اولین و زیباترین بردگی

1400/06/14

اسم من داوود بچه پایین شهر تهران هستم من ۱۸ سالمه با مادرم و خواهر بزرگترم زندگی میکنم پدرم فوت شده خواهرم دو سال از من بزرگتر مادرم توی یک اداره دولتی کار می‌کنه .
من تقریبا قدم ۱۶۳ هست لاغر هستم پوستم سفیده بهم میگن بچه خوشگل من همیشه فیلم پورنو نگاه میکنم ولی جالبی این قضیه اینه که از همه فیلم ها خوشم میاد چه زن و مرد چه گی چه لزبین یا حتی دوجنسه یک دوستی دارم که دو سال از من بزرگتره اسم دوستم امیر ، امیر بچه فوق‌العاده زرنگیه کارش ماساژور با ماشین ۲۰۶ داره همیشه میره توی خونه های پولدارها زن و مرد رو ماساژ میده یک نفر رو تو یک ساعت زیر ۳۰۰ هزار تومان نمیگیره روزی یک یا دو میلیون درآمد داره شب بود امیر آمد دنبالم بریم بیرون بچرخیم جریان رو به امیر گفتم ما باهم ندار بودیم گفتم از همه نوع فیلم پورنو نگاه میکنم و خوشم میاد امیر گفت یعنی چی ؟
گفتم نمی‌دونم چکارم هم حس کردن و دادن و خیلی چیزهای دیگه رو دارم امیر خندید گفت خو به من بده گفتم میدم می‌کنی؟
سکوت کرد.
چند دقیقه بعد گفت من یک کار خوب برات سراغ دارم گفتم چه کاری گفت هم حال میکنی هم پول در میاری منم هواتو دارم گفتم خو بگو گفت صبر کن تا یک چیزی بهت نشون بدم با ماشین زد کنار چندتا کلیپ بردگی نشونم داد گفت نگاه کن نظرت رو بگو .
چندتا کلیپ دیدم گفتم خوب؟
گفت حاضری بری بردگی کنی برای آدم های پولدار من معرفیت میکنم پول خوب هم میدن ، ولی داوود هرکاری گفتن باید انجام بدی مثل این کلیپ ها ولی نه به این کثیفی قبوله میخوای؟
گفتم خوبه منم دوست دارم . موبایل رو از جیب در آورد زنگ سلام و احوالپرسی و احترام داشت با یک خانومی به اسم مریم صحبت می‌کرد بهش گفت یک کیس مناسب برات پیدا کردم و تازه کاره با هم حرف میزدنند و می‌خندیدند خداحافظی کرد گفت فردا صبح ساعت ۱۰ بریم آنجا شب دل تو دلم نبود تا فردا رفتم خونه شام خوردم خوابیدم صبح دیدم امیر زنگ زد گفت آماده شو تا یک ساعت دیگه میام دنبالت منم سریع رفتم حموم و اصلاح کردم خوشگل و خوشتیپ رفتم پایین تو ماشین امیر تا منو دید گفت به به بچه خوشگل بریم دستت رو بزارم تو دست مریم جون ببینه چی براش آوردم و خندیدیم .
تو راه که میرفتم امیر بهم گفت درسته داری وارد این کار میشی ولی خودتو خراب نکن پیش هر کسی نرو من خیلی جا میرم زن ها و مرد های پولدار حتی زن و شوهر هستند به من میگن برده می‌خوایم بزار خودم ببرمت جای مطمئن پیش کسی نری اذیتت کنند .
گفتم باشه رفتیم نیاوران در خونه ویلایی خیلی لوکس گوشی برداشت زنگ زد گفت ما رسیدیم درب باز شد با ماشین رفتیم داخل درب بسته شد دیدم عجب خونه ایی چقدر بزرگ و چه زیبا یک خانوم جون که تقریبا ۳۵ سال داشت با لباس مجلسی قرمز بلند که دستاش تا کتف لخت بود آمد بیرون با امیر دست و روبوسی کرد بعد با من دوست داد صورتمو بوسید گفت امیر جان ایشونه که گفتید امیر گفت بله مریم جون خام خام هیچی بلد نیست تازه کاره اونم گفت خوبه خودم میسازمش امیر گفت من برم مریم جون آقا داوود دست شما مریم گفت نه بیا ماساژم بده اگر کار نداری بعد برو تا یکم یخ آقا داوود واز بشه گفت چشم تا برید داخل منم واسیل رو از تو ماشین بیارم مریم دست گذاشت پشت کمرم گفت بریم داخل کوچولو رفتیم داخل دیدم نگاه کرد گفت خوب از خودت بگو منم از کل زندگیم و خانوادم براش تعریف کردم بعد گفت چطور شد آمدی توی این کار گفتم نمی‌دونم شاید خوشم میاد پیشنهاد امیر بود بهم گفت باشه ولی از اسم داوود خوشم نمیاد از این به بعد اسمت آراد هستش .
واقعا متوجه شدم که برده بودن یعنی اسمت مال خودت نیست ، امیر توی اتاق خواب صدا کرد مریم جون همه چیز آماده هس تشریف بیارید مریم هم نگاه کرد گفت بریم رفتیم تو اتاق خواب مریم خانوم لخت شد واااااااااای چه بدنی کمر باریک واقعا این بدن رو توی فیلم های پورن استار می‌دیدم با یک شرت و سوتین آبی شرت رو در آورد نگاه کرد گفت آراد جون بی از پست بند سوتین رو باز کن من رفتم باز کردم امیر گفت آراد؟
مریم بهش گفت آره امیر جان من از اسم داوود خوشم نمیاد بهش میگم آراد امیر گفت بفرما اسمت هم با کلاس شد مریم رفت روی تخت دراز کشید امیر مشغول ماساژ بود منم بدنش رو داشتم نگاه میکردم و لذت می‌بردم مریم نگاه کرد گفت بیا روی تخت کنار بشین منم نشستم کنارش مریم به امیر میگفت تا حالا جایی که نرفته؟
امیر گفت نه روز اولش ولی خیلی ها بهم گفتن لازم داریم بعد از شما میخوام به دیگران که مثل شما مطمئن هستند معرفیش کنم .
مریم خانوم بهش گفت نه این کار رو نکن میترسم دیگران اذیتش کنند یا خرابش کنند بزار خودم میسازمش برای خودم و کسایی دارم که من بیشتر خیالم راحته من معرفیش میکنم نگام کرد و گفت حیفه این بچه خوشگل دست کسی بیفته منم داشتم سینه های خوشگل و گردش رو میدم و میخندیدم یکدفعه دست زد از روی شلوارم کیرمو گرفت من پریدم گفت اوووو سیخ کرده و مریم و امیر خندیدن من یکم خجالت کشیدم مریم خانوم بهم گفت چقدره ؟
گفتم چی چقدره گفت شمپولت گفتم اندازه نزدم تا حالا گفت دربیار تا ببینیم درش آوردم با دست گرفت گفت خوب بزرگه من فقط نگاه میکردم امیر گفت مریم جون آقا مهندس کی میاد ؟
گفت نمیدونم باید بهش زنگ بزنم رفته سر پروژه گفتم مهندس کیه گفت شوهرم مرد خوبیه . گفتم نیاد اینجا ببینه یک وقت ناراحت بشه گفت چرا ؟
گفتم شما لخت هستید دوتا پسر هم پیشته گفت نه من همیشه جلوی اون لخت میشم امیر ماساژم میده بعد منتظره تا تو بیایی اتفاقاً عاشق برده داری تو تا ببینه عاشقت میشه ، مریم خانوم به امیر گفت مرسی امیر جان بابت ماساژ و این آقا آراد گل کافیه شب ساعت ۹ یا ده زنگ بزن تا بهت بگم بیایی آراد رو ببری یا خودمو مسعود ( همون مهندس شوهرش) میبریمش خونشون بلند شد کشو رو باز کرد کلی تراول نشموده داد به امیر گفت مرسی امیر گفت زیاد خانوم گفت نه هم برای ماساژ خوبت که مثل همیشه بود هم به خاطر این بچه خوشگل رو که برای من آوردی امیر تشکر کرد و نگاه کرد گفت دیگه سفارش نکن هرچی آقا و خانوم گفتند گوش کنی گفتم چشم و رفت .
مریم خانوم گفت لباساتو در بیار لخت شو تا من یک دوش بگیرم و زود بیام صورتم بوسید رفت تو حموم من با شرت نشستم تو اتاق خواب بعد از چند دقیقه آمد یک حوله سفید دور بدنش آمد داشت خودشو خشک می‌کرد و با خنده باهام صحبت میکرد که که من چه کنم یکی تاپ و شلوارک چسبون پوشید از داخل کمد دیدم یک زنجیر بلند طلایی آورد یک قلاده چرمی مشکی بهش بود بستش دور گردنم گفت شرت رو در بیار لخت شو کامل من شرتم رو در آوردم بعد گفت روی چهار دست و پا دنبالم بیا منم مثل یک سگ از اتاق خواب به پذیرایی رفتم دنبالش نشست روی مبل با گوشی زنگ زد مسعود جان بیا اون چیزی که دنبالش بودم رسید من زیر پاش نشستم پاش گذاشت روی کتفم منم می‌بوسیدیم و لیس میزدم تلفن رو قطع کرد گفت مسعود جان داره میاد بعد با پاش توی گردنم رو فشار میداد و می‌گفت اگر خوب به من و آقا مسعود حال بدی همیشه میارمت پیش خودم هواتو دارم گفتم بله خانوم یالا اشغال یالا پاهام لیس بزن منم شروع کردم به لیس زدن گفت بخواب رو به کمر منم خوابیدم با پاش رو کیرم فشار میداد گفت عجب کیری داری خوبه موقعی که مسعود نیست کیرت بدرد میخوره حالا آقا مسعود میاد اگر خواست بکنت باید بهش بدی گفتم چشم خانوم بعد از چند دقیقه آقا مسعود آمد گفت سلام کن کسکش با پا محکم زد در کونم منم سلام کردم دیدم یک آقای بسیار خوشتیپ و قد بلند با لباس شیک و آراسته تقریباً بهش میخورد ۳۸ سال داشته باشه اگر من این رو جایی میدیم فکرش رو نمی‌کردم این کاره باشه.
تا منو دید با یک لبخند زیبا گفت سلام به به عجب تیکه ایی عجب کونی دیدم مریم خانوم گفت باید بهش کون بدی . مریم خانوم بهش گفت عزیزم این فقط مال خودمونه مثل دوستات هستند هر کدوم یکی دارند اونم با التماس باید برای یک روز ازوش قرض بگیریم آقا مسعود آمد جلو دستشو کشید رو کونم گفت ولی این یک چیز دیگس مریم خانوم گفت بله یک دفعه یک سیلی زد تو گوشم گفت تو هیچ جا نمیری از این به بعد فقط مال ما هستی ، دردم گرفت گفتم چشم نگاه مریم خانوم کرد و گفت آمادش کن تا بیام بعد با مریم خانوم لب گرفتن و رفت تو اتاق مریم خانوم گفت بریم تو اتاق خواب زنجیر رو کشید و گفت بیا باید کون رو بدی رفتم دنبالش رو تخت مریم جون لخت شد گفت بیا رو تخت محکم زد در کونم آقا مسعود آمد لخت مادرزاد نشست رو بالشت گفت ساک بزن منم شروع کردم به خوردن کیر آقا مسعود به مریم خانوم گفت سوراخش رو آماده کن مریم جون هم وازلین آورد در همین حال که من ساک میزدم مریم جون داشت با سوراخ کونم وازلین زد و انگشت رو با وازلین میکرد تو کونم من دردم می آمد از یک طرف دوست داشتم آقا مسعود گفت بلد نیستی خوب ساک بزنی با دندونات کیرمو زخم کردی گفتم آقا مسعود ببخشید اولین بارمه خندید و گفت دندونات رو نزن قشنگ میک بزن دیدم سوراخم خیلی داشت درد میومد نگو اون لحظه مریم خانوم داشت با دوتا انگشت تو سوراخم میکرد و همین جور میچرخوند گفت مسعود جان آمادس بیا مسعود هم بلند شد جاشو با مریم خانوم عوض کرد مریم خانوم نشست جلوم کس سفید و بی مو رو گذاشت جلوم قلاده رو دور گردنم گرفت گفت بخورش آشغال و با مشت میزد تو کمرم منم شروع به خوردنش کردم با لذت کیرم سیخ شده بود آقا مسعود هم داشت کیرش رو میزاشت تو کونم تقریباً ۱۸ سانتی داشت اولش یک دردم می‌گرفت ولی بعد بالاترین لذت رو داشتم و همینطور میکرد منم برای مریم جون کسش رو با ولع می‌خوردم هیچ کدوم تو حال خودمون نبودیم آقا مسعود بعد ۵ دقیقه با فشار دادن تمام آب رویخت تو کونم و محکم زد در کونم گفت عجب کونی بود تا حالا اینجوری کون سفید و خوشگل و تنگ نکردم بلند شد گفت من برم حموم مریم خانوم گفت من چی نمیخوای با من سکس کنی ؟
گفت نه نمی‌تونم بزار یکم دیگه به این برده بگو بکنت کیرش خوب بزرگه گفت باشه زنجیر رو کشید گفت بلند شو عوضی خوابید رو تخت باهاش باز کرد گفت بکن من تا گذاشتم توش رفت تا آخر از بسکی خورده بودمش خیس خیس شده بود و می‌گفت بزن بزن من هم اولین بارم بود کس میکردم و مثل وحشی ها تلمبه میزدم با دستاش کونم گرفت فشار میداد داخل خودش و جیغ میزد بعد ارضا شد گفت بلند شو عوضی گفتم آبم نیومد خندید گفت خفشو مگه قراره آب تو بیاد نگاه کرد انگار دلش برام سوخت گفت باشه بیا زود بیاد دوباره گذاشتم تو کسش خوابیدم تو بقلش و زدم آبم اومد ریختمش کف دستم گفت بمالش رو سینه هام آبمو با دستام مالیدم رو سینه های خوشگلش گفت بسه بلند شو بریم حموم رفتیم داخل حموم آقا مسعود داشت دوش می‌گرفت بهش گفت چطور بود گفت هم خوب می لیسه خوب می‌کنه ظاهراً خوب کون میده تو که خوب خوشت آمد آقا مسعود گفت آره مریم خانوم بهش گفت آنقدر خوشت آمد که این کون رو به من ترجیح دادی دوتایی زدن زیر خنده مریم خانوم گفت ماساژ رو از امیر یاد بگیر از این به بعد خودت ماساژ هم بدی گفتم امیر ناراحت میشه گفت کارت نباشه تو حمام تمام بدن مریم خانوم رو شستم کیف میکرد .
آمدیم از حمام بیرون مریم خانوم گفت کاشی نمیرفتی خونت همیشه اینجا میموندی گفتم خانوم اگر دوست دارید هر روز میام گفت مسعود جان نظرت چیه؟
اونم گفت من که از خدامه گفت لباس بپوش تا بیام مریم خانوم و آقا مسعود رفتن تو اتاق بعد چند دقیقه آمدن گفت بریم بیرون سوار ماشین آقا مسعود شدیم عجب ماشینی رفتیم یک لباس فروشی برام لباس خریدن و یک گوشی a71 سامسونگ از خوشحالی نمیدونستم چه کنم گفت عابر بانک داری؟
گفتم نه گفت فردا صبح بیا با کارت ملی و شناسنامه برات یک حساب باز کنم یک میلیون گذاشت تو جیبم رسوندنم تا درب خونه گفت فردا صبح منتظرم تا بیایی چشم گفتم دست آقا مسعود و مریم خانوم رو بوسیدم و آمدم خونه زنگ زدم به امیر جریان بهش گفتم امیر خوشحال شد اما نگفتم که کون دادم یا با کس مریم خانوم رو کردم .
تمام جریان که برام پیش آمد خیلی برام لذت داشت اما بالاترین لذت آنجایی بود که کس مریم خانوم رو خوردم ‌.
شب یک پیام دادم به مریم خانوم سلام کردم گفتم آرادم کلی احوالپرسی بعد گفت اذیت نشدی گفتم نه خیلی هم خوب بود گفت مسعود جان عاشق کونه هروقت آمدی بهش بده منم برات جبران میکنم گفتم چشم خانوم هرچی شما بگید ولی هر کاری گفتید انجام میدم .
حالا قراره فردا صبح دوباره برم آنجا .
ممنون که داستانم رو خوندید از این به بعد اگر اتفاق خاصی افتاد باز براتون به اشتراک میزارم ❤️❤️❤️❤️

نوشته: داوود. آراد


👍 18
👎 5
38501 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

830220
2021-09-05 00:45:01 +0430 +0430

مشخصه پدر مرحومت جقی قهاری بودی اسپرمش قدرت کافی نداشته قدت رشد نکرده!
داستان سمی بود به وسطاش رسیدم مور مورم شد

1 ❤️

830233
2021-09-05 01:05:41 +0430 +0430

سلام اگه داستانت واقعی بود خوش بحالت پی ام بده بهم منم دوست دارم اینجوری

2 ❤️

830254
2021-09-05 02:08:55 +0430 +0430

یه کون دادی، یه کس طلایی و ۱۵ ۱۶ میلیون پول کاسب شدی؟
طلا میرینی با کونت؟

1 ❤️

830270
2021-09-05 02:38:28 +0430 +0430

داستانت رو خوندم
خوشم اومد ازین سبک
خوشحال میشم پیام بدی باهم اشنا شیم 🌹

0 ❤️

830343
2021-09-05 14:15:09 +0430 +0430

منکه هر چی گشتم نتونستم میسترس پیدا کنم اما شما راحت پیدا کردی

0 ❤️

830351
2021-09-05 14:48:45 +0430 +0430

این موضوع وااقعا هست و واقیت داره ولی به تور ما نمیخوره :(

2 ❤️

830360
2021-09-05 15:12:24 +0430 +0430

جون تو کونرو نمیدادی خیلی گنگ داستان میرفت بالا😂😍

0 ❤️

830502
2021-09-06 06:36:48 +0430 +0430

برده کسخل دیده بودم، ارباب کسخل نه

0 ❤️

830527
2021-09-06 10:37:27 +0430 +0430

داستان انگار لهجه داشت(:

2 ❤️

835595
2021-10-03 11:57:17 +0330 +0330

ادامه بده👍🏻

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها