این داستان سکسی نیست بلکه بیشتربیان تجربیات یک مردزن طلاق داده با دو دختر می باشد.
من با این سایت از خیلی وقت پیش اشنا شدم.وقبلا یک داستان با نام اگر اشتباه نکنم نه سکس فقط نگاه را گذاشتم
که دو نظر اونو خوندم ومعتقدم کسی که ازسایتی خوشش می اد باید در اون فعالیت کنه وگرنه به گند کشیده میشه
من عمده فعالیتم توی فیس بوک بود اونم یک ساله. که الان اونم به گند کشیدن. حتی بلد نیستم و علاقه ندارم توی انستا فعالیت کنم چون سروته یک کرباسن
یک روز برادرم یک پیام توی تلگرام برام فرستاد با این عنوان یک صندوق صدقه که روش باز بودنشون می داد زیر مطلب به لاتین گفت چی نوشته منم نتونستم بخونم خودش خوند من در جا معنیشو فهمیدم چون ترکم و اون این بود(واریندی اضافه اد چاتمیر گوتیر)یعنی اگه داری پول بنداز توش .اگه اموراتت نمی گذره از پولهای داخل صندوق وردار.
اینو گفتم چون اونی که توی این سایت هست باید فحش بده به اونی که حرف مفت می زنه.
من گفتم قبل ازدواجم هیچ رابطه با هیچ دختری نداشتم در 25 سالگی ازدواج کردم البته نه من خوشم امد از اون نه بعد ها خودش گفت اون از من .هر دو مون برای انتقام ازعشق مون با هم ازدواج کردیم. حالا خر بیار و باقلا بار کن.
اون مهریه کلان داره کاری نداره من مهندس باید کار کنم از صفرهمه چیو بسازم.
در دوران نامزدی کشمکش بین خونوادمون بودتا طلاق بگیرم من با ان پیشینه و اگه داستان قبلمو خونده باشین با اون سوابق حالا در نظر بگیر یک مرد زن طلاق داده باشم اونم سال 76 نه الان تصمیم گرفتم بدون عروسی بردارم خانمم برم محل کارم و سه روز بریم استان مجاور ماه عسل تحت فشار حداکثر.
خلاصه جهیزیه ایی کمتر از کمیته امداد به ما دادن رفتیم گذاشتیم منزلمون ورفتیم استان مجاور تو راه خانمم بهم گفت پریوده حالم گرفته شد می خواستم توی هتل ازدواج کنیم.قبلش خانمم گواهی بکارت شو اورده بود به خانوادمم نشون داده بود.خانمم دید حالم گرفته است گفت مساله نیست از عقب می ریم منم قبول نکردم.
رفتیم گشتیمو امدیم توی خونمون حالا در نظر بگیرخونمون یک دو واحدی ما توی زیر زمین می شنیم و صاحب خونمونم دو تا دختردبیر ستانی داره منم مقیدکه چطور می خواهم داماد بشم.
خانمم یک پارچه سفید داده دستمون که نشون خونوادت بده خونو و داماد شدنتو
نه ساقدوشی نه کسی که یاد ادم بده چکار کن چکار کن
خلاصه به روش مرسوم توی اکثر فیلم ها(مسیونری)می خواستم بکنمش که تا من می خواستم فرو کنم جیغ بنفش می کشیدمعامله ما می خوابید. اعصابم خرد شد از خیرش اون شب می خواستم بگذرم که خانمم گفت الا بالا باید عروسی کنیم
سگی رو می خواستم امتحان کنم باز تا خواستیم بکنمش جیغ بنفش کشید باز اعصابمون خرد شد
به ناچار به جای کیرم که ازش برای شاشیدن هم استفاده می کنم از انگشت سبابم که ازش برای تعیین هویتم هم استفاده می کنم استفاده کردم و داماد شدم.واما خون فقط یک لکه بفهمی نفهمی خون تو پارچه ثبت شد که من همیشه توی شک بودم خون پریودش بود یاپردش
جیغ بنفشش چکار کنم.هرچی نظر دارین دریغ نکنین حتی یک فحش.البته با عنوان دیگرماجرای سکس منجر به تولددو دخترم را هم خواهم گفت
نوشته: لبوفروش
اثر انگشت هیچ تاثیری در تعیین هویت و شناسایی افراد نداره و هیچ قانون و مدرک محکمه پسندی نیست اثر انگشت و این بازی رو برای ترسوندن درست کردن
این است و جز این نیست
ناموسا خیلی جاهام میسوزه این اطلاعات ناب رو دست شما جقی ها میدم و شما جری تر بشین
لااقل میتونین پولشو بدین
تصور اينكه گير داده بكنيش ولي تا كيرو ميذاشتي درش جيغ ميكشيده واقعا خنده دار بود.
افتخار ني ولي من پرده دختر ٢٠ ساله رو زدم(به اصرار خودش) اين سليطه بازيارو در نيورد.زنت داشته ادا تنگه هرمز رو درميورده.بهتر طلاق دادي عنوووو.
کوس ننه دروغگو
بازنویسی قسمتی از کسشعر را با هم رورو میکنیم
“من قبل از ازدواجم هیچ رابطه با هیچ دختری نداشتم”
هر دومون بخاطر شکست عشقی با هم ازدواج کردیم
نتیجه::
از صابون نخل زیتون بخاطر خاصیت اسیدی زیادش استفاده نفرمایید . مجلوق
خانم قصه شما هم از عقب و هم از جلو و هم از دهن اپن بوده با تایید پزشکی قانونی .والا هیچ دختر پلمپی یهویی نمیگه بیا از کون بکن
راستی خر هم خودتی
مزخرف
آخه بیسواد، این چیه نوشتی؟ شاشیدم توی سوادت و شاشیدم به اون کسی که توی مدرسه کونت نذاشت. یعنی به زور تا نصف مطلب کیریت رو خوندم و کلا متوجه نشدم چی نوشتی. گم شو از جلو چشمام خفه شو.
ها کـُکا
از کسشعرنویسیت معلومه آدم میخوای هستی و قطعا زنه گولت زده معمولا این زن ها دنبال مرد کوسخول میگردن مبارکت باشه
عزیز دلم امضا میزدی جای انگشت بهتر بودا
یا انگشتر مهری درست کن بنداز سر کیرت مهر بزن
حقیقت کدومه ها تو قلبه یا لاپاست قر بده خدا بریزه رو سرت شاباش
داستان زندگیت باحاله ولی نگارشتو درست کن. خیلی دوست دارم بقیه شو بخونم.
من با اثر همون انگشت سبابه که کردی تو کس درندشت زنت هویت یک کسخول رو تشخیص دادم
آقای مهندس لبوفروش
!
من هرچی زور زدم که بفهمیم دقیقاً چی گفتی و داستانت از وه قراره اما بازم به هیچ نتیجهای نرسیدم، امیدوارم خودت لااقل برای یکبارهم که شده داستانتو بازخوانی بکنی و اگه احیانا به نتیجهای رسیدی به ما هم اطلاع بدی!.. :-|
مرسی . . . :-D
ریدم دهم اون ی نفری که به تو ابله جقی لایک داده
یه داستان بی سر و تهی گفتی ادم فوحششم نمیا. حالا یا پرده و چوب پرده رو با انگشت فاکت زدی یا یکی دیگه زحمتشو کشیده سخت نگیر. ما که زدیم چیز خاصیم نبود تو ام خیلی دلت پرده میخواد زنتو ببر تزیناتی بگو یه تور اساسی یا یه کرکره ای لوردراپه ای کوفتی تو کسش نصب کنن بزن حالشو ببر
دستم میرسید برات یه گلریزون میکردم، از نداری و فشار اقتصادی کص خل شدی مهندس
چ داستان مبتذل و چرندي!!!خوب حالا ك چي!!
مرد سكسي ببخشيد فك كنم كلن متوجه قصه نشديد!!
راجع ب تشخيص هويت نبود!!!اونو همينجوري گفت!!!
داستانتو نخوندم. حتی یه کلمه شو.
فقط بخاطر اسم داستانته که نظر میدم. خاک بر سر احمق جقی ت کنن که داماد شدن رو تو پاره کردن دخترا میبینی،
حرف دیگه ای نیست
توخودت اسم داستان قبلیت رودقیقا یادت نیست بعد به مامیگی اگه داستان قبلیم رو یادتون باشع؟!!!نگترشت افتضاح عقایدت هم بوگندو مشمعزکنندست.این چیزا برات خیلی مهمه قبل ازدواج چساتوبازکن که بعدا درگیر بکترت و خون واین مزخرفات نباشی