سلام خدمت تمام دوستان شهوتی و شهوانی . میدونم که به یه ورتون هم نیست که قد و وزن و ساز شومبول رو بگم . فقط بگم که قیافه و ظاهر خوبی داشتم . بعد از تموم شدن خدمت مقدس سربازی و مرد شدن و آشنا شدن با سکس و فهمیدن لذت در آغوش گرفتن یک زن لخت و درک این موضوع که هماغوشی با گلنار جان (و حتی لوکس) دیگه لذتی نداره افتادم دنبال تور کردن زن یا دختر . اینو هم بگم که یه پدر و مادر مسنی داشتم و اینا هفته ای دو سه روز حداقل نبودن ، دنبال دکتر و یا رفتن به خونه خواهر و برادر متاهلم بودن برای دیدن نوه ها و منم خونه تنها میموندم. تو یه شهر کوچیک زندگی میکردیم اون موقع و یه همسایه سن بالای دیوار به دیواری داشتیم که بنده خدا در حد محدودی شیره میفروخت و یکی از مشتری هاش هم من بودم . اینا سه تا دختر داشتن که به معنای واقعی کلمه هر ۳ تا شون می خواریدن. با دختر بزرگه که اسمش فائزه بود دوست شدم . از این فائزه خانوم بگم که قدش حدود یک و شصت بود و لاغر اندام و تقریبا سبزه رو بود و درس و مشق رو هم ول کرده بود . بیست سالش بود و منم بیست و چهار ساله . محیط ما کوچک بود و از دوستام شنیده بودم که قبلا یکی دیگه باهاش سکس کرده و پرده نداره . کمکم رابطه ما بیشتر شد و فائزه هم یکی دوباری که خونه خالی بود اومد پیشم اونم ساعت های یک و دو بعدازظهر که کوچه خلوت باشه و کسی نبینه ما رو . دفعه اول که اومد نشستیم با هم یه شو دیدیم . شاید خیلی ها یادشون نباشه اون موقع ها یعنی اوایل دهه هشتاد تازه cd اومده بود و مثل ویدئو هم نبود که قاچاق باشه خیلی راحت فیلم و شو ( فیلم های تصویری ترانه های خواننده های خارج نشین ) تهیه میکردیم و میدیدیم . حتی فیلم سوپر که بچه فوفولا بهش میگن پورن رو اون موقع با cd میدیدیم و چقدر هم خر کیف میشدیم . این خر کیف شدن رو فقط کسی میتونه درک کنه که فیلم های ویدئویی vhs و cd رو دیده باشه . مثل الان نبود که با یه گوشی کوچیک به هر چیزی که میخواهی دسترسی داشته باشی. میرفتیم از دوست و رفقا فیلم های قدیمی و شوهای ترانه رو میگرفتیم و میدیدیم . یه cd سوپر داشتم اینقدر اومدن گرفتن و بردن که خش افتاده بود روش و دیگه نشون نمیداد . هنوزم cd آموزش رقص خردادیان رو دارم همون که میگه حالا یک حالا دو حالا سه و خخخ . بگذریم. دفعه اول با فائزه فقط چند تا شو دیدیم و یکمی هم از روی لباس مالوندمش و لب بازی کردیم . اگه بیشتر ادامه میدادم حتما کارمون به سکس میرسید که خوب بخاطر کس دستی من دیگه ادامه ندادیم . دختره رفت و هر وقت هم تو کوچه میدیدمش کلی از راه دور قربون صدقه اش میرفتم . بعد دو هفته مجددا بابا و ننه ام برای دکتر و دیدن نوه ها رفتن به شهر مرکز استان و منم خونه تنها موندم. طبق معمول دو تا از ارازل و اوباش که فهمیدن خونه خالیه اومدن و بساط همه چی رو پهن کردن و روز اول نشستیم با اینا فیلم دیدن و کس و شعر گفتن و فسق و فجور . پشت بوم خونه فائزه اینا هم شیروانی بود و باهاش هم قرار گذاشته بودم که یه سنگ میندازم روی شیروانی بعد ده دقیقه یه ربع بیا بیرون که کارت دارم . اینم اومد و بهش گفتم که خونه خالی هست و بیاد پیشم . اینم رفت و بعد یه ساعت با اون دو تا خواهر هاش به هوای رفتن به خونه پدربزرگش زدن بیرون و رسیدن به جلوی خونه ما فائزه اومد داخل و خواهر ها هم با نیش باز رفتن . تو این فاصله که فائزه خانوم ما بیاد منم اومدم سر بساط سیخ و سنگ خودم و مشغول سفت کردن کمر مبارک شدم. اومدیم داخل خونه و فائزه هم رفت یه چایی دم کرد و نشستیم کنار هم شو دیدن که بغلش کردم و مشغول مالوندنش شدم . اینم خودشو ول داد تو بغلم و آروم آروم لباسها رو درآوردیم و مخالفتی هم نداشت. دیگه (کون) لخت شده بودیم و لب تو لب و گاهی هم می می به دهن . سینه های متوسطی داشت که الان میدونم سایزش هفتاد بود و چقدرم هم ناز و خوشگل بودن . یه پتوی کوچیک پهن کردم و رفتیم تو بغل هم . لامصب چه کسی داشت تنگ و بدون اینکه لبه هاش آویزون باشه یه خط صاف و خیلی کوچولو. کسش رو هم شیو کرده بود و با رنگ سبزه ای که داشت فوقالعاده شده بود. راستش دفعه اول نه اون برام خورد و من هم که کلا بدم میاد از کس لیسی فقط داشتم میمالیدمش. بهم گفت که از جلو اوپن هست و میدونستم که قبلا چند دفعه ای سکس کرده ولی بازم میترسیدم که نکنه دروغ بگه و بکنه تو پاچم بخاطر همین آروم آروم انگشتم رو میکردم تو کسش تا اگه احیانا خونی اومد زیاد خسارت نزنم بهش . بعد چند دقيقه انگشت کردن دیدم خبری نیست و رفتم بالا و آروم کیرم رو دادم داخل کسش، لامصب چقدر نرم و گرم بود . همه ما پسرا تو اوایل جوانی و بلوغ جق زدیم و بعد که میخوای سکس کنی اون حس و حال دفعه اولی که کیرت رو وارد کس میکنی به یه عمر جق زدن میارزه . اونم کس دختری مثل این فائزه خانوم که هم خودش خوشگل رود و هم کسش . اولین کُسی رو که میکنی هیچوقت از خاطرت پاک نمیشه . همزمان که داشتم تو کس ناز و داغش تلمبه میزدم لبها و سینه هاش رو هم میخوردم و میمالوندم ، خودش هم چون قبلا کس رو داده بود از من بیشتر بلد بود و قشنگ دل بکار داده بود و همراهی میکرد باهام. بعد چند دقيقه برگشت و قمبل کرد و کس تپلش از لای پاهاش زد بیرون . واقعا صحنه زیبایی برای من بود چون تا اون لحظه فقط این صحنه رو تو فیلم دیده بودم ولی حالا یه دختر پشتش رو به من کرده و کس و کونش رو قمبل کرده طرف من و منتظره کیره که بگایمش . نمیدونم دخترها هم تو اون لحظات چه حس و حالی دارن نسبت به کیر و گاییده شدن ولی برای من که دفعه اولم بود بهترین لذت و تجربه بود . بغلش کردم از پشت و شروع کردم به " جماعِ کَلبی " ( همون داگی ) با فیلمهایی که دیده بودم دستم رو هم بردم گذاشتم رو کسش و از جلو داشتم میمالیدمش که دیدم پاهاش رو چسبوند بهم و یکمی هم کمرش رو پیچ و تاب میداد و آه و اوه میکرد و بعد هم ولو شد رو پتو . یکم که حالش بهتر شد گفت برای اولین بار ارضا شده و منم برای اولین بار این صحنه رو از نزدیک میدیدم . تا قبلش فقط تو فیلمها دیده بودم . دوباره مشغول گاییدنش شدم و چون حالش خوب شده بود کلی قربون صدقه ام میرفت و حسابی تحریکم میکرد که بعد چند دقيقه منم آبم اومد و کیرم رو کشیدم بیرون و فائزه هم گرفت تو دستش و ریخت رو شکمش . با دستمال تمیز کردیم خودمون رو و لباس پوشیدیم یه نیم ساعت دیگه نشستیم با هم بعد از تلفن خونه زنگ زد به خونه پدربزرگش که خواهرهاش بیان و با هم برگردن خونه . موبایل هم که دست هر کسی نبود اون موقع و تلفنها هم شماره ای نمی افتاد که بفهمن از کجا بوده ! خواهرهاش اومدن و اینم شاد و شنگول رفت خونه . دیگه هر وقت خونه تنها میشدم یه سنگ مینداختم روی شیروونی شون و بعد نیم ساعت فائزه خانوم میومد پیشم .طفلی هر دفعه هم که میومد برام از شیره های شوهر ننش کش میرفت و منم میکشیدم و بعدم میگاییدمش . کم کم تونستم راضیش کنم که کون هم بده و لامصب عجب کونی هم داشت . دو سه سالی رابطه ما اینجوری ادامه پیدا کرد تا اینکه مادرم افتاد دنبال زن گرفتن برام . یه روز که فائزه اومد پیشم گفت شنیدم مادرت دنبال زنه برات و منظورش این بود که با اون ازدواج کنم . گفتم ببین عزیزم خودتم میدونی که نمیشه و از روز اول هم قرار ازدواج نداشتیم با هم . ناراحت شد و منم بغلش کردم که از دلش در بیارم و خابوندمش روی پتو و همونطور که لبش رو میخوردم لختش کردم و نوک سینه هاش رو میخوردم براش اونم شروع کرد به مالیدن کیرم و من دراز کشیدم و گذاشت تو دهنش و شروع کرد به خوردن و یکی از بهترین ساکهاش رو زد برام. بعدش هم اومد نشست رو کیرم و شروع کرد به بالا و پایین شدن . خودش دوست داشت هميشه بیاد بالا و سوار کیرم بشه تا ارضا بشه بعد اون یا دراز کش میگاییدمش یا اینکه کَلبی میشد و اول از کس میکردم و بعدش هم کون نازش رو میگاییدم و تو کونش آبمو میریختم . بعد سکس هم رفت و دیگه نیومد پیشم قهر کرد باهام . از این ماجرا یه سال گذشت و من خیلی پیگیرش شدم که دوباره بیاد و از دلش در بیارم که نیومد . یه روز تو بانک کشاورزی شهرمون بودم که یکی از همسایه هامون که زن و بچه هم داشت کشید کنار منو و گفت دیگه کاری با فائزه نداشته باش!! از اینکه بی مقدمه همچنین حرفی بزنه هنگ کردم و اونم راهش رو کشید و رفت! یه ماه بعد دیدم تو کوچه سر و صدا و داد و فریاده ، رفتم بیرون که دیدم زن اول اون مرده داره داد و بیداد میکنه، کسخول خان فائزه رو حامله کرده بود و شکم دختره هم بالا اومده و گند کار دراومد . هیچی دیگه اینا عقد کردن و بعد چند ماه هم پسرشون به دنیا اومد . اون مرده که اسمش هم گل محمد بود میدونست که من و فائزه با هم بودیم و میگاییدمش و بعد از قطع رابطه ما هم فکر کرده بود که یه کس مفت میکنه ولی غافل از اینکه فائزه خانوم گاییدش . حالا هر وقت منو میبینه سعی میکنه راهش رو کج کنه و از یه جای دیگه بره تا چش تو چش نشیم با هم. فائزه رو هم بعضی وقتا تو کوچه می بینم حالا بچه دومشون هم بدنیا اومده ولی دیگه بهم پا نداد . خواهر هاش هم همچنان میمیخواریدن ولی لامصب ها هیچکدوم بهم پا ندادن . بعد چند وقت خواهر کوچیکه هم از یکی دیگه حامله شد و اونم عقدش کرد فقط مونده خواهر وسطی که بدجور خوشگل بود و همچنان مجرده . حال کردین آمار همه اهل محل رو دادم بهتون 😂😂
نوشته: حامد
داستان را خواندیم و حتی یکبار کیرمان هیز نگِرد.
کیرم تو کیرتان،
الحق که لقب شیرهای جقی شایسته حضرت عالیه.
فک کنم تو سربازی کونت گذاشتن چون تازه از اونجا ب بعد با سکس آشنا شدی🤣🤣🤣
چه نیازی به اینقدر توضیح درباره ویدئو و سی دی بود و واقعا فک کردی همه مثل خودت گاگولن ندونن شو چیه؟ضمنا فوفول تویی که فک کردی بگی فیلم سوپر همه میگن عجب کارکشته ایه.درکل همه اش توهم بود و کسشر
احتمال میدم بابا و ننهت هر موقع بخوان بیان شهرنو میان پیش تو مفنگی جان. درسته؟
به نظر من خوب بود. البته حالت گزارش و اخباری بود. نه داستان. اما خوب بود.
نسبتا قابل تحمل و خوندن بود…اما بخاطر محتوای تلخش بیشتر دیس شد تا لایک.
بخاطر زحمتی که کشیدی لایک کردم.موفق باشی
کص ننت هم بد میخاریده حتما تورو پس انداخته🤔🤔
امار همه رو دادی بجز پدرخونده فائزه که مشتریش هم بودی همیشه میرفتی خونشون بهت شیره بده! فقط مشخص نکردی اون شیره ای که بهت میداد دقیقا از چه نوعی بود!! 😁