دوستان سلام
من اسمم میتراست.با این سایت توسط پسرعموی عزیزم که عشقمه آشنا شدم.
برم سر داستان خودم.من فوق العاده خوشگل و سفید و لوند هستم.شوهر دارم ولی بلد نیست بکنه.از همون اول هم بلد نبود.البته دوستش دارم چون خیلی مهربونه ولی تا دلتون بخواد نفهم و بی شعوره.نه بلده درست حرف بزنه نه سکس بلده و کلا مث گاو می مونه اما یه گاو خیلی خیلی مهربونه.وقتی میخواد منو بکنه از شروع تا آخرش یه دقیقه هم نمی کشه
منم عادت کردم و برای ارضا شدن من گاهی اونقدر کسم رو میخوره تا آبم بیاد.تا بحال نشده دوبار پشت سرهم بکنیم یا آب من با کردن بیاد.وقتی هم میاد کسم رو بخوره قبلش آبش اومده جاکش واسه همین زیاد حرف سکسی میزنه تا بمن حال بده مثلا
کم کم حرفای سکسی زیاد شد به مرور و یه حرفایی میزد که خوشم میومد و کم کم منم به حرف افتادم.مثلا می‌گفت تو می تونی با این کس داغت آب ده تا مرد رو بیاری.یا می گفت میترا کیر من کوچیکه تو رو باید ‌یه سیاه پوست کیرکلفت بکنه تا بتونه ارضات کنه.منم کم کم روم واشد و وقتی آبم میخواست بیاد کلی حرفایی از رو شهوت میزدم و فحشش میدادم.میگفتم من کیر می‌خوام اینجوری دوست ندارم.یا منو بکن یا میرم کس میدم و از این حرفا
البته خدایی فقط حرف بود و یه بار هم فکر خیانت تو سرم نیومده بود.
مجید پسر عموم که سه سال هم از من کوچکتره خیلی و خونمون و شوهرم هم که فامیل بود اونو خیلی دوست داشت ولی من عاشقش بودم.اون خیلی مهربونه ولی نظری نداشت.شب ها گاهی می موند و صبح شوهرم 6میرفت اداره و مجید هم 9-10بیدار میشد و صبحونه میخورد و می‌رفت بازار
یه شب که مجید خونمون بود ما تو اتاقمون خوابیده بودیم و سکس کردیم و یه دقیقه کشید مثل همیشه
منم تشنه ی کیر بودم و تا آب شوهرم اومد قهر کردم و خوابیدم
صبح که رفت سرکار پاشدم رفتم حموم و یه کم با خودم ور رفتم و دیدم حالم خیلی بده.کسی که منو نمی‌شناسه تو این سایت پس چرا دروغ بگم؟
خیلی دلم میخواست مجید بیدار میشد و میومد منو میکرد و جرم میداد.کلی سر و صدا کردم اما بیدار. نشد
اومدم بیرون و لخت رفتم بالا سرش.خواب خواب بود ولی شق کرده بود.دلم میخواست شروع میکردم به لیس زدنش چون تا بحال کیر شوهرمو لیس هم نزده بودم.دست خودم نبود. و آروم دستمو بردم کیرشو ناز کردم ولی ترسیدم.اومدم لخت تو اتاق خوابیدم و فکر کردم و یهو یه فکری به ذهنم رسید.با موبایلم مسیج دادم به دوستم که بیدار شدی به موبایلم بزنگ.
هشت نشده بود زنگید و گفتم اونقدر بزنگ خونمون تا یه نفر گوشی رو برداره و بعد بگو با میترا کار دارم و بعدش قطع کن
تلفن توی اون اتاقی بود که مجید خواب بود . اونقدر زنگ زد تا بیدار شد و منم حواسم بود . جوری دراز کشیدم و یه ملافه انداختم روم که تا رونام بیرون بود و دمر خوابیده بودم ولی لخت لخت بودم.کسم آب انداخته بود و خیس و سینه هام هم که به تخت فشار می‌آورد و داغ داغ بودم.تا مجید بیاد هزار بار تو خیالم بهش کس و کون دادم
دیدم اومده تو در اتاق و میگه میترا تلفن هی صدا زد منم مثلا خوابم.حس کردم سرشو آورد تو و تا منو دید هی صدا زد.بعد گفت الو الو …گفت جنده خانم قطع کردی چرا؟
ولی اومد تو و بالاسرم.قلبم مث چی میزد.هم ترسیده بودم هم دلم کیر میخواست.هی آروم گفت میترا میترا.منم جواب نمی‌دادم اونم آروم صدا میزد.یهو با دستش تکونم داد انگار تنم شد آتیش.یه تکونی خوردمو گفتم اوووووم یعنی هنوز خوابم و برگشتم و طاق باز شدم تا ملافه هم بره کنار
مجید آروم گفت ای جوووووووون عزیزم.چه کس نازی داری کاش میشد بکنمت.قند تو دلم آب شد.مجید دستش رو زد به سینه ام که مثلا بیدارم کنه بازم آروم زد تا بیدار نشم
حس کردم داره کیرشو می ماله و می‌گفت میترا جونم چرا لختی؟نکنه دلت میخواد من بکنمت؟کاش میدونستم تا جرت بدم و … یهو چشامو باز کردم و مثلا جا خوردم.سریع دستشو ول کرد از کیرش اما دیدمش و حالم بد شد گفتم چیشده؟ سریع تلفن آورد.ترسیده بود گفت بخدا یه نفر زنگ زده بود صدات زدم جواب ندادی اومده بودم صدات کنم.گفتم اوکی ولی نباید من لخت بودم میومدی تو اتاق.سرخ شد سرش رو انداخت پایین منم لبه تخت نشستم و کیرشو گرفتم.جاخورد.گفتم بیا عشقم خودم حرفات رو شنیدم . دستشو گرفتم و نشوندمش رو تخت.هیچی نمی گفت .سریع شلوارک و شورتش رو دراور دم.مث بره ها بود.شروع کردم واسه بار اول ساک زدن.عالی بود.سرم و کردم بالا گفتم راحت باش مجید.من خیلی وقته عاشق توام . آرزوم کس دادن به تو بوده.شروع کن تو هم.یخش تازه وارفت.گفتم قربونت برم با این کیرت که اینقدر قشنگه.خنده ش گرفت.گفتم می‌خوام همه جوره بکنی منو اومد کسم رو بخوره گفتم فقط بکن منو . کیر می‌خوام . طاقباز خوابیدم اومد روم و کیرشو با تف خیس کرد و با دست گذاشت تو کسم.گفت اوووووووف میترا چقدر خیسه گفتم فقط بکن بکن منو عزیز دلم که کیییییر می‌خوام
هنوز بیچاره نه صبحانه خورده نه صورت شسته ولی ۴_۵دقیقه تلمبه زدن که واسه اولین بار با کیر توی کسم ارضا شدم و آبم سه بار اومد.اونقدر بهم چسبید که همون جا ولو شدم و تو بغلش هم گریه کردم و همه‌ی هیکلش رو بوسیدم
حسی که نوازش کردناش برام داشت اونقدر خوب و رویایی و جدید بود که هنوزم بهش با دل و جون میدم و خیلی هم خوب می کنه
مجید عاشقتم
امیدوارم بیاد این نوشته منو بخونی مجید جوووووووونم
ادامه اون روز رو بعداً می نویسم براتون
نوشته: میترا