سلام خدمت شهوانی های عزیز ازن داستان رو برای زمان نامزدی بود چه روزهای قشنگی بود وقتیکه عقدمون کردن هر هفته شب جمعه میرفتم خونه پدرزن واقعا زن زیبا و هیکل قشنگی دارم از سینه و کون نگم واقعا تکمیل چند ماه اول واقعا فقط سینه و لا پای کار میکردم چقدر کوس لیسی و سینه خوردم هیکل حودم رو فرم بود باسن خوش فرمی داشنم همش در خلوت خودمون خانم همش با انگشت با کونم بازی میکرد منم خیلی حال میکردم زن واقعا با جنبه و سکسی داشتم داستان از زمانی اغاز شد که پدر زنم همراه باجناق و خواهرزن و مادرزنم رفتن مسافرت زنم بخاطر امتحانات اخر ترم دانشگاه بهونه گرفت نرفت منم این یک هفته ای که اینا مسافرت بودن از سر کار مرخصی گرفتم که پیش زنم باشم شب دوم زنم گفت دلم می خواد امشب یه سکس باحال کنیم منم قشنگ به خودم رسیده بودم از قبل از بچه ها مقداری شیره گرفته بودم که شب ها کم نیارم خونه پدرزنم تو کشوها چندتا بسته سیگار بود من نشسته بود داشتم فیلم نگاه میکردم زنم گفت من برم دوش بگیرم بیام منم از موقعیت استفاده کردم یه نخ کشیدم تو حیاط زنم بعد از یک ساعت از حمام اومد بیرون رفت تو اتاقش خودشو ارایش کنه بعد از چند دقیقه اومد بیرون وای نگم براتون یه ارایش غلیظ با یه لباس خواب توری قشنگ واقعا در صدم ثانیه کیرم راست شد منم که با شلوارک و زیرپوشت بودم داشتم عشق گیکردم اومد طرفم دوتا بوس و لب ازش گرفتم دهنم وا مونده بوده هوری به تمام سینهاش خوش فرم شورت لاکونی بندی نازک کونش افتاده بود بیرون لبا قرمز بوی عطر واقعا سنگ تمام بود بعد از لب بازی گفت سیگار کشیدی منم گفتم هوسانه یه نخ کشیدم گفت عیبی نداره تو گشو هست خواستی بکشی رفت از کشو اورد دو نخ روشن کرد با هم کشیدیم در هین کشیدن از هم لب میگرفتیم پدرزنم بخاطر قند که داشت هرز چندگاهی تریاک و شیره مصرف میگرد گفت پاشو بریم طبقه بالا ببینم وسایل بابام هست یا نه در راه من فقط با کونش بازی میکردم تو راه میگفت امشب شبی برات میسازم منم تو کونم عروسی بود رفتم بالا در باز کردیم از زیر فرش کلید کمد باباش برداشت در کمد باز کرد چی میدیم بافور و یه جعبه درب جعبه رو باز کردم دیدم توش شیره و تریاک گفت شیره رو بردار ببریم پایین گفتم عیبی نداره میفهمه بابات گفت بیار مشکلی نداره منم که از خدا خواسته گفتم چه روزی امروز همه چیز داره جور میشه واقعا زن با جنبه نعمته اومدیم پایین دم گاز من رفتم از داخل ماشینم یه سیخ به زور پیدا کردم اوردم بعد از درست کردن لول و سنجاق نشستیم به کشیدن در حال عشق و حال زنم گفت راستش بگو چند دفعه استفاده کردی منم که دیدم تا الان چیزی ازم کم نزاشته راستشو گفتم همون جا گفت هر موقع که خواستی فقط داخل خانه خودمون پیش خودم اینکار رو بکن بدم میاد بری خانه کسی همینم شد در اینده فقط جلوی خودش داخل خانه بعد از نعشه بازی و چای نبات خوردن رفتیم تو اتاق خواب باباش اینا تو اتاقشون تخت فنری و حمام شیشه ای داشتن گفت امشب میخوام پدرمو بزنی راحت شم دیگه از جلو کوس بدم تا اینو گفت منم بوسش کردم بغلش کروم گذاشتم روی تخت مشغول خوردن لبش شدم یواش یواش اومدم پایین سینه های خوش فرم واقعا لذت میبردم بعدش اومدم وسط پاش کوسش خیسی خیس بود با نوک زبون با لبه های کوسش بازی میکردم ناله میکردم میگفت بکن توش منم بیشتر نوک زبونم توش میکردم کخ شهوتی بیشتر بشه بعد شلوارک در اوردم لخت لخت بودم اومدم تخمام و با کیرم تا ته میکرد تو دهنش بعضی موقعها از بس که تا ته میخوره اوق میزد بعدش گفتم یواش یواش میزارم جلوت هر موقع درد گرفت بگو در بیارم من اول یواش سر کلاهک گذاشتم تو بعد یواش یواش هل میدادم داخل همینجوری ناله میکرد میگفت بکن تو دیگه داری زجر کشم میکنی منم که داشتم لذت میبردم یه مقدار دیگه کردم داخل دیدم داره ناله میکنه یکدفعه کمرم کشید پایین تا ته رفت داخل یه جیغ بلند زد که از ترس خشکم زد بود همینجوری روش افتاده بودم نمیدکنستم چه کار کنم نای تکون خوردن نداشتم از ترس گفتم طوریت شد یواش در گوش گفت نه فقط پاره شدم خسته نباشی اگه میشه یواش یواش کیرت بکش بیرون فقط یواش منم تا جای که راه داشت یواش در اوردم بچه رو تختی که زیرم بود پر خون شده بود دوباره ترس برم داشت گفتم اینو چه کنم گفت میندازم تو لباسشویی میشوره گفتم این خونها میره گفت اره بعد از کمی دراز کشیدن حالش که بهتر شد گفت کیرت تمیز کون خونی بعد از توی یخچال گوشت تو اب پیاز گذاشتم به سیخ کن درست کن تا من یه دوش بگیرم اینکار از قبل همه کارها رو رو براه کرده بود من خوشحال که دیگه مسی باز شد که دیگه قصه نداشتم که یه موقع توش بره دیگه راحت شدیم جفتمون بعداز اینکه از دستشویی امدم بیرون رفتم پایین دم یخچال گوشتا رو برداشتم سیخم از تو کابینت برداشتم گوشتا رو سیخ کردم تو ی بالکنش یه دونه از این جا منقلی ها داشتن روشن کردم گوشتا رو گذاشتم برای پختن اونم از حمام اومد بیرون فقط بدنش شسته بود با همون لباس اومد پیشم بوسش کردم گفتم درد که نداری گفت نه فقط دل دل میکنه گفتم گوشتا رو بخوری جون میگیری اونم با خند گفت اره جون بگیرم بکونی توش گفتم الان نه اما یک ساعت دیگه اره گفت باشه دارم برات خندیدم دو تای همینکه پیشم بود با دستش دوباره داشت با کونم بازی میکرد بهش گفتم بچه کونی پیدا کردی همش با کون من بازی میکنی گفت نه خوش فرم دوست دارم فقط از کون من بکنمت اینو گفت کیرم راست شد گفتم تو بخواه من دائم از کون بهت میدم گفت باشه یه منگوشت از کونم گرفت سوخت کونم غذا رو برداشتم اوردم داخل روی اوپن اشپزخانه نشستیم به خوردن بعد از خوردن یه نخ سیگار روشن کردم گفت بیشعور برای من چی گفتم تو هم میکشی گفت اره خوبه من اون موقع دوتا روشن کردم بعد یه نخم برای اون روشن کردم بعداز کشیدن گفت بسته رو با یه لیوان بیار تو اتاق شب خواستیم اینقدر بالا و پایین نیایم رفتیم تو اتاق خواب روی تخت بودیم داشتیم لب بازی میکردیم که رفت پایین کیرم با یه ولعی میخورد بعد با نوک زبون زیر تخمام میخورد خمینجوری که داشت میخورد بهش گفتم شصت و نه بزن منم برای تو رو بخورم اونم شصت و نه شد مشغول خوردن کوسش شدم‌ بعد از خوردن دیدم با انگشت با سوراخ کونم داره ور میره بعد یه تف انداخت به انگشت میکرد توش بعد از چند بار کردن گفت چهار دسته و پا بشو لب تخت من یه مقدار با کونت بازی کونم منم اومدم لب تخت اونم با انگشت با سوراخ کونم بازی میکرد با اونیکی دستش با کیرم بازی میکرد بعد از اینکه یه مقدار جا باز کردن دو انگشتی میکرد اه و ناله ام در اومد گفت جونم کونی من لذت میبری دوست داشتی آلان کیر بود میکردت گفتم نگو کیر میخوام کیر گفت جونم کیرم برات میارا عشقم بعد از چند وقت اومد روم خوابید با لبهای کوسش در کونم میمالید داشتم حال میکردم در گوشم گفت برم هویج بیارم برات گفتم داشتی لذت میبردی گفتم بر بیار رفت از یخچال هم روغن زیتون اورد هم یه هویچ متوسط ریخت روی کمرم ماساژ میداد اومد روی باسنم من براش قمبل کردم روغن ریخت روی باسنم هویچ هم چرب کرده با انگشت یواش یواش سوراخ بازی میکرد بعد هویچ رو گذاشت توش اولش یه مقدار رفتم جلو گفت درد اومد بعد یواش یواش کرد تو جلو و عقب میکرد داشتم واقعا حال میکردم بعد گفت بزار همینجوری توت باشه بلند شدم وایسدم از عقب بهم چسبیده بود رفتیم جلوی اینه قدی تو اتاقشون گفتم جونم ببین کیر رفته تو کونت بچه کونی من از عقب بهم چسبیده بود کیرم راست راست بود گرفت داشت بازی میکرد اومد جلو مشغول ساک زدن شدن از اون لحلظه هرچیزی بگم از لذت کم گفتم بعد از ساک زدن گفتم یه مقدار به جلو خم شم از کمر خم شدم جلو هویچ دوباره عقب جلو میکرد جلوی اینه چه حالی میداد اصلا درد فراموشم شده بوده بعداز چند دقیقه در اورد از عقب بهم چسبیده سینه هاش بهم چسبیده بود منم تو همون حال رفتم رو تخت اومد بغلم خوابید مشغول لب بازی بودیم گفتم پشت بکن منم با کونت بازی کنم گفت کونده سری می خواهی تلافی کنی گفتم نه میزارم لاش همینجوری که خوابید منم روغن زیتون ریختم روش مشغول ماساژ شدم چه حالی میدم کیرم لای کونش بود کمرش ماساژ میدادم دیدم داره ناله میکنه یکدفعه لرزید گفتم ارزاه شدی گفت اره چه حالی داد گفتم اجازه میدی بزارم جلوت گفت فقط یواش منم پشت روش کردم سینه ها رو خوردم کیر گذاشتم جلوش لای بل بلیهای کوسش یواش دادم تو اولش تنگ بود بعد کردم تو یه مقدار جلو عقب کردم داشت ناله میگرده منم یواش یواش میبردم توش وقتی تا ته کردم توش همونجا یه معکسی کردم بعد جلو عقب میکردم دیگه جا باز کرده بود زنم دیگه زیر کیرم داشت حال میکرد میگفت تندتر بکن منم لذت میبردم جون عشقم جرم بده جرم بده منم تندتر میکردم دوتامون رو هوا بودیم یکدفعه گفت بکون بکون من کیر میخوام کاشکه دوتای منو میکردی گفتم دوست داری چند نفری بکنمت گفت اره کیر میخوام عشقم کیر میخوام منو جر بدید بشم جندت هر روز زیر کیر باشم گفتم از امروز هروز خودم میکنمت گفت جون تو بکون جر بده دیدم دست کرد لای موها دیدم کیرم داغ شد بدنش لرزید دوباره به ادگاسم رسیده بود گفت چرا تو ابت نمیاد گفتگ من فول فولم گفت یالا من ابت میخوام منم تند تند عقب و جلو میگردم دیدم انکار میخواد ابم بیاد یواش از کوسش در اوردم به پشت خوابندمش گذاشتم لای کونش گفتم میریزم پشتت گفت باشه بعداز چند دقیقه جلو عقب ابم اومد ریختم رو کمرش یکدفعه گفت چقدر ابت داغ بود گفتم کیرم تلاش خیلی کرده بخاطر همینه خندیدم بعد کنارش ولو شدم با دستمال کاغذی تمیزش کردم رفتیم دوتای حمام بعداز شستن بدن عسل کردن از حمام اومدیم بیرون چه شبی بود اون شب اگه لذت بردید خاطر شبهای بعدیش هم براتون می نویسم من نه اهل دروغ هستم نه حسرت خالی بستن دارم اتفاقی که برام افتاده بود نوشتم اونای که دوست دارن نظر میدن اونیم که دوست نداره به تخمم

نوشته: شهاب