با آبجی توی مسافرت

1398/02/09

با سلام خدمت دوستان عزیز.من یه ابجی دارم که ۲۳ سالشه و خیلی شیطون و خوش هیکل هست.واقعا هرچی از هیکلش بگم کم گفتم.ورزشکار و خوشتیپ.با باسن بزرگ و کمر باریک.خودم هم ۱۷۵قدمه و ورزشکا م.راستش از وقتی یادمه من به این ابجیم نظر داشتم و همیشه باهاش شوخی جنسی میکنم. اینم بگم که خونواده ی ما چهار نفره اس که مامان و بابا هر دو شاغل هستن و ما اکثرا توی خونه با هم تنها هستیم.من خودم هم ۲۶سالمه و دانشجو هستم.چن بار که تنها بودیم به صورت غیر علنی باهاش ور رفتم و اونم همیشه نشون داده که بدش نمیاد ولی هیچ وقت جرات نداشتم بخوام باهاش سکس داشته باشم .مثلا باهم کشتی گرفتیم ک
بخوام بغلش کنم یا کامل بیوفتم روش ولی نزاشتم خیلی ضایع باشه .فقط یه بار باهاش سکس داشتم که اون رو هم واستون تعریف میکنم.غیر اون یک بار همیشه در حد مالش و حال کردن ساده بوده .پارسال تابستون با ماشین چهار نفری رفته بودیم مسافرت به یکی از شهر های مذهبی .توی بازار اون شهر که راه میرفتیم خیلی شلوغ بود و مامان بابا جدا راه میرفتن و سارا هم با من راه میومد.وسط شلوغی دیدم اومد جلوم راه رفت و گفت که اینجوری راحتتر رد میشه و منم ادامه دادم .یکم که رفتیم جلوتر به صورت ناخواسته کیرم بلند شد و سارا هم که جلوم بود دیگه نتونسم خودمو کنترل کنم و هی میچسبیدم بهش و هی جدا
میشدم.چند باری این اتفاق افتاد تا این که دیدم چند بار کامل وایساد و خودش رو عمدا میچسبوند بهم.منم بدم نمیومد و کیرم رو قشنگ میزاشتم پشت باسنش و دستم هم رو شونه اش بود .خلاصه بازار تموم شد و رفتیم پیش بابا اینا و قرار شد شب رو توی چادر بخوابیم .شب موقع خواب بابا رفت کنار خوابید و مامان کنارش خوابید و بعدش سارا و بعدشم من که کنار بودم.خیلی هر دوتامون اون روز حشری شده بودیم .شب پیش خودم گفتم هر جوری هست باید امشب باهاش حال کنم.خلاصه تا سه بیدار بودم و با خودم کلنجار میرفتم .سارا هم روش طرف مامان بود و کون گنده اش رو داده بود سمت من و حتی پیرهنش هم یکم رفته بود
بالا و کمر سفیدش معلوم بود.خلاصه نتونسم خودمو کنترل کنم و اروم دستم رو بردم سمت کمرش و شروع کردم به مالیدن کمرش.یه شلوارک سفید پاش بود و اروم به زحمت کشیدمش پایین تر .انقد تنگ بود که پایین نمیومد.دلم رو زدم به دریا و کیرم که داشت منفجر میشد رو اروم گذاشتم لای پاش .دیدم خودش رو جمع کرد و دیگه فهمیدیم که بیداره .شروع کردم دست به رونش میکشیدم و اون دستم رو هم بردم واسه سینه اش .خودش رو کشید توی بغلم و از مامان فاصله گرفت.یه دستم رو گذاشتم زیر سرش و با یه دستم هم بدنش رو میمالیدم .کاملا شل شده بود و تند تند نفس میکشید.چن بار موهاشو بوسیدم و ارومش کردم.به کمر تا
بوندمش و روش سمت بالا بود و چشماش بسته .دستم رو بردم بین پاهاش و کص نرمش رو میمالیدم .بعدشم سیر سینه هاشو دستمالی کردم .وقتی که دیدم دیگه به نفس افتاد برش گردوندم و کون خشکلشو اوردم سمت خودم و شلوارش رو کشیدم پایین .دستش رو گذاشتم روی کیرم و همزمان چسبوندمش به کونش و اونم همکاری کرد و کیرم رو گذاشت دم سوراخ کونش .کشیدم بیرون یه کم کرم که از قبل اماده بود زدم سر کیرم و دوباره گذاشتم دم سوراخش و شروع کردم به کردن کونش .شاید باورتون نشه ولی انقد تنگ بود که با زحمت میرفت و میومد بیرون .اون قبلش چن بار ارضا شده بود و منم توی تلمبه زدنا ارضا شدم و ابم رو ریختم توی کونش و بعدشم دوتامون بیحال فاصله گرفتیم و تخت خوابیدیم .خیلی شب باحالی بود ولی دیگه سکس نداشتیم.ولی حال کردنامون ادامه داره .ممنون از سایت خوبتون

نوشته: حسین


👍 10
👎 59
304827 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

764576
2019-04-29 20:03:27 +0430 +0430

کاملا دروغ

3 ❤️

764579
2019-04-29 20:06:08 +0430 +0430
NA

آماده و مهیا خخخخخ دیوص کوچلو

2 ❤️

764580
2019-04-29 20:06:22 +0430 +0430

اینجا هرکس بخواد خواهرش رو بکنه از کشتی شروع میشه ماجرا مگه نه؟ (dash)
کاملا کسشعر محض


764581
2019-04-29 20:07:00 +0430 +0430

شاید باورت نشه ولی ریدن تو داستانت

2 ❤️

764586
2019-04-29 20:18:45 +0430 +0430

گ…ه خوردی ک دروغ میگی گازکش

1 ❤️

764597
2019-04-29 20:39:56 +0430 +0430

شاید باورتون نشه ولی خیلی سوراخش تنگ بود???

یعنی انتظار داشتی گشاد باشه?

نگفته بودی جینداس

بابا مامانتم که اسگل و کر و لال

چادرتونم زیبا جادار مطمعن


764605
2019-04-29 20:47:33 +0430 +0430

دروووووغ

1 ❤️

764610
2019-04-29 20:51:44 +0430 +0430

درووووغ

1 ❤️

764619
2019-04-29 21:12:46 +0430 +0430

جقی

همین الان یهویی شاشیدم روی قلم شیوایی که داری نکبتِ بدبخت. فقط برو توی خیابون و به چندتا دختر نگاه کن بعدش بیا خونه به یادشون جق بزن، باور کن سالم می‌مونی. خواهر باید به تو اعتماد کنه که هواشو داشته باشی نه اینکه کونش بذاری دیوث خان. شاشیدم دقیقا وسط دو تا ابروهات

**تو نظر بر خواهر خود می نکن
محرم است، با کون او بازی نکن
آیدت آن روز که بینی همسرت
کون دهد با دیگری، زاری نکن
**
ها کوکا

3 ❤️

764636
2019-04-29 22:32:31 +0430 +0430
NA

خیلی بد نوشته بودی و در حد فیلم هندی از تخیلاتت استفاده کرده بودی داستان ضعیفی بود

3 ❤️

764639
2019-04-29 23:13:39 +0430 +0430

خخخخ چه تو می زدی موقع حق خدایا بابت کس خل ها شدیم ۸۰ میلیون

3 ❤️

764651
2019-04-30 02:54:57 +0430 +0430

نقطه اوج این داستان مهیج و ماندگار اون کرم همیشه در صحنه بود که مثل همیشه از قبل آماده بود!!!

3 ❤️

764656
2019-04-30 03:40:03 +0430 +0430

بیچاره مفنگی… داشت باورم میشد ولی اون کرم چادر گند زد بهش… کیرم باهمون کرم تو کون جقیت

1 ❤️

764666
2019-04-30 04:48:02 +0430 +0430

کاملا چرت جقی

1 ❤️

764668
2019-04-30 05:01:56 +0430 +0430
NA

اکثر داستان های سایت یا کاملا غیر واقعی یا یک واقعیت از زندگی روزمره است که سکسی میشه برای نوشتن داستان
کمند که دقیقا خاطره سکس رو بنویسند

اما
نویسنده کسخل حداقل باور پذیر بنویس
احتمالا تا حالا تو چادر مسافرتی نخوابیدی
بیشعور چادر مسافرتی تکون بخوری همه بیدار میشن
بعد تو چند ساعت کردی کون خواهر نگون بختت که تنگ هم بوده

یکم فکر کنید بعد کسشر بنویسید
بنویس عید بود جا پیدا نکردیم رفتیم یه مسافرخونه فقط دو تا اتاق دو نفره داشت
با خواهرت رفتید تا صبح استمنا و استشها

بنویسید اما حداقل باور پذیر بنویسید تا فحش نخورید

3 ❤️

764684
2019-04-30 08:35:40 +0430 +0430

ای بر سبیل پدرت لعنت با تولید تو کص مغز جقی رید تو پرو پاچه خودش و خانوادش…

نمیخوام فحش ناموست بدم چون خوبیت نداره .

اما… توله بسبجی ارواح خیگ امام راحله شهر مذهبیت اون تویله گاه آخوندا قبر خمینی هندی زادست ننویس محارم ننویس… شاشیدم تو روحت…

1 ❤️

764687
2019-04-30 08:53:57 +0430 +0430

کیرم تو ناموست جغی دهه هشتادی

3 ❤️

764693
2019-04-30 10:32:35 +0430 +0430
NA

پسرها به خواهرشون هم رحم نمیکنن .خاک توسراتون پسرها .

1 ❤️

764714
2019-04-30 12:17:28 +0430 +0430

کسشر در برابر اینی که تو گفتی حرف حسابه

2 ❤️

764742
2019-04-30 18:28:03 +0430 +0430

ایشالا واسه همه پیش بیاد
من که خواهر ندارم ?

0 ❤️

764748
2019-04-30 18:55:47 +0430 +0430

در این که تو جالقی بیش نیست شکی نیست، اما این تراوشات کس شعر فقط احساس انزجار به آدم میده، کیر گوریل انگوری تو کونت

0 ❤️

764749
2019-04-30 19:01:09 +0430 +0430

نخونده دیس لایک حسین به آبجی نظر داری وای چه شود .ادمین شهوانی ترواون خدایی که میپرستی توروسر جدت قسم نزار این تابوها رورواج بدن سکس محارم روآپ نکن .والا یه خورده غیرت وهمیت داشتن هم لااقل روخوارو مادر خیلی خوبه که خوبه نه عالیه بابا اینجا ایرانه آمریکا نیست حداقل اسمن مسلمونیم .

0 ❤️

764750
2019-04-30 19:04:00 +0430 +0430

وای ازدست این مردم پست فریاد (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash)

0 ❤️

764751
2019-04-30 19:08:23 +0430 +0430

بهزاد -فان تاسیسیس دادا برا ت متاسفم با این فکرت همون بهتر که شما دوست گرامی خواهرندارید .ولی غیرت ایرانی ت کجا رفته؟؟!!!

0 ❤️

764754
2019-04-30 19:28:23 +0430 +0430

جاکش لاقل دو دقیقه دست از جق بر میداشتی .شلوارک سفید پوشیده بود تو چادر مسافرتی بعد کشیدی پایین دوبارع شلوارشو کشیدی پایین .کسخولی ?!

0 ❤️

764822
2019-04-30 22:06:29 +0430 +0430

کون خواهر بهترین کونهاس مخصوصا که خودش پایه باشه

1 ❤️

764862
2019-05-01 04:24:33 +0430 +0430

اون مغزتو گاییدم ک از بس جق زدی پوکیده ملجوق کص ندیده با 26 سال سن ب ابجی چشم داری ولد زنا اخ تو کونی ب پست من میخوردی جوری ارشادت میکردم تا ی ماه نتونی بشینی و راه بری اب چاقال

1 ❤️

764950
2019-05-01 17:56:27 +0430 +0430

سلام اگه گاییدی که دمت گرم نوش حونت ولی خیلی بچه گانه می ایدش داستانت و غیر واقعی

0 ❤️

765342
2019-05-03 20:32:01 +0430 +0430

راحتم رفت تو ؟صداشم در نیومد؟ دردم نداشت؟?

0 ❤️

880556
2022-06-20 05:27:45 +0430 +0430

کس زنت

0 ❤️

920380
2023-03-26 22:32:42 +0330 +0330

نصف سکسلی خانوادگی ایران توی چادر به وقوعععع می پیونددددد.کلا زیر چادر و توی چادربهشته جقیاس😁😁😁😁😁

0 ❤️

968491
2024-01-27 14:27:59 +0330 +0330

فانتزی قشنگی بود. ولی توی چادر با تف لیز میکنن نه کرم… و اگه لاپایی کرده بودی و بروی هم نیاورده بودین . باورپذیرتر میشد.

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها