برام رویا بود ولی خاطره شد

1392/08/28

سلام دوستان اسمم ایلیاست و الآن 27 سال دارم.در سن 20سالگی ازدواج کردم و زندگی خوشی رو شروع کردم به علت شغلم مجبور بودم بناچار در استانی دیگه زندگی کنم چون قبل از ازدواجم دوسالی میشد اونجا بودم با همسرم اومدیم و زندگیمون رو در غربت و تنهایی شروع کردیم.چند ماهی میگذشت از اومدنمان به این شهر که خانمم گفت دلتنگم بریم ی سر به خانواده و شهرمان بزنیم و هم برامون خسته کننده شده منم قبول کردم و دو هفته ای مرخصی گرفتم و رفتیم شهرمان داستان من تازه از اینجا شروع میشه به زبان ساده و روان براتون تعریف میکنم.
همسرم ی برادری داره که 15سالی ازش بزرگتره که خیلی زود ازدواج کرد و زود هم بچه دار شد که الآن 14 سالشه بنامه پرستو. پرستو خانم اولین نوه است و بسیار زیبا و جذاب و شیرین که خیلی هم توپولو خوشگله با چشمانی سبز و صورتی سفید و ناز.از خوشگلی و نازیش هرچه بگم باز هم کم گفتم اولین دفعه که دیدمش شب خاستگاری ام بود.اونشب چیز خاصی بینمون اتفاق نیفتاد و خیلی عادی سپری شد.شب عروسی هم زیاد رقصید و انصافآ رقص خوبی هم داشت با وجود اینکه سنش کم بود،درسته سنش پایین بود ولی هیکل و اندامش جوری بود که بنظر بیست ساله میاد اولی بود که سینه هاش خودنمایی میکردند و باسنش هم که کاملآ برجسته بود کلآ اندام عالی و پوستی سفید و شیرینی داشت که با اون چشمای سبز و لبای سرخش میشد خوردش شب عروسی بود دیدم نگاهش ازم برداشته نمیشه و همانطور که میرقصه و قر و فر میاد داره نگام میکنه منم که اولآ هنوز بچه بود دومآ هم برادرزاده همسرم بود و سومآ اینکه شب عروسیم بود اصلا توجهی نکردم و حتی یک لحظه هم به ذهنم خطور نکرد که منظور داشته باشه.همش میومد کنارم می نشست و خودشو میچسبوند بهم و دستم رو میگرفت و با شیطنتهاش کم کم گفتم حتمآ خبرهایی هست ولی باز شیطان رو لعنت میکردم و بحساب بچگیش میزاشتم دو سه روزی گذشت و دیگه پرستو رو ندیمش ولی زیاد بهش فکر کردم گفتم 14 سالشه بچه که نیست همه چیز حالیشه و متوجه میشه پیش خودم فکر کردم و گفتم بزار امتحانش کنم برادر خانمم ما رو دعوت کرد خونشون من هم از خدا خواسته قبولیدم و گفتم بهترین موقعه امتحان کردن پرستوست ناگفته نماند که من زیاد قلیون میکشم همسرم هم بخاطر من یه ذره میکشه و خبر داشتم که برادر خانم و همسرو دخترش که پرستو باشه قلیون زیاد میکشند به همین دلیل من هرجا باشم بساط قلیون برپا میشه بعداز شام داشتیم قلیون میکشیدیم که بله دیدم پرستو اومد بین من و خانمم نشست و شروع کرد به قلیون کشیدن من موقع کشیدن قلیون عادت دارم حالا هر چند نفر باشند همه دورهم یه کام یه کام پک بزنیم بعد از کشیدن اولین قلیون همسرم و مامان پرستو کشیدن کنار و من موندم با پرستوی عزیزم داشتیم میکشیدیم که شیلنگ قلیون رو از دستم گرفت و گفت من میگرم و با هم میکشیم موقع کشیدن باز شیطنتش گل کرد و با شیلنگ قلیون داشت اذیتم میکرد بعد دیدم سر شیلنگ رو با دهنش حسابی خیس کرده ک نوبتم شد گذاشتمش تو دهنم پک بزنم وای چه آب دهن شیرین و خوشمزه ای داشت مات و مبهوت نگاش کردم و چند ثانیه ای نگامون بهم گره خورد و من دیگه دیوانه شدم ازش پرسیدم چرا خیسش کردی گفت چطور مگه بدت اومد گفتم نه پرستو انتظارشو نداشتم
ببخشید دوستان امشب خیلی خسته شدم ادامشو فردا شب میزارم نظر یادتون نره

نوشته:‌ ایلیا


👍 0
👎 0
38578 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

404759
2013-11-19 14:12:18 +0330 +0330

خسته نباشی نکه کوه کندی اذیت شدی

0 ❤️

404760
2013-11-19 15:23:18 +0330 +0330

حالا كه خسته شدي؛ ميتونم من امشب از خجالت زنت در بيام .آخي . چه بچه جقول كون گشادي داره خاطره نويسي ميكنه .

0 ❤️

404761
2013-11-19 18:55:22 +0330 +0330
NA

انشالله همينجور خسته بموني و خسته تر هم بشي گه سگ مرده شور برده كه از بچه آندر ايج هم نمي گذري كس كش . لوليتا بازيت گرفته بود همه كس ديوث؟؟؟؟؟؟

0 ❤️

404762
2013-11-19 23:34:54 +0330 +0330
NA

خب كه چي مثلا خواستي دنباله دار باشه ريدي بابا .من كه نميفهمم اينا چجوري به يه. بچه نظر دارن؟

0 ❤️

404763
2013-11-19 23:39:49 +0330 +0330

کلا آب قطعه
تو هم که ریدی
کس کش دست چپ و راستتو بلد بودی که زن گرفتی ؟؟؟؟
شب عروسیت گفتی حتمآ خبرهایی هست ولی باز شیطان رو لعنت کردی؟؟؟؟؟
مادرتو سگ بگاد با این افکارت
یعنی دلم میخواد انقدر بهت فحش بدم که ادمین بلاکم کنه مرتیکه حروم زاده
خود عمه ننت بفهم دیگه کجا چه خبره دیوث لاشی

0 ❤️

404764
2013-11-19 23:44:44 +0330 +0330

دلم طاقت نمیاره فحش ندم بهت
کس کش لاشی
حروم زاده
عمه ننه بی شرف
مرتیکه لاشی چهل پدر
کیر تو پستون بند ننت
ناف گوریل انگوری تو پیشونیت که کیرش تو دهنت باشه
کلمات قاصرن برای نثار کردن فحش بهت
فعلا کافیته
شاید بعد باز هم اومدم یه حالی بهت دادم

0 ❤️

404765
2013-11-20 00:01:24 +0330 +0330
NA

فحش خونت کم شده بود؟

0 ❤️

404766
2013-11-20 00:17:11 +0330 +0330
NA

دوستان من میخواستم بگم که… ببخشید خیلی خستم بقیه ی نظرو فردا میگم!
خب قرمساق مگه مجبورت کردن داستان بذاری؟ مطمئنم داستانت (کس شعرت(دور از جون امام زاده بیژن البته!)) اونقدر طولانی نبوده که دوقسمته بشه. هروقت اونم نوشتی ارسال میکردی.

0 ❤️

404767
2013-11-20 01:15:57 +0330 +0330

جلقولانه بود، ننویس . . . . . . . . . . . . . . .
ببین بچه جلقو (احتمالا 16 ساله یا کمتر هستی)، وقتی داستان رو می‌فرستی برای ادمین چند ماه طول می‌کشه تا بیاد تو سایت. حالا توی این چند ماه نتونستی بقیه داستان رو بنویسی؟ دیگه ادامه نداه و برو با عکس‌های سکسی جلق بزن و دیگه هم اینجا نیا. دیگه هم ننویس. شاشیدم تو ذهنیاتت که هنوز شکل نگرفته، دیگه ننویس. شاشیدم تو کاسه سرت که هنوز نرمه و استخونش سفت نشده، دیگه ننویس. کف دستت رو بیار جلو… شاشیدم رو کف دستت، دیگه ننویس.

0 ❤️

404768
2013-11-20 02:16:05 +0330 +0330

البته این یه قانون که شب عروسی خیلی از دخترای فامیل از عروس، عروس تر میشن و بیشتر به خودشون میرسن،ولی به بچه 14 ساله نظر داشتن،دلایل روانی داره،،،بعدشم،آدم شب عروسیش که چشم چرونی نمیکنه…

0 ❤️

404769
2013-11-20 06:19:29 +0330 +0330
NA

ادامه ى داستانت كه اومد بهت فحش ميدم.ولى فعلا اينو از من واسه همين داستان نصفت داشته باش.كيرم باهمه محتوياتش دهنت.

0 ❤️

404770
2013-11-20 08:11:28 +0330 +0330

این چی بود ؟ تبلیغات ؟ یا پیام بازرگانی ؟ :D

0 ❤️

404771
2013-11-20 08:28:14 +0330 +0330
NA

ناف گوريل انگوري تو پيشونيش ؟‌يعني كشتي منو تو. از خنده دل درد گرفتم دمت گرم

0 ❤️

805817
2021-04-24 11:07:00 +0430 +0430

تو کص ننت

0 ❤️