بهانه کاندومی

1389/09/13

سلام.اسم من مانی .اول بگم اصراری ندارم که باورکنید ولی اولش بگم که این داستان نیست و تجربه شخصی خودمه که مربوط میشه به 3 سال پیش.اونروزا پسر همسایه مون که اسمس خداداد بود بد جوری رفته بود تو نخ من.هی سعی میکرد مخ منو بزنه وباهام حال کنه.اول بگم که من یه پسر ظریف و خوشقیافه هستم که همیشه پیشنهاد های همجنسبازی زیادی داشتم ولی 90 درصدشونو رد کردم که واقعا دلیلشو نمیدونم.شاید از لفظ کونی میترسیدم شایدم آبرو داری میکردم.بهر حال میگفتم که خدادادم یه پسر زمخت و ظاهرا کیر کلفت بود.

خلاصه میگفتم که به هر روشی متوسل میشد راستش منم واقعا بدم نمی یومد ولی از آنجا که حیا داشتم تصمیم گرفتم حداقل کاری کنم که اون نفهمه که من دلم میخواد بهش بدم.پس تصمیم گرفتم براش شرط بذارم.چه شرطی؟؟خوب بهش گفتم اگه بتونی برام کاندوم بیاری باهات حال میکنم.این با یه تیر دو نشون زدن بود.اول که بالاخره کاندوم میدیدم .دوم فردا اگه اتفاقی افتاد ادعا میکردم بخاطر دیدن کاندوم کون دادم نه بخاطر خارش کونم.بالاخره یه روز خداداد گفت کاندوم اورده و الوعده وفا.ولی من بخاطر خجالت زدم زیرش که اونم حسابی پکر شد در حالی که از خدام بود.یه چند روزی گذشت که شب همه خونواده خواستن برم گردش به منم گفتن بیا بریم ولی منکه حشری بودم از فکر خداداد بیرون نمیامدم یه فکری کردم گفتم نمیام اونا هم بدون من رفتن.منم زود تلفن برداشتمو به خداداد زنگ دمو گفتم کاندومو ور دار بیار ولی اون گفت چون من زدم زیرش اونم کاندومو داده به کس دیگه.منم که دیدم اینطوره قید کیر و زدم و گفتم پس قضیه کنسله. پنج دقیقه بعد دیدم در میزنن. خداداد بود.اومده بود التماس کنه منم که از خدام بود نشون نمیدادم و در اخر که میخواست بره با بی میلی ظاهری قبول کردم به شرطی که بعدا کاندومو بیاره.بعد رفتیم خونه.وقت زیادی نبود از تو یخچال کرم رو که یادمه ب ب ک بود دادم به اون و بعدش رفت تو اون اتاق. وقتی رفتم تواتاق دیدم وای داری با چه دقتی کرمو به کیر کلفتش میماله چه صحنه ای بود.الانم راست کردم.هم شهوت برانگیز هم ترسناک.

خلاصه ازم خواست برم رو تخت بخوابم.بعدش خودشم خوابید روم.خیلی حرفه ای بود و هوامو داشت که دردم نیاد منم که حشری بودم هم میترسیدم.اولش یه 2 دقیقه ای کیرشو دور سوراخ تنگم مالید.قشنگ حس میکردم ماهیچه های کونم داره شل میشه.بعدش یواش یواش فرستادش تو.چه حالی میداد.ولی از این تعجب کردم چه جوری زیاد درد نداشت.نگو خداداد جون با ماهیچه های کونم حسابی رفاقت کرده و اول اونا رو شل کرده. وقتی کیرش رفت تا ته و خورد به پروستاتم انگار دنیارو بهم دادن. بعدش تلمبه زدن شروع شد خیلی حال میداد.حرکت کیر کلفتش تو کون ظریفمو هنوزم احساس میکنم.در حین کردن بهم میگفت بالاخره مال من شدی چاقال من شدی.ازم میپرسید حال میکنم که منم با صدای لرزون میگفتم بکن کونمو گشاد کن.اونم انرژی می گرفت وتندتر میزد تا اینکه یواش یواش آروم شدو روم خوابید .بله ابشو ریخته بود تو کونم.الته بدم نیومد.ولی سوپرایز برنامه تازه شروع شده بود.داشتم آماده میشدم بساط جمع کنم که دیدم داش خداداد گفت حالا نوبت توئه!!!چی پس اونم میخواست بده. از خدام بود چون تاحالا نکرده بودم در ضمن فردا نمیتونست ادعا کنه من کونیم.

خلاصه اون خوابید رو تخت و منم خواستم از روش خودش استفاده کنمو اول دور کونشو بمالم که دردش نیاد که دیدم گفت نمی خواد بکن توش.البته من خیلی کیر کلفت نبودم ولی سوراخش بد جوری کیرمو بلعید.بله طرف این کاره بود و کون گشاد.منم از خدا خواسته شروع کردم تلمبه زدن.خدادادم بصورت ناز و ظریف میگفت اوف آخ آِی که حسابی حشریم میکرد.بعدش ازم پرسید حال میده یا نه منم گفتم خیلی .ولی مگه ابم میومد.بالاخره خسته شدو گفت ابت کی میاد.منم گفتم دیر و ادامه دادم به گائیدن.ولی یواش یواش ترسیدم اهل منزل بیان.ابمم که نمی یومد پس بی خیال شدمو گفتم بسه.بعد اینکه اون رفت منم رفتم حمومو دیدم وای سواخ کونم حسابی باز و گشاده .کلی حال کردم.انگشتمو کردم توش که دیدم بله آب کیر خداداد داره میاد بیرون.پس شروع کردم یه جق مشتی زدمو و خودمو ارضا کردم و اون سر آغازی بود بر سکس های بعدی منو خداداد جوننننننننننننننممممم.

نوشته: مانی


👍 3
👎 1
64656 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

269545
2010-12-04 08:52:11 +0330 +0330
NA

manam kandom
barat begiram behem midi?

7 ❤️

269546
2010-12-04 10:31:02 +0330 +0330
NA

خوش باش ولی چیز غریبیه که ابت نیومده . حتمن بنویس دفعات بعد زیر کیر اب دادی یا نه و باز برای بار اول تونستی کیر باون کلفتی را تا خایه جا دادی دستت درد نکنه تو یک گی به تمام معنی هستی امید روزی ما هم یه کاندوم برات کادو بیاریم.

9 ❤️

269547
2010-12-06 12:50:03 +0330 +0330
NA

چرت بود همه می خوان با دختر حال کنن تو با پسر

5 ❤️

269550
2011-06-07 09:00:52 +0430 +0430
NA

من که خوندمش اصلا هیچ حسی پیدا نکردم…چرت بود!

0 ❤️

269551
2012-07-08 16:16:42 +0430 +0430
NA

خاک تو سر کونیت کنن…
متاسفم

0 ❤️

568888
2016-12-16 16:01:32 +0330 +0330

یه کونی از ارومیه بیام بده

0 ❤️

576734
2017-01-29 12:54:49 +0330 +0330

من این همه کون کردم باید حتما داستان هاشو بنویسم

0 ❤️