برده سحر و ناهید

1392/08/09

سلام
اسم من احسانه و الان ۲۱ سالمه این داستان مال ۳ سال قبله ، یه کمی از خصوصیات خودم بگم تقریبا تپلم با پوستی سفید و اعتماد به نفس کم که همین قضیه باعث شده طرف هیچ دختری نرم حالا بریم سراغ داستان و ۳ سال قبل
اون موقع ها من عاشق این بودم که برده باشم همیشه هم تو یاهو و نیمباز دنبال یه ارباب بودم
بیشتر مواقع تو رومهای سکسی نیمباز دنبال ارباب بودم اما بیشترشون یا پسر بودن یا دخترایی که میخوان شارژ از ادم بگیرن . جست و جو من ادامه داشته تا اینکه یه روز تو یکی از رومای نیم یه ایدی بود به اسم . . . که رفتم باهاش چت خصوصی ، نوشتم سلام میخوایی سگ و بردت بشم
اول جواب نداد دوباره نوشتم لطفا جواب بده دیدم جواب داد : سگ و برده واقعی ؟
اول فکر کردم از این پسراست که میخواد اذیت کنه اما دلو زدم به دریا گفتم اره نوشت اد کن منم ادش کردم
سریع نوشت اصل کامل خودت و خانوادت منم جوابشو دادم دیدم نوشت که منم ناهید ۳۴ بعدشم گفت ما دوتا ارباب هستیم میتونی یا نه گفتم اشکال نداره و بعدش نوشت کار دارم فردا ساعت ۵ عصر ان باش
اصلا قضیه رو جدی نگرفتم چند دقیقه دیگه ان موندم کسی نبود رفتم خوابیدم فردا هم یادم رفت ان بشم پس فردا صبح همینکه ان شدم دیدم یه خروار فحش برام نوشته که سگ کونی من کجایی و از این حرفا کم کم داشت خوشم میومد براش اف گذاشتم شب ساعت ۱۲ میام ساعت۱۲ رفتم اولش همش بهم فحش داد یه کم با هم حرف زدیم گفت ازت خوشم میاد گفت حالا میخوام فردا ببینمت من و سحر گفتم باشه بیام کجا . ادرس رو داد و اف شد منم خوابیدم صبح ساعت و گذاشتم رو زنگ ساعت ۶ بیدار بشم تا صبح خوابم نبرد ، صبح رفتم حموم خودمو تمیز کردم موهای بدنمو زدم ، همش فکر این بودم که پسر باشن یا اینکه بخوان تیغم بزن تا ساعت ۱۰ رفتم سر قرار یه کم منتظر موندم دیدم یه پرادو اومد جلوم وایساد گفت احسان گفتم اره گفت سوار شو .
صندای جلو سوار شدم یکی راننده بود یکی هم عقب نشسته بود همینکه گفتم سلام اونی که عقب نشسته بود یه دستمال گذاشت جلو بینیم یه کم دست و پا زدم و بعد نفهمیدم چی شد
تا اینکه با یه سر درد خفیف به هوش امدم دیدم کاملا لخت رو یه تخت خوابیدم دست و پاهام و بسته بودن یه کم داد زدم و کمک خواست انگار کسی نبود یه ۲۰ دقیقه بعد در باز شد و یه زن اومد داخل گفت چطوری سگم
گفتم من کجام ؟
جواب داد خونه اربابت من ناهید هستم . ناهید یه زن تقریبل چاق بود با موهایی شرابی و سینه هایی خیلی گنده و پوست سفید ، قدش زیاد بلند نبود وزنش هم حدود ۸۰ میشد
دیدم سحر رو صدا زد سحر اومد داخل یه کم از ناهید چاقتر بود اما سینش کوچکتر بود موهاشم قهوه ای بود با مش استخونی گفت خودتو اماده کن و رفت یه ۱۰ دقیقه گذشت برگشتن دیدم واییییییییی دوتا زن با لباس لاتکس که یکیشون یه کیر مصنوعی گنده دستش بود اومدن داخل
سحر اومد سراغم اول یه کم با کیرم بازی کرد کیرم شق شد گفت وایی مادرجنده تا من نگفتم نباید شق کنی حالا باید کتک بخوری ناهید هم کنار نشسته بود سیگار میکشید دستمو باز کرد گفت بلند شو به شکم بخواب ، پاهام هنوز بسته بود و نمیشد خوب بچرخم با هزار بدبختی چرخیدم نمیدونستم چی منتظرمه که دیدم رفت . گفتم شاید دلش سوخته ولم کرده تا صورتمو برگردوندم دیدم دوتاشون هم ناهید هم سحر دوتا چوب دستشونه اولی رو سحر زد یدفه کونم سوخت یه اخی گفتم انگار با شنیدن اخ من اینا وحشی شدن یکی سحر میزد یکی ناهید دیگه داشتم گریه میکردم که ناهید گفت دیگه بسه ما با این کون زیاد کار داریم گفت حالا بچرخ اصلا نمیشد کونم بدجور میسوخت به هر جون کندنی بود چرخیدم سحر با کون نشست رو صورتم سوراخ کونش جلو صورتم بود یه بوی بدی میداد کونشو هم خوب نشسته بود حالم داشت به هم میخورد گفت بلیس مامان جنده زبون اول رو زدم به سوراخش گفت جووون بلیس کسکش منم داشتم میلیسیدم کیرم دوباره شق شده بود . ناهید رو دیدم یه چیز شبیه جعبه بود کرد دور کیرم یه قفل کوچیک هم زد سرش منم داشتم کون سحر رو میلیسیدم زبونمو میکردم تو سوراخش اونم همش داشت اخ واوخ میکرد یه دفه گفت اماده باش میخوام بشاشم تا اینو گفت اومد عقبتر و شروع کرد به شاشیدن دماغم و چشام پر شاش شد و شدید میسوخت اومدم داد بزنم کسشو گذاشت جلو دهنم ، دهنمو پر شاش کرد خیلیشو دادم بیرون اما خیلیشو هم قورت دادم گفت جون عجب سگی هستی ناهید گفت حالا نوبته منه ، من تقریبا بیهوش بودم و اون اومد نشست رو صورتم کسشو گذاشن رو دهنم،گفت بخور اروم شروع کردم به لیسیدن لبای کسشو داشتم میخوردم همینجور که داشتم میخوردم سحر گفت محکم بشین روش و پاهامو داد بالا یواش یواش داشت کونمو انگشت میکرد منم داشتم کس ناهید رو،میخوردم گفت بسه دستشو اورد بالا باورتون نمیشه از من بیشتر مو داشت گفت بلیس وای بو عرق میداد میخواستم بالا بیارم همینجور داشتم میلیسیدم یه دفه احساس کردم کونم داره میسوزه یه کم سوخت یه دفه یه دردی کل وجودمو،گرفت یه دادی زدم ناهید خنده ای کرد و،گفت پردشو زدی ؟
سحر گفت اره خوب تنگه فقط داشتم داد میزدمو کمک میخواستم سحر داد زد بیا کمک او شرتو هم بچپون دهنش سحر داشت کیر،مصنوعی یه اون گندگی رو میکرد تو کونم ناهید هم جعبه رو باز کرد و یواش یواش داشت برام جق میزد سحر مثل وحشیا داشت کونمو میکرد و منم نمیشد داد بزنم فقط گریه میکردم یه دفه دیدم دس کشید گفت حالا تو بیا دیلدو کمریشو باز کرد و داد به ناهید ، ناهید گفت چیکار با این بدبخت کردی کونش داره خون میاد
منم از شدت درد نای بلند شدن نداشتم کل بدنم درد میکرد چشام و بینیم بدجور میسوخت کونم هم انگار اتیشش زده بودن ناهید کیرو کرد تو کونم کم کم دردش خوابیده بود و سحر داشت برام جق میزد ناهید تند تند داشت تلمبه میزد و سحر هم داشت برام جق میزد که ابم اومد
نفهمیدم چیشد انگاری بیهوش شدم
وقتی بلند شدم دیدم لباسمو تنم کردن و خودشون نشستن دارن عصرونه میخورن گفتن خوب حال دادی سحر اومد یه دستی به سرم کشید یه دفه دوباره یه دستمال گذاشت رو صورتم وقتی به هوش اومدم دیدم همونجایی که سوارم کردن منو انداختن بلند شدم خیلی منگ بودم اون موقع شب اونجا کسی هم رد نمیشد با پا کم کم رفتم طرف خونه .
تمام میدونم شاید خیلی هابهم فحش بدن اما این یکی از واقعیت هاییه که باعث شد دیگه من نرم طرف اسلیو بودن
الانم با یه دختر و خوب و متین و زیبا نامزد کردیم و ایشالله اول مهر هم عروسی میکنیم.

نوشته:‌ احسان


👍 5
👎 0
209872 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

403051
2013-10-31 08:14:50 +0330 +0330

من موندم چرا احسانها همه کونی هستن؟ یعنی بابا ننشون از اول میدونستن بچشون کونه؟

2 ❤️

403052
2013-10-31 08:20:18 +0330 +0330
NA

عجب…اینا قشنگ معلومه فانتزی های یه ذهن بیماره :D

0 ❤️

403053
2013-10-31 08:40:03 +0330 +0330
NA

به قول اساتید زبان پارسی هشتو، تبهم زدیااااااااااا بدجور. و از اونجایی که فراموش کردی در کلمهء " آن " از آی با کلاه استفاده کنی، ما سوء‌ استفاده میکنیم و میگیم واقعا خوب کردی قبول کردی ساعت 5 ان باشی، اتفاقا بهت میاد. ساعت 4 هم باش. میخوای 3 هم باش. اصلا همشو باش. کی به کیه، فقط یه ذره بو داره همین

1 ❤️

403054
2013-10-31 09:04:04 +0330 +0330
NA

خب غلط میکنی ادای اسلیو هارو در میاری. الان اونا دارن فکر میکنن که تو چه لذتی بردی مثلا… نامزدیت مبارک.

0 ❤️

403055
2013-10-31 09:41:55 +0330 +0330
NA

منظورت از اصل ،اسل بود؟‌ age sex location که البته سکس رو با س می نویسن نه ص الاغ جون.

0 ❤️

403056
2013-10-31 10:56:43 +0330 +0330

بیچاره جوانهای ایرانی…یه چیزایی از سکس شنیدن و چون بهش دسترسی ندارن حاضرن تن به هر کاری که یه جوری اسم سکس روش باشه بدن،،،،تاسف باره…

0 ❤️

403057
2013-10-31 10:56:46 +0330 +0330

“دختر ایرانی” حال داریا.
ولمون کن شیر مادرت بیا پایین از رو منبر میگوزی اون بالا خوبیت نداره…

0 ❤️

403074
2013-10-31 13:40:57 +0330 +0330
NA

دوروس

0 ❤️

403058
2013-10-31 14:03:44 +0330 +0330

سلام به همه دوستان شهوانی
دوستان خواهشا به پدر مادر دیگران بی حرمتی نکنین بخصوص مادر
حرمتی که این دو تا انسان دارن هیچ جایی قابل بی حرمتی نیست
حتی تو سایت های سکسی

0 ❤️

403059
2013-10-31 15:24:59 +0330 +0330
NA

chi begam dostan harfe mano zadan…

0 ❤️

403060
2013-10-31 19:17:55 +0330 +0330
NA

Yani aval nanat badam in dokhtar iroonio gaeidam,joftetoon az ham mozakhraf tarid.khak too sare un dokhtari ke namzade toe,mikhay vasash zendegi besazi?misazi joone khodet

0 ❤️

403061
2013-10-31 19:22:52 +0330 +0330
NA

توکه عرضه نداری گوه میخوری که گوه میخوری :D

0 ❤️

403062
2013-11-01 02:35:51 +0330 +0330

آبروی پسرا رو بردی خجالت بکش

0 ❤️

403063
2013-11-01 03:06:55 +0330 +0330

به قول رشتیا: بخواب رٍ.

0 ❤️

403064
2013-11-01 03:22:43 +0330 +0330

ببین دختر ایرانی که گه زدی به هر چی دختر ایرانیه. حال و حوصله کل کل باهات ندارم چون از یه جای دیگه بدجوری دپرسم. ولی انصافاً بگو دردت چیه؟ من یه جمله نیمه شوخی-جدی گفتم چرا همه احسانها کونین. حالا تو شدی وکیل مدافع کونیها که “دوست دارن بدن به من و تو چه؟”.
اصلاً مگه من توهینی کردم. هر کی کون می ده که خودشم می دونه کونیه و این لفظ براش قبحی نداره. پس تو این وسط کجای داستانی؟
اصلاً دوست ندارم مثل تو بحر طویل بگم (که همه تو این مدت دیدن چقدر داستان سرا هستی و کسشعر تلاوت میکنی) ولی دیدم جوابتو ندم روت زیاد میشه.

0 ❤️

403065
2013-11-01 07:43:25 +0330 +0330

واقعا دیگه شورش رو درآوردید.ما مردم ایران هرچی بکشیم حقمونه میدونید چرا؟!چون جنبه نداریم بهمون میدون داده بشه.اینجا یه نمونه کوچیک از جامعه ایرانه.ببینید چطور گندش رو با جک و جوات بازی خودمون درآوردیم.هر کدوم پای ادعا که میاد وسط تریلی هم جوابگوی بار غرور و ادعامون از شعور نیست؛پای عمل که میرسه فرسنگها زیر خط فقر شعور و آگاهی هستیم.
بابا چهار سال تجربه کردید دیگه بس نیست؟!روز اول هرکی نوشت و کارش ایراد داشت به جای اینکه تذکر بدید فحش ناموس کشیدید به جون کسی که داستان نوشته.اون سر دنیا بچه هاشون از توی قنداق دارن با علم روز دنیا آشنا میشن و اینجا با هزار بدبختی و مشکل به اینترنت دسترسی پیدا میکنیم که این چرت و پرتا رو بنویسیم و حال بقیه مون هم که نظر میدیم بهتر از نویسنده نیست.یه نقد حرفه ای اینجا به چشم نمیبینیم.
هر کی اشیاء عجیب و غریبتر و گنده تر به ماتحت نویسنده حواله میکنه احساس متعالی تری از خوشمزه بودن بهش دست میده.البته اینم عجیب نیست چون اونقدر محکم تو سرمون زدن که به جای اینکه دنبال حقمون باشیم و ظلمی که در حق فرهنگ و پیشینه مون شده رفتیم تو کما و از اون تاسف بار تر خبر نداریم.چون فکر میکنیم لوده بازی درمون دردهامونه.اونقدر بچه هایی که استعداد داشتن و واقعا قشنگ مینوشتن سر جنگولک بازیمون از اینجا فراری دادیم و کاش قصه بدبختی ما ایرانی به همین جا ختم میشد.یه جایی خوندم نوشته بود تنها ملتی که فارسی حرف میزنه و به زبان عربی دعا میکنه وبه زبون انگلیسی نسخه تجویز میکنه و لری عمل میکنه مردم ایران هست و بس.خودمون هم موندیم معطل سر خودمون.حداقل کاشکی یه لحظه به جای اینکه اینهمه سرمون به این باشه که ببینیم اشتباه کارمون کجاست و گناه خودمون تنها رو گردن بگیریم اینقدر به اشتباه هم کاری نداشته باشیم.اگه میدونیم واقعا غلطه در خفا تذکر بدیم.ضایع کردن و تیکه انداختن و خودبزرگ بینی فقط مال ما ایرانیهاست و بس و حقمونه که ریشه و بنیادمون به فنا بره چون یاد گرفتیم فقط از روی باد شکم حرف بزنیم و سر منیتها همدیگه رو له کنیم.

0 ❤️

403066
2013-11-01 08:05:34 +0330 +0330
NA

hibook اخه کی تو رو از اسپم دراورد؟؟؟؟ :D

0 ❤️

403067
2013-11-01 08:22:44 +0330 +0330
NA

اگه کار ادمین باشه، خودش به زودی پشیمون میشه :D

0 ❤️

403068
2013-11-01 08:43:35 +0330 +0330
NA

کاربر ویژه اسپم نمیشه :|
به همون دلایلی که قبلا اسپم شدی. هیس الان باز هم اسپم میشی کچل :D

0 ❤️

403069
2013-11-01 08:54:08 +0330 +0330

[quote= Nazli…]کاربر ویژه اسپم نمیشه
به همون دلایلی که قبلا اسپم شدی. هیس الان باز هم اسپم میشی کچل [/quote]

اشتباه به عرضتون رسوندن
کافیه یکبار فوانین رو نقص کنی
تا متوجه بشی هیچ مصونیتی نداری!

0 ❤️

403070
2013-11-01 09:00:12 +0330 +0330
NA

بیژن جان میدونم…
میخوام یکم سر به سر این کاربر زیر هیجده بذارم :)

0 ❤️

403071
2013-11-02 09:01:27 +0330 +0330
NA

mostoufi برادر چه گردو خاکی کردیا ولی کلا باهات موافقم

0 ❤️

403072
2013-11-02 23:14:30 +0330 +0330
NA

بنده هم كاملا با فرمايشات دوست عزيز «Naeerika» موافقم و اميدوارم اين فضاي وحشتناك فحش و ناسزا كه نه فقط در شهواني بلكه در همه ي سايتهاى سكسي فارسي زبان به نحو آزار دهنده اى وجود دارد،به زودى و با بالاتر رفتن سطح تحمل و فرهنگ احترام به همه ي انسانها از ميان برود و همه ي ما ياد بگيريم به هم احترام بگذاريم
ممنون از همه ي كاربران عزيز شهواني

0 ❤️