اول بگم که من اسم هارو برای امنیت بیشتر مستعار انتخاب کردم
یک روز که توی اینترنت میچرخیدم با سایتی به نام sampadia.com آشنا شدم چون منم توی مدرسه سمپاد درس میخوندم جذب اون سایت شدم اولایلش سعی داشتم خودمو مطرح کنم و توش لایک بگیرم تا تعداد لایکام بالا بره یا خودمو مطرح کنم و مدیر بشم اما کم کم دیدم اونجوری ها هم نیست .با چن تا دختر و پسر هم دوست شدم و رابطمون در حد پیغام تو همون سایت بود احساسم بم میگفت که یه دختری به نام پردیس(مستعار) داره بم وابسته میشه تعداد پیغاماش بالا رفته بود خیلی تو کارام دخالت میکرد شبا تو یاهو تا صبح میخواست درد و دل کنه و حرف بزنه باهام یه حسی تو دلم میگفت که منم دوستش دارم از طرفی پردیس مال شهر من نبود و مال سمپاد شهر دیگه ای بود آروم آروم منم بش نزدیک شدم و تصمیم گرفتم باش رابطه داشته باشم یه روز من بدلیل قطعی اینترنت نتونستم یاهو و سمپادیا برم فرداش ساعتای ۶بود رفتم کافی نت و دیدم یه عالمه آف و پیغام گذاشته و نگرانمه منم سریع شمارمو براش آف گذاشتم و گفتم اینترنت ندارم خواستی مسیج بده حدودای ۸بود که دیدم یه ایرانسل میسج داده: سلام امیر جان نگرانت بودم مرسی که آف گذاشتی
منم جواب دادم و اون شب تموم شارژمون رفت از فردای اون روز کار مون مسیج بازی شده بود منی که هر ۱۰ روز یه شارژ ۵تومانی تموم نمیکردم تو ۲ روز فاتحشو میخوندم
بعد چند روز اینترنتم وصل شد اما هنوز مسیج دادنمون کم نشده بود.
اونقدر پیش رفتیم که دیگه علنن بم میگفت که عاشقمه و دوستم داره روزی چند پست توی تاپیک حرف بزن سمپادیا واسم میداد و منم پستاشو میخوندم و کم و بیش بهش ابراژ علاقه میکردم بعد از حدود ۷ ماه از رابطمون گفت که برای سفر دارن میان شهر ما و اینجا خونه عموش میان به هزار زحمت و دردسر تونستیم همو توی یک پارک ملاقات کنیم اولش که همو دیدیم احساس شرم خاصی داشتیم حتی دست ندادیم و فقط سلام حتی از خجالت نتونستیم درست حرف بزنیم اما بعد از چند دقیقه کمی راحت تر شدیم راحت دستشو گرفتم و تو خیابون راه میرفتیم چون با هزار پیچوندن اومده بود مجبور شد زود هم بره و ملاقات اول یک ساعتی بیشتر نشد خیلی خوشحال بودیم جفتمون همو دوس داشتیم اما فکر سکس با اون دیوانم کرده بود واقعا فرداش مسیج دادم: پردیس میتونی بازم بیای؟ جواب دادکه نمیدونم شاید بشه سعیمو میکنم. منم گفتم اگه شد میشه بوست کنم؟ آخه خیلی دوست دارم گفت وسط خیابون ضایع نیس؟ گفتم فوقش میریم تو سینما کسی نمیفهمه فهمیدم به تخمم گفت : باشه
فرداش پیچوند و با دختر عموش اومد دختر عموش پایه بود گفت من میرم چند ساعت دیگه میام دنبال پردیس بلیط سینمارو گرفتیم و رفتیم داخل اول بازم میترسیدیم اما با چراغ سبزش بعد بوس دستمو گذاشتم رو پاش تو مسیج حرفای سکسی بهم میزدیم بش گفته بودم موقع تحریک کیر پسرا سفت میشه دستم رو پاش که بود گفت امیر داره سفت میشه؟ فهمیدم که بله اونم تحریک شده گفتم: نمیدونم فک کنم
خودت ببین شده یا نه؟ گفت برو بابا گفتم بذار دیگه دستشو گذاشت رو کیرم ولی سریع برداشت گفتم چیه؟ ترسیدی؟ خندید و گفت : من دارم میمیرم گفتم چرا؟ گفت حالم خوب نیس منم از قصد دستمو لای پاش برم چشماشو بست فهمیدم اوضاش خرابه. گفتم میخوای سکس کنیم؟ سریع چشاشو بار کرد و جواب منفی داد بش گفتم پردیس ما همو دوست داریم و میخوایم باهم ازدواج کنیم اینجوری عشقمونو بیشتر میکنیم چند دقیقه باش حرف زدم و البته تحریکشم کردم بعد از فیلم جواب مثبت داد و قرار شد سکس داشته باشیم اما کجا؟ دو روز فرصت داشتیم به مکان فکر کنیم از دستشوئی عمومی تاپارکینگ خونمون رو زیر و رو کردیم هر جا به ذهنمون میرسید اس میدادیم بهم تا اینکه یادم به هتل افتاد اما به ما که هتل نمیدادن صبح روز آخر رفتم ببینم هتل بمون میدن یا نه؟ تو یک مسافر خونه یه پسره ای بود هم سن و سال بش گفتم من و خواهرم مسافریم اما شناسنامه نیوردیم گفت قانونی نیس و نمیتونه و اماکن و اینا بشون گیر میده گفتم قرار نیس کسی بفهمه شدیدا تخم چسبنده بودم پسره هم فهمیده بود که چسبوندم ۵۰هزار تومان چابیدمون تا اجازه داد بش گفتم من میرم دنبال خواهرم زنگ زدم پردیس گفتم یجوری بپیچون تورو خدا گفت به مونا(دختر عموش ) میگه تا بپیچونن خلاصه عصر ساعتای ۴ به بهانه دندون پزشکی دختر عموش پردیس هم اومد سریع رفتیم مسافر خونه جوری ترسیده بودیم که باهم کل مسیر حرف نزدیم وارد که شدیم دو سه بار پردیس پشیمون شد اما خیلی سریع خودمونو تنها توی اتاق دیدیم.
روسریشو در اورد یکم اروم شده بودیم درو دوتا قفل زدم و پریدم رو تخت گفتم بیا چشمامو بستم و دیدم اومدتو بغلم رویایی که چندین ماه تو فکرش بودم رویایی که تو مسیج چندین بار بهم گفته بودیم دیگه حتی یکمم ترس نداشتیم گفت بم که خیلی دوسم داره لبابسشو در اوردم و خودمم با یه رکابی بودم ولی کاری به کمر به پایینش نداشتم ولی اون دائما دستش به پشت من بود سوتینشو خودش در اورد و من شروع کردم به مکیدن سر سینه هاش قبلا بش گفته بودم سینه سمت راستش مال منه کم کم کل بدنشو لیس میزدم تا بش گفتم نمیخوای شلوارو در بیاری ؟ راغب نبود اما مجبور بود ولی شرتشو توی حرکت اول نگر داشت شلوار منم در اورد و وقتی کیرمو از روی شرت دید بی مقدمه فشارش داد و شرتمو در آورد ققط یه لیس به کیرم زد خوب شیو نکرده بود افتادم روش و بدنشو میخوردم به شرتش رسیدم مخالفت کرد و گفت امیر اونجا نه ولی من کم کم دستمو گذاشتم روش و از روی شرت براش مالیدم داشت نفس نفس میزد که گفتم پردیس من لختم توام باید باشی بلاخره قبول کرد و در اورد شرتو برای اولین بار کس رو دیدم مثل عکسای تو این سایتا نبود خیلی کوچیکتر و جمع و جور تر بود مو داشت ولی معلوم بود تازه زده بود چون خیلی کم بود شروع کردم به خوردن کسش دادش بالا رفته بود و جوری نفس نفس میزد که میترسیدم گاهی.
جامونو عوض کردیم کیرمو لیس میزد نمیدونم به همین میگن ساک یا به مکیدن چون نمیمکید فقط لیس میزد بالاش و پایینشو روشو حتی تخمامو گفتم میشه از پشت حال کنیم؟ گفت نه نگو اینو منم اصرار کردم اما دیدم لج کرده بیخیال شدم گفت بذار روی کسم منم اینکارو کردم یکم روش کشیدم گفتم لاپایی حال کنیم؟ گفت یعنی بذاری لای پام؟ گفتم آره دیگه قبول کرد لای پاش خیلی داغ بود کیرم داغتر اونقد عقب جلو کردم که گفت امیر ارضا نشو چیزی نپرسیدم نشست جلو و کیرمو گرفت یکم لیس زد بعدش تند تند جلق زد تا ابم اومد دهنشو باز کرد کیرمو کرد تو دهنش و مک زد قبلن هم توی مسیج گفته بود اینو دوست داره منم یه چن دقیقه افتادم رو تخت بعد با تموم وجود افتادم رو کسش وخوردم اینقدخوردم که ارضا شد یکم همو بغل کردیم و حدود یک ساعت حرف زدیم موقع رفتم بصورت 69 شدیم تا یبار دیگه ارضا شیم بااینکه خوشش نمیومد از69 ولی اینکارو کردیم و رفتیم اونروز مثل یک خواب تموم شد چند ماهی رابطمون ادامه داشت اما سر اختلافاتی به زدیم الانم ماهی یک بار مسیج میدیم ولی خیلی سنگین.
این خاطره ای بود که من از پردیس دوست سمپادیم داشتم و مدیران سایت سمپادیا هم بخاطر این جنده خونشون تشکر میکنم
نوشته: امیر
این داستان واقعی بود ولی تنها سودی که برای من داشت این بود که فهمیدم سمپاد یعنی چی…!!!
ای کیرم تو روحت خمینی که مثلا میخواستی این ملت رو آدم کنی… استعدادهای درخشانمون که اینها باشن وای بحال بقیه
استعداد درخشانمون دختر مردم رو میبره تو مسافرخونه میکنه بعد میاد تو سایت سکسی تعریفش میکنه… واقعا که زرشک!!
(صداى جينا كلاغ سمباد):
سمباد جونم سمباد جونم،اين كسشرا چى بود گفتى؟ على بابا داره مياد كونت بزاره
بالاخره عاطفه يا پرديس؟يه اسمو نميتونى حفظ كنى جقى بعد مياى داستان مينويسى
كلاغ تو كونت قارقار كنه، شفته جق مرگ ميشى نزن انقد
<ستاد اكران فيلم -جلقيان پرواز ميكنند-در سينماهاى سراسر كشور>
اگه تو کونی نمی گفتی اسامی مستعاره ما فکر می کردیم اسامی واقعیه!!! ان پدر مادر.
معلوم نیست تو سمپاد چه کیری بهت زدن که اومدی اینجا پشت سرشون میگی جنده خونه ی سمپاد!
. . .
با این داستان تخمی و مجلوقانه ات . خیلی جاها اصلا معلوم نبود داری چه گوهی میخوری!
. . .
یعنی چی؟
" ﮔﻔﺘﻢ ﻓﻮﻗﺶ ﻣﯿﺮﯾﻢ ﺗﻮ
ﺳﯿﻨﻤﺎ ﮐﺴﯽ ﻧﻤﯿﻔﻬﻤﻪ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﺑﻪ ﺗﺨﻤﻢ
ﮔﻔﺖ : ﺑﺎﺷﻪ"
. . .
مرض داری انگلیسی استفاده میکنی؟
“خوب شیو نکرده بود”
. . .
مقاله های سمپاد تو کونت
کیر کاربرای سمپاد تو کونت
سرور سمپاد تو کونت
زرشک پلو با گوشت مرغ جقو توحلقت! . . . . . . .
تف تو سوراخت!
کثافت جلقی دختر پاک وساده بهت سرویس داده بهش میگی جنده?!
شرک بکنتت!
بابات رو کردم!
پشم های خر تو دهنت شناور باشه!
کونکش!
اعضا سایت سمپادیا ببین چطوری کردنت که میگه جنده خونه بوده!
سگ توکونت هاهار کنه!!!
کار به داستان ندارم اصلا…
گاهی تو شعور بعضی خواننده ها شک ميکنم…
يه نفر ديگه اسم مراکز علمی رو بد ميکنه اونوقت بعضی ادم نماها به بزرگای دين توهين ميکنن.
بچه ها گول نخورین برید سمپادیا! این داستان توسط مدیران سمپادیا به دلیل کمبود مخاطب نوشته شده تا بتونن مخاطب جذب کنن :))) از ما گفتن بود، دنبال کُس رفتین اونجا بعد یدفعه دیدین کونتون گذاشتن، نیاید بگید نگفتی :)
داستانت رو باید رید توش!!!
با اجازه مهندس گل پسر
With Special Permission of “Mohandes-e-Gol Pesar”
تخم خرچنگ
تخم مدیر هتل
تخم مدرسه سمپاد
تخم خر نر سیاه همسایه بغلی
تخم سایت سمپادیا
برگرفته از کتاب تخم شناسی نوشته مهندس گل پسر جلد 2 صفحه 234 انتشارات شهوانی اون ور دنیا ، 2012
عوضي سنت قانوني نيس برو بيرون. چيه معدل پايين شدي از سازمان انداختنت بيرون اومدي مفت ميبافي
ديوث
داستان کاملا دروغ بوده نویسنده یک جنس مذکر جقی که معمولا سکس چت زیاد میکنه…شهوانی که میاد کیرش شغ میشه…فک کنم مدیر شهوانی هم.دوستش داشته که گذاشتش اول…
به یاد تکاورعزیزم
نامردی بود دیگه ننویس…
که چی حالا اومدی داستان نامردیت گذاشتی اینجا بهت جایزه بدن
هر چی فحش بخوری کمته
اگه دختره بهت پا نمیداد بازم میگفتی جنده خونه
یکی بود یکی نبود غیرازخالی بندی هیچی نبود
کیرم تووجوت بااین داستان مزخرفی که نوشتی کس کش ده دیقه ازوقتموبه پایه کس شعرات گزاشتم
کیربابام توکون جداباد خالی بندت
آخه سلمان خان
اخه کون کش دریه دسشوئی تومسافرخونه دوربین گزاشتن فک می کنی دوره رضاشاست
بچه کونی نرفتیم حالیمون نیست این مسافرخونه ای که تومیگی کجاست مامانتوببرم اونجا
باشه ملتی میرن اونجا کس می کنن توبچه کونی جلقوکه تنها نمی کنی کش کش چاخان گو
بروهموم انجمنی که توکوش میدادی
چه بی تربیتی تو؟ به اون سایت می گی جنده خونه به اینجا چی می گی؟
جنبه نداری نباید وارد سایت شی.
خیلی کیری بود.آخه کونی نه به ابنکه طرف اول خجالت می کشیده و نشون میداده که این کاره نیست نه به اینکه جلق زده برات و آبتو خورده و نشون داده حسابی این کارست و دوست داره.آخه صورت خر از نیم رخ تو کونت کمتر جلق بزن.
خیلی کیری بود.آخه کونی نه به اینکه طرف اول خجالت می کشیده و نشون میداده که این کاره نیست نه به اینکه جلق زده برات و آبتو خورده و نشون داده حسابی این کارست و دوست داره.آخه صورت خر از نیم رخ تو کونت کمتر جلق بزن.
تو گوه خوردی کسکش آشغال که سمپادی هستی
آخه بچه کونی خوشت میاد بیای اینجا یه عده بامرام عمتو بیارن جلوت؟؟؟؟؟؟
کله کیری یه بار دیگه به سمپادیا توهین کنی خوارتو تو همون مسافرخونه میگام فهمیدی!!! :O: :O
میشه بگید بزرگ دین شما کیست؟
این سوال نبود کیر خمینی بود که داشت به یاد تو جق میزد … برو پیش همونا که اومدی جنده ی بسیجی برو سیقه تو بده منظورم کستو بود.
ساحل نود تا از بزرگان دینت رو نام ببر … نری تو اینترنت بگردی
برو تو حوزه ها بگرد که نذاشتن یه دونه بشکه تو ایران بمونه.
<بنیاد شستشوی مغز بطور رایگان>
ذات مردان و پسران همینه دیگه
دختر پاک مردم رو بهش قول ازدواج میدن ،عاشقش میکنن ،قربون سدقش میرن ،بعد اینکه فهمیدن دختره عاشق شده و تو چنگ پسرست دختر پاک و نجیب رو به راه گند میکشن و بهش تجاوز میکنن و غرور دختر رو له میکنن و بعدش دختر رو ول میکنن به امان خدا و میرن سراغ یکی دیگه
بعدشم میان داستان میسازن از اون دختر بخت برگشته و تو این سایت میذارن
بیغیرتا ،عقده ای ها ،کثافتهای بیشرف
بعضی وقتها مثل الان از پسر بودنم شرمسار میشم
خاک عالم تو سرت با همچین کار مزخرفی که انجام دادی
بدبخت برو به دست و پای اون دختر معصوم بیفت و ازش حلالیت بگیر و بهترین کار اینه که باهاش ازدواج کنی همین
البته اگه یه جو غیرت تو اون وجودت هست
وای که چقدر تو آدم کثیفی هستی به دختر قول ازدواج دادی که باهات سکس کنه الان اومدی میگی جنده خونه سمپادیا؟ جالبه واقعا پست فطرت بودن افتخار داره؟ لاشیگری اپیدمی شده تف تو ذات همچین پسرایی اینجور پسرا فقط به درد کس لیسی میخورن . باید دخترا ادبت کنن یه ساعت کسشونو بلیسی ارضا که شدن پاشن برن بمونی تو کف تا یذره آدم شی به خودت بیای قدر بدونی.