سلام
خاطره ای که مینویسم خاطره کون دادنم هست و اگه کسی گی دوست نداره نخونه. حدودا ١٢ ساله بودم که از طریق همکلاسی ها قضیه دادن و کردن را فهمیدم البته هنوز بالغ نشده بودم. اون زمان خیلی منو انگشت میکردن و منم برا حفظ ابرو باهاشون بد برخورد میکردم ولی در حقیقت خوشم میومد.
دو سه سالی گذشت و من بالغ شدم و خیلی دوست داشتم یکی منو بکنه ولی از ابرو ریزی میترسیدم. یه دوست داشتم که تو پارک باهاش اشنا شده بودم و چند سالی ازم بزرگتر بود. خیلی با هم صمیمی بودیم و شوخی سکسی میکردیم ولی از ترس ابرو بهش نمیگفتم دلم میخواد بهش بدم. یه بار که از پارک برمیگشتیم و پشت سرم روی موتور نشسته بود حس کردم بدجور حشرش بالا زده و به کونم دست می‌کشید منم بهش میگفتم نکن کونی. اونم ادامه میداد و میخندید. وقتی دم خونه رسیدیم و درو باز کردم دیدم کسی خونه نیست. اونم فهمید. بهم گفت میخوای بازم ادامه بدیم. منم گفتم من فقط میکنم و نمیدم. میخواستم بدونم که مزه دهنش چیه. گفت باشه تو بکن ولی ته چشمش برق میزد. منم پیش خودم فکر میکردم الان میریم داخل و به بهانه‌ی کردن یه کون درست حسابی بهش میدم. رفتیم داخل خودمون را تمیز کردیم و بهش گفتم بخواب تا بکنمت دیدم یهو گفت بهت میدم ولی تو هم باید به من بدی… خیلی خوشحال شدم گفتم باشه. خلاصه دراز کشید و من که اصن هیچ حسی به کردنش نداشتم کیرم بلند نمیشد و از اون طرف هم نمیخواستم کم بيارم یه کم کیرمو مالیدم که نیم خیز بشه و خوابیدم روش و گذاشتم لای پاش. یه کم تکون دادم و بلند شدم با دستمال گرفتم گفتم ابم اومد. اونم فهمید الکی بوده ولی برا اینکه راحت منو بکنه هیچی نگفت و گفت نوبت منه. خلاصه من دراز کشیدم و برگشتم کیرشو نگا کردم… یه کیر سیاه ١٧ سانتی… عاشق اون لحظه بودم ولی میترسیدم جر بخورم… ازم پرسید بکنم داخل… منم گفتم خیلی اروم، دفعه اولمه
اونم نامردی نکرد و هم سوراخ کونمو تف زد و هم سر کیرشو. بعد گذاشت روی سوراخمو یواش یواش کرد داخل… خیلی درد و سوزش داشتم ولی از شدت حشر دلم می‌خواست کونم جر بخوره. اونم دلش به حالم میسوخت و دایم میکشید بیرون و دوباره میکرد داخل تا بعد دو سه دقیقه حس کردم کل کیرشو جا کرده و خیلی حال میداد چون سر کیرش مدام میخورد به پروستاتم. وقتی مطمئن شد که کونم جا باز کرده منو به کمر خوابوند و پاهامو داد بالا و این دفعه کیرشو یهو جا کرد. خیلی فاز میداد. اینقد کرد که ابم اومد و جلوش دقیقا ضایع شدم که نتونسته بودم بکنمش و الان ابم اومده بود. دیگه بی خیال شدمو یهو دیدم تلمبه هاش شدید شد و قشنگ تخماش که میخورد به سوراخ کونم را حس میکردم. تو همون لحظات کونم داغ شد و فهمیدم ارضا شده. وقتی کیرشو در اورد بهش گفتم اگه قضیه کون دادنمو به کسی نگی همیشه هر وقت خواستی بهت میدم و اونم هیچ وقت نامردی نکرد. امیدوارم خوشتون اومده باشه. لطفا نظر بدید

نوشته: سفیر کون