اون زمان که این رخداد مهم تو تقویم سکسی زندگی من جای گرفت هجده سالم بود طبق سرگرمی که تو اون دوران باب بود و استقبال چشمگیری ازش میشد رفتن به قهوه خونه و کشیدن قلیون بود که طعم تنباکو معروف اون زمانم دوسیب البالو بود که باید داد میزیدی به قهوه چی (اپراتور قهوه خونه) بلند میگفتی حاج حمید البالوشو بیشتر بزن الان دارم فکر میکنم من از کجا پول می اوردم روزی ۱۵۰۰ تومن پول قلیون میدادم ارزش پوله اون زمان میخاید بدونید اینم مثالش ترامادول ۱۰۰ کپسولای سبز رنگی بود هر خشابش ۱۵۰۰ تومن بود الان چنده خشابی ۴۰ هزار تومن من روزی ۴ بار میرفتم قهوه خونه
خیلی پول زیادی بود عشق اینو داشتیم بریم بشینیم کنار خوبای محلمون(گنده لاتا) مابین این خوبا یک عده لواط کارم حضور داشتن که من واقعا از دستشون در رفتم قدم بلند بود بچه پرو بودم ولی با ادب همه باهام حال میکردن واگرنه تا الان صفرم زده شد بود یک روز نشسته بودیم تو قهوه خونه اون زمان مشروبایی که میخوردیم قوطی شکل بود معروف بود به پنج پهلوان رفیقم کنارم نشسته بود گفتم داداش بریم بخوریم گفت بریم بزار زنگ بزنم گفتم حتما میخاد با ساقی هماهنگ کنه بریم بگیریم بعد سوار ماشینش شدیم دیدم داره میره بیرون محل گفتم داداش حمایت از تولید داخلی چرا از بچه های خودمون نمیگیری گفت چیو گفتم قوطی دیگه گفت مگه نگفتی بریم بکنیم منم دیگه گفتم دیگه ضایست منم حتما زبونم نچرخیده بلاخره تجربه میشه عیبی نداره شانس اوردم پول داشتم اون زمان هر جفتمون ۶۰ تومن دادم حالا فکر کن من اصلا تو فازه سکس نبودم خونه تیمی کجاست خاله کیه بعد رفیقم گفت قرص داری گفتم میخای چیکار گفت بخور برات خوبه به منم بده گفتم بیا خورد نزدیک بود پشت فرمون تشنج کنه خدا رحم کرد بهمون بچه حساسی بود کلا احمقم سه تا کپسول خورد بعد رفتیم با کسکشه همون جا قرار گذاشته بود رفتیم داخل خونه دیدم یک پیرزنی نشسته تسبیح دستش میگه سلام چه پسرایی ماشالله ماشالله رفیقم گفت خاله چجوریه تر تمیزه پرو بود من بچه خجالتی بودم سرم همیشه پایین بود پیرزن گفت لاغر سفید خوشگل خوبه ننه جان اماده شد خانم روسپی که من اول برم داخل اتاق رفتم همش دیدم داره نگاه میکنه منو منم لباسامو کم کم داشتم درمی اوردم گفت چیه چرا در نمیاری از ما هم بزرگتر بود۲۴ سالش اینا بود گفت خاب روت نمیشه رکابیتو درنیار تو دلم گفتم خدایا شکرت چقدر روسپی با فهمو کمالاتی بعد خوابیدم گفت اسمت چیه گفتم حسین گفت چه اسم قشنگی چه پسر خوبی انگار تو اتاق عملم میخاد منو بیهوش کنه داره تست میکنه دارو بیهوشی اثر کرده یا نه گفت اولین سکسته گفتم اره معلومه گفت بازم خوبه اولین بار اینارو از کجا یاد گرفتی پوزیشنا منظورش بود گفتم خاب فیلمشو که دیدم بعد لپمو کشید گفت قربونت بشه خاله تو چقدر بانمکی گفتم نظر لطفتونه بعد برگشت که من انال سکس کنم من ابله گفتم نه دردت میگیره دقت کرده باشید اولین بار انقدر لذت میده به طرف عاشق طرف میشی همینم شد من کارم تموم شد همزمان رفیقم اومد تو اتاق بعد خانم روسپی داشت لباسامو مرتب میکرد یقمو صاف کرد لپمو کشیدو یک بوسه ای ام زدو من رفتم بعد اومدیم بیرون رفیقم با اون کسکشه فکر کرده بودن من از این خانومه شماره گرفتم که دیگه بدون واسطه بیاد خونمون گفتم نه بابا من اولین بارم بود تو چه فازی هستید اعصابمو خورد کردن رفیقم گفت شماره داداشمونو سیو کن برای دفعه بعدی منم حواسم نبود که خوب کاریم کردم اسم طرفو نپرسیده بلند اینجوری کردم اینم کسکش سیو شد بریم داداش نگو یارو بچه محل خودمونه متاهل بچه ام داره حالا بیا دو ساعت معذرت خواهی کن عمو حواسم نبود من بی ادب نیستم اینم شغل شماست برای ی لقمه نان حلال اومدم چشمشو درست کنم ابروشم زدم خراب کردم رفیقم گفت نگو فهمید خودش این بود داستان اولین سکس ناخواسته من امیدوارم لذتشو برده باشید فقط فحاشی نکنید میکنیدم خفیف باشه لطف میکنید😂😂😂😂

نوشته: پرهام