سلام امیدوارم که حالتون خوب باشه.
من گیتام ۱۸سالمه و امروز میخوام داستان روزی که کونم باز شد رو براتون تعریف کنم.
من همیشه دوسداشتم که یه خانوم کونمو باز کنه. نمیدونم چرا ولی از سکس با مرد میترسیدم.نه به خاطر درد یا مثلا اینکه لز باشم، کلا یه حس بدی بود نمیخواستم به پسر بدم.)نه تا اونموقع(
گذشت و گدشت تا یروز که خونه دوستم نیلی بودم و تنها خونه بودیم بحث سکس شد.
داشت از سکسش با دوست پسرش تعریف میکرد و میگفت که سر اولین سکسش واقعا درد کشیده ولی از دفعه های بعد بهش لذت داده.
رفته بودم تو فکر. واقعا دوست داشتم این حس رو تجربه کنم. ارضا شدن زیر یه مرد زیر یه کیر خوش فرم .
سر سری اونروز با نیلی خداحافظی کردم و اومدم بیرون.از خونشون تا خونمون یه ربی فاصله بود اما دوستداشتم پیاده بیام.
میخواستم اون حس درونیم رو بفهمم. تا حالا نشده بود فکر کنم چرا این حس رو دارم.چرا از سکس میترسم.دختر لوسی نبودم بخاطر دردش نبود ولی نمیدونم از چی بود.
یه ماشین افتاده بود دنبالم و هی بوق میزد .
اصلا تو مود شماره گرفتن نبودم و داشتم تند تند راه میرفتم تا از دست اون ماشینیه خلاص شم. یه صدا از بغل گوشم اومد :
_مگه نمیبینی خانوم با منه؟!
به سمت صدا که برگشتم کپ کردم.یه پسر هیکلی خوشگل با اخم داشت با راننده تو ماشین حرف میزد. برگشت سمت منو دستمو گرفت و گفت :
_بریم خانومم.
کفم واقعا بریده بود .چند قدم که دور شدیم دستمو کشیدم و اروم ازش تشکر کردم.
استارت دوستیه منو عرفان از اونجا خورد. خیلی پسر خوبی بود ۲۳سالش بود و واقعا از معاشرت باهاش لذت میبردم.
خانواده من زیاد سخت نمیگرفتن ولی تو انتخاب این پسر واقعا حمایتم کردن.
۳ماه که گذشت کم کم تقاضای رابطه کرد ولی بخاطر اون حس درونیم واقعا نمیتونستم به رابطه باهاش فکر کنم.
سر همین ماجرا رابطمون کم کم داشت سرد میشد.
یروز گرم تابستونی بود که بعد باشگاه با نیلی رفتیم خونشون.
طبق معمول خونشون خالی بود و تو خونه تنها بودیم.
سر نهار بهش ماجرای عرفانو گفتم . از حس درونیمم گفتم.
یزره با غذاش بازی کردو گفت:
_منم اولا میترسیدم از سکس .شاید بخاطر دردش این حسو داری میتونی خودت قبلش یکم سوراختو باز کنی که زیاد اذیت نشی.
با کنجکاوی گفتم :
+چجوری؟
سر نهار با غذای تو دهنش یهو شلوارکشو کشید پایین.
گفتم :
نوشته: دختر کونی
کسکش تو سرت لای مبلی که تنگه چجوری رفته بعد گیر کنه اون ب درک رفته که رفته اون ننه جنده نرسیده یه دیلدو گذاشت تو کونت بازم اون به درک دیلدو تا اخر روز تو کونت بوده عادی رفتار کردی ده اخه کمتر گوز گوز کن کونی
چرا سایت اینجوری شده؟ داستانها یکی از دیگری کیری تر و تخمی تر.
۹ تت داستان گذاشتن ۴ تاش که گی یکیش که فقط شاش و گه میخوره اینم که آمده کونش رو باز کنه مامان رفیفش دیلدو بسته آماده کردتش بقیه هم لز و کسشعر
چی میزنین خدایی
وات د فاز کسکشا
کونی کونی کونی کونی کونی کونی جون / بیا بشین اینجا یکم بساک برامون
نه همینقد کس گفتی بسه برامون ،خاطره دیگه ای تعریف نکن
واقعا رکورد دار کسشر ترین داستان یک ماه اخیر شهوانی بود
نمیدونم چرا اینایی که میخوان کسشر بنویسن از اول نمیگن آقا میخوام کستان بنویسم نه داستان
از ی دختر کونی چه انتظاری جز کون دادن میشه داشت؟
بابا خفه شین دیگه🤦🏽♂️
چقد مزخرف؟؟خوب بی شرف
ستاره های پورن معروف به این راحتی بعد چند سال تجربه
نمیدن توی غورومساق چجوری دادی🤔
کس کش کامل میخونم ولی ننش اومد خودش کونت رو باز کرد😐😐
خدا شاهده كيرم تو كونت