اولین سکس، یک ساعت قبل از امتحان

1391/11/05

سلام به همه دوستان گل شهوانی
من امیر هستم و الان 27 سالمه
این داستان کاملا واقعیه و مربوط به زمانیه که من تازه رفته بودم دانشگاه.
من 19 سالم بود و ترم اول معماری و با دختر دوست مامانم که شمارشو از گوشی مامانم کش رفته بودم دوست شدم. مینا 21 سالش بود، سفید، قد بلند، واقعا باربی و تو دانشگاه آزاد تجریش درس میخوند. اول sms بازی میکردیم که من شروع کردم به فرستادن جوکهای سکسی. اول یه کم بی محلی کرد ولی بعدش اونم راه افتاد. بعد از چند روز با هم قرار گذاشتیم، شب قرار یه کم حرفای سکسی رد و بدل کردیم و من بهش گفتم که فردا باید بهم لب بدی، اونم گفت که عاشق لب دادن به منه.
فرداش رفتم دنبالش و با هم رفتیم دره دارآباد. یه برفی اومده بود که اگه سگو با شیلنگ میزدی از لونش نمیومد بیرون. من اوشکول تو اون مسیر که ماشین سرسره بازیش گرفته بود رفتم تا پای کوه. هیچکس نبود ،شیشه های ماشینو بخار گرفته بود و منو مینا مشغول لب بازی شدیم. که خودش دستموگرفت به سینهاش،منم دستمو بردم زیر لباسشو مالوندم. کلی حال کرده بود و نمیتونست سر جاش بند بشه که احساس کردم یه ماشین داره نزدیک میشه، من کارو در همون حالت ول کردمو رسوندم خونش.
چند بار همدیگرو بیرون دیدیم تا اینکه چند روز بعد خونمون مکان میشد،هرچند جفتمون اون روز امتحان داشتیم. کلی پختمش که بیاد خونمون، شبا با sms حرفای سکسی میزدیم و اونم کوسش خیس میشد و میمالید، منم کیرمو میمالیدم. بهش گفتم که میتونیم از کون بکنیم، اول راغب نبود ولی من ازش خواستم که با انگشتش بکنه تو کونش، اونم کرد و انگار بهش حال داده بود، خلاصه که راضی شد.
روز موعود رسید. ساعت 8 یه جا قرار گذاشتیم،رفتم دنبالش ، تا برسیم خونه چند بار با تلفن چک کردم که خونه خالی شده باشه. اون 12 امتحان داشت و من1 ظهر. واسه همین باید سریع کارمونو انجام میدادیم.
از پارکینگ پایین رفتم تو و درو براش باز کردم و جفتمون با آسانسور رفتیم بالا. خبری نبود و همه چی امن و امان بود. دستشو گرفتم و بردمش اتاق خودم. وسایلشو گذاشت رو میزم و همونجور که ایستاده بود شروع کردم به گرفتن لب ازش. کلی حشرمون زده بود بالا که مینا گفت میخوای همینجوری ادامه بدی؟ وایساده؟ منم دستشو گرفتم و نشوندمش رو تختم. مقنعه و مانتوشو در آوردم و اون لباس صورتیشو. شروع کردم به گرفتن دوباره لب و دستامو به کمرش مالیدم تا سوتینشو در بیارم. وای که چه سینه هایی داشت، خوشگل و خوش فرم، تا امروز سینه هایی به قشنگی اون ندیدم. اول با دستام مالیدمش و مینا آه میکشید، شروع کردم به خوردن سینه هاش. از حال داشت میرفت، خیلی از اینکه پستوناشو بخورم لذت میبرد. با دستام جفت سینه هاشو گرفتمو از این یکی خوردم تا اون یکی. وسطش شیطونیم گرفتو یه گاز از نوکش گرفتم که مینا هم دردش گرفتو سینه هاشو پس کشید.
اونم شروع کرد به در آوردن پیراهنو زیرپوشم،منم خوابوندمشو شلوارشو از پاش کشیدم بیرون. چه شرت قشنگی داشت، سفید بو و یه قلب قرمز روی کوسش. کوسش تپل بود و انحنا و چاکش از زیر شرت معلوم، آبشم در آومده بودو وسط شورتشو خیس کرده بود. با دستاش شورتشو گرفته بود که نتونم از پاش در بیارم و میگفت این یکی نه امیر. منم که حسابی حشری شده بودم اول از رو شورت کوسشو مالیدم، انگاری معجزه کرد و دستاشو ول کرد . شورتشو در آوردم، وای چه کوس تمیزو سفیدو تپلی بود، من تا اونروز کس ندیده بودم و حسابی خمارش بودم. دستمو مالیدم به وسط کوسش، حسابی خیس کرده بود و وقتی میمالیدم ( چون بار اولم بود خوردن حالیم نمیشد. ) با دستاش روتختیو دست منو چنگ میزدو ناله میکرد. یه دقیقه ای به همین منوال گذشت که من پا شدم و شلوارو شورتمو در آوردم. رگهای کیرم داشت پاره میشد. تا کیرمو دید انگاری که ترسیده باشه گفت: وای چه گندست!!!

  • آره دیگه این اسمش کیره نه دودول
  • میخوای نکنی و بذاری لای پام
  • نه دیگه، با هم قرار گذاشتیم
  • دوستام گفتن از پشت خیلی درد داره
  • نترس یه کاری میکنم دردت نیاد
    اونجا بود که دستشو گرفتمو دمرش کردم رو تخت. چی جلوم بود؟ یه کون تپل سفید ژله ای، منم که بار اولم بود شروع کردم به مالیدن باسنش و وقتی که لاشو باز کردم دیگه داشتم بیهوش میشدم. عجب چیزی بود، یه سوراخ تنگو کردنی ، الآنم که یادم میاد شق میشه کیرم. انگشتمو با آب کوسش خیس کردمو کردم تو کونش تا یکم جا باز کنه، مینا هم هی آه و ناله میکرد.
    کیرمو گرفتم دستمو با توف سوراخ کونشو سر کیرمو خیس کردم، کیرمو گذاشتم در سوراخ کونشو تا خواستم بخوابم روش بی هوا نصف کیرم سر خورد رفت تو کونش، همون لحظه مینا یه جیغی زد که تا 2 تا کوچه اونورتر رسید و از زیرم فرار کرد، خودشو برگردوند و با حالت گریه گفت خیلی درد داشت. حق داشت آخه قطر کیرم اندازه مچ دستش بود. منم که این حرفا حالیم نمیشد، یه کم نازشو کشیدمو گفتم این بار آرومتر میکنم توش، با کوسش بازی کردم که یادش بره و دوباره دمر خوابوندمش. بازم توف کاری لازمه رو انجام دادم و انگشت کردم تو کونش ، بعد سر کیرمو گرفتمو با احتیاط زیاد فرو کردم تو کونش، بازم جیغو ویغ کرد، انصافا" کونش خیلی تنگ بود. منم آروم آروم کیرمو بیشتر فشار می دادم داخل کونش و اونم کم کم داشت حال میکرد. به قول خودش دردش واسه تو رفتن سر کیرم بود و بعدش بهش حال میداد. خوابیدم روشو در حالتی که با یه دستم پستونشو گرفته بودم شروع کردم به تلمبه زدن. وای که چه حال میداد، کیرمو تو کونش جلو عقب میکردم و مینا با آه از سر رضایت همراهی میکرد .فکرشو بکن، کیرم تا دسته تو کون مینا بود و خایه هام میخورد به کوس خیسش و صدای شلپ شولوپ میداد. 4،5 دقیقه که تلمبه زدم مینا گفت: امیر درش بیار
  • واسه چی درد داره؟
  • نه حالم داره بد میشه، میترسم بگم از جلو بکنیم
  • باشه یه کم دیگه بکنم
  • نه امیر درش بیار
    منم مجبور شدم کیرمو در بیارم، اونم برگشت. منم در همون حالت کیرمو گذاشتم لای کوسش و با آب کوسش مالیدم، کیرمو روی کوسش بالا پایین میبردم تا اینکه یه دفعه یه جیغی زد. گفتم چی شد، اونم گفت که دلم یهو ریخت پایین، بعدنا فهمیدیم که این یعنی ارگاسم شده. من به کارم ادامه دادم تا اینکه آبم اومد و ریختم رو شکمش،گند کاری شد چون پاشید به بالای تختو موها و سینه هاش.
    جمع و جور کردیمو راه افتادیم، اینقدر کونش جر خورده بود که نمیتونست رو صندلی ماشین بشینه. ازش پرسیدم از چه کاری بیشتر خوشت اومد؟ جواب داد روم نمیشه بگم،همون کاری که اولش دردم اومد. رسوندمش دانشگاه و خودمم رفتم سر امتحان. تو مغزم فقط کوس و کون مینا بود و نمیتونستم بهش فکر نکنم و امتحانمو مثل آدم بدم. شانس آوردم جای ماتریس کون نکشیدم!
    من امتحانمو با 9.5 افتادم ولی مینا پاس کرد. یه سالی با هم ادامه دادیم و تا تونستیم کردمش،بعضی وقتا 4 بار در روز و کم کم یاد گرفتیم که چیکارا بکنیم. مثلا اون با ساک زدن کیر من حرفه ای شد و من ما لیسیدن کوس اون. اواخر که دیگه کونش جادار شده بود و حسابی راست کیر من!
    تا اینکه مینا شوهر کرد و الان یه بچه 3 ساله داره. یادش بخیر خوب کونی بود!!!
    نظر بدین تا داستان سکس با دوست دخترم توی سونا رو هم براتون بگم.
    مرسی از همتون.

نوشته:‌امیر


👍 0
👎 0
58039 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

355188
2013-01-25 00:19:30 +0330 +0330
NA

نزنین تو ذوقش,دمت گرم نوشه جونت

0 ❤️

355189
2013-01-25 00:23:51 +0330 +0330
NA

قطر کیر جنابعالی اندازه مچ دستش بود . واقعا دقیق وتمییز گفتی .یعنی جنابعالی خر تشریف داری که قطر کیرت انقدره یا یه آدمی با داشتن یه کیر خر در بین دو پای عقبیت

0 ❤️

355190
2013-01-25 00:50:35 +0330 +0330
NA

تخمی ترین داستانی بود که خوانده بودم.

0 ❤️

355191
2013-01-25 01:06:57 +0330 +0330
NA

چقد خوب. هرکاری که خواستی بکنی با یکم حرف زدن راضی شد والا خدا قسمت ما هم بکنه از این دوس دخترا.

0 ❤️

355193
2013-01-25 05:14:50 +0330 +0330

واقعا راست گغتی، امیر خان اگه میخوای خالی بندی کنی در حد نرمال خالی بندی کن

0 ❤️

355194
2013-01-25 06:52:32 +0330 +0330
NA

من صد دفه ب جي افم گفتم بذا كستو بخورم نذاشت بعد تو… :& :&

0 ❤️

355195
2013-01-25 08:37:34 +0330 +0330

12 سال پيش از هر 200نفر يكي موبايل داشت اونم تاجر و ثروتمند_ تازه اون موقع اس ام اس بازي وجود نداشت اصلا_
اونوقت مجنون و ليلي ما 12سال پيش اس ام اس سكسي ميدادن بهم_
داستانت از ريشه خالي بنديه جقي

0 ❤️

355196
2013-01-25 08:39:11 +0330 +0330

12 سال پيش از هر 200نفر يكي موبايل داشت اونم تاجر و ثروتمند_ تازه اون موقع اس ام اس بازي وجود نداشت اصلا_
اونوقت مجنون و ليلي ما 12سال پيش اس ام اس سكسي ميدادن بهم_
داستانت از ريشه خالي بنديه جقي

0 ❤️

355198
2013-01-25 08:51:33 +0330 +0330

من نميگم اصلا اس ام اس وجود نداشت ولي 12سال پيش هر بچه اي موبايل نداشت هم اينكه سرويس اس ام اس به همين راحتيا فعال نميشد _ و حالا اگرم كسي سرويس اس ام اس داشت متاسفانه هنوز كسي طريقه ي استفاده و هدف از اس ام اس رو نميدونستن و واسه مردم گنگ بود اين سرويس

0 ❤️

355199
2013-01-25 08:54:36 +0330 +0330

12 سال پیش کی میگه اس ام اس بازی نبود بود ولی کم چون تازه سرویسش راه افتاده بود من خودم 17 ساله که دارم . اینو مبنای خالی بندی داستان نذارین

0 ❤️

355200
2013-01-25 09:04:24 +0330 +0330

دوست عزیز من هم نگفتم که که شما گفتی اصلا اس ام اس وجود نداشت به نوشتم دقت کنی متوجه میشین اوایل سال 80 سخت بود که تازه راه افتاده بود ولی بعد از چند ماه درست شده بود چون تازگی داشت کلی طرفدار هم پیدا کرده بود اس های اون زمان رو هنوز تو کوشیهای قدیمیم دارم.

0 ❤️

355202
2013-01-25 12:27:18 +0330 +0330
NA

دوستان اون سوراخ کونشو با کیرش اشتباه گرفت ببخشینش بچه کونیه دیگه کاریش نمیشه کرد

0 ❤️

355203
2013-01-25 14:54:51 +0330 +0330
NA

خوب بود فقط یه خورده اغراق کردی

0 ❤️

355204
2013-01-25 18:44:03 +0330 +0330
NA

اه ه ه ه ه … آخرش نفهمیدم بالاخره کی پردشو زد؟

0 ❤️

355205
2013-02-17 00:16:23 +0330 +0330

دمش گرم تا کوسشو مالیدی راضی شد دوست من بااینکه یک دختر سه ساله هم داره به بدبختی راضیش کردم تا ازکون کردمش من نمیدونم چرا هرکه اینجا داستان مینویسه دوست دخترش باربیه و کیر خودش هم کلفته و40 دقیقه هم میکنه تا ارضا بشه

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها