برده ی اتفاقی

1396/04/03

سلام اسمم نیلوفره این جریانم ماله یک سال پیشه ک 19 سالم بود…تو یکی از چت رومای سکسی با دوستم داشتیم میگشتیم و با سکس چت بقیه رو سوژه میکردیم همون روز یکی پی داد میشه بردتون بشم؟جوابشو ندادم ولی وقتی دوستم رفت خونه رفتم پیویش بهش گفتم ینی چی اونم واسم توضیح داد من ک تا اون موقع راجب ارباب برده هیچی نمیدونستم داشتم شاخ درمیاوردم اونم همش میگفت تحقیرم کن جیش کن روم و ازین حرفا اولا چندشم میشد ولی بعد با حرفاش حشری میشدم و واقعا دلم میخواس پیشم بود و این کارارو میکردم!
گذشت تا اینکه کم کم ماجرا جدی شد و گفت من رازی توهم رازی چرا نمیذاری خدمتتو بکنم و جفتمون ب اوج لذت برسیم؟منم ک تا اون موقع کلی چیز یاد گرفته بودم قبول کردم و اونم ادرس خونشونو داد تقریبا دو هفته ای طول کشید تا جور شد برم پیشش اخه امتحان داشتم و نمیشد خیلی برم بیرون.ی خونه اپارتمانی نسبتا شیک مکانمون بود همین ک وارد شدم یکم نگام کرد و گفت اجازه هست؟گفتم اره ی لب طولانی ازم گرفت و گفت ببخش ارباب دست خودم نبود بعد رو زمین دولا شد و گفت اجازه بدید من برسونمتون داخل…با اینکه تو چتا کامل امادم کرده بود ولی یجورایی شوک شده بودم نشستم رو کمرش یادم افتاد باید
چکار کنم موهاشو از پشت کشیدم گفتم جون بکن حیوون بی خاصیت مگه نون نخوردی اونم تندتر میرفت حالا دیگع واقعا حشری شده بودم از کمرش اومدم پایین سریع اومد مث سگ رو پام دولا شد و پاهامو بو میکردن و زبون میزد انگشتای پامو کردم تو دهنش و اونم با اشتها میمکید بعد چند دیقه گفتم مثل ی سگ خوب دراز بکش رو زمین جون بکن
اونم دراز کشید دوس نداشتم شلوارشو دربیاره فقط بالاتنه لخت بود ولی خودم کامل لخت شدم ک دیدم خیره شده ب کسم سریع رفتم پامو گذاشتم رو کیرش گفتم حرومزاده کی بهت اجازه داد چشای کثیفتو ب من بدوزی ها؟؟اونم هی میگفت غلط کردم ارباب معذرت مبخوام تشنم شده دست خودم نیس.گفتم تشنت شدع؟؟گفت بله ارباب تشنه ی جیش گواراتون تشنه ی اب کستون.اینارو ک میگفت من حشرم دو برابر میشد زود نشستم رو صورتش کسمو چسبوندم ب دهنش گفتم فعلا کس من میخاره تا مثل یه سگ خوب با زبونت نخارونیش از جیش خبری نیس اونم دیگ نمیتونست حرف بزنه چون کسم کامل داخل دهنش بود و داشت زبون میزد توش فقط تند ت
ند نفس میکشید دیگ جیغ و ناله ی منم دراومده بود و داشتم ارضا میشدم ک با دندونش چوچولمو گاز گرفت یکم حال داد بهم ولی دردش خیلی بیشتر بود پا شدم ی لگد زدم بهش و پامو گذاشتم رو گلوش گفتم چ غلطی کردی مادرجنده؟؟میخوای بزنم عقیمت کنم کس ننه توله سگ؟؟اونم هی میگفت ببخش ارباب معذرت میخوام حواسم نبود
منم ک هنوز عصبی بودم دوباره نشستم رو صورتش ولی کامل نه…وزنم رو زانوهام بود اونم فک کرد میخوام جیش کنم دهنش دهنشو باز کرد و چشاش بست منم محکم دماغشو گرفتم شروع کردم شاشیدن رو صورتش و چشماش کل صورتش از جیش من خیس بود و نمیتونست درست نفس بکشه منم کسمو مالیدم ب صورت و دماغش اون فقط چشاشو بسته بود و هی میخواس کسمو لیس بزنه ولی من از عمد کسمو ب بالای صورتش میمالیدم ک مثه سگ له له بزنه همونجام ارضا شدم و دیگ بیحال بودم دراز کشیدم رو زمین ک دیدم اومد بین پاهام اب کسمو لیس میزد بهش گفتم خوشمزس سگ بی خاصیت؟گفت عالیع ارباب گفتم جیشم چطور بود خوب سیر شدی مادر جنده؟
گفت داغ و اتیشی بود داشتم خفه میشدم زیر شاشتون حیف ک نذاشتید زیاد ازش بخورم…دیدم شلوارش خیس شده و فهمیدم اونم ابش اومده…اون روز واقعا واسع جفتمون عالی بود و ازم خواست ک دوبارع برم منم دوسه بار دیگ رفتم و هربار ی مدل انجام میدیم.سکس ی چیز سلیقه ایه و من واقعا عاشق این سبک سکس شدم…
پایان
نوشته: NiLoOo


👍 3
👎 13
22071 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

633491
2017-06-24 21:13:55 +0430 +0430

اقا این ماجرای اول دوم سوم چیه؟
مگه مهدکودکه؟

1 ❤️

633611
2017-06-24 22:14:24 +0430 +0430
NA

متنفرم از این نوع سکس داستانم دوس نداشتم معلوم بود دروغ یه چیزی از فیلما دیدی اینجا برای ما بازگو کردی دیسلایک :(

0 ❤️

633626
2017-06-24 22:33:44 +0430 +0430

دختر کس مغز ندیده بودم که دیدم ، البته شک دارم دختر باشی

0 ❤️

633696
2017-06-24 23:27:24 +0430 +0430

جالب بود چسب رازی،

1 ❤️

633781
2017-06-25 00:49:32 +0430 +0430

يه چي كه ديده بوديو تعريف كردي اما خوشم اومد

0 ❤️

633846
2017-06-25 02:19:40 +0430 +0430

پریودبوده نوشته.زیادسخت نگیرین بهش

0 ❤️

633931
2017-06-25 04:57:32 +0430 +0430

???شما و سلیقت ب. پای هم پیربشید

0 ❤️

633936
2017-06-25 05:02:34 +0430 +0430

خخخ کیرر سعدی تو کونتت مادررچچچنده ، تف تو چیونت

0 ❤️

633986
2017-06-25 08:12:52 +0430 +0430

رازی؟رزا؟رزایت؟
شباهتی به داستان نداشت…استعداد داستان نویسی ندارید ننویسید خب:(
مجبورتون کردن مگه؟

0 ❤️

634031
2017-06-25 09:35:07 +0430 +0430

ریدم تو دانشگاهی که میری رازی؟ (dash) (dash) (dash)

0 ❤️

634036
2017-06-25 09:35:12 +0430 +0430

ریدم تو دانشگاهی که میری. رازی؟ (dash) (dash) (dash)

0 ❤️

634096
2017-06-25 10:41:12 +0430 +0430

بمیر بآاااا ✋

0 ❤️

635341
2017-06-26 18:43:08 +0430 +0430

خیلی مصنوعی بود

0 ❤️

688676
2018-05-20 19:51:18 +0430 +0430
NA

خیلی حال کردم با داستانت خوش به حال پسره

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها