود ،یواش یواش روسریشو در آورد اومد کنارم نشست ،احساس ترسی نمی‌کردم،شروع کردم از نارضایتی سکسی که با همسرم داشتم غر زدن
*ببخشید میتونم راحت باشم
-بگو
*حس خوبی به شما دارم میتونم بغلت کنم
-…
*دستام رو شونه اش بود ،کیرم راست شده بود،سرمو گذاشتم رو سینش،اونم با دستاش پشتمو میمالید،از رو مبل اومدیم پایین روز زمین همدیگر و بغل کردیم چشمامو بسته بودم…
-حال می‌کنی ،،،نه
*خیلی خیلی
-بمیرم برات معلومه خیلی وقت کسی بغل نکردی
*خیلی وقته تو فکرتم ،تو فکر بغل کردنت،تو فکر کردنت…
-میدونم،از یواشکی نگاهت کردنت به سینم،از لرزش حرفات
*چه سوتین زیبایی داری ،با سرتا سته؟
-آره دوست داری ببینی
*دارم میمیرم براش
-براشرته یا کسم
*برا کوست برا کونت برا بدنت
کاملا دراز کشیده بودم،کمربند شلوارم باز کردم شرتمو پایین کشیدم کیرم مثل فنر بیرون زد،شروع کرد به ساک زدن ،اولین بار بود کسی برام ساک میزند خیلی بلد بود اول سر کیرمو با زبون تحریک کرد بعد آروم آروم تو دهنش فرو کرد ،داشتم بهترین حال دنیا میکردم صدای ساک زدنش هنوز تو ذهنمه ،سرعت بیشتر کرد با دستام سینشو فشار میدادم،نمیدونم چقدر طول کشید،،،،،از صدام متوجه شده داره آبم میاد سریع دستمال کاغذی آورد گذاشت جلو کیرم،چقدر خالی شدن بعد از مدت ها بهم حال داد،،
،،،،
چند ماه بعد…
*از رفتنتون خیلی ناراحت شدم
-خونه جدید از این خونه بزرگتره به محل کارم نزدیک تره
*هیچوقت محبتت فراموش نمیکنم
-شما هم زیاد تو خونه تنها نباش ،برات خوب نیست
*چشم ،
و من دیگه اونه ندیدم ولی هنوز این خاطره رو با خودم مرور میکنم…

نوشته: رسول


👍 2
👎 11
14001 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

868532
2022-04-13 01:10:40 +0430 +0430

🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣فشار طلاقو زندانو اینا بعدم ک تو زندان کونت گذاشت تجسم کردی کص همسایه رو گاییدی مرتیکه جقی اخه ن سلامی ن علیکی
چه سوتین زیبایی داری؟؟؟؟؟؟

1 ❤️

868544
2022-04-13 01:42:24 +0430 +0430

رسول جان دیگه ننویس ممنون

0 ❤️

868633
2022-04-13 17:14:45 +0430 +0430

اونوقت نکردیش؟ خاک بر سر زود انزال کاکولدت کنن

0 ❤️

868647
2022-04-13 20:56:28 +0430 +0430

@amir_paydar25 بیاین پی وی حال کنیم

0 ❤️

868764
2022-04-14 08:57:23 +0430 +0430

بیچاره ی عقده ای ساک ندیده کف کس

0 ❤️