تازه از خارج اومده بود

1393/10/29

مهرانم 24 سالم این سکس تو شهریور اتفاق افتاد چند خط اول اشنایی از این جور چیزاست میخواین اینا نخونید برید زیر خط ************ با یه خانومی تو چت روم دوست شدم که مقیم کشور خارجی بودش یک سال شب روز باهاش چت میکردم اهل سکس چت وب دادن نبود ولی خب عکساشو میداد منم میدیدم اسمش نازنین بود 27 ساله طلاق داده بود شوهرش شهریور اومده بود ایران دو روز تو تهران میگشتیم اماکن عمومی موزه اینور اونور فقط دستشو میگرفتم اسمش نازنین بود.
با نازنین قرار شد بریم شمال من ماشین ندارم وضع مالیم برم سرکار خوب هست وگرنه پدرم پول نمیده بهم منم سمپل برای تن ماهی تحفه کار میکردم 600 پس انداز داشتم 800 حقوق گرفته بودم 1400 پول داشتم ت یه کارت یه دوست داره پدرم که یه مرد 58 سالست 3 تا ماشین داره داده دست سه نفر تو اژانس کار میکنه پولشو میگیره باهاشون منم رفتم گفتم عمو یه ماشینت دوسه روز اجاره میکنم یه 405 داشت که سه روزاجاره کردم بهم حال داد بابابام دوست بود سه شب یه نصفه روز 350 تومن اجاره کردم راه افتادیم بریم شمال جمعه ساعت 10 حرکت کردیم بریم از جاده چالوس رسیدیم به جاده دیدم جاده یه طرفه است تا 12 تو ماشین پر پا دید میزدم تا جاده باز شه جاده باز شد ساعت 5 بود تقریبن رسیدیم شمال تا اقای … هم خدمتیمو که خونه اجازه میدن پلاژ حسینی پیدا کردم شد ساعت 9 10 صبح بود ساکن شدیم. نازنین رفت حموم اومد خوابید تو یه اتاق دیگه منم یه اتاق دیگه مثل چی حرص میخوردم بیدار شدیم شد 4 عصر رفتیم بیرون گردش اومدیم شد 12 شام خوردیم دو دیدم نه خبری نیس پا نمیده دوباره رفت تو اتاق خوابید درم بست منم عصبی سیگار پشت سیگار تو حیاط صبح بیدار شدیم رفتیم لب دریا گشتیم اومدیم خونه 6عصربود


هوا گرم بود رفتم حموم قبل نازنین اومدم بیرون بد نازنین رفت حموم گفتم هر جوری شده الان دیگه میکنمش صدای شتر مرغ بده از حموم اومد بیرون حوله تن پوش دورش بود محکم بسته بود پاهاش از زانو به پایین معلوم بود نشست رو مبل دم اینه سشوار کردن موهاش گفتم نازنین بده من سشوار بکشم برات خسته میشی اونم از خدا خواسته گفت بلدی بیا بکش رفتم سشوار کشیدن بازی با موهاش اینا گفتم میخوام ارایشت کنم گفتم حوصله داریا حاالا که خونه ایم گفتم میخواممم گفت باشه بیا بریم تو اتاق نشستم جلوش هلو یه کوچولو شل شده بود چشم میدوختی میشد سینه هاشو ببینی یکم منم شروع کردم ارایش کردن گفت تموم شد برم لباس بپوشم گفتم اونم من میپوشم برات گفت دیگه چی گفتم دلم میخواد بپوشم گفت عه روم نمیشه گفتم کاری نداره ساکت کو اصن گفت نه روم نمیشه باید حوله رو دربیاری نمیشه گفتم بگو کو حالا گفت اونجاست رفتم سر ساک یه ست قرمز مشکی داشت اونو اوردم یه دامن کوتاه تاپ گفت چه خوش اشتها هم هستی حالا الان باید چیکار کنم گفتم تو هیچی من میخوام بپوشونومت حوله رو باز کردم پاهاش چسبوند بود کسشو نبینم باز کیرم راست کرده بود شرت باز کردم پاهاش باز کردم بکنم پاش دیدم کسش خیسه چشماش خمار شده گفتم این هلو مال کیه گفت نگو دیگه لوس خجالت میکشم گفتم به این خوشگلی خجالت نداره گفت اصن تو رو لخت کنم خوبه ؟؟؟ گفتم بکن عزیزم که بحصو عوض کرد گفت بپوشون دیگه گفتم این هلو خیسه شورتت کثیف میشه چیزی نگفت خمار نگاه میکرد دستم کشیدم رو روناش چشاش رفت بردم جلو تر نزدیک کسش ادستشو ستون کرد پشتش نشست رو تخت انگشتم کشیدم لای کسش آهش در اومد خوابوندمش رو تخت یکم با کسش بازی کردم اومدم روش چشماش همش بسته بود نمیدونم یا از شهوت یا خجالت لب بازی شروع کردم لبش میخوردم کسشو میمالیدم یهویی اه اوه رفت بالا وحشی شد گردنمو میخورد لبامو میخورد یهویی تیشرتم در اورد پاشدم پاشو باز کردم شروع کردم لیس زدن کسشو خوردن میک زدن اه اوه اه اوه میخواستم بخورم اینقد که ببینم کی خسته میشه بیاد برای منو بخوره شاید 10 دقیقه داشتم کس میخوردم که پاشد خوابوندم رو تخت شلوارکم در اوردم شورتم نداشتم کیرم گرفت دستش بازی سرشو اورد پایین شروع کرد لیس زدن سر کیرم ساک زدن 10 مین داشت ساک میزد گفتم نازنین داره ابم میاد گفت بزار بیاد منم از خدا خواسته ابم اومد ریخت تو دهنش تا ریخت سریع تو شورتش توف کرد همشو خورد ولی دوست نداشت کیرم تمیز کرد ابشو یکم خوابدیه بود شروع کرد خوردن دوباره راست شد اومد با کس نشست روش بالا پایین کردن داشت ابم میومد گفتم داره میاد گفت وایسا در اورد کسشو اومد بغلم دراز کشید لب بازی گردن بازی کسشو میمالیدم دستشو خیس کرده بود یکم میخواست کیرم بخوابه میمالید گفتم دیوث تو حرفه ای ناز میکردی شب تنها میخوابیدی نمی زاشتی بیام بغلت کیرم بشکون گرفت گذشت یکم دمر رو به رو هم خوابیدیم کیرم کردم تو کسش لب بازی میمالید خودشو بهم کردم کردم گفتم باز داره ابم میاد گفت بریز توش ابم اومد ریختم روش دوتایی خسته نیم ساعت همونجوری لش افتادیم رو تخت گفت برم حموم گفتم منم میام گفت بریم رفتیم شستیم همو اومدیم بیرون لباس پوشیدیم رفتیم بیرون دو تا معجون خوردم کمرم پر شه یه عالمه موز شیر موز …
اومدیم خونه شب یه لباس خواب پوشید روش به روم باز شده بود بغلش کردم خوابیدم اولین بارم بود شب یکی بغل کردم خوابیدم شاید اونایی که دختر بغل کردن بار اول شب بخوابن بدونند خواب بیداری همش هی هم بیدار میشی یا شاید من اینجوریم صبح بیدار شدیم رفتیم گردش شب ساعت 11 برگشتیم یه سکس نو اغاز کردیم خوابیدیم اومدیم سمت تهران دو روز دوباره گردش این ور اونور که رفتش دختر خوبی بود هنوزم چت میکنم باهاش ولی هنوزم اهل سکس چت وب دادن نیست ! ولی عکسای خوبتری میده بهم دمش گرم چترم باز نکرد پول اجازه ماشین و شیر موزا رو یه چند تا لژ دادم بقیه خرجا خونه خورد خوراک اینا رو همش خودش داد سوغاتی اورده بود برام یادگاریم برام یه ساعت خریده بود فقط یادش بخیر به قول خودش سال بد دوباره تکرار میشه نخواستم داستان خراب کنم اسمش نازنین نبود :D

نوشته: مهران


👍 0
👎 0
59465 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

450975
2015-01-19 18:05:30 +0330 +0330

بحصو عوض کرد؟ بحص؟

0 ❤️

450977
2015-01-20 01:00:14 +0330 +0330

سکس برای شما چه ساده اتفاق میفته. اومد داد سوغاتی خرید یه ساعت داد یه ساعتم یادگاری داد. به به. آفرین

0 ❤️

450978
2015-01-20 12:54:34 +0330 +0330
NA

اگه واقعیت داشته باشه ک اونو نمیدونم،ولی رفتن شمالو حالو هوای اونجا ودر نهایت سکس خیلی میچسبه اصلا لامصب سکس تو شمال ی فازه دیگس،عالیه عالی میفهمی

0 ❤️

450979
2015-01-20 16:02:25 +0330 +0330
NA

اتفاقا ما بعد از سفر شمال و اون همه حالش جدا شدیم
خاطره بدی شد واسم :(
دوباره یادم افتاد

0 ❤️

450980
2015-01-20 16:27:51 +0330 +0330
NA

دمت گرم
بعد از مدتها یه داستان واقعی خوندم. نه قدش 190 بود نه کیرش 35 سانت نه 85 .

1 ❤️

450981
2015-01-20 23:11:16 +0330 +0330
NA

به نظر میرسید واقعی باشه

0 ❤️

450982
2015-01-21 01:06:53 +0330 +0330
NA

حالا کدوم یکی نازنینه … تو یا اون ؟

0 ❤️

450983
2015-01-21 12:49:19 +0330 +0330

ریدم تو نوشتنت پر غلط املایی بود منکه نفهمیدم چی خوندم dash1

0 ❤️

450984
2015-01-21 14:42:28 +0330 +0330
NA

نه به من بگو تا حالا رنگ کس رادیدی ملجوق

0 ❤️

916541
2023-02-24 09:25:56 +0330 +0330

خواهر داره؟بگو بیاد طرفه من😁

0 ❤️