سلام به همه یه داستان دارم که واقعی هستش دوست داشتم براتون تعریف کنم چن سال پیش بود این ماجرا من چنتا عمو داشتم که همگی شر و خلافکار یکی از عموهام زندان بود و زن عموی بیچارم تنها شده بود و این زن عموم دختر خاله خودم هم بود یه عموی دیگه هم داشتم از اون عوضیا اونم خلاف میکرد که گیر افتاد و به بابام پیغام داد که یه کاری براش انجام بده پای مرگ و زندگی وسطه بابام گفت چیه جریان گفت فقط بره رم گوشی که تو خونه مادر بزرگم داشت رو نابود کنه و کسی اونه نبینه من مشکوک شدم به جریانو سریع رفتم خونه مادربزرگم و گوشی رو برداشتم رمشو عوض کردم اومدم خونه بابام رفته بود رم رو که من عوض کرده بودم رو شکسته بود رمو که اورده بودم رو تو گوشی گذاشتم دیدم بله چه خبره عمو کوچیکه که اسمش ناصره داره زن عمو محمد رو که زندان بودش رو میکنه که دختر خاله خودمه و قابمکی فیلم گرفته فکر شیطانی اومد سراغم دخترخالم هم که زن عموم باشه اسمش فاطمه هستش خدایی خوش کسو کون بود و تو فیلم هم فقط از کون داده بود زن عمو فاطی تو خونه مادربزرگم زندگی میکرد با بدبختی شب رفتم اونجا شامو خوردم به بهانه عرشیا پسر عموم که کوچولوبود رفتم تو اتاقشون و دیدم عرشیا خوابه فاطی هم با یه تیشرتو وشلوار تنگه بهش گفتم جریان اونو میدونم باید به منم بده زیر بار نمیرفت گفتم بلوتوث رو روشن تا بهت بگم اونم روشن کرد و کلیپو براش فرستادم داشت سکته میکرد خواشو تمنا که پاکش کنم منم شرطمو گفتم و قبول کرد و قرار شد همه خابیدن برم تو اتاقش به خونه زنگ زدمو گفتم خونه مادر جون میمونم اونهاهم چیزی نگفتن چون زیاد میموندم اونجا یه قرص تاخیری انداختمو با کرم پریدم تو اتاقش در باز بود دیدم لخت لخته اماده دادن گفتم چه کسو کونی بکنم من امشب تاق باز خابوندمش و اومدم بزارم تو کسش گفت نه فقط کون گفتم چرا اخه زنا از کون دوست ندارن که گفت از کس دردم میاد عموت فقط از کون میکنه و کسم رو دست نمیزنه فقط تو این چن سال سه چهار بار از جلو کرده مثل شما که میخونید شاید باورتون نشه منم باورم نشد ولی گفتم بزار از جلو هم بکنم بااصرار قبول کرد تو نمیرفت با زور و تف و فشار دادم تو فقط داشت زجر میکشید و منم بیخیال شدم و در اوردم بایه تف دیگه تو کونش کردم راحت رفت تو و ده بیست دقیقه البته با کمک اون قرص کونشو گاییدم و ابمو ریختم توش و تا صبح یکی دوبار دیگه کردم قول گرفت به کسی نگم و بعد اونم چن بار دیگه تا عموم از زندان بیاد گاییدم ولی برام جالب بود که کس نمیتونست بده ولی کون رو براحتی میداد باتشکر از بر و بچ شهوانی
نوشته: علی
توام مثل عموات یه کثافتی اگه راست گفته باشی حیونِ.
همونی که خودت میدونی و بچه ها همیشه میگن
چون من حوصله حرفای تکراری ندارم
گه خوری تا چه حد جلق تا کجا ، برادر روزس یه بار بزن نه صیح ظهر شب ، ببین مخت به گا رفته که هیچ ، الان بایط به فکر هویت خودتم باشه ، برو دنبال پدرت بگرد ، پدر واقعیت.
کاری به راست و دروغش ندارم
فحشم نمیدم دوستان از خجالتت حسابی در میان !!!
بد بخت عموت از زندان بیاد بیروووون
آی از زندان بیاد بیرووووون !!!
جرت میده 🙄
از دست اندر کاران شهوانی عاجزانه تقاضا دارم کمتر کسشرای یه مشت جقی با تیر طایفشونو بزارن… عققققققققققققق 🤮
ای کیرم پس کلت 2 دیقه از وقت با ارزشم هدر رفت تف کسکش داستان جنایی نوشته
به خود داستان کاری ندارم ولی این مدل کسانی که از جلو نمیتونن بدن وجود دارن و از هر ۱۵۰۰۰ هزار نفر ۱ نفر دچار این گرفتاری هستش متاسفانه!
ولی دادن از پشت اونم به این راحتی یکم جای تعجب داره که خودش در مرور زمان ایجاد ناراحتیهای دیگه ای میکنه
فحش نميدم اماشما بروازمايش ژنتيك وDNA
بده بااين وضع عموهات ،هويت پدرت مجهول
هست به باقى موارد هم دوستان در صحنه وبيدار
حتمارسيدگى شايان خواهندكرد