بهترین سکسی که داشتم (۲)

1400/07/28

...قسمت قبل

ادامه قسمت دوم بهترین سکس فرندی که داشتم
.
.
‌.
.
.
.
بعد از پوزیشن جلو ایینه روی تخت حالت داگی به خودم گرفتم کیرش رو با کمی ساک زدن خیس کردم و شروع کرد به کردن من تعریف های که از من میکرد باعش میشد لذتی که میبرم دوچندان بشه و خودم رو ازادانه تر در اختیارش قرار بدم وقتی کیرش تا ته داخل سوراخم فرو میکرد نقطه (جی)م تحریک میشد و کیرم نبض میزد پوزیشن رو عوض کردم و اینبار به صورت هفتی کیرش رو فرو کرد و خودش رو روس من خم کرد لب هامون توی هم قفل بود سینه ش روی سینه م
اتاق نیمه تاریک و حس خوبی که ازش داشتم میگرفتم همه ی اینها دست به دست هم داده بود تا حس مهم ترین ادم روی زمین به من دست بده
بر خلاف خیلی از ادم ها که توی سکس طوری رفتار میکنند که فقط ارضا شدن خودشون مهمه و طرف مقابل ارزشی نداره در تمامی حرکاتش احترام به من دیده میشد اروم به من گفت ابم در میاد میخوای بیارمش با ناله هی ریز و سکس موافقت کردم ابش رو داخل من خالی کرد و بعد از تقریبا دو دقیقا کیرش رو در اورد و شروع کرد به ساک زدن کیرم و گفت چه پوزیشنی میخوای بکنی گفتم تو چطوری دوست داری دمر خوابید
اروم از پشت گوشش شروع کردم لیسیدن و رفتن به پایین سرم رو بردم روی سوراخ کونش اروم اروم شروع کردم به خوردن سوراخش و نوازش کردن لپ های کونش بعد از این که احساس کردم کافیه کیرم رو خیس کردم و گذاشتم روی سوراخش و بدون فشار اوردن گذاشتم که خودش قالب کونش بشه سوراخش نه تنگ بود نه گشاد یه چیزی از حد وسط بود که باعث میشد حس خوبی داشته باشم (و خب برای کسانی که ادم های تنگ یا گشاد لذت زیادی ندارند ادم های تنگ از اونجای که زیاد اه و ناله میکنند و ادم های گشاد حس میکنی داری توی چاه میکنی کیرت رو)
اروم کیرم رو فرو میکردم و در می اوردم کمی که گذشت گفتم پوزیشن داگی به خودت بگیر
و شروع کردم کمی محکم تر تلمبه زدن
از داخل ایینه داشتم بدنهامون رو تماشا میکردم
رنگ گندمی پوست من و سفید پوست به نظرم خیلی سکسی بود و حتی اینکه هیکل اون از من درشت تر و قدش از من بلندتر بود حس اعتماد به نفس میداد به من دستم رو از زیر رد کردم و کیرش رو گرفتم دوست داشتم وقتی دارم میکنمش همزمان براش جق بزنم و از اونجایی که ابش اومده بود کیرش تماما راست نبود و نیمه شق بود
پوزیشن رو به هفتی تغییر دادم و بازهم ادامه دادم حس کردم اومدن ابم نزدیکه و سرعت تلمبه زدنمو بیشتر کردم و گفتم میخوام بیام گفت نریز توم بریز دهنم گفتم باشه کیرم رو کشیدم بیرون نشستم روی کیرش شروع کردم به جق زدن قدرت کلمات برای گفتن حسی که داشتم توی اون لحظه اصلا کافی نبود یه کیر دوست داشتنی توی کونت باشه و در حال جق زدن و از جلو لب های خوش فرمی منتظر خوردن ابت باشه چشم هام از شدت لذت نیمه بسته شد گفتم داره میاد داره میاد و کیرم به سمت لبهاش هدایت کردم با دستهاش سریع من رو به کمر روی تخت خوابوند و کیرم رو کرد توی دهنش پاهام رو دور سرش حلقه کردم داشتم توی دهنش خالی میشدم با دوتا از انگشتهاشم همزمان داشت سوراخمو میگایید بعد از اینکه ابم رو تا اخر خورد دوباره به روی لبهام اومد و شروع کردیم به لب گرفتن
با زنگ خوردن گوشیم فاصله گرفتم گوشیم رو پیدا کردم مادرم بود زنگ میزد که بهم یاداوری کنه داره زمان دیر میشه باید برگردم خونه این رو بهش گفتم و بعد پرسیدم حموم کدوم دره با انگشت اشاره نشون داد بعد بلند شد از پشت بغلم کرد و گفت دوست داری با هم بریم اوهومی گفتم
سریع دوش گرفتم و لباس پوشیدم میخواستم اسنپ بگیرم که گفت فکرشم نکن عزیزم تو امشب مهمون من بودی خودم اوردمت و خودم هم میبرمت دلیلی برای مخالفت نداشتم حتی خوشحال هم شدم لباس بیرونی پوشید و راه افتادیم توی مسیر در فست فودی وایساد گفت چی میخوری گفتم هیچی فقط بریم خنده ای زد و گفت نترس دیر برسی نمیخورنت توی خونه چیزی نبود اگه میخواستم زنگ بزنم خیلی طول میکشید الان سریع اماده میکنه میبرمت گفتم باشه هر چی خودت میخوای گفت تعارف رو کنار بزار واقعا چی دوست داری گفتم چیز برگر اوکیه
رفت سفارش رو داد و اومد توی ماشین نشست ازش پرسیدم نمیخوای خودتو به من معرفی کنی ذاتا چیزی به جز مشخصات ظاهریت نمیدونم گفت ندونی بیشتر هم بهتره همینطور ناشناخته بزار بمونیم همیشه اگر کسی سعی میکرد اطلاعاتش رو به من نده و خودش رو درست معرفی نکنه برام باعث دلزدگی بود اما درباره این متفاوت بود
گفتم حداقل اسمت رو میخوای بهم بگی
قاطع گفت نه باشه ای گفتم
چیز بیشتری هم ازم بر نمیومد بعد هیجان زده گفتم پس من اسم بازیگر مورد علاقه مو روت میزارم چون از همه نظر شبیه اونی فقط رنگ چشمات فرق داره با خنده لپم رو کشید و گفت باشه
گفتم امیر تو اسمت امیره برای من (امیر جدیدی اسم بازیگر مورد علاقه من هست ) باشه ای گفت
گفتم دوست داری شماره هم رو داشته باشیم
البته این رو بگم من تورو به چشم یک دوست پسر نمیخوام ببینم خوب طبیعیه توی زندگی هر دومون اونقدر کار و پیچیدگی باشه که فرصت رابطه عاشقانه نداشته باشیم اما رابطه دوستانه رو من دوست دارم
باشه ای گفت و شماره ش رو خوند و من تماسی روی تلفتش انداختم تا شماره من رو داشته باشه
گارسون فست فود سفارش هارو اورد و به سمت خونه ما راه افتاد سر کوچه پیاده شدم و توی فضای سبز حلوی خونمون نشستم ساندویچم رو بخورم همزمان داشتم به این پسر مرموز جدید زنیدگیم فکر میکردم که قشنگ به من حس حال کسی رو میداد که دو رول گل زده
مامانم باز هم تماس گرفت گفتم مامان پایینم الان میام بالا موسیقی پلی کردم و به سمت خونه راه افتادم وارد خونه که شدم مامانم گفت چیه کبکت خروس میخونه گفتم اره مامان بالای بالام .
.
.
‌.
.
.
.
درباره نوشتن قسمت سوم مطمئن نیستم اما شاید اگر رمق نوشتن داشتم باز هم ادامه دادم

نوشته: M_pesar_shabgard


👍 5
👎 2
5901 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

838331
2021-10-20 00:47:06 +0330 +0330

" درباره نوشتن قسمت سوم مطمئن نیستم اما شاید اگر رمق نوشتن داشتم باز هم ادامه دادم"
نخوندم ولی ننویس جاکش
معلومه در حین جق مینویسی حالا هم زدیو پشیمونی

1 ❤️