اولین سکس من با عموم

1390/11/23

سلام. اسم من سورملینا ست. 20 سالمه و ارمنی هستم و تهران زندگی می کنم. امروز می خوام براتون خاطره ی اولین سکسم رو تعریف کنم. من تک فرزندم و مادرم ایروانه، از بچگی توی خونواده ی پدریم بودم. یه عمو دارم که 13سال از خودم بزرگتره. ما از بچگی با هم بزرگ شدیم و خیلی با هم خوب بودیم و اکثر اوقات توی خونه ی مادر بزرگم با هم تنها بودیم. کم کم بزرگ تر که شدم، با هم می نشستیم فیلم می دیدیم و همیشه وقتی که فیلم صحنه داشت، یه کم باهام ور می رفت ولی از مالیدن کسم از روی شلوارک بیشتر نمی شد . گذشت تا اینکه عموم وقتی 28 سالش بود ازدواج کرد و بعد از 1 سال طلاق گرفت. اون موقع من 16 سالم بود و هیچ تجربه ی دوست پسر یا سکس هم نداشتم اما در کل خیلی هات بودم. عموم هم که تازه زنش رو طلاق داده بود خیلی حشری بود. بعد از چند وقت دوباره رفتیم سراغ سرگرمی اصلیمون: فیلم دیدن.
اصولاً هم وقتی این کارُ می کردیم که مادربزرگم و بابام خونه نبودن. یه بار گفت:" سورمه بیا با هم یه فیلم ببینیم."
تا رفتم دیدم فیلم پورن گذاشته. مثل همیشه خوابیدم بغلش و اون یواش دستش رو کرد توی شلوار من شروع کرد با کسم ور رفتن. چوچولم رو آروم آروم می مالوند و بعضی وقتا سوراخمو می مالید. منم کسم خیلی سریع خیس شد و خودم رو چسبوندم بهش. ازم یه لب گرفت و دستمو گرفت و کرد توی شورتش. منم واسه ی اولین بار به یه کیر دست زدم. دیدم چقدر سفته در حالی که همیشه فکر می کردم نرم باشه. فشارش دادم دستم رو کشیدم روی سرش و نوکش رو فشار دادم. یه آخ گفت که فکر کنم دردش گرفت. کیرش رو توی دستم می مالیدم. خوابید روم و یه لب محکم ازم گرفت. تو همه ی این مدت هم داشت کسم رو می مالوند.
بعدش یهو صدای در اومد. من خودم و جمع و جور کردم و عموم پتو انداخت رو خودش و تلویزیونش رو خاموش کرد و گفت:" برو بگو من خوابم."
من که ضربان قلبم خیلی تند شده بود و وقتی بلند شد قشنگ خیسی لای پام رو احساس کردم از اتاق رفتم بیرون و به مامان بزرگم گفتم که عموم خوابه و وقتی رفتم توی اتاق دیدم واقعا خوابیده. اما من نتونستم بخوابم همه ش توی فکر حسی بودم که دست زدن به کیرش بهم داده بود. یه کیر تقریباً بزرگ که پوست نرمی داشت. یادم افتاد وقتی که انگشت وسطشو می مالید روی چوچولمو سوراخ کسم خیلی حس خوبی بهم می داد. رفتم زیر پتو و انگشتمو خیس کردم. چشمامو بستم و همینجوری که به کیر داغش فکر می کردم، هی انگشتمو مالیدم روی سوراخ کسم و چوچولم. کسم هی خیس تر می شد. دلم می خواست عین اون زنه توی فیلمه کیرش رو بکنه توی کسم و من آه و ناله کنم. دلم می خواست کیرش رو بکنم توی دهنم و سرش رو میک بزنم که ببینم چه مزه ای میده. توی همین فکرا بودم که یهو دلم ریخت و کسم خیلی خیس شد. خیلی حس خوبی بود. ارضا شده بودم. ولی خب فقط کسم ارضا شده بود. هنوز چشمم دنبال یه موقعیت بود که بتونم به کیر عموم دست بزنم.
شب موقع خواب، دیدم بهم اس ام اس داد: بیا توی اتاقم.
همه ی برقا خاموش بود. اتاق مادربزرگ و پدربزرگم درست پشت در اتاق عموم بود و حتی اگه یه آهنگ ملایم میذاشت صداش توی اتاق اونا پخش می شد انگار که اکو گذاشته باشن. رفتم دیدم بله! آقا لخت خوابیده بود. همون فیلم بعدازظهر رو گذاشته بود و داشت کیرشو رو با دستش می مالید. نگاهم کرد و یواش گفت:" هیس."
من رفتم جلو. یه لباس خواب بلند صورتی پوشیده بودم که نخی بود و تا روی زانو هام می رسید و کمرش گره می خورد. گره کمربندشو باز کرد و دستشو گذاشت روی سینه هام. اول نوک سینه مو فشار داد و بعد اومد خوابید روم. شروع کرد به خوردن سینه هام . خوردن که نه. یا محکم سینه م رو می مکید یا سرش رو عین دیوونه ها گاز می گرفت. بعدش گردنمو یه کم مکید. قشنگ کیرش رو روی کسم حس می کردم که هر لحظه داره بزرگ تر می شه. خودش انگار فهمید که همه ی حواس من به کیرشه.
دوباره گردنمو لیسید و اومد پایین تا رسید به سینه هام. سینه هامو محکم گرفت توی دستش و کیرش رو از روی شورت می مالید به کسم.
من دیگه اصلاً توی حال خودم نبودم. هولش دادم عقب. فکر کرد ترسیدم واسه همین با اخم نگام کرد ولی من که نترسیده بودم. یه لحظه اون زنه رو نگاه کردم توی فیلمه که مرده نشسته بود و زنه داشت واسش ساک می زد. اونقدر هولش دادم تا تقریباً دراز کشید روی تخت. منم نشستم لای پاهاشو کیرشو گذاشتم توی دهنم. اول یه مک محکم از سر نرمش زدم. بعد دهنمو باز کردم و سعی کردم همه ی کیرشو بکنم توی دهنم. اینقدر کیرش بزرگ بود که دهنم داشت جر می خورد. بعد کیرش رو در آوردم. یه کم مالیدم و شروع کردم به لیس زدن کیرش. خودش نیم خیز شد و سرم رو گرفت. منم زبونم رو کشیدم روی تخماش.
این کار رو که کردم، دیگه نفهمیدم چی شد. چنگ زده بود توی موهامو داشت مثل دیوونه ها سرم رو فشار می داد روی کیرش. عقم گرفته بود. داشتم خفه می شدم. یه آب شور که پیش آبش بود ریخت توی دهنم که خیلی بهم حال داد. کیرش قشنگ باد کرده بود و رگاش زده بود بیرون. مثل اینکه سر و صدام زیاد شده بود چون هی بهم با لبای بسته می گفت: یواش.
بعد من رو خوابوند. شورتم رو در آورد. شورتم خیس خیس شده بود. کسم داغ کرده بود. انگشتش رو که گذاشت روی کسم فهمیدم انگشت اون سرد نیست، کس منه که کوره شده. انگشتش رو مالید روی کسم که اینقدر خیس شده بود، سر می خورد و می رفت روی سوراخم. یواش گفت:" برگرد."
برگشتم. انگشتش رو که با آب کسم خیس کرده بود، کرد توی کونم. انگشتش درد نداشت. یه کم گذاشت انگشتش بمونه. بعدش انگشت دوم رو که خواست بکنه دردم بیشتر شد. یه جوری کونم رو گرفت که بلند شدم و یه کم قنبل نشستم. کیرش رو از پشت مالید روی سوراخ کسم. داشتم دیوونه می شدم. سرش رو آورد نزدیک گوشم و گفت:" یواش. میخوای همه بلند شن ببینن جنده ای؟"
و کیرش رو گذاشت روی سوراخ کونم. یواش که فشار داد تو، دردش اندازه ی همون دو تا انگشتش بود. منم که حشرم زده بود بالا، دستم رو آوردم و کیرش رو یه کم بیشتر فشار دادم تو. خیلی دردم گرفته بود ولی دلم نمی خواست قطعش کنه چون شنیده بودم که کون دادن خیلی درد داره خودمم داشتم کمکش می کردم. اونم که دید من اینقدر حشری ام کیرش رو محکم تر فشار داد. بی اختیار گفتم:" آی."
یواش گفت:" ساکت دیگه جنده. مگه جنده ها هم موقع جر خوردن اینقدر سر و صدا می کنن؟"
فهمیدم وقتی که فحشم می ده حشری تر می شم. یه آخ دیگه م گفتم که فهمید لج کردم. دستم رو گرفت و گذاشت روی زمین. جوری که ستون بشه واسه تنم. دستش رو محکم گذاشت روی دهنم. کیرش رو با همه ی توانش فشار داد تو. انقدر دردم گرفت که تا گلوم سوخت. دیگه هم نمی تونستم جیغ و داد راه بندازم. چشمامو فشار می دادم روی هم اونم دهنمو محکم گرفته بود و داشت سعی می کرد کیرشو تا دسته هول بده توی سوراخ کونم.
با اون یکی دستش از جلو کسم رو گرفته بود و چوچولم رو نیشگون می گرفت. یه کم که گذشت ، سرش رو آورد نزدیک گوشم و گفت:" دوست داری پاره ت کنم که دیگه با شلوارک جلوم راه نری؟"
سرم رو تکون دادم. یه تلنبه زد که فکر کردم کونم به گا رفت.
" دارم می گامت جنده کوچولو."
اینو گفت و شروع کرد تند تند تلمبه زدن. کونم داغ کرده بود و با هر تلمبه ش می سوخت. منم خودم باهاش عقب و جلو می کردم که کسم بیشتر به دستش مالیده بشه. کف دستش خیس خیس شده بود. خوشم هم می اومد که جلوی دهنم رو گرفته بود. هر دفعه که سرش نزدیک سرم می شد بهم می گفت:" جنده… کونی… لاشی… مثل سگ می کنمت جنده. داری به من می دی مادر قهبه. جوووون… کونی خودمی… لاشی منی… می دونستم بالاخره یه روز می گامت… هم کونتو هم دهنتو… دوس داری پردتم خودم بزنم؟… جوووون… جنده خانوم…"
اینا رو که می گفت من حشری تر می شدم و دلم می خواست بیشتر بکندم. سرعت تلمبه زدنش که زیاد شد من خیلی شدید تر از قبل ارضا شدم. دستام لرزید و دلم یه جوری شد. کسم گرم شد و یهو آروم شدم. ولی اون نفهمید و همونجوری تند تند واسه خودش تلمبه می زد و حسابی سوراخمو که حالا گشاد گشادش کرده بود می گایید. یهو سرعتش زیاد شد و کیرش رو از توی کونم در آورد و گذاشت لای کسم. تند تند شروع کرد به لاپایی زدن که حس کردم یه عالم آب ریخت لای کسم. همونجوری آبش می ریخت و لاپایی می زد. بعد افتاد روی کمرم و کیرش روی کونم یواش یواش خوابید. این اولین سکس من بود که تا مدتها فقط هم با عموم سکس می کردم.

نوشته: سورمه


👍 7
👎 0
231193 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

311260
2012-02-12 22:33:21 +0330 +0330
NA

معلومه از جلق زیاد دیونه شدی خدا شفای عاجل بهت بده

0 ❤️

311261
2012-02-12 22:44:30 +0330 +0330
NA

قشنگ بود ولی کاش با عمو نبود .اینجوری بیشتر لذت می بردم. مرسی

0 ❤️

311262
2012-02-12 22:54:47 +0330 +0330

خوب بود ولی حیف با عموت بود. به هرحال داستانت رو نسبتا خوب نوشته بودی.

0 ❤️

311263
2012-02-13 00:49:49 +0330 +0330
NA

benazaram in 2khtar dare durugh mige khodesho bejye armani ja dade

0 ❤️

311264
2012-02-13 02:13:33 +0330 +0330
NA

به من اگه کسی از این فحشا بده دهنشو سرویس میکنم تو چطوری حشری شدی؟!

0 ❤️

311267
2012-02-13 07:33:58 +0330 +0330
NA

جالب کس شر نوشتی.لازم بود بگی ارمنی هستی؟ تو این گیر وداره مباحث دینی تو شهوانی خیلی خوشم اومد گفتی ارمنیم.وخیلی جالب تر اینکه خودتونو زود تابلو میکنید.لعنت به شما حرومزاده های بسیجی.بچه ها بزودی داستانهای یهودی(داییم منو کرد تو 6 سالگی) و زرتشتی(موبد توی عبادتگاه منو تو 11 سالگی کرد) هم میاد تو کار :-)) رفیق من خودم روحانیتم واسه دروازه غاره:-))

0 ❤️

311268
2012-02-13 08:50:18 +0330 +0330
NA

از لحاظ نوشتاری متوسط اما از لحاظ انتقال حس به خواننده خوب بود!!

0 ❤️

311269
2012-02-13 11:08:08 +0330 +0330
NA

بد نبود ولی کسی برای اولین بار اینجور کون نمیده … چرا عنو

0 ❤️

311271
2012-02-13 12:19:26 +0330 +0330

آقای Farzzan که جدیدا جای ساینا کُسه رو خوب داری میگیری! آخه کونی، لااقل میخوای ایراد بگیری خوب متن رو بخون تا کس ننویسی!!! الاغ، گفته 28 سالگی ازدواج کرد، یه سال بعد طلاق گرفت و این اتفاقا بعد از طلاقشه!!! احمق، 28+1 میشه 29 و 29 منهای 16 میشه همون سیزده سالی که گفته!!! ریدم به مغزت که فقط میخوای ایراد بگیری. کسمغز

0 ❤️

311272
2012-02-13 17:41:19 +0330 +0330
NA

تو شهر كورا يه چشم پادشاهه
نسبت به بقيه داستانا باورپذيرتر و بهتر بود

0 ❤️

311273
2012-02-13 18:42:53 +0330 +0330

صادق بوذی آفرین!

0 ❤️

311274
2012-02-14 02:23:02 +0330 +0330
NA

بدک نبود
موفق باشی در دادن
توکه راست میگی

0 ❤️

311275
2012-02-14 14:23:26 +0330 +0330
NA

ایییییییییییییی .یکم با کیرم بازی کردم ولی جق نرسید

0 ❤️

311276
2012-02-14 17:39:39 +0330 +0330
NA

:O معلومه که داستانت واقعی بوده چونکه ارمنی ها دروغ نمیگن بهر حال نوش جونت باشه

0 ❤️

311277
2012-02-14 18:07:19 +0330 +0330
NA

جالب بود به راستو دروغش کار ندارم ولی باید
رو متنت بیشتر کار میکردی موفق باشی

0 ❤️

311278
2012-02-14 19:26:07 +0330 +0330

اسمت چي بود ? سورتمه اينا داستانت خوب بود توصيه ميكنم دايي وپدربزرگو بقيه مرداي فاميل رو هم بي نصيب نذاري چون ظاهرا از فاحشه بودن لذت ميبري

0 ❤️

311279
2012-02-20 18:52:45 +0330 +0330

ایول به این منتقد های این داستان ها که از ریشه داستان رو در میارن که ببین این داستان چرته یا واقعی

دمتون گرم .

موفق باشید

0 ❤️

311281
2012-03-10 05:19:49 +0330 +0330
NA

آقا شما چرا وقتی میخواین داستان بنویسین مادر و خواهر خودتونو جنده و داداشو باباتونو بی غرت میکنین میخواین بدین من که نمردم مثل شاخ شمشاد وایسادم اینجا

0 ❤️

311282
2012-04-10 05:59:55 +0430 +0430
NA

داستانت عالی بود… ای کاش انقدر هاردکورش نمی کردی… از نظر عقلی برای اولین تجربه سکس یه دختر 16 ساله نمیتونه زیاد جالب باشه… ولی در مجموع از ارزش داستانت کم نمیکنه.

0 ❤️

311283
2014-01-06 14:01:30 +0330 +0330

آره کاش باعموت نبود.خانوادگی جق بزنیدحالش بیشتره

0 ❤️

311287
2014-12-19 01:43:34 +0330 +0330
NA

Hame shodan montaghede dastan mishe begin naghd konande haye aziz madrakatuno az Kodum daneshgah gereftin
Mashala shahvani k nis shokufaie estedad hast :))

0 ❤️

311288
2014-12-31 20:39:14 +0330 +0330
NA

داداش ظاهرا خبر نداری بین ارمنی ها مثل بقیه ایرانی ها رسم و رسوم پرده و اینچیزا نیست دختر راحت میتونه از جلو بده چرا از عقب؟ تابلوش کردی بعدش خیلی جالبه این بنده خدا اگر سوپرمن باشه و تو هم غار علیصدر بازم تو جلسه اول و بدون هیچ مواد بی حسی و شل کننده ممکن نیست بتونه از عقب تلمبه بزنه تازه با صدای اکو دار و پخش دالبی آن تو اتاق بقیه کسی بیدار نشه در ظمن برای رفتن به اتاق عمو که دزدکی لازم نیست میتونستی معمولی بری البته زیاد ایراد نمیشه گرفت چون دروغگویی تو ذات ایرانی ها چپیده! بهرحال شاید این چیزی که الان برای شما ارزو بود برای بعضیا خاطره واقعی باشه و در آخر بگم که عمت اینار شانس اورد چون تو کامنت ها ندیدم برای رویابافی هات هزینه بده!!!

0 ❤️

311289
2015-01-29 06:16:23 +0330 +0330

خخخخخخخ
کلی به داستانت خندیدم

0 ❤️

572322
2017-01-05 15:31:12 +0330 +0330

خیلی با احساس بود

0 ❤️