سلام ( این داستان راجب کون دادن یه مفعوله،پس ینی گی )

خب من سامان هستم ۲۲ سالمه،۸۳ کیلو گوشتِ سفیدم با قد ۱۷۶
این قضیه کون دادنم بعد از یکساله
که همین نیم ساعت پیش اتفاق افتاد.

خب من بنا به دلایلی چندین ساله جدا از خانواده توی یه شهر دیگه زندگی میکنم… امروز صبح مامانم با پسر عموم از شهرستان اومدن اینجا تا چند روز بمونن
حدودا یکسالی میشد که علی (پسر عموم ) رو ندیده بودم
خلاصه همه چی خوب بود تا ساعتای ۱۱-۱۲ شب که من گفتم علی من هرشب تو اتاقم ورزش میکنم،اگه خواستی میتونیم امشب با هم تمرین کنیم گفت اوکیه
یکم راجب علی بگم
علی یک سال از خودم کوچیک تره ولی خب قدش از من بلند تره و چهارشونست و پشمالو … من و علی با هم بزرگ شدیم و مثل همه بچه های دیگه کنجکاو بودیم و بارها کون هم گذاشتیم تا اینکه از یه جایی به بعد هم اون تمایلش به دو طرفه بودن کون کردن از بین رفت هم من تمایلم به کردن .
و من یه جورایی وقتی مفعول بودم حس فوق العاده ای داشتم ،
و از اونجا به بعد همیشه من مفعول بودم ، از یه جایی به بعد تمایلات زنونم بیشتر شد و شروع کردم به شیو کردن کل بدنم و عشوه اومدن و لباسای تنگ پوشیدن و جورابای رنگی پوشیدن و دزدکی لباسای مامانم رو پوشیدن و …
خلاصه صبح ماسک فلان به صورتم میزدم شب ماسک فلان ظهر فلان آبرسان فلان شامپو برا موهام و …
و از همه لحاظ به خودم می‌رسیدم که بتونم کون خوب تری باشم که اول از همه خودم بیشتر لذت ببرم …
خلاصه دورانی که پیش خانواده بودم با کون دادنام به علی و یکی دیگه از پسر عموهام که اون رو اگه استقبال خوب بود تو یه داستان دیگه میگم گذشت …
درضمن تقریبا از سن ۱۵-۱۶ سالگی عاشق بو و طعم منی یا همون آب کیر شدم ، ولی خب میترسیدم تست کنم ،هم از اینکه پسر عموهام قضاوتم کنن ، هم از بیماری ،هم بعد از ارضا شدنم حسش رو کامل از دست میدادم …
ولی به هر سختی بود چند بار هم مال پسر عموهام و هم مال خودم رو تست کردم …
خلاصه برگردیم به امشب
علی گفت اوکیه و من یه آهنگ پلی کردم و شروع کردیم ورزش کردن ،توی یکی از حرکتا که داشتم روی باسنم کار میکردم دستش رو گذاشت رو باسنم و گفت خیلی هم به فکر شکل کونتیا،منم گفتم نکن کسکش دارم چربی آب میکنم ،اینجا بود که فهمیدم علی تیز کرده که امشب منو بکنه
ورزش تموم شد و من رفتم دوش گرفتم و دوباره سوراخم رو یه سه تیغه دیگه کردم (تمام بدنم رو دو روز پیش شیو کردم )
و با یه حوله تنی برگشتم توی اتاق
علی نگاش که به پام افتاد گفت کسکش چه پیشرفتییی کردیییی چقددد گوشت تر شدی حرومزاده و …باز اون لحظه اتفاق خاصی نیفتاد و من رفتم با همون حوله رو تختم ولو شدم و پتو رو انداختم روم چون شرت پام نبود و ضایه بود اگه بعد از یکسال بخوام جلوش خودم رو ول کنم تا بیاد بکنه
واضحه که منم کیر میخواستم
ولی ترجیح دادم با سیاست کون بدم
خلاصه سرمون تو گوشی بود
علی هم مشخص بود بدجور تو کفه چون هی توی اینستا عکس این داف مافا رو میدید و اوف اوف میکرد و همش دستش رو کیرش بود
فک کنم ساعتای ۲ بود که من دیگه کم کم گوشی رو گذاشتم کنار و بلندشدم یکم لوسیونای مامانم رو زدم به تنم و برگشتم تو تخت
مشخص بود علی داره دیوونه میشه ،حشر از تو چشماش میزد بیرون،ولی خب اون هم نمی‌خواست عجولانه رفتار کنه بعد از یکسال،اونم گوشیش رو گذاشت کنار و رفت تو رخت خوابش
جفتمون بیدار بودیم و داشتیم دیوونه می‌شدیم
دیدم حرکتی نمیزنه کم کم پتوم رو زدم کنار و قمبل کردم و تظاهر کردم خوابم،تا یه ده دقیقه ای صدای تکون خوردناش رو می‌شنیدم ولی نمیومد جلو،یهو صدام کرد گفت سامی بیداری؟ چیزی نگفتم کم کم با احتیاط نزدیک شد و دستش رو گذاشت رو کمرم ببینه ری اکشن من چیه من چیزی نگفتم و دستش رو آورد پایین تر،داشت با دستش می‌رفت سمت کیرم ببینه خوابه یا بیدار که سریع دستش رو گرفتم و گذاشتم رو کونم،اونم فهمید من می‌خوام یخش آب شد و وحشی شد سریع اومد رو تخت سریع حوله من رو از تنم کند و محکم فشارم داد ب زمین و سرش رو کرد تو کونم،پشماش ریخته بود و هی میگفت تو باید دختر میشدی با این کونت و شروع کرد به لیسیدن سوراخم،با ولع میخورد فقط
کم کم انگشتش هم اضافه کرد به سوراخم و شروع کرد به بازی کردن با سوراخم برا جا باز کردن،معلوم بود تو این یکسال کلی یاد گرفته واقعا بلد بود چجوری سوراخ رو برا یه کیر آماده کنه ‌…
با ولع اما با حوصله سوراخم رو برا کیر قشنگش آماده کرد و برا چند لحظه دست نگه داشت و دراز کشید روم و کیرش رفت لای پام،وای که اون لحظه چقد حس خوبی داشتم ،سکس بعد از کلی مدت به عنوان مفعول ،بدنش داغ داغ بود یکم گردنم رو خورد و بلند شد و یکم دیگه از سوراخم لب گرفت و کیرش رو گذاشت روشو کم کم کرد توش …(توقع نداشته باشین بگم جیغم رفت هوا یا از این کصشرا چون بار اولم نبوده و طرفم کار بلد بوده )
کم‌کم کلش داخل بود و شروع کرد تلمبه زدن ۵-۶ دقیقه که رد کشید بیرون نشست رو زانوهاش و ریخت کف دستش ولی اونقدر آبش زیاد بود که از دستش زد بیرون و ریخت روی کونم ولی حواسش نشد بلند شد رفت دستمال بیاره
من تکون نخوردم،تو همون پوزیشن با دست آبش رو از کونم برداشتم و خیلی یواش کردم. دهنم و دیوووونه شدم
قطعا ۵-۶ دقیقه برام کافی نبود
هنوز یه آب کیر درست و حسابی هم نخورده بودم
تکون نخورم و یه کرم دادم دستش گفتم کونم رو ماساژ بده اونم شروع کرد به ماساژ دادن،فقط منتظر بودم که دوباره سیخ کنه
بعد از چند دقیقه دیدم دوباره وحشی شد خواست سریع بکنه تو کونم کیرش رو گرفتم و سمت سرم کشوندم
تکون نخوردم توی همون حالت که بودم از سر جاش بلند شد اومد گذاشت دهنم منم شروع کردم با عشق خوردن تا خایه میکردم تو دهنم کل صورتم و کیرش شده بود پر تف و چون دور دوم بود کمرش سفت تر شد بود
یهو سرم‌ رو گرفت تو دستاش و شروع کرد تو دهنم تلمبه زدن وای که الان که دارم می‌نویسم دوست دارم علی رو از خواب بیدار کنم و باااز کیرش رو با عشق بخورمممم
جفتمون نفس نفس می‌زدیم یهو آروم شد و کم کم دیگه تلمبه نزد و من خودم دست به کار شدم و شروع کردم ساک زدن و آه و ناله که گفت داره میاد برو اونور،هیچی نگفتم به کارم ادامه دادم و سفت کیرش رو چسبیدم و یهو دیدم سرم رو با دست گرفته و داره کیرش رو تا ته فشار میده و رگ کیرش تو دهنم میزنه … آب غلیظ و خوشمزش تو دهنم خالی شد و من با همون وضعیت به ساک زدن ادامه دادم و یکم که تو دهنم باهاش بازی کردم قورتش دادم
اون لحظه انگار دنیارو بهم دادن …
خلاصه ایشون پسفردا داره میره
و من باز باید تو تخیلاتم بهش کون بدم
یا شایدم باید بگردم یه بکن خوب پیدا کنم
ممنون که خوندید
روز و روزگار خوش

نوشته: یک دوجنسگرا