با سحر مغرور مربی بدنسازی و دوستاش در باشگاه

1397/05/02

یک هفته از آشناییم با سحر نمیگذشت یه دختر بیست و هشت ساله با اندامی فوق العاده پوست برنزه و صورت زیبا که مربی بدنسازی بود و باشگاه داشت شش ماهی از بردگیم براش میگذشت اما اینبار درخواست عجیبی ازم داشت که یکم برام سخت بود ازم خواست تو باشگاه برده بشم برای خودش و دوستاش گفت که تعریفمو حسابی کرده تو باشگاه و عکسامو هم نشون داده خیلی خجالت میکشیدم اما از اونجایی که واقعا عاشق اربابم بودم و خیلی دوستش داشتم و گفته بود یا اونجا برده میشی یا خداحافظ مجبور بودم قبول کنم زنگ زد بهم ساعت هفت غروب بود وارد باشگاه زنونه شدم از پله ها اومد بالا و قلادمو گردنم انداخت و محکم بست بعد بهم گفت چهاردستو پا بشم و بعد رفت به سمت پایین وارد سالن که شدیم یوهو صدای خانما بلند شد واوووو ببین چی آورده با خودش همه با ذوق و هیجان اومدن سمتمون دخترای خوش اندام بیست تا سی خانم های چهل ساله کلا ده هفت نفری بودن تو باشگاه سحر قلادمو محکم کشید و منو با خودش چرخوند تو باشگاه جلوی خانم ها ازم میپرسید تو سگ کی هستی گفتم سگ شما سرورم گفت وظایفت چیه گفتم نوکری و خدمت به شما گفت آفرین کره خر دستور داد سرمو بذار قسمت عقب دستگاه قایقی دوبل با کون خوشفرمش از روی شلوار تنگ نشست رو صورتم و شروع کرد به کشیدن سیم کش جلو عقب میشد و بیشتر حرارت و عرق کونشو از رو شلوار حس میکردم زنای باشگاه میخندیدن و یکی گفت سحر تو دیوونه ای به خدا سحرم گفت چیه ندیدی کسی با توله سگش ورزش کنه سه ست با کونش رو صورتم ورزش کرد بلند شد از روم و موهامو گرفت صورتمو ناز کرد و گفت داشتی تو کونم خفه میشدی؟گفتم بله سرورم گفت باید برای کونم بمیری و خندید قلادمو آورد بالا دوتا سیلی زد به صورتم موهامو کشید و رفت سمت زیر بغل سیم کش دو ست سنگین زد که حسابی عرق کرد موهای مشکی و خرمایی بلندش که از پشت بسته بود باز شد و بدن برنزش عرق کرده بود و تاپ مشکی و جذبش که سینه های خوشفرم و بزرگش از روش خودنمایی میکرد معلوم بود یک ست سنگین دیگه زیر بغل سیمکش زد و بهم گفت زبونتو کامل در بیار حیوون و من تا ته در آوردم با دست های قویش زبونمو بیشتر کشید بیرون که حسابی درد داشت دستشو بالا برد و به زیر بغلش اشاره کرد و گفت بخور زیر بغلمو حیوون عرقشو لیس بزن شروع کردم به لیسیدن زیر بغل عرقیش با بازوی قویش موهای زیر بغلش خیلی کم و نرم بودن و بدن برنز زیباش عالی زبونمو روی زیر بغلش میلرزوندم و با اون دستش صورتمو فشار میداد زیر بغلش و میگف بلیس حیوون زیر بغل اربابتو بلیس بعد چند دقیقه بلندم کرد و منو خوابوند کف سالن کتونی های مشکی نایک زیباشو درآورد جوراب سیاه اسپورت با پاهای کشیدشو گذاشت رو صورتم گفت بلیس تخم سگ زبونمو میکشیدم کف پاهای عرقی بعد ورزشش و لیس میزدم دخترا اومده بودن جلو و نگاه میکردن یه چند دقیقه ای لیس زدم که میگفت طعم پاهای اربابتو دوس داری؟جورابام حسابی بوی عرق گرفته باید تمیزش کنی حسابی میلیسدم با پاش تو صورتم میزد و میگفت له له بزن حیوون و له له میزدم رو به دخترا گفت و گفت نمیخواید عرق پاهاتونو تمیز کنید دخترا گفتن جوون سحر گفت بیایید دیگه اومدن گفت کفشارو در بیارین یه بوی پای دختر پیچید جوراب های اسپرت ساق پای ورزشی دخترای خوش اندام دونه دونه رو صورتم وای میستادن و میخندیدن همشون باهم جوراباشونو درآوردن و دوسه تا جوراب کردن تو دهنم و بقیه رو ریختن رو صورتم و پاشونو گذاشتن رو جورابا میخندیدن و منو تحقیر میکردن سحر دوتا صندلی آورد و گفت نوبتی بشینید بچه ها میشستن و من باید کف پاهاشونو با زبون تمیز میکردم پاهای نادیا چشم سبز با قد متوسط پاهای گندمی و سایز سی و هفت قشنگ لیسیدم کف پاشو دختر آرومی بود و با لذت نگام میکرد تا عرق پاشو بخورم پاهای مهناز سی و سه ساله سایز پاهاش چهل پاهاش سفید و هیکلش خیلی عضله ای و چنتا هم بچه داشت پاهاشو تا ته تو حلقم فرو میبرد و پاهای سمیرا بیست و هشت سالش بود و معلم زبان بود و کفشاشو بدون جوراب پوشیده بود و من لیس میزدم کف پاشو و در آخر پاهای راضیه که قد بلند سی و شش ساله و وکیل بود و از همه بیشتر تحقیرم میکرد و پاهاشم خیلی بو میداد چون از سر کار اومده بود باشگاه که میگفت بخور من عاشق حقارت یه مرد جلوی خودم هستم حسابی عرق لای انگشتای پامو تمیز کن و چرک زیر ناخونامو بخور توله سگ بی ارزش حقیر و من تند تند میخوردم و پاشو تو حلقم میبرد و تو صورتم میکوبید و تف میکرد کف پاش و میگفت بخور و من میخوردم بعد از یک ساعت پالیسی سحر قلادمو بستو منو برد تو اتاق ماساژ گفت بچه ها یکم ورزش کنید عرق کنید بیشتر باید تحقیرش کنیم…

نوشته: امیرh


👍 6
👎 22
72854 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

704964
2018-07-24 20:40:43 +0430 +0430

روحتو
ده هفت نفر
یعنی ریاضیات رو گاییدی

4 ❤️

704966
2018-07-24 20:42:19 +0430 +0430

یعنی شمارش بلد نیستی این از اول تا اخر پا پا گفت به جای من فوش بدین من دیگه نمیدونم بهشون چی بگم

1 ❤️

704968
2018-07-24 20:42:41 +0430 +0430

گمشو بابا،واقعا چقدر بیکارید که این کسشعرا رو از خودتون در میارین،من که میگم از محالاته این چیزا!

1 ❤️

704969
2018-07-24 20:42:56 +0430 +0430

دوباره پا لیسی بابا حالمونو بهم زدین جاکشا . ریدی ب مردا با این علایق تخمیت(استفراغ)

1 ❤️

704973
2018-07-24 20:45:46 +0430 +0430

چرک زیر ناخون اخه هوووف

0 ❤️

705009
2018-07-24 21:11:22 +0430 +0430

ملجووق

0 ❤️

705027
2018-07-24 21:21:56 +0430 +0430

که چی مثلا کیرم تو فتیش مسخرت از خر جلوتر

0 ❤️

705073
2018-07-24 23:23:51 +0430 +0430

کاش بابات کیونی میشد زن نمیگرفت که تو اینجا نبودی مادر سه تا صدی

0 ❤️

705089
2018-07-25 01:22:30 +0430 +0430

به اینا کار ندارم.
تو سن و شغل همه اعضای باشگاهو میدونستی؟

1 ❤️

705096
2018-07-25 03:12:38 +0430 +0430

من ترانه ۱۷ سال دارم ??? یه سوال توو اون وضعیت اول سن میپرسیدی بعد لیس میزدی؟???

0 ❤️

705103
2018-07-25 05:33:46 +0430 +0430

باز صد رحمت به روحانی و صیف با اینکه طوری ریدند به مملکت که تا یک قرن بعد درست نمی شه ولی باید بیایند جلوت لنگ بندازند
خدا چقدر بکشم از این ادم ها (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash)

0 ❤️

705145
2018-07-25 10:06:37 +0430 +0430

اگه داستانت واقعی باشه که نیست یعنی من گاییدم اون مرد بودنتو کس کش لی ابرو همین کارا رو میکنی که دخترای مردمو هوایی میکنی مردارو هم از مردی میندازی

0 ❤️

705172
2018-07-25 11:50:46 +0430 +0430

تو راست میگی ؟ ما هم مثلا قبول کردیم . کسخل مجلوق . بشین جقتو بزن و داستان کسشعر ی ننویس . حیف دیسلایک که برای تو بزنیم

0 ❤️

705209
2018-07-25 15:15:35 +0430 +0430

هرکی اینجا نظرشو نوشت ناخن شست پاش تو کونت

0 ❤️

705215
2018-07-25 16:28:00 +0430 +0430

از اونجایی که نایک رو تحریم کردم داستانت رو دیسلایک میکنم :)

0 ❤️

705235
2018-07-25 20:16:18 +0430 +0430

عنوان داستان کجا متنش کجا؟گفتم الان میره یه باشگاه آدم رو میگاد برمیگرده
هفت هشت ساله داستانهای شهوانی رو میخونم این اواخر فراوونیه کسشعر شده.

0 ❤️

705238
2018-07-25 20:23:33 +0430 +0430

برو خجالت بکش کثافت کونی آبرو هر چی مرد رو بردی

0 ❤️

705289
2018-07-25 21:34:24 +0430 +0430

قشنگ به ریاضی تجاوز کردی ده هفت نفر
کیرم تو سلول های مخت جاکش (dash) (dash) (dash) (dash)

0 ❤️

705451
2018-07-26 10:07:38 +0430 +0430

همه اون دستگاهها با سیمهاشون از پهنا توی کون گشادت…خیلی چرکول و حال بهم زنی…اختاپوس کودن

0 ❤️

705514
2018-07-26 18:58:38 +0430 +0430
NA

کسخل من اگه جات بودم همون هفت هشت ده نفر رو یکجا میکردم

0 ❤️

706166
2018-07-28 20:09:37 +0430 +0430

حیف اکسیژنی که حروم تو میشه

0 ❤️

707246
2018-08-02 12:41:17 +0430 +0430

فدا کس کون و سحر و دوستاش . باید همشون رو رو هم گزاشت کرد

کیر حان توشاک تو کونت نویسنده

0 ❤️

712573
2018-08-23 01:56:46 +0430 +0430
NA

عالیییی دوشم بزار

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها