سلام، اول از همه میخواستم بگم این داستان واقعیه.
اسم من متینه و تو ساری زندگی میکنم. حدودای یه سال پیش بود که تنها تو خونمون نشسته بودم و با گوشیم بازی میکردم که دیدم یکی بهم پیاد داد، وقتی باز کردم دیدم عکس کیره. اولش فکر کردم یکی اشتباهی فرستاده و برای همین بهش گفتم که من دختر نیستم و این شماره رو اشتباهی گرفتن، ولی بلافاصله جواب داد نه اقا متین من خوب میشناسمت. منم شوکه شدم و درجا بلاکش کردم. فکر کردم حتما یکی از دوستام داره مسخره بازی درمیاره.
خلاصه چند روزی گذشت و چون دوستام چیزی نگفتن کم کم شک کردم که نکنه واقعی بوده باشه که یه روز دیدم برام پیامک اومده میگه تروخدا شمارمو از بلاکی دربیار من قصد بدی ندارم، منم نمیدونم چرا دلم براش سوخت و بازش کردم. چند وقتی باهم چت میکردیم و اون همش بهم میگفت چقدر دوست داره که باهم باشیم ولی من اصلا به مردا علاقه نداشتم و نمیخواستم کاری کنم تا اینکه یه روز بهم گفت اگه بذارم ببینه منو بهم پول حسابی میده و خوب منم کلا اوضاع مالی خوبی نداشتم (با مادرم تو خونه زندگی میکردم، پدرم خیلی وقت پیش طلاق گرفته بود) پس منم بهش چراغ سبز دادم فقط بهش گفتم قرار نیست کاری کنیم و فقط ببینیم همو اونم سریع قبول کرد. وقتی اومد و من درو باز کردم دلم ریخت، تو چتاش بهم گفته بود هم سنمه و عکس فیک داده بود، ولی اینی که جلوی در بود انگار 40 سالش بود. بدون اینکه چیزی بگه خودش اومد تو منو هل داد داخل، منم هنوز داشتم فکر میکردم که چطور گولم زده و دنبالش راه افتادم.

تا نشست رو مبل شلوارشو داد پایین و دیدم کیرش کاملا شقه، تا بیام حرفی بزنم سرمو میگیره و محکم طرف کیرش هل میده، و خوب نمیدونم چرا ولی من از این کارش خیلی خوشم اومد و بدون مقاومت کیرشو گذاشتم دهنم. بزرگ نبود ولی واقعا کلفت بود و دودول من درمقابلش اصلا قابل قیاس نبود. چون بار اولم بود زیاد دندون زدم و اونم هی نچ نچ میکرد و میگفت دندون نزن تا اینکه اعصابش خورد شد و یه چک بهم زد و گفت “مادرجنده این چه وضع ساک زدنه؟ برگرد ببینم” از خجالت سرمو انداختم پایین و برگشتم، شلوارمو تا ته کشید پایین و از تو کیف سامسونتش یه بسته لوبریکانت دراورد و ریخت رو کیرش و کامل پخش کرد و کیرشو گذاشت در سوراخم، بهش گفتم “باید اول یکم انگشت کنی تا جا باز کنه بار او…” وسط حرفم کیرشو فشار داد و منم از درد حرفمو خوردم. از شدت درد نمیتونستم برگردم ببینم کیرش تا کجا تو رفته و اونم بدون مقدمه شروع کرده بود عقب جلو کردن.

با دست چپش کیرمو گرفته بود و میمالید و مدام میگفت جون و بهم فحش میداد. منم تو شرایط عادی عصبانی میشدم ولی نمیدونم چرا کم کم حشری شدم و کیرم سیخ شد. تا دید دارم حال میکنم بهم گفت “ای مادرجنده بهت فحش دادم حشری شدی بی غیرت؟ دوست داری مامان جونتم اینجوری بگام؟” سرعت مالیدن کیرمو بیشتر کرد و دیگه کیرشو تا ته تلمبه میزد و منم از لذت اشکم درومده بود ولی بهش گفتم نه دوست ندارم که تا اینو گفتم وایساد. خیلی نزدیک بود ابم بیاد و برای همین بهش گفتم چرا وایسادی. گفت تا عکس مامانتو نشونم ندی نمیکنمت. منم سریع گفتم نه اونم گفت باشه و کیرشو کشید بیرون ولی من واقعادلم میخواست بهش گفتم تروخدا بکن عکس مامانمو میخوای چیکار. گفت یا عکس مامانتو میدی یا میرم. منم باورم نمیشد که چند لحظه بعدش گوشیم با عکس مامانم دستش بود. یه پوزخند بهم زد و درحالی که به عکس مامانم نگاه میکرد منو کرد و توم ارضا شد.
جلوی در پول زد به شماره کارتم و سریع رفت.
منم عذاب وجدان داشتم چند روز و بلاکش کردم باز. ولی بعد چند وقت تمام پولمو خرج بازی و جم کلش کردم و واقعا پول لازم بودم پس آنبلاکش کردم و بهش پیام دادم. بهم گفت امروز من باید خودم برم خونش و اون نمیتونه بیاد. منم از خداخواسته سریع سوار پیکانمون شدم و رفتم خونش. منو برد روی تخت و بازم بدون مقدمه کرد تو و شروع کرد تلمبه زدن و منم کم کم حشری شدم، ولی بازم وسط کار دست کشید و گفت تا عکس مامانتو نشونم ندی نمیتونم بکنمت. منم دیگه میدونستم تلاش بی فایدست و بدون مخالفت گوشی دادم دستش، ولی قافل از اینکه وقتی داشت منو میکرد توی گوشیم داهل تلگرام رفته بود و علاوه بر فرستادن شماره مامانم برای خودش ایدی همه چنلامم پیدا کرده بود.

ادامه دارد…

نوشته: matin_Iranshahri