بیچارگی بخاطر شهوت (۱)

1398/03/21

با سلام من مهرانم
این داستان مربوط میشه به سالها پیش که من بخاطر لج بازی با پدرم از خونه قهر کردم و رفتم مسافر کشی با ماشین خودم اونموقع نوزده ساله بودم و شبا آژانس میخوابیدم
داستان چند قسمتیه و اتفاقات خلاصه شده
من قدم 183و وزن 78کیلو با پوست سبزه
یه روز حوالی میدان انقلاب میخواستم برای راهن مسافر بزنم که یه خانوم چادری حدود 35ساله گفت دربست منم ترمز کردم اومد سوار شد نه حرف از مقصد زد نه کرایه منم بخاطر جریمه نشدن حرکت کردم تو راه گفت چند. جا کار داره و من در اختیارش باشم تا عصر منم از خدا خواسته قبول کردم اصلا فکر نمی کردم که وارد چه ماجرایی دارم میشم
اونروز تموم شد و خانوم موقع پیاده شدن از من شماره تماس خواست منم موبایل نداشتم (اون‌موقع خیلی گرون بود) خونه هم نمیرفتم پس شماره آژانسی که کار میکردم رو دادم از اون روز هر روز تقریبا زنگ میزد که بیا منو ببر فلان جا و… منم چون کرایه خوب میداد با کله میرفتم بعد از یه ماه تقریبا دیگه همه چی رو درباره اش میدونستم تا یروز بهم گفت میخوام بچهامو ببرم شمال (دو تا دختر کوچیک 5ساله داشت) و بهم گفت اگه میشه تو مارو ببر منم چشم و گوش بسته بودم قبول کردم گفتم باشه بعد گفت حالا که قراره با هم بریم سفر بهتره بریم یجا صیغه کنیم تا بهمون گیر ندن ،من احمق قبول کردم گفتم چی بهتر از این هم خرجمو میده هم اگه صیغه کنیم حتما اونجا اتفاقاتی بینمون میفته دیگه (من قبلش فقط خود ارضایی داشتم )خلاصه فردا کارها رو انجام دادیم و قرار شد دوروز بعد بریم یروز قبل از رفتن گفت شب بیا خونه ما بخواب که صبح زود راه بیفتم منم عین سگ می ترسیدم اما شهوت و پول نمیزاشت درست تصمیم بگیرم ،شب بجای آژانس رفتم خونشون ماشین و گذاشتم پارکینگ و رفتم بالا بچها خواب بودن شام برام اورد و مثل قبل دیگه حجاب رعایت نمیکرد چون صیغه کرده بودیم یه تاپ سفید تا روی ناف و یه دامن کوتاه مخمل تا روی زانو پوشبده بود که بدن سفید و.توپرش کاملا تحریک کننده بود خلاصه من رفتم تو اتاق که تنها بخوابم .اونم تو حال پیش بچها با اینکه دیگه زنم بود ولی بخاطر پخمه بودن من.تو اون سن ازش حساب میبردم و نمیتونستم پیشنهاد سکس بدم .چشمام گرم خواب بود که متوجه یه حال عجیبی شدم که تا اون موقع تجربه اش رو نداشتم یه بدن داغ و نرم بهم چسبیده بود و یه دست تو شورتم داشت کیرومو میمالید که خیلی لذت بخش بود رومو برگردوندم بهم امون نداد لباش قفل شد رو لبم منم هیچی بلد نبودم لخت لخت با یه لباس شب اومد روم نفسم بند اومده بود هم از ترس هم از وزنی که روم بود لباسامو در اورد انگار که میخواست باکرگی یه پسر رو با ولع مال خودش کنه بعد شروع کرد همه جامو خوردن از گردن تا دور نافمو لیس میزد و میک میزد کیرمو بیضه هامو و فاصله بین بیضه و مقعدمو میخورد من تو همین حال یبار ارضا شدم رفت پایین و شروع کرد ابی اکه ازم اومده بودوبا لیس زدن جمع کرد و شروع کرد به ساک زدن باز دوباره شهوتی شدم راست کردم واقعا در اختیارش بودم و هر کاری میخواست باهام میکردم از اینکه تسلیم بودم کیف میکرد بعد بلند شد اومد بالا میخواست لبامو بخوره صورتمو برگردوندم چون ابمو خورده بود بدم میومد موهامو گرفت سرمو بر گردوند و لبامو قفل کرد رو لباش هنوز روم بود و من اسکول شوکه، کونشو آروم اورد بالا چاک کسشو تنظیم کرد رو کیرم و شروع کرد سر دادن عقب جلو چند دقیقه که اینکار و کرد یزره بلند شد و کیرمو گذاشت تو کسش اون لحظه من رفتم تو فضا تا حالا کس تجربه نکرده بودم داغ نرم لیز چند دقیقه بالا پایین کرد گفت بلندشو من فقط گوش میکردم بلند شدم داگی شد گفت بکن منم از پشت چسبیدم بهش وشروع کردم کردن تو همین حال گفت ابتو بریز تو کسم تا ابتم نیومده بلند نشو من چند دقیقه ادامه دادم ضعیف بودم و بعد از ارضای اول درسته راست کرده بودم ولی واقعا نمیتونستم ارضا بشم و زانوهام درد گرفته بود بهر حال بعد ازچند. دقیقه خودش گفت برو کنار و من رفتم عقب طاق باز خوابید گفت بیا روم رفتم جلو کیرمو رو کسش تنظیم کرد گفت بکن همین که دادم تو پاهاشو از بالا اورد روم و قفل کرد رو کمرم و با دستش منو از گردن بغل کرد و چسبوند به خودش این دومین احساسی بود که بهم لذت میداد کیرم تو یه کس لیز تنگ داغ بود و یه جفت پای گوشتی داغ بهم چسبیده بود و لبام رو لب از همه مهمتر سینه هام داشت برخورد با یجفت سینه های توپ و خوشکل و احساس میکرد .بعد از چند دقیقه ابم اومد شروع کردم ناله کردن انگار داشتن با سرنگ از کمرم خون میگرفتن قبلا تجربه دو بار ارضا رو داشتم اما این با خود ارضایی خیلی فرق میکرد آبم اومد ولی اون هموز ارضا نشده بود باز باهم ور رفت دیگه نا نداشتم و بلد هم نبودم ارضاش کنم دیدم برگشت کسشو گذاشت رو صورتم گفت بخور داشت حالم بهم می خورد درسته تو فیلما میدیدم و خوشم میومد اما الان بعد دوبار ارضا واقعا نمیشد اما از ترسم خوردم اونم با کیر وا رفته من ور میرفت اینقد کسشو رو صورتم فشار داد تا ارضا شد البته فکر کنم با نفس نفس زدن من لای پاش

ادامه دارد…

این ابتدای راه بد بختی من بود قسمتای بعدی میگم چجوری مورد اخازی اخلاقی قرار گرفتم و برده چند تا زن شدم
اگر بدونم خوشتون اومده ادامه میدم تا بدونید چجوری خودمو نابود کردم
ببخشید اگر بلد نبودم خوب سکسی بنویسم

نوشته: مهران جنا


👍 10
👎 6
9908 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

772899
2019-06-11 20:25:27 +0430 +0430

19 سالت بود …

0 ❤️

772901
2019-06-11 20:27:56 +0430 +0430

پسر حرمت داره . پسر لذت نداره . خخخخخ

3 ❤️

772904
2019-06-11 20:32:36 +0430 +0430

بیشتر بنویس ادامه بده تا ما هم عبرت بگیریم و دچار نشیم

0 ❤️

772910
2019-06-11 20:38:55 +0430 +0430

عالی بود مخصوصا اون قسمتی که به جای ابرا رفتی فضا
این ایده رو ببر بده به ناسا بگو به جای ساختن سفینه فضایی شاتل و راکت واین همه هزینه های میلیارد دلاری برای فضانوردان کس بیارند خودشون میرن فضا
بهت دیس میدم زیادی تو فضا نمونی دچار عوارض بی وزنی بشی

7 ❤️

772967
2019-06-11 22:22:25 +0430 +0430

زودتر باقیشو بگو ببینم چه گهی خوردی پخمه خان

0 ❤️

772997
2019-06-12 03:43:50 +0430 +0430

تو جوان ۱۹ ساله و شاسکول ، ماشین خودم !! رو از کجا آوردی؟؟؟ از کس ن نت ماشین داشتی ببعی

5 ❤️

773024
2019-06-12 06:59:03 +0430 +0430

اینا منو میخوان که خواهر و مادرشونو با هم بگام

0 ❤️

773105
2019-06-12 19:14:04 +0430 +0430

نه به خشونت علیه مردان

1 ❤️

773266
2019-06-13 06:01:09 +0430 +0430

نابود کی بووووودی تووووووووو

0 ❤️

773341
2019-06-13 16:01:12 +0430 +0430

عالی بود بنویس خودمم اینجوری شدم فقط دفعه بعدی با اومد خونمون منم دوتا رفیقامو اورده بودم جاکش شکایت کرد ماهم اومدیم ترکیه

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها