بی جنبه بازار

1390/10/23

داستانی رو که واسه دوستان تعریف میکنم سرنوشت خودم کسی میخواد بخونه یانخونه به تخم چپم که چه فکری میکنین اما عین واقعیته .داستان من برمیگرده به دوران که تازه جنگ ایران وعراق تموم شده بود مردم هم هنوز در شر وشور جنگ بودن پسر عمه داشتم به اسم سعید که اختلاف سنیش بامن یک سال بیشتر نبود یک روز گفت میای بریم بازار من یک کار خوب یادت بدم من کسخل از همه جابی خبر گفتم بریم نگو میخواست بره ناموس مردم انگل کنه منم که اصلا تواین مکایه هه نبودم وقتی رسیدیم بازار گفت دستتو به من بده منم گفتم میخوایی چه کار متوجه شدم یک خانمه مانتویی داره جلومون راه میره کسایی که اون دوران کم سن وسال بودن حدود 10 ساله یادشون من که میگم تب دوران جنگ مانتو پوشیدن چقدر بد بود درانظار مردم خلاصه مارومیگی خر شدیم ودستمون دادیم بهش .نگو میخواست ناموس مردم انگشت کگنه چرا دروغ بگم منم بدم نمیومد امتحان کنم پس از ان چشمتون روز بد نبینه تا دست مابه کس زن که مانتو پوشیده بود خورد جیقش انچنان بالا رفت که همه بازار برگشتن مارو نگاه کردن 3نفر هم به قصد ادب کردن ماشروع به دویدن به طرف ما کردن .پسر عمم گفت بدو که هواپسه خلاصه شاید مسیر بین بازار تا سر میدون که در حالت عادی 20دقیقه راههرو از ترس 5تا6دقیقه دویدیم وخودمونو داخل کوچه پس کوچه های منتهی به میدون متواری کردیم واین شد سر اغاز یک انحطاط یزرگ برای من .

من که لذت لمس کشیده بودم گفتم توبه توبه ولی خودبه خود جور میشد از این ماجرا چند سالی گذشت تا اینکه یک روز دوباره پسر عمم صدامکرد فلانی موافقی عملیاتی رزمی انجام بدیم منم گفتم من پادر رکابم فرمانده شما نقشه بکش من اجرا کنم میدون مینم خواستی واسط فتح میکنم خلاصه یک تیکه ای رو بلند کرده بود البته تکه که میگم مطلقه بود اما به هر حال کوس بود وقتی رفتیم محل قرارمن که وارفتم گفتم کس کش اینکه زنه چرا مارو میخوایی به کس کشی بکشونی بهم گفت زیاد خودتو تحویل نگیر همینی که هخست میخوایی بخواه نمیخوایی نخواه طرف حدود 30 سال داشت وسن ماهم 17 و18رو پرکرده بودیم خلاصه رفتیم خونه خالی گفت اول من گفتم ذکی اول اخر نداره همراهی گفت قبول نمیکنه چون تواتاق کناری اماده بود من گفتم نه توبگو میپذیره گفت باشه ووقتی بهش گفته بود اونم باکمی نازوکرشمه قبول کرده بود مارومیگی کس ندیده اصلا نمیفهمیدم چه کاربایید بکنم رفتیم تو یکهو برق سه فاز من یکی رو گرفت اخه جنس مخالف لخت ندیده بودم گفت چرا معطلین نکنه پشیمون شدین من گفتم چه کارکنیم گفت عجب کس مشنگایی شما هستین دیگه لخت بشین یالا .وقتی من لخت شدم خندش گرفت بهم گفت کوچولو پس دودولت کو گفتم همینه که میبینی گفت اینو کجایی من میخواییبکنی بده بخورمش اب نباتهگفتم باشه پس بخورش اولش چندشم شد پسر عمه هم که وضعش بهتر از من بود البته نه زیاد رفت پشته خانمه من هنوز 1دقیقه از رفتن کیرم تودهنش نگذشته بود یکهو دیدم مثل اینکه تودهنش شاشیدم نگو ابم بود که جاری شده بود وقتی خواستم برم بیرون گفت پس من چی گفتم چی رو چی چی گفت بیا سینه هامو بخور بازور 10 دقیقه این کاررو واسش کردم پسر عمم هنوز مشغول بود گفتم توچه کار میکنی گفت من که هیچی حالیم نمیشه . گفتم عملیاتو تموم کن وسدمعبر بشکن دور شد بدبخت اخرشم ابش نیومد خانمه هم فکرکنم حال نکرد که هیچ بلکه حسابی هم بهش ریده شد حالاشما بگین کسی که جنبه نداره وزود انزاله غلط نمیکنه میره دنبال این ؟
مسایل.
نوشته چرند وپرند


👍 0
👎 1
55071 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

308432
2012-01-13 01:39:28 +0330 +0330
NA

ارزش خوندن نداره،اصلا

0 ❤️

308434
2012-01-13 01:51:45 +0330 +0330
NA

این اراجیف چیه نوشتی

0 ❤️

308435
2012-01-13 02:45:08 +0330 +0330
NA

مزخرفه و دیگه از این پتراتها نزنیا به شخصیت خودت توهین نکن

0 ❤️

308437
2012-01-13 02:56:37 +0330 +0330
NA

majeraye kon dadanento mineveshti khater khah dasht

0 ❤️

308439
2012-01-13 03:44:09 +0330 +0330
NA

کسکش چی مصرف کردی که این خیالاتو نوشتی

0 ❤️

308440
2012-01-13 06:19:20 +0330 +0330
NA

Ridam too dastanet amoo akhe che vaze dastan neveshtane kos kesh dg nanevis halamo be ham zadi

0 ❤️

308442
2012-01-13 11:03:34 +0330 +0330
NA

من داستانو زياد نميخونم :D
سريع ميام كامنتاي زيرش رو ميخونم ميشينم زار زار ميخندم =))=))
از خوده داستانا بهتره كامنتا :D

0 ❤️

308443
2012-01-13 13:13:40 +0330 +0330
NA

“واسط فتح مىكنم”!!!
Baba jozve osule avalie dastan nevisi mosallat budan be emlaye kalamate! Akhe in chie neveshti! Har mozakhrafi be zehnet resid zerti minevisi mifresti?! Dige hatta fekre neveshtanam nakon khaheshan

0 ❤️

308444
2012-01-13 14:39:23 +0330 +0330
NA

=)) آخه چاقال جقی
تو مگه دست چپ وراستتو یاد گرفتی
که بخوای از تخم چپت مایه بزاری
راستی موافقی عملیاتی رزمی انجام بدیم
باید دستاتو بزنی به دیوار
=)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =))

0 ❤️

308445
2012-01-13 14:43:58 +0330 +0330
NA

اخه كله كيري كس نديده بچه كس كش مگه جنگ ده سال پيش تموم شده تازه كي مياد كردن يه جنده رو داستان كنه و به خورد مردم بده كيرم تو روح خودت و اون جنده اخه كون گلابي من اگه ميخواستم سكس با جنده بنويسم كه اندازه دادن تو من جنده كردم

0 ❤️

308446
2012-01-13 14:56:21 +0330 +0330

آقاي خاص ميگه : بهترين داستان سايت آزمايشگاه

0 ❤️

308447
2012-01-13 16:41:29 +0330 +0330

درود به همه ی شهوانی ها
این اولین پستیه که اینجا می دم(خوش به حالم.)
من تا حالا تو شهوانی عضو نشده بودم ولی تو مجبورم کردی بشم.
یه چند تانکته می خواستم بگم.
1.ریدی با این قلمت.
2.ریدی با این فکرات.
3.کلا ریدی.
4.برو 3 رو بخون و یه نگاهی به شورتت بنداز.
5.سرنوشت اصولا مال آینده است.اونی می خواستی بگی سرگذشته.
6.بیا یه جلسه برات بذارم تا از داشته هات آگاه بشی و دیگه از این چرت و پرت ها نگی.(این کلمه ی به تخمم رو کی یادت داده؟)(زشته بابا از این زر ها نزن)
تا درودی دیگر بدرود و با سپاس فراوان
پ.ن:ریدم به داستانت بد جور الآن هر کی بیاد تو صفحه یه چیز قهوه ای می بینه.
پ.ن2:ببخشید پستم خیلی طولانی شد.

0 ❤️

308448
2012-01-13 17:07:23 +0330 +0330
NA

کیر صدام حسین تو کونت .

0 ❤️

308449
2012-01-13 21:04:02 +0330 +0330
NA

کس کش تو کیر نداری,تخمت کجا بود?از داشته هات مایه بذار,مثلا از کونت!

0 ❤️

308450
2012-01-13 21:55:17 +0330 +0330
NA

پسرم برو راجع به ان زمان تحقیق کن بعد زر بزن دوم قدردستت را بدون اینقدرجلق زدی که دستات اشعه ایکس شده از روی مانتو لمس کوس!!!میکنه سوم هم اینکه کیرم از پهنا به کونت کله کیری کون ناشور

0 ❤️

308451
2012-01-14 00:39:10 +0330 +0330
NA

ببين اول داستان مينوشتي هركي ميخواد اين داستانو بخونه يه ليوان عرق نعنا بخوره وگرنه بدجوري اسهال ميشه و باد ميپيچه تو دلش!!!

0 ❤️

308452
2012-01-14 02:53:28 +0330 +0330

کوس کش بچه کونی از بس که کون دادی به هزیون گفتن افتادی. کیرم تو وجودت. تصور کن که هیکلت مثل یک کاندوم باشه که روی کیر خر کشیده شده باشه.

0 ❤️

308454
2012-01-14 11:22:18 +0330 +0330
NA

سلام دقيقاً من اگر ميخوام بونم داستان خوبه يا نه نظر هارو ميخونم بعد ديگه داستان يادم ميره نظر ها خودش داستانيه

0 ❤️

308455
2012-01-14 12:18:28 +0330 +0330
NA

بد بود و مزخرف نیز کیری همچنین تخمی

0 ❤️

308456
2012-01-14 14:00:50 +0330 +0330
NA

سلام به همه دوستان
من نمیدونم ادمین به چه امیدی این داستان رو گذاشته شاید اون موقع مست بوده :T

0 ❤️

308457
2012-01-14 18:00:31 +0330 +0330
NA

کیر کلفت میخوام

سلام
من یه پسر کون خوشکله 16 ساله هستم

یه مرد کیر کلفت خشن میخوام که مث سگ براش بردگی کنم

اد کنید
payam_crazy2008

0 ❤️

308458
2012-01-14 18:05:13 +0330 +0330
NA

حیف وقتم حیف چشمام حیف دستان من و این دوستانی که اومدن خوندن و نظر دادن.خجالت بکش

0 ❤️

308459
2012-01-14 18:44:45 +0330 +0330
NA

atena jan manam hamin karo mikonam.kamenta az hame chiz bahaltare

0 ❤️

308460
2012-01-15 04:57:02 +0330 +0330
NA

تخم چپت تو دهن ابجیت
بی شعوره بی کلاسه بی ناموس
کیر بچه های فلاح تو دهن ننت
حالا خوشت اومد

0 ❤️

308461
2012-01-15 05:09:28 +0330 +0330
NA

تخم چپت تو دهن ابجیت
بی شعوره بی کلاسه بی ناموس
حالا خوشت اومد

0 ❤️

308463
2012-02-04 17:21:56 +0330 +0330
NA

داستان سکسی به این کوتاهی والا نوبرهههههه
خب کیــــــــــــــــرا دهنت تو که وقت میذاری یک گهی بخوری… یک شب تا صب بخور خوار…

0 ❤️