بیست و دوسال گذشت

1397/10/04

دوستان گل شهوانی میخوام خاطرات سن ده سالگی خودم رو براتون بگم الان اینو مینویسم ۳۲ سالمه و یادش که میفتم ذوق میکنم.خوب من تو طایفه تنها پسر بودم و دختر عمه زیاد داشتم که چن تاشون هم سن خودم بودم و بقیه بزرگتر و کوچیکتر.یادمه جمعه ها کل طایفه خونه پدربزرگی جمع میشدن و منم با دختر ها بازی می کردم.اون موقع نمی دونستم سکس چیه اسپرم چیه تنها در حد ساده بلد بودیم و کلا گناه داشتیم بچگیمون مثل بچه های امروز نبود که تکنولوژی کاری کرده همه چی بلدن.خب یادمه یه شب با بچه ها بازی می کردیم که من شدم شوهر یکی از دختر عمه هام که اسمش سحر بود.بعد یه مدت ما تو اتاق بازی کردیم به سحر گفتم که مثل زن و شوهر ها باید شب روش بخوابم که اونم گفت باشه خب تو بازی شب شد و سحر دراز کشید و منم رفتم روش و کسش زیر شلوار کاملا با کیرم به هم میخوردن.منم کیرم بلند شد و سحرم خوشش اومد و بعد یه مدت احساس کردم حس عجیبی و خوبی داره.از اون به بعد تو هر بازی بهونه های مختلف جور می کردم و می رفتم رو کسشون.
یادمه یه شب با یه دختر عمم بازی می کردیم که من گفتم مثلا شب تو خواب من میفتم روی تو و بعدش صبح که بیدار میشیم میبینی من روت دراز کشیدم و بیهوشم .کلا دلیلای بچگونه میاوردم و کیر کوچکم رو میچسپوندم به کس و کون دختر عمه هام از رو لباس.
یه بارم با یکیشون بازی می کردیم که انگار تو جبهه ایم و دراز کشیده بودیم به پشت بعد من به بهونه ی پر کردن اسلحم رفتم رو کونش و الکی میگفتم دارم گلوله میندازم تو باید حواست باشه که منو نکشن واسه همین اومدم روت که ازم محافظت کنی . طولانی شد مرسی که خوندید

نوشته: حمید


👍 3
👎 7
17630 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

737395
2018-12-25 20:50:16 +0330 +0330

بیست و دوتا کیر بچه هایی که بعد من کامنت میزارند و میرینن بهت توی کون گشادت با این کسشعری که تفت دادی!

4 ❤️

737408
2018-12-25 21:07:18 +0330 +0330

حالا خوبه ساده بودی و هیچی نمیدونستی تو سن شومبول طلا بودنت با اون هسته خرمات انقد انگولکشون کردی

2 ❤️

737437
2018-12-25 22:28:40 +0330 +0330

کیر قاشچقی تو کون بچگیهات

0 ❤️

737449
2018-12-25 23:07:39 +0330 +0330

و اینک یکاس ام اس سکسی :|
تو بازی شب شد خخخخ
این بازیه که تو جبهه بودین چی بود :)
بابا خیلی خوبن بعضیا #فااااااااااااااااان

1 ❤️

737461
2018-12-25 23:58:34 +0330 +0330

خودت تو داستانت اَن آغا

0 ❤️

737463
2018-12-26 00:03:48 +0330 +0330

???..منم از این بازی های بچگی میکردم.

0 ❤️

737465
2018-12-26 00:47:17 +0330 +0330

طولانی شد ببخشید؟؟؟

0 ❤️

737468
2018-12-26 01:09:52 +0330 +0330

ریدم تو سی و دو سال سن بی برکتت که اوج تحرکات جنسیت خاله بازیته
پفیوز خجالت نکشیدی خودت اینو نوشتی؟
جاکش هم سن و سالای تو از اصطکاک کیرشون تحلیل رفته
این چیه آخخخخخه

1 ❤️

737488
2018-12-26 06:42:58 +0330 +0330

وااااااااااااای …اینا چه مزخرفاتیه؟

0 ❤️

737502
2018-12-26 08:17:52 +0330 +0330

اون تگ خاطرات کودکی شایسته این سایت نیست.
جای بسی تفکر و تأسفه آدمین جان درود بر تو.

1 ❤️

737730
2018-12-27 08:36:43 +0330 +0330

خیلی خوبه که هنوز نمی فهمیدی تو می فهمیدی هر شب یکیو حامله میکردی :/

0 ❤️

738109
2018-12-29 04:51:38 +0330 +0330

خیلی خیلی هم عالی بود
یاد شیطنتهای دوران کودکی افتادم کاش اون دوران برمیگشت

اونایی هم که میاین فحش میدین خودتونم از این داستانا داشتین پس چرا الکی چرت و پرت میگین

اون شخصیتهایی هم که میان میگن سایت شهوانی چرا داستانای کودکی گذاشته میتونن وارد نشن اجبار نیس که

یه تشکر ویژه هم از سایت شهوانی بابت این قسمت سایت یعنی خاطرات کودکی من فقط از همین قسمت سایت بازدید میکنم خییییلی هم عالیه

فدای همتون بشم???

0 ❤️